eitaa logo
جهاد تبیین و بیان مسائل فرهنگی
75 دنبال‌کننده
12هزار عکس
5.6هزار ویدیو
54 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
در مدح تو باید که ببندیم دهان را وقتی که بریدند ادیبانه زبان را ای آینه ی حُسن خدا، یوسف مصری با آمدنت تخته کُند زود دکان را بازار سرِ زلف تو از بس که شلوغ است انگشت به لب کرده زلیخا صفتان را وصف مژه ها و خَم ابروت مرا کشت زحمت نده صیاد دگر تیر و کمان را با تکه کلافی به وصالِ تو رسیدن زهرا به حسابم زده این سود کلان را تا سفره ی احسانِ کرمخانه تان هست سائل نخورد ثانیه ای غصه ی نان را زرتشت مسلمان شده ی چشم خمارت انداختی از چشم همه دیر مغان را ما بهتر از این روضه، بهشتی نشناسیم بهتر که بچسبیم همین نقد جهان را با طشت نگو،کوچه ی غم، خونجگرت کرد ترسم که به زینب برساند جریان را : بی مرحمت که روز شما شب نمیشود اصلا تو آفریده برای کَرَم شدی سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير،
شب جمعه که شود جرم و خطا می بخشند دست خالی نرو با شوق بیا می بخشند این کریمان همه احوال مرا می پرسند این کریمان همه عصیان مرا می بخشند ثروتِ فقر که دارم همه سرمایه ام است اغنیا را به نیاز فقرا می بخشند رزق ما را برسانید ز بازار نجف از همان سفره که نعمت به گدا می بخشند مطمئناً سببش یک نظر فاطمه است قطره اشکی که بر این بی سروپا می بخشند ای گنهکار بیا و به خودت سخت نگیر مثل فطرس به تو هم بال دعا می بخشند یازده ماه اگر بار گناه آوردی آخر ماه خدا آنهمه را می بخشند نوکری گریه کنان گفت اباعبدالله کِی به ما تذکره ی کرببلا می بخشند مادرت گفت فدای لب عطشان حسین همه را بین فغانش به خدا می بخشند # 💔 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
از دست هجر، دلهره دارم، چه می شود❓ آقا بگو که آخر کارم چه می شود❓ یابن الحسن سیاه شده زندگی، اگر... پایان دهی بر این شب تارم، چه می شود❓ چیز زیادی از تو نمی خواهم ای کریم بنشینی از کرم به کنارم، چه می شود❓ بی ارزشم قبول ولی لطف کن بیا... هنگام مرگ سوی مزارم، چه می شود❓ نذرم نشد ادا که شوم زائر رضا با این بساط، قول و قرارم چه می شود❓ دلتنگ کربلا شدم و جنة الحسین سر روی مرقدش بگذارم چه می شود❓ لطفی کن و مرا برسان زیر قبه اش با هیچ چیز کار ندارم چه می شود❓ جانم فدای دلهره ی غریب می گفت: جسمِ بی سر یارم چه می شود❓ از من مخواه شمر که لب تر کنم به آب یاد لبان خشک نگارم چه می شود❓ با ضرب تازیانه مرا می بری ولی ظالم بگو به من، کس و کارم چه می شود❓ : 💔 شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است ای شرح اضطراب دلـم، جمعه شد بیا آدینتون معطر بنام 🌷 .
مادرم در حرمت بین دعا گفت حسین پدرم وقت زیارت بخدا گفت حسین یک نفر در پس دیوار بقیع گفت حسین دیگری درحرم کرب و بلا گفت حسین تربتت گرد شفا و تو طبیب جانها شاه هستی و ببین باز گدا گفت حسین نوکری که به دلش داغ زیارت ماند و ناامید از همه و از همه جا گفت حسین نوکری که به غم عشق تو بیمار شد و بین آن روضه به امید شفا گفت حسین و نمازش که به یاد حرمت میشکند چون به هررکعت خودجای خدا گفت حسین نوکری که سرخود را ز غمت بشکسته نوکری که وسط هروله ها گفت حسین و همان کس که دگربار سفر را بسته با تعجب پدرش گفت کجا گفت حسین صحن سقا، حرم عشق، دم شش گوشه زیر آن قبه و در شور و نوا گفت حسین و همان کس که کنار حرمت جان داد و و همان تک نفس خاتمه را گفت حسین و شب اول قبرش که رسید اربابش نوکرایستاد و به اوگفت شما؟ گفت حسین : 💔 شب جمعه است دلم دوروبر کرببلاست حسرت پیر غلامت، سفر کرببلاست ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ .
بی تو چقدر غصه به عالم اضافه شد باران گرفت و بر دل من غم اضافه شد بالا گرفت دردم و بر زخم انتظار با دست مهربان تو مرهم اضافه شد میخواستم به یاد تو باشم شبانه روز اما بر اضطرارِ دلم کم اضافه شد لعنت به نفْس ِ شعله وری که تمام عمر هم بست دست و بال مرا، هم اضافه شد اصلا برای گریه ی بر داغ دیدنت بر چشم ِ کعبه، چشمه ی زمزم اضافه شد با دست کردگار به خیلِ زنان اگر- -یک زن به نام ِ حضرت مریم اضافه شد تنها بهانه بود که عیسی بیاورد اینگونه در سپاه تو آدم اضافه شد ذکر «بنفسی أنت» به روی لبم نشست در قلب من هوای تو هردم اضافه شد این هفته هم به جمعه رسید و نیامدی😭 بر غیبتت دوباره گمانم اضافه شد : 💔 ترسم که شعر مزار من این شود: او هم جمال یوسف زهرا ندید و رفت😭 سلام عليكم و رحمة الله، آدینتون معطر بنام 🌷 .
یکه بود و بی حریف، این شد که لشگر باب شد لشگری را کشت، جنگ نابرابر باب شد تیغ بر کف با نقابی از دل لشگر گذشت در عرب، تشبیه ابروها به خنجر باب شد هیبتش را چون موذن داخل محراب دید ابتدای هر اذان الله اکبر باب شد شیعیان توحیدشان را در ولایت یافتند در نماز این شد که بعد از حمد، کوثر باب شد اصلا از وقتی که فهمیدیم کوثر با علیست ختم قرآن بین ما از جزء آخر باب شد گفت پیغمبر انا علمٌ علیٌ بابها در مدینه ناگهان سوزاندن در باب شد😭 هرچه را شد باب کردند، آخرش اما چه شد؟ آخرش حیدر امیرالمومنین ارباب شد : بده برگ امانت را، بزن امضا زیارت را نجف ایوان طلایت را، امیرالمومنین حیدر سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🌷 .
هردم به آخرین سخنت گریه میکنم یاد غروب و زخم تنت گریه میکنم یکدم بیا ببین که فتادم زپا حسین دائم به غصه و محنت گریه میکنم پیراهنت به سینه گرفتم بیا ببین بر خون روی پیرهنت گریه میکنم یادم نمی رود که چه دیدم به قتلگاه با یاد دست و پا زدنت گریه میکنم در زیر آفتابم و یاد تن توأم از طرز زیر و رو شدنت گریه میکنم شد بوریا کفن به تن نعل خورده ات هر لحظه من،بر آن کفنت گریه میکنم کی میرود، زخاطر من مجلس شراب بر چوب دشمن و دهنت گریه میکنم : عمرم تمام و مدح تو مانده ست ناتمام معنای عشق ست والسلام سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🌷
تنهاترین امام زمین، مقتدای شهر تنها چه میکنی؟ تو کجایی؟ کجای شهر؟ وقتی کسی برای تو تب هم نمی کند دیگر نسوز این همه آقا به پای شهر تو گریه میکنی و صدایت نمی رسد گم می شود صدای تو در خنده های شهر تهمت، ریا و غیبت و رزق حرام و قتل ای وای من چه می کشی از ماجرای شهر دلخوش نکن به خودت بیا با این همه گناه نگیرد دعـای شهر اینجا کسی برای تو کاری نمی کند فهمیده ام که خسته ای از ادعای شهر گاه از نبودنت مثلا گریه می کنند شرمنده ام، از این همه کذب و ادای شهر هر روز دیده می شوی اما کسی تو را نشناخت ای غریبه ترین آشِنای شهر ، گریه ی بی اختیار من آقا دلـم گرفته شبیه هوای شهر : 💔 افسوس میخورم که غایبم از انتظار تو شرمنده بی سلام رد شده ام از کنار تو سلام عليكم و رحمة الله، آدینتون معطر بنام 🌷
گرچه در مظلومیت احساس غربت می‌کنیم‌ میرسد از راه، روزی که قیامت می‌کنیم ‌میرسد روزی که می‌سازیم، صحنت را حسن؟ بعد از آن درباره‌اش هر روز، صحبت می‌کنیم از مزارت گَردِ غم یک روز، جارو می‌شود خاکهای روی آن را مُهر تربت می‌کنیم ما حصارِ ظلم رااز دورِ قبرت می‌کَنیم زائرانت رااز این دیوار، راحت می‌کنیم عاقبت یک روز، از درگاهِ پرچمِ گنبدْ طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت میایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم لذتِ بوسیدنِ دستِ ضریحت را حسن با تمام ساکنان عرش، قسمت می‌کنیم : حسن امام من است و منم گدای حسن تمام هفته فـدای دوشنبه های حسن سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، 🌷 .
وقتی که غافل از شبِ قبرُ لحد شدم اقرار میکنم که از آن بعد، بَد شدم آنقَدر که گناه ضرر زد به روحِ من چه زنده بودنی، که تماماً جسد شدم چشمم قدیم اینهمه که بی حیا نبود انگار بی حیا شدنم را بلد شدم از دست رفت، دستِ تمیزی که داشتم هرکس که دوست داشت رفیقم شود شدم من شیعه ی امامِ زمانم ولی چراااا از کوچه ای که یار نمیخواست رد شدم دور از شما شدن که بِغیر از ضرر نداشت امّا میانِ دل و شما، بنده سَد شدم شُکرِخدا که باز چنان گریه ام گرفت با گریه ی امام زمان گریه ام گرفت : میان من و شما، گرچه راه بسیار است اجازه هست که از دور عاشقت باشم؟ سلام عليكم ورحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🌷
نکند در دل صحـرا سحرت میگذرد؟ باچه حالی گل زهرا سحرت میگذرد؟ اشک داری و به لب ناله ی یارب داری گریه ارثیست که از حضرت زینب داری روزه ات روضه ی ارباب دو عالـم باشد رمضـانت به گمانم چو باشد روضه ی آب فرات و لبِ اصغر خوانی یا که یک گوشه فقط از در و مادر خوانی خبر از روز ظـهـورت نرسیدست هنوز منتظر طعم وصالت نچشیدست هنوز نور چشم همه برگرد زمان منتظر است پشت در فاطمه با قد کمان منتظر است روز برگشتن توست عـید سعیدم برگرد من شب ظلمتم ای صبح سپیدم برگرد اشک میریزد از این چشـم گـنهـکار بیا تو را جان بیا 😭😭😭😭 : 💔 کاش در این رمضان لایق دیدار شوم سحـری با نظـر لطف تـو بیدار شوم کاش منت بگذاری به سرم مهدی جان تا که همسفره ی تو لحظه ی افطار شوم ❤️ به_یاد_شهید_مدافع_حرم_مسعود_عسگری🌷 اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
از دلم زنجیر عشق این و آن را باز کن من به پایان آمده کارم، خودت آغاز کن شوق وصل تو مرا کشته ست بس کن ای حبیب با دلم بازی نکن اینقدر، در را باز کن بی‌نیازِ مطلقی اما ز باب عاشقی گفته ای: من میخرم، بنده برایم ناز کن من صدایم در نمی‌آید، خجالت می‌کشم در مناجاتت مرا داوود خوش آواز کن هر شبم بی‌ذکر و یادت طی شد و عمرم گذشت تو بیا و امشبم را یک شب ممتاز کن من جوانی کرده‌ام آخر سرم خورده به سنگ با دو دست رحمتت قدری سرم را ناز کن معجزه می‌خواهد آخر این دل آلوده‌ام با ولای مرتضی در سینه‌ام اعجاز کن سینه‌زن! گیرم که بالت را شکسته معصیت یک حسین امشب بگو تا کربلا پرواز کن : 💔 شش سحر آمده ام شاه به من توشه بده ششمین روز شده، روزیه بده ❤️ سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، روزتون معطر بنام به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ عليرضا_حاجيوند_قياسی🌷 اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم .