eitaa logo
کانالِ جهادِ تبیینِ حوزه علمیه المهدی (عج) بیدگل
167 دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
15.7هزار ویدیو
109 فایل
جهاد تبیین*جنگ روایت ها* آرمانهای امام خمینی ره*منویات امام خامنه ای*انقلاب اسلامی*شهدای عزیز* *کانال جهاد تبیین حوزه علمیه المهدی(عج)بیدگل* در جنگ اراده ها و جنگ روایت ها،پیروز میدان‌؛کسی هست که روایت اول را بیان کند. jahad_tabyyn_howzahalmahdi_bidgol
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️انتخابات نزدیکه! چهار دستور آقا که نباید یادمون بره؛ مگه نمی گفتی کاش کربلا بودم و ... بسم الله اولویت با خانواده و آشنایان؛ به دور از جدل، با مهربانی، گفتار نرم و استدلال... کانالِ جهادِ تبیینِ حوزه علمیه المهدی (عج) بیدگل 🔴https://eitaa.com/jahad_tabyyn_howzahalmahdibidgol
✅ عیب اصلی سیاستمداران امروز جهان چیست؟ 🌷 امام خامنه ای: دنياى سياست جهانى، دنياى است. موجب شده است كه مستكبران عالم حتى به دوستان خودشان هم وفا نكنند. ديديد بر سر صدام ملعونِ روسياه چه آوردند؟ تا وقتى به او احتياج داشتند، او را تقويت كردند. همين آمريكائى ها در دوران جنگ تحميلىِ بر ما، آنچه توانستند به صدام حسين كمك كردند و پشتيبانى دادند. از نقشه ى هوائى و اطلاعات جاسوسى تا كمك تسليحاتى، تا تقويت روحى، تا وادار كردن وابستگانِ به خود به پشتيبانى مالى، همه جور؛ چون به او احتياج داشتند، اميدوار بودند او بتواند خدشه اى بر چهره ى پرقدرت و مغرور ملت ايران وارد كند. وقتى مأيوس شدند، تاريخ مصرفش تمام شد، به آن شكلى كه ديديد او را درآوردند، منافع خودشان را جور ديگرى دنبال كردند؛ اين براى كسانى كه حُسن ظن و اميد به اين ابرقدرت هاى بى و ناپرهيزكار دارند، درس عبرت است. (12/ 02/ 1387) ✍️ شرح: یعنی اطاعت از دستورات و خدا در زندگی فردی و اجتماعی پند 117 📱 کانال سبک زندگی : @mottagheen
۳۶ 🔸اگر همه‌ی مسئولین کشور اینگونه بودند، ایران گلستان میشد |اون روز پسرش رو آورده بود محلِ کار. از صبح که اومد، خودش رفت جلسه و محمدمهدی رو گذاشت پیشِ ما... پذیراییِ جلسه که تموم شد، مقداری موز اضافه اومد. یکی از موزها رو دادم به محمدمهدی... نمی‌دانم حاج‌احمد برای چه‌کاری من رو احضار کرد. وقتی رفتم داخل اتاق، محمدمهدی هم پشت سرم اومد. حاج احمد تا پسرش رو دید برافروخته شد، طوری که تا حالا اینقدر عصبانی ندیده بودمش. با صدای بلند گفت: کی به شما گفته به پسرم موز بدین؟ گفتم: حاجی این بچه از صبح تا حالا هیچی نخورده، یه موز از سهم خودم بهش دادم... نذاشت صحبتم تموم بشه. دست کرد توی جیبش، بهم پول داد و گفت: همین الان میری یک کیلو موز می‌خری؛ می‌ذاری جایِ یه دونه موزی‌ که پسرم خورده... 👤خاطره‌ای از زندگی سردار شهید حاج احمد کاظمی 📚منبع: کتاب احمد، صفحه ۱۳۷ 🔰دانلود کنید:دریافت قاب‌نوشته[طرح مربع] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح ویژه] با کیفیت اصلیدریافت قاب‌نوشته[طرح مستطیل] با کیفیت اصلی ___ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب: