🔵 ارتش عظیم دو دقیقه ای!
#خاطره
#رضاخان
آخرین روز مرداد 1320 در مانور ارتش در همدان، رضاشاه در حضور ولیعهد و دولتمردان دست به سینه خود، از ژنرال ژندار مستشار فرانسوی دانشکده افسری پرسید: "این ارتش در برابر هجوم قوای بیگانه، چقدر مقاومت می کند؟"
ژنرال فرانسوی فورا جواب داد: "دو ساعت، قربان!"
شاه اخم هایش را در هم کشید، متملقان دور و بر ژنرال ریختند که چرا به اعلیحضرت چنین جوابی داده است. او در پاسخ گفت: "این را گفتم اعلیحضرت خوشحال شوند، و گرنه دو دقیقه هم نمی تواند."
این واقعیت ارتشی بود که رضاخان خیلی به آن می نازید ولی در زمان جنگ جهانی و با هجوم بیگانگان پیش بینی ژنرال فرانسوی درباره اش محقق شد.
📚از سید ضیاء تا بختیار/ مسعود بهنود/ 169
@jahade_tabien1
🔵 حقارت محمدرضا در مقابل آمریکا از زبان مادر!
#محمدرضاشاه
#خاطره
مادرِ محمد رضا پهلوی در خاطرات خود می نویسد:
یک روز محمد رضا که خیلی ناراحت بود به من گفت: «مادر جان مرده شوره این سلطنت را ببرد که من، شاه و فرمانده کل قوا هستم و بدون اطلاع من هواپیماهای ما را برده اند ویتنام» آن موقع جنگ ویتنام بود و آمریکایی ها که از قدیم در ایران نظامی داشتند هر وقت احتیاج پیدا میکردند از پایگاههای ایران و امکانت ایران با صلاحدید خود استفاده میکردند. حتی اگر احتیاج داشتند هواپیماها و یدکی های ما را برای پشتیبانی از نیروهای خودشان در ویتنام بکار میبردند . حالا بماند که چقدر سوخت مجانی میزدند و اصلا کل بنزین هواپیماها و سوخت کشتی هایشان را از ایران میبردند.
📚 کتاب خاطرات ملکه پهلوی/ صفحه ۳۷۸
@jahade_tabien1