eitaa logo
«متن و مقالات»
9 دنبال‌کننده
9هزار عکس
2.5هزار ویدیو
377 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همین دلیل اجازه ندادند دولت برنامه‌هایش را اجرا کند و در سیاست خارجی هم ترامپ و خروج آمریکا از برجام مشکل ساز شد. وی ادعا کرد: اکنون دولت درگیر تحریم‌هاست و نمی‌تواند برنامه‌هایش را اجرا کند. البته ضعف‌هایی در دولت هست اما عامل اصلی وضعیت امروز شدت تحریم‌هاست و عوامل داخلی که موجب از دست رفتن برجام شدند. سطرهای فوق، تکرار ادعاهای سست و بی‌مایه مدعیان اصلاحات است. دولت به آمریکا اعتماد کرد، امتیازات نقد داد و مشتی وعده نسیه گرفت، پیش‌دستانه تعهدات برجامی‌اش را اجرا کرد و با سوزاندن فرصت‌های شکوفایی اقتصاد و سیاست غلط حفظ برجام به هر قیمت، آمریکا و اروپا را گستاخ کرد که به افزایش تحریم‌ها منجر شد. درباره خروج آمریکا از برجام نیز باید یادآور شد که روزنامه آمریکایی پولیتیکو از قول خانم موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا نوشته بود: «حسن‌روحانی رئیس‌جمهور ایران به ما اطمینان داده است که ایران از برجام خارج نخواهد شد»! چقدر فریبکار و دروغ‌‌سالار است طیفی که این واقعیات را نادیده می‌گیرد و ناکامی برجام را گردن منتقدانی می‌اندازد که از ابتدا خیانت، خباثت و بدعهدی دشمن و لزوم عدم اعتماد به آن را هشدار دادند. با این حال، این متهم فتنه 88 حاضر نیست، شفاف بگوید که دولت چه برنامه‌هایی داشته که منتقدان مانع از اجرای آن شدند؟ زیرا اگر برای این سؤال پاسخ داشت که اینگونه مبهم حرف نمی‌زد. مدعیان اصلاحات نیز دولت را رحم اجاره‌ای، روحانی را نامزد اجاره‌ای و خود را تضمین روحانی اعلام کردند. از این رو، وضع فعلی برخلاف ادعای شکوری راد، دستپخت اصلاح‌طلبان است نه منتقدان. نکته دیگر اینکه، مدعیان اصلاحات پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم، ریشه مشکلات را سوءمدیریت داخلی می‌دانستند اما اکنون تحریم را علت اصلی مشکلات جا می‌زنند! وی مدعی شده است: «عامل اصلی رویگردانی مردم از انتخابات بی‌اثر بودن رای است و برای اینکه اثر داشته باشد باید مجموعه حاکمیت نسبت به رویکردش به رای مردم و نهادهای اتتخاباتی تجدید نظر کند.» گفتنی است، سایت حامی دولت عصر ایران، بهمن 98 نوشت: این یک سؤال جدی است که جریان اصلاحات باید به آن پاسخ دهد. با توجه به عملکرد حسن روحانی در دولت و اعضای فراکسیون امید در پارلمان دهم، آیا مردم حاضر بودند در انتخابات، آنها را به‌عنوان نماینده راهی مجلس یازدهم کنند؟ عصر ایران نوشت: جریان اصلاحات نباید از پاسخگویی شانه خالی کنند. آنها الان در قدرت حضور دارند و در دولت و مجلس مسئولیت دارند و باید به مردم پاسخگو باشند. مدعیان توسعه طی 4 سال حتی 1 کیلومتر مترو نساختند! روزنامه شرق در گزارشی در شماره روز گذشته خود نوشت: «علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در نشست خبری آنلاین با اهالی رسانه... در پاسخ به سؤال خبرنگار «شرق» مبنی بر اینکه «دو حزب مطرح اصلاح‌طلب یعنی حزب اتحاد و کارگزاران اختلافات مهمی بر نحوه مشارکت سیاسی اصلاح‌طلبان با یکدیگر دارند. بارها از زبان حضرت‌عالی و دیگر اعضای حزب شنیده‌ایم که تکرار سیاست ائتلافی ممکن نخواهد بود اما سران و اعضای کارگزاران همچنان بر استمرار این سیاست تأکید می‌کنند. باتوجه به مدت‌اندکی که تا انتخابات ریاست‌جمهوری۱۴۰۰ باقی است، راه‌حلی برای به‌اجماع‌رسیدن با دیگر احزاب بر سر چگونگی حضور در انتخابات در نظر گرفته‌اید؟» سپس این فرد در پاسخ شرق گفته است: «اختلاف‌نظر بین احزاب طبیعی است. در بین مجموعه احزاب اصلاح‌طلب می‌شود فهمید کجا اختلاف‌نظر داریم و می‌شود به توافق رسید ‌اما این توافق را با بعضی احزاب نمی‌شود انجام داد؛ چون چارچوب مشخصی ندارند. ما حتما فرصت‌های همکاری زیادی داریم و رویکردهای نزدیک به هم داریم. اما جاهایی هم رویکردهای مختلف داریم، برای مثال در انتخابات گذشته، آنها تصمیم به حضور در انتخابات گرفتند، ما از تصمیم شورای عالی پیروی کردیم و کارگزاران با وجود اینکه در تصمیم‌گیری شورای عالی نقش داشت اما لیست داد.» در این بخش به وجود اختلافات بین احزاب طیف موسوم به اصلاح‌طلب اذعان شده و هم اینکه در حالی به نظر شورای عالی اصلاح‌طلبان مبنی بر عدم ارائه لیست در انتخابات قبل (انتخابات مجلس در اسفند ماه سال گذشته) اقرار شده است که همواره این طیف اصولگرایان را به این موضوع متهم کرده‌اند که نمی‌خواهند انتخاباتی پرشور با مشارکت بالا برگزار شود که هیچ‌گاه اصولگرایان کارهایی از دست مبنی بر تحریم انتخابات یا عدم ارائه لیست انجام نداده‌اند. در ادامه این گزارش آمده: «درخصوص توسعه هم‌فکر هستیم، جایی که اختلاف‌نظر داریم این است که اصولگرایان از اساس دنبال توسعه نیستند و آن را واژه‌ای غربی می‌دانند اما در این زمینه با کارگزاران اشتراک نظر داریم.» این فرد در حالی چنین ادعایی را مطرح می‌کند که عملکرد و کارنامه دو طیف سیاسی گویای همه چیز است. اصولگرایان با توسعه‌ای که برمبنا و مدل وارداتی و یا غربی باشد مخالف
هستند و می‌گویند ایران با چنین فرهنگ غنی و با سابقه‌ای نیازی به پیروی از مدل‌های بیگانگان ندارد. برای پی بردن به صحت گفته‌های این فرد کافی است به تهران توجه کنیم. چهارسال گذشته مدیریت شهری تهران به صورت کامل و یکدست در اختیار اصلاح‌طلبان بود. محسن‌هاشمی، رئیس‌شورای شهر تهران در کمال صداقت اخیرا در مصاحبه با همین روزنامه شرق گفته بود که طی این چهارسال اصلاح‌طلبان در شهر تهران کاری در خور انجام ندادند. او حتی به موردی اشاره کرد نظیر احداث تونل برای مترو که ماشین آلات آن در گذشته وارد شده و این کار هزینه‌ای نیز در پی نداشته اما همین کار نیز انجام نشده است. در مقام قیاس این دوره را با دو دوره قبل که اکثریت شورای شهر در اختیار اصولگرایان بود و شهردار تهران نیز توسط آنها انتخاب می‌شد قیاس کنید و ببینید در عمل کدام طیف توسعه شهری را به عنوان یکی از مصادیق توسعه پی گرفته است.
پروژه تخریب و آشوب و پاسخ مقتضی جبهه مقاومت 1- اتفاقات این روزهای لبنان را باید در ظرفی بزرگ‌تر و در متن تحولات منطقه غرب آسیا دید. این رویکرد، به تحلیلگران کمک می‌کند تا از عملیات فریب دشمن مصون بمانند. گزاره اصلی این است که موازنه قدرت در منطقه، در مقایسه با سده گذشته و حتی 10- 15 سال اخیر، با تغییرات جدی مواجه شده و عملیات چتربازانه غرب برای قبضه قدرت، تقریبا امری نزدیک به محال شده است. این سخن بدان معنا نیست که استعمارگران، نقشه‌های پیچیده و خطرناک نمی‌کشند و باید از تحرکات آنها چشم پوشید. اتفاقا باید حزم و تدبیر و مجاهدت را دوچندان کرد. اما ضمنا مراقب بود تا در تله بزرگ‌نمایی جریان غربگرا و کتمان توانمندی‌های جبهه مقاومت گرفتار نشد. 2- غربی‌ها در قرن گذشته و حتی دو دهه قبل، با کودتا و یا جنگ‌های کوتاه چند روزه و یک هفته‌ای، تکلیف ایران و عراق و فلسطین و سوریه و لبنان و مصر و اردن را یکسره می‌کردند. اما حالا در پس شکست در جنگ‌های افغانستان و عراق و سوریه و لبنان و فلسطین و یمن، مجبورند در کنار جنایت‌های همیشگی، تن به پیچیدگی‌های شطرنج سیاست بدهند و غالباً هم ببازند. در واقع بخش‌های مهمی‌ از منطقه، از وضعیت مستعمره که غربی‌ها برای آن حاکم می‌گماشتند، خارج شده است. آخرین بار آمریکایی‌ها در عراق فرماندار نظامی گماشتند اما با رای مردم، تحقیر شدند. 3- آمریکا و متحدانش پس از شکست در دو جنگ مستقیم و نیابتی، از تابستان سال گذشته، آشوب‌های خشونت باری را در پوشش اعتراضات اقتصادی در عراق و لبنان تدارک کردند. آنها سپس کوشیدند آشوب را به داخل ایران گسترش دهند. یک مشخصه این اغتشاشات در منطقه، بزرگ‌نمایی تحرکات اقلیت خشونت‌طلب و اوباش برای عملیات «مردم‌ربایی» و جازدن خشونت‌طلبان رادیکال به‌عنوان «اکثریت مردم» است. سوگیری این پروژه، کاملاً ‌تروریستی و رعب‌افکنانه است؛ شبیه کاری که با داعش در عراق و سوریه و با فالانژیست‌ها در لبنان انجام دادند؛ شبیه عملیات ناکام گروهک‌ها در اوایل دهه شصت در ایران. این پروژه با ایراد ضربه و شوک، نفوذ دادن مزدوران در صف معترضان، ارتکاب رفتارهای خشونت‌بار و رعب‌افکنانه برای مجبور کردن دولت مستقر به کناره‌گیری، ایجاد بن‌بست در راه تشکیل دولت، و حاکم کردن بی‌ثباتی و هرج و مرج است تا سپس در صورت امکان، مسیر مداخله خارجی فراهم شود. این سناریو به شکل نصف و نیمه در عراق به اجرا درآمد اما گروه‌های عضو ائتلاف مقاومت و نمایندگان آنها در پارلمان به‌طور نسبی توانستند بر مشکل فائق شوند و ضمن تشکیل دولت موقت، آتش فتنه را فرو بنشانند و راه را برای انتخابات پارلمانی در چند ماه آینده و تشکیل دولت جدید هموار کنند. 4- در ماجرای لبنان، اگر در انتقال 2750 تن نیترات آمونیوم به بندر بیروت شک نکنیم، دپوی آن برای پنج سال و سپس انفجار آن که 200 کشته و 6 هزار مجروح بر جای گذاشت، حتما شک‌بر‌انگیز است. مواضع تحریک‌آمیز ‌ترامپ و ماکرون و همچنین سعد حریری و برخی محافل غربگرا، این گمانه را که نقشه آشوب از مدت‌ها قبل بازسازی شده بود، تقویت می‌کند. وگرنه دلیلی ندارد متهمان زنجیره «جنگ و تحریم و خیانت و فساد و ناکارآمدی بوروکراتیک» در لبنان، بلافاصله معرکه بگیرند و رئیس‌جمهور فرانسه در رفتاری غیردیپلماتیک دعوت به اعتراض خیابانی کند! لبنان سال‌ها مستعمره فرانسه بود و پس از استقلال هم، دولت غالباً در اختیار غربگرایان بوده که حاصل آن، فساد و ناکارآمدی موجود است. درباره انفجار اخیر هم، رئیس اداره گمرک لبنان گفت «آژانس‌‌های امنیتی لبنان بارها خطر انفجار مواد محترقه در بندر بیروت را به کابینه حریری یادآور شده بودند اما آنها واکنشی نشان ندادند». 5- آشوب در لبنان به اواخر مهرماه سال گذشته برمی‌گردد که در پی سوء‌مدیریت دولت سعد حریری و اعتراضات پدید آمده، برخی اضلاع طیف غربگرای 14 مارس تلاش کردند بی‌ثباتی سیاسی ایجاد کنند. آن نقشه خائنانه با درایت دبیرکل حزب‌الله ناکام ماند. طیف غربگرا هرچند متهم اول فساد و ناکارآمدی دولت لبنان هستند، کوشیدند در آتش بی‌ثباتی در کف خیابان بدمند. اما سید حسن نصرالله به جای گروکشی و موج‌سواری، آب بر آتش فتنه ریخت و گفت «باید با مسئولیت‌‌پذیری سخن گفت. همه باید در برابر شرایط خطیر کشور مسئولیت‌‌پذیر باشند. برخی می‌خواهند از مسئولیت شانه خالی کنند. این، نشانه عدم وجود عرق ملی و ارزش‌های اخلاقی و انسانی در قبال سرنوشت مردم است... شایسته نیست برخی که در همه دولت ‌ها حضور داشتند؛ اکنون سوار بر موج شده و مطالبه مبارزه با فساد کنند. با بحران جدی درخصوص عدم اعتماد مردم به مسئولان مواجه هستیم. از کناره‌گیری دولت حمایت نمی‌‌کنیم و دلیل آن هم این است که امکان ندارد
دولت جدید طی یک سال تشکیل شود. اگر وقت آن برسد که حزب‌الله به خیابان بیاید، ما را در خیابان خواهید دید و همه معادلات تغییر خواهد کرد. آن وقت تا زمانی که اهداف محقق نشود، تجمعات را‌ ترک نمی‌کنیم». 6- اما در آن شرایط، سعد حریری برای چندمین‌بار خیانت کرد و به مثابه یک مهره سوخته و تاریخ مصرف گذشته، تحت فشار خارجی، از نخست‌وزیری استعفا داد. او سه سال قبل هم در جریان سفر به ریاض، در اثر رفتار تحقیرآمیز مقامات سعودی و بازداشت یازده ساعته، بیانیه استعفا را در پایتخت عربستان قرائت کرده بود! حریری ۱۸ روز بعد در حالی که دو فرزندش همچنان در گروگان سعودی‌ها بودند، به فرانسه رفت و پس از ملاقات با ماکرون، به لبنان بازگشت. حریری متولد عربستان است و تا سال 2005 که پدرش ‌ترور شد، در عربستان اقامت داشت و بخشی از کارهای بازرگانی پدرش را اداره می‌کرد. او دارای تابعیت سعودی و فرانسوی است. ویکی ‌لیکس چند سال قبل، سندی را که جفری فلتمن سفیر وقت آمریکا به وزارت خارجه فرستاده بود، منتشر کرد. این سند نشان می‌ داد حریری به مواد مخدر اعتیاد دارد و همین باعث اضطراب‌ و عدم تمرکز وی می‌شود. نیویورک‌‌تایمز هم سال ۲۰۱۳ فاش کرد حریری برای رابطه با یک مدل آفریقایی، ۱۵/۳ میلیون‌ دلار پرداخته است. فردی با این مختصات، برای سال‌ها نخست‌وزیر لبنان بود و همین موجب تعمیق فساد و ناکارآمدی‌هایی شد که حالا خود او معترض آنهاست! 7- اواخر آذرماه 1398، پس از استعفای حریری، حسان دیاب با 69 رأی نمایندگان پارلمان، مأمور تشکیل کابینه جدید شد. (اکثریت 128 کرسی‌ پارلمان لبنان در اختیار حزب‌الله و متحدینش است که در انتخابات 2018 انتخاب شده‌اند). همان زمان، حزب‌ القوات‌ اللبنانیه وابسته به جعجع، در کنار جریان «المستقبل» سعد حریری» و «التقدمی ‌الاشتراکی» ولید جنبلاط اعلام کردند در دولت جدید مشارکت نمی‌کنند. 8 ماه بعد، طیف مذکور به نمایندگی از غرب، خواستار استعفای دولت دیاب شده‌اند و حال آنکه حتی در این صورت نیز، با توجه به اکثریت پارلمانی ائتلاف مقاومت، غربگرایان نمی‌توانند موفقیتی کسب کنند؛ بنابراین در ادامه نمایش پایبندی به دموکراسی برای انحلال پارلمان هم فشار می‌آورند؛ نمایش کامل دموکرات بودن غربگرایان! گفتنی است نامزد سال گذشته این طیف و آمریکا، نواف سلام بود که بیشتر از 14 رای را در مقابل 69 رای حسن دیاب کسب نکرد. جریان دست‌نشانده غرب، در لبنان نیز مثل عراق، مشکل اکثریت پارلمانی را دارد و در واقع به‌خاطر خیانت‌هایش، نفوذ سابق را از دست داده و در اقلیت مردمی قرار گرفته است. این طیف در چند روز گذشته ضمن راه‌اندازی تحرکات چند هزار نفره خیابانی و حمله به پارلمان و‌ اشغال برخی وزارتخانه‌ها، تصویری کامل از رفتار فالانژیستی را به نمایش گذاشتند. 8- آشوب اخیر لبنان پس از اعلام حمایت سفارت آمریکا و اظهارات تحریک‌آمیز رئیس‌جمهور فرانسه شدت گرفت. در آبرومندی ماکرون همین بس که ماه‌ها سرگرم سرکوب بی‌سابقه معترضان فرانسوی بود و حالا نگران مردم لبنان شده. انگار بالماسکه است و می‌توان با لباس مبدل، خود را آدم دیگری جا زد. فرانسه در دوره ریاست ماکرون، بدترین شرایط اقتصادی، نارضایتی و طغیان اجتماعی، و بی‌ثباتی سیاسی چند دهه اخیر را سپری کرده است. دست بر قضا آمریکا و رژیم صهیونیستی نیز شاهد بی‌سابقه‌ترین از هم گسیختگی اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هستند تا جایی که مدیریت ‌ترامپ از سوی سارکوزی (رئیس‌جمهور اسبق فرانسه) به‌عنوان «نشانه وخامت حال غرب و نه علت آن» ارزیابی شد. در کنار آشوب‌زدگی آمریکا و فرانسه، آشفتگی در رژیم صهیونیستی باعث شده ظرف یک سال و نیم اخیر، سه بار پارلمان و کابینه منحل و انتخابات پارلمانی زودهنگام برگزار شود. تل‌آویو و برخی مناطق دیگر ماه‌هاست شاهد آشوب و اعتراضات خیابانی گسترده است. بی‌تردید بخشی از این پریشانی، حاصل کمانه کردن نقشه‌های غرب در منطقه غرب آسیاست. ناکامی‌های آمریکا با شکست در پروژه فشار حداکثری به ایران، وارد مرحله تازه‌ای شده و برکناری برایان هوک مدیر گروه اقدام علیه ایران، نشانه‌ای جدید از آن است. 9- در مواجهه با دشمنان عنود جبهه مقاومت، یک نکته مهم راهبردی وجود دارد. اگر دشمن جنگ رویارو کرد، باید جنگ رویارو کرد اما اگر ‌تروریسم و خرابکاری اقتصادی- امنیتی پیشه کردند، طبعا باید مشابه همین شیوه را علیه امنیت و شریان‌های اقتصادی و امنیتی آنها به کار گرفت. این رهنمود راهبردی امام خمینی است که فرمود «امروز با جمود و سکون و سکوت باید مبارزه کرد و شور و حال حرکت انقلاب را پا برجا داشت. همه باید بدانند که غرب و شرق تا شما را از هویت اسلامی‌‌تان- به خیال خام خودشان- بیرون نبرند، آرام نخواهند نشست. نه از ارتباط با متجاوزان خشنود شوید و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور، همیشه با بصیرت و با چشمانی باز به دشمنان خیره شوید و آنان را آرام نگذارید که اگر آرام گذارید، لحظه‌‌ای آ
رامتان نمی‌‌گذارند». (صحيفه امام، ج‏۲۱، صفحات 326 تا ۳۲۹). محمد ایمانی
بیروت: نظام فاسد سابق به فکر بازگشت به قدرت است آشوبگران که غالبا نزدیک به جریان‌های غربگرای لبنان هستند، دوباره به برخی ساختمان‌های دولت حمله بردند. وزیر لبنانی ساعاتی قبل از استعفای دولت، در حالی که برخی از تصمیم «سعد حریری» برای بازگشت به قدرت می گفتند، هشدار داده که فاسدان به دولت فشار می‌آورند استعفا دهد تا قدرت را به دست گیرند! سرویس خارجی- انفجار مهیب و مشکوک روز سه شنبه هفته پیش در انبار نیترات آمونیوم بندر بیروت، همانطور که پیش بینی می شد تبعات زیادی به دنبال داشته است. افزون بر بیش از 170 کشته و 6000 زخمی و تعدادی مفقود، همچنین افزون بر ویرانی تقریباً نیمی از شهر بیروت که سازمان ملل گفته «نیازِ فوری» این کشور بیش از 117 میلیون دلار است، تبعات اجتماعی-سیاسی جدی نیز داشته است. روزهای پس از انفجار شاهد اعتراضات مردمی خسته از مشکلات اقتصادی بود که با این انفجار بی‌طاقت‌تر از گذشته نیز شده‌اند، این اعتراضات اما خیلی زود توسط «عده‌ای» که مقامات رسمی لبنان آنها را جریان نزدیک به غرب معرفی کردند، تبدیل به شورش و خشونت‌ شد. روز یکشنبه نیز دوباره آشوب‌گران به ساختمان‌های دولتی حمله کردند و... آشوب‌ها معترضان لبنانی به رغم هشدارهای ارتش و نیروهای امنیتی لبنان برای دومین بار به مراکز دولتی یورش بردند و باعث تخریب این مراکز شدند. به دنبال ورود برخی از معترضان به وزارتخانه خدمات عمومی و امور مهاجران لبنان، ارتش این کشور بیانیه‌ای صادر کرد و گفت که برخی از معترضان «چارچوب‌های مسالمت‌آمیز تظاهرات» را زیر پا گذاشته و اقدام به «ایجاد اغتشاش، آشوب، وارد کردن خسارت و آتش زدن اموال دولتی و خصوصی» کرده‌اند. ارتش لبنان نیز ضمن هشدار به این «آشوبگران»، از آن‌ها خواست هرچه سریعتر اماکن و اداراتی را که وارد آن‌جا شده‌اند، ترک کنند. فارس در این باره به نقل از خبرگزاری «اسپوتنیک» نوشته، شماری از معترضان اقدام به پرتاب سنگ و مواد منفجره به سمت نیروهای امنیتی کرده‌اند. تصاویر منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی نیز حکایت از آن دارد که شماری از معترضان اقدام به آتش زدن اطراف ساختمان پارلمان لبنان کرده‌اند. آشوبگران غربگرا شنبه به چند وزارتخانه از جمله وزارت امور خارجه و وزارت اقتصاد حمله کرده و خسارت‌هایی را به این وزارتخانه‌ها وارد کرده بودند. یک نیروی امنیتی نیز در حمله معترضان کشته شده است. این اعتراض ها یکشنبه شب نیز ادامه یافت. همزمان با این تحولات، جریان های سیاسی نزدیک به غرب که متهمان ردیف اول اوضاع حاکم بر لبنانند تصریح کردند، به دنبال سرنگونی دولت فعلی اند! اهداف پشت پرده اما چرا غربگرایان شمشیر را از رو بسته اند؟ در پی شورش‌های شنبه، «العهد» لبنان در گزارشی به همین موضع پرداخت و نوشت، ارتش لبنان یک اقدام کودتاوار هماهنگ میان حزب «القوات اللبنانیه» (وابسته به سمیر جعجع) و سرتیپ بازنشسته «جرج نادر» را به شکست کشاند و نیروهای ارتش (شنبه هفته جاری) آشوبگران لبنانی را که کنترل ساختمان وزارت خارجه را در دست گرفته بودند، از این ساختمان بیرون کردند. العهد افزود، حزب القوات‌اللبنانیه به شکل گسترده‌ای در تحرکات اخیر در لبنان فعال است و با برخی گروه‌های دیگر نیز برای به راه‌اندازی آشوب‌های روز شنبه هماهنگ شده است. از جمله این گروه‌ها حزب «السبعه»، حزب «المنتدی» وابسته به «بهاء الحریری»، «حراس المدینه» وابسته به «اشرف الریفی» (وابسته به ۱۴ مارس)، گروه‌هایی از «الضنیه»، «وادی خالد» و «عکار»، گروهی از طرابلس به فرماندهی «عبدالباسط ترکمانی»، «حرام بعلبک» وابسته به «صبحی الطفیلی»، «مجموعه المساجد» در صیدا و گروه‌هایی در «تعلبایا و جدیتا» به فرماندهی «عماد قزعون و ملحم حشیمی» هستند. تمام این جریان‌ها جریان‌هایی هستند که به غرب گرایش دارند و برخی چون جریان 14 مارس به رهبری «سعد حریری» حمایت صریح فرانسه و آل سعود را دارد. یکی از مشخصات این جریان‌ها ضدیت با مقاومت (خصمِ غرب و رژیم صهیونیستی) است. همچنین بررسی نوع اعتراضِ خشونت‌بار آن‌ها که شبیه کودتاست و به دنبال تسخیر ساختمان‌های دولتی است و نیز نکاتی که بعد از این خواهد آمد، مشخص می‌کند این جریان عملاً وارد جنگ با دولت حسن دیاب شده است که دیروز مجبور به استعفا شد! نکته دیگر را باید در تحلیل و اطلاعات «الجمهوریه» لبنان یافت. منابع سیاسی آگاه به روزنامه «الجمهوریه» گفته بودند، فشارهای سنگینی بر «حسان دیاب» نخست‌وزیر لبنان برای ارائه استعفا وجود دارد و این فشارها از دو طرف انجام می‌شود: تشدید تظاهرات در خیابان‌ها و استعفای تعدادی از وزرا. این نکته را کنار حرف‌های «ولید جنبلاط»، رئیس حزب «التقدمی الاشتراکی» (سوسیالیست ترقی
خواه) لبنان باید گذاشت. او ساعاتی قبل از استعفای دولت «دیاب» گفته بود: «دولت فعلی باید ساقط شده و محاکمه شود. این دولت را باید در داخل پارلمان سرنگون کرد.» او مدعی شده بود که حزب متبوعش به دنبال «قانون انتخابات فرافرقه‌ای» است و سرنگونی دولت دیاب «پیروزی بزرگی» خواهد بود! ماموریت فرانسه «غسان سعود» نویسنده و تحلیلگر لبنانی اما در گفت‌وگو با المیادین تأکید کرده آمریکا، پرونده لبنان را برای رسیدن به اهداف سیاسی جدید، به فرانسه واگذار کرده است. به گزارش تسنیم، او همچنین تأکید کرده سعد حریری تحت یک پوشش فرانسوی قصد دارد به قدرت بازگردد! البته هیچ کدام از کسانی فشار را بر دولت «دیاب» تشدید کردند، مشخص نکردند پس از استعفای دولت چه کسانی قرار است به قدرت برسند؟ همان‌هایی (حریری و...) که پیشتر نیز قدرت را به دست داشته‌اند و به خاطر ناتوانی خود مجبور به استعفا شده‌اند؟! چرا باید به آن‌ها اعتماد کرد؟ کسانی که بحران زباله‌ها و قطعی‌های مکرر و طولانی برق و... یادگار دوران آنان است؟! وعده‌های کمک خبر دیگر اینک، کشورهایی شروع به دادن وعده کمک به لبنان کرده‌اند که غالبا، مخالف جریان مقاومت در لبنانند! ‌به گزارش باشگاه خبرنگاران، دفتر ریاست جمهوری فرانسه اعلام کرده این کشور موفق به جذب ۲۵۲ میلیون یورو تعهد مالی برای کمک به لبنان شده است. اتحادیه اروپا نیز از اختصاص ۳۰ میلیون یوروی دیگر به لبنان خبر داده است. همچنین امیر قطر در کنفرانس بین المللی حمایت از بیروت از کمک ۵۰ میلیون دلاری خود به لبنان سخن گفته است. این یعنی، دقیقا کشورهایی که در تحریم و افزایش فشار اقتصادی به لبنان نقش دارند، تحت شرایطی! برای کمک به لبنان اعلام آمادگی کرده اند! باید توجه داشت این کمک‌ها غالباً منوط به شروطی است که اگر آن شروط محقق نشود، باید منتظر ماند این وعده‌ها هم در حد همین حرف‌ها باقی بماند. درست در همین حین، «امانوئل ماکرون»، رئیس جمهور فرانسه، تهدید کرده تحریم‌هایی را علیه برخی از چهره های سیاسی در لبنان اعمال خواهد کرد. «کریستالینا جورجیوا»، مدیر اجرایی صندوق بین‌المللی پول، نیز در بیانیه خود در کنفرانسی شرط کمک مالی بیشتر به لبنان را «شفا‌ف‌سازی موسسات مالی» این کشور! عنوان کرده است! در پایان گفتن یک نکته کافی است. فهمیدن این که چه کسانی از این انفجار بهره می‌برند نیاز به ذهنی تحلیگر ندارد، بلکه تنها چشمی بینا می‌طلبد، مروری بر اخبار مذکور در این گزارش نشان می‌دهد که ماهیگیران چه کسانی‌اند. چه این انفجار اتفاقی از سر اهمال‌کاری باشد، چه اقدامی تروریستی تاکنون کسانی را منتفع کرده که شاخصه اصلی آن‌ها گرایش به غرب و مخالفت با مقاومت است. البته ناگفته نماند اتفاقات بعد از انفجار نشان داد، به احتمال قریب به یقین، عمدی در این انفجار بوده است!
حسین؛ سوژه بزرگ اجتماعی حسین بن علی به مردم داد، و بردباری به مردم داد، درس تحمل شداید و سختیها به مردم داد. اینها برای ملت مسلمان درسهای بسیار بزرگی بود. پس اینكه می گویند حسین بن علی چه كرد و چطور شد كه دین اسلام زنده شد، جوابش همین است كه حسین بن علی دمید، خونها را به جوش آورد، غیرتها را تحریك كرد، عشق و ایده آل به مردم داد، حس استغنا در مردم به وجود آورد، درس صبر و تحمل و بردباری و مقاومت و ایستادگی در مقابل شداید به مردم داد، را ریخت؛ همان مردمی كه تا آن مقدار می ترسیدند، تبدیل به یك عده مردم شجاع و دلاور شدند. اینكه من تأكید می كنم كه و حادثه ی كربلا و عاشورا باید بیشتر از این جنبه مورد استناد ما قرار بگیرد، به خاطر همین درسهای بزرگی است كه این قیام می تواند به ما بیاموزد. من مخالف رثاء و مرثیه نیستم، ولی می گویم این رثاء و مرثیه باید به شكلی باشد كه در عین حال آن را در وجود ما تحریك و احیا كند. حسین بن علی یك سوژه ی بزرگ اجتماعی است. حسین بن علی در آن زمان یك سوژه ی بزرگ بود؛ هر كسی كه می خواست در مقابل ظلم قیام كند، شعارش «یا لَثاراتِ الْحُسَیْن» بود. امروز هم حسین بن علی یك سوژه ی بزرگ است، سوژه ای برای امر به معروف و نهی از منكر، برای اقامه ی نماز، برای ، برای اینكه احساسات و عواطف عالیه ی اسلامی در وجود ما احیا بشود. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 51-50. .
اثر چه بسیار خون ها در محیط هایی ریخته می شود كه چون فقط جنبه ی خونریزی دارد، اثرش مرعوبیت مردم است، اثرش این است كه از نیروی مردم و ملت می كاهد و نفس ها بیشتر در سینه ها حبس می شود. اما هایی در دنیا هست كه به دنبال خودش روشنایی و صفا برای اجتماع می آورد. شما در حالت فرد امتحان كرده و دیده اید كه بعضی از اعمال است كه قلب انسان را مكدّر می كند ولی بعضی دیگر از اعمال است كه قلب انسان را روشن می كند، صفا و جلا می دهد. این حالت عیناً در اجتماع هم هست. بعضی از پدیده های اجتماعی، روح اجتماع را تاریك و كدر می كند، ترس و رعب در اجتماع به وجود می آورد، به اجتماع حالت بردگی و می دهد، ولی یك سلسله پدیده های اجتماعی است كه به اجتماع صفا و نورانیت می دهد، ترس اجتماع را می ریزد، احساس بردگی و اسارت را از او می گیرد، جرأت و به او می دهد. بعد از شهادت امام حسین یك چنین حالتی به وجود آمد، یك رونقی در اسلام پیدا شد. این اثر در اجتماع از آن جهت بود كه امام حسین علیه السلام با حركات قهرمانانه ی خود، روح مردم مسلمان را زنده كرد، احساسات بردگی و اسارتی را كه از اواخر زمان عثمان و تمام دوره ی معاویه بر روح جامعه ی اسلامی حكم فرما بود، تضعیف كرد و ترس را ریخت، احساس عبودیت را زایل كرد و به عبارت دیگر به اجتماع اسلامی داد. او بر روی نقطه ای در اجتماع انگشت گذاشت كه بعداً اجتماع در خودش احساس شخصیت كرد. ؛ شهید مرتضی مطهری. ناشر: انتشارات صدارا. نوبت چاپ: 34 ام. جلد یک صفحه 44-43.