eitaa logo
جهاد تبیین و بیان مسائل فرهنگی
75 دنبال‌کننده
12هزار عکس
5.6هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️ نجات به وسیله‌ ریشه‌های چادر حضرت علیه‌السلام 💠 صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: 💫 …روز قیامت وقتی که سلام‌الله‌علیها وارد بهشت می‌شود چادر او بر روی صراط کشیده شده باقی می‌ماند، 👈 یک طرف آن در حالی که او در بهشت است به‌ دست اوست و طرف دیگر آن در صحرای محشر است؛ پس منادی پروردگارمان ندا می‌دهد: ↩️ ای محبان به ریشه‌های چادر سرور زنان جهان چنگ بزنید 👌 هیچ محب نمی‌ماند مگر اینکه به آن چنگ می‌زند تا جایی که بیشتر از هزار هزار فئام از آتش جهنم نجات می‌یابند ❗️پرسیدند: هر فئام چند نفر است؟ 👈 صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمودند: یک میلیون نفر. 📚 بحارالأنوار، ج‏۸، ص۶۸. به جمع محبان حضرت‌فاطمةالزهراعلیهاالسلام ‌ ‌
رود بودم حسرت دریا به فریادم رسید روضه های حضرت سقا به فریادم رسید حسرت شش گوشه دارم در دل دیوانه ام تا ابد این مرقد زیبا به فریادم رسید من فقط از روضه های کربلا دم میزنم بارگاه زاده ی به فریادم رسید مادرم در روضه شیرم داده، ای ارباب من روز اول این دل شیدا به فریادم رسید در جوانی راه را گم کرده بودم بارها دیدم آخر به فریادم رسید اشک چشمم دادی و حال مناجات و دعا لطف کردی و همین نجوا به فریادم رسید وقت مردن دوست دارم تا بیایی در برم تا بگویم به فریادم رسید خواب میدیم که محشر بود و من چشم انتظار در همان دم به فریادم رسید کل محشر سینه زن شد با نوای شال مشکی تو در عقبی به فریادم رسید
📆 روز ترویه و توطئه‌ی ترور امام حسین علیه‌السلام و حرکت آن بزرگوار از مکه به عراق؛ ( ۸ ۶۰ ق) 🌹خطبه‌ی اباعبدالحسین صلوات‌الله‌علیه به هنگام خروج از مکه‌ی مکرمه ♦️ حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام در فرمایشی از خودشان خبر دادند. همین‌که موسم حج نزدیک شد و حجاج گروه گروه وارد مکه شدند، در اوایل ماه خبر رسید که یزید بن معاویه، را در ظاهر امیر و سرپرست حاجّ قرار داده ولی در واقع به او مأموریت داده که هر کجا توانستی، هر نقطه‌ای امکان داشت، امام را ترور کن. پس این مصیبت جدید وارد شده بر حاجیان ما (شهادت حجاج در ) مبدأ آن مال آن‌جاست، مبدأ آن یزید بن معاویه و مأمورین او هستند که برای ترور وارد مکه می‌شوند نه برای حج و عمره و عبادت!. به امام خبر رسید که یک چنین تروری در انتظار شماست؛ لذا حضرت تصمیم گرفت که احترام خانه‌ی مکه را به خاطر او نشکنند، حریم مکه‌ی معظمه از زمان ساخته شدنش به دست حضرت (علیه‌السلام)، خدا این خانه را خانه‌ی خودش فرموده، طواف را طواف عرشی قرار داده، مردم را برای بندگی به آن‌جا دعوت کرده نه برای کشتار و آزار مردم!. این بود که حضرت دریغ داشت که این کار درباره‌ی او انجام بگیرد و حریم خانه‌ی خدا شکسته شود. بنابراین تصمیم گرفت که روز سه‌شنبه هشتم ذی‌الحجة از مکه خارج بشود. آن‌وقت در بین و افرادی‌که در همراهش بودند، آن‌ها را جمع کرد و صحبت از مرگ کرد!. فرمود: «الحمدلله و ماشاءالله و لا قوة الا بالله و صلی الله علی رسوله»؛ کلاسِ درس مرگ از این‌جا برای مردم گشوده شد؛ «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة». در هیچ عبارت و شعری پیدا نمی‌شود که کسی این‌طور مرگ را عزت و آبرو داده باشد. می‌فرماید: اگر بخواهیم لباس مرگ را برای خودمان تشبیه کنیم، در مردها چنین چیزی نیست، ولی در خانم‌ها و دوشیزگان وقتی یک گردن‌بند طلایی از پدر یا در موقع ازدواج به آن‌ها می‌رسد، افتخار به آن می‌کنند، لذت می‌برند و زینت قرار می‌دهند. «خُطَّ الموتُ علی وُلدِ آدم مَخَطَّ القَلادَةِ علی جیدِ الفَتاة» برای انسان چنین گردن‌بندی اسباب آبرو، اسباب زینت، اسباب راحتی، به نام مرگ خدا قرار داده. «و ما اَولهَنی اِلی اَسلافی»؛ نمی‌دانید چه چیزی در باطن من موج می‌زند از علاقه‌ی به مادرم ، از علاقه‌ی به پدرم، از علاقه‌ی به جدم، و برادرم! می‌خواهم پرواز کنم!؛ «ما اَولهَنی اِلی اَسلافی اشتیاقَ یعقوبَ اِلی یوسفَ»؛ فقط در مردها می‌توانم یک مرد پیدا کنم، مثال بزنم، آن هم جدایی یعقوب از یوسف است. چقدر یعقوب جدایی کشید تا چشمانش از بین رفت و سفید شد؟! «خُیِّرَ [خیِرَ] لی مَصرعاً»؛ یک جایگاهی به نام افتادنْ‌گاه برای من فراهم شده! «انَا لاقیهِ»؛ باید بروم آن‌جا بیفتم!. آن‌جا کجاست؟ آن‌جا گودی قتله‌گاه است!. پس نظر من این است که من دارم پرواز می‌کنم به سوی محبوب‌های خودم. خروج من الآن از مکه و بیابان‌ها در ظاهر آواره شدن است، ولی من رو به مقصد خود دارم حرکت می‌کنم. «کأنی باَوصالی، تتقَطَّعُها عُسلانُ الفَلواتِ»؛ مثل این‌که دارم می‌بینم گرگ‌هایی به من حمله کرده‌اند و دارند ماهیچه‌های من را با دندان‌هایشان تکه‌تکه از من جدا می‌کنند!. «بین النواویس وکربلاء فیملان منی اَکراشاَ جوفا و اجربةً سُغَّبا. لا محیص عن یوم خط بالقلم، رضی الله رضانا اهل البیت»؛ همین‌که خدا برای ما یک نقشه‌ای قرار داده، ما به چشم خود قبول داریم به سوی او پرواز می‌کنیم. وصلی الله علی محمد وآله الطاهرین ۹۴٫۷٫۲۳ ☑️ مرحوم آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی 👈گروه منتظران نور👉
. ‏دست‌بسته شدی، بگو یا سیلی خوردی، بگو یا غریب شدی، بگو یا تشنه شدی، بگو یا شرمنده شدی، بگو یا اما اگر همه را با هم بودی، یعنی دست‌بسته و غریبانه و تشنه‌، سیلی خوردی و شرمنده بچه‌ها بودی، فقط بگو ‎یا