✳️ آمدنت بهر چه بود ای انسان؟
تفکر کن، تفکر کن، تفکر
🔻بدان که اوّل شرط مجاهده با نفْس و حرکت به جانب حق تعالی، «تفکّر» است. ... و تفکر در این مقام عبارت است از آن که انسان لااقل در هر شب و روزی مقداری و لو کم هم باشد، فکر کند در این که آیا مولای او که او را در این دنیا آورده و تمام اسباب آسایش و راحتی را از برای او فراهم کرده، و بدن سالم و قوای صحیحه، که هر یک دارای منافعی است که عقل هر کس را حیران میکند، به او عنایت کرده، و این همه بَسْط (گسترش) بساط نعمت و رحمت کرده، و از طرفی هم این همه انبیا فرستاده، و کتابها نازل کرده و راهنماییها نموده و دعوتها کرده، وظیفه ما با این مولای مالک الملوک چیست؟
🔻آیا تمام این بساط فقط برای همین حیات حیوانی و اداره کردن شهوت است که با تمام حیوانات شریک هستیم، یا مقصود دیگری در کار است؟ آیا انبیای کرام و اولیای معظم و حکمای بزرگ و علمای هر ملت که مردم را دعوت به قانون عقل و شرع میکردند و آنها را از شهوات حیوانی و از این دنیای فانی پرهیز میدادند با آنها دشمنی داشتند و دارند، یا راه صلاح ما بیچارههای فرو رفته در شهوات را مثل ما نمیدانستند؟
🔻اگر انسان عاقل لحظهای فکر کند، میفهمد که مقصود از این بساط چیز دیگر است، و منظور از این خلقت، عالم بالا و بزرگتری است، و این حیات حیوانی، مقصود بالذات (هدف اصلی) نیست. و انسان عاقل باید در فکر خودش باشد، و به حال بیچارگی خودش رحم کند و با خود خطاب کند: ای نفس شقی که سالهای دراز در پی شهوات عمْر خود را صرف کردی و چیزی جز حسرت نصیبت نشد، خوب است قدری به حال خود رحم کنی، از مالک الملوک حیا کنی، و قدری در راه مقصود اصلی قدم زنی، که آن موجب حیات همیشگی و سعادت دائمی است، و سعادت همیشگی را مفروش به شهوات چند روزه فانی که آن هم به دست نمیآید حتی با زحمتهای طاقتفرسا. قدری فکر کن در حال اهل دنیا از سابقین (گذشتگان) تا این زمان که میبینی.
🔻ملاحظه کن زحمتهای آنها (اهل دنیا و شهوات) و رنجهای آنها در مقابل راحتی آنها چقدر زیادتر و بالاتر است. آن انسانی که در صورت انسان و از جنود (دارو دسته) شیطان است و از طرف او مبعوث است و تو را دعوت به شهوات میکند و میگوید زندگانی مادی را باید تأمین کرد، قدری در حال خود او تأمل کن، و قدری او را استنطاق (پرسش) کن، ببین آیا خودش از وضعیت راضی است؟ یا آن که خودش مبتلا است میخواهد بیچاره دیگری را هم مبتلا کند؟
و در هر حال از خدای خود با عجز و زاری تمنا کن که تو را آشنا کند به وظایف خودت و امید است این تفکر که به قصد مجاهده با شیطان و نفس امّاره است، راه دیگری برای تو بنمایاند و موفق شود به منزل دیگر از مجاهده.
#پست_اخلاقی (قسمت ۱ و ۲)
📚 کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
حدیث اول، فصل تفکّر
#امام_خمینی
#چهل_حدیث
@jahade_tabien1
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
جهاد تبیین | میثم حق شناس
✳️ آمدنت بهر چه بود ای انسان؟ تفکر کن، تفکر کن، تفکر 🔻بدان که اوّل شرط مجاهده با نفْس و حرکت به
❇️ منزل دیگر که بعد از تفکر از برای انسان مجاهد پیش میآید، منزل «عزم» است...
و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم او است. و عزمی که مناسب با این مقام است عبارت است از بناگذاری و تصمیم بر ترک معاصی، و فعل واجبات، و جبران آنچه از او فوت شده در ایام حیات، و بالاخره عزم بر این که ظاهر و صورت خود را انسان عقلی و شرعی نماید که شرع و عقل به حسب ظاهر حکم کنند که این شخص، انسان است. و انسان شرعی عبارت از آن است که موافق مطلوبات شرع رفتار کند، و ظاهرش ظاهر رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله باشد، و تأسی به آن بزرگوار بکند در جمیع حرکات و سکنات و در تمام افعال (انجامدادنیها) و تروک (تَرْککردنیها). و این امری است بس ممکن، زیرا که ظاهر را مثل آن سرور کردن امری است مقدور هر یک از بندگان خدا.
🔻و بدان که هیچ راهی در معارف الهیه پیموده نمیشود مگر آن که ابتدا (شروع) کند انسان از ظاهر شریعت. و تا انسان، متأدّب (ادبآموخته) به آداب شریعت حَقّه نشود، هیچیک از اخلاق حسنه از برای او به حقیقت پیدا نشود، و ممکن نیست که نور معرفت الهی در قلب او جلوه کند. ...
🔻ای عزیز، بکوش تا صاحب «عزم» و دارای اراده شوی که خدای نخواسته اگر بیعزم از این دنیا هجرت کنی، انسان صوریِ (ظاهری) بیمغزی هستی که در آن عالَم بهصورت انسان محشور نشوی؛ زیرا که آن عالَم، محل کشف (آشکار شدن) باطن و ظهور سَریره (حقیقت انسانی) است. و جرأت بر معاصی کمکم انسان را بیعزم میکند. ... بیشتر از هر چه، گوش کردن به تغنّیات (موسیقی طربانگیز) سَلب اراده و عزم از انسان میکند.
🔻پس ای برادر، از معاصی احتراز (دوری) کن، و عزم هجرت به سوی حق تعالی نما، و ظاهر را ظاهر انسان کن، ... و از خداوند تبارک و تعالی در خلوات بخواه که تو را در این مقصد همراهی فرماید، و رسول اکرم صلیاللهعلیهوآله و اهل بیت او را شفیع قرار ده که خداوند به تو توفیق عنایت فرماید و از تو دستگیری نماید ... زیرا که انسان در ایام حیات (زندگی) لغزشگاههای عمیقی دارد که ممکن است در آن واحد به پرتگاه هلاکت (نابودی) چنان افتد که دیگر نتواند از برای خود چاره بکند، بلکه در صدد چارهجویی هم بر نیاید، بلکه شاید شفاعت شافعین (شفاعتگران) هم شامل حال او نشود.
#پست_اخلاقی (قسمت ۲)
📚کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
حدیث دوم، فصل «عزم»
#امام_خمینی
#چهل_حدیث
@jahade_tabien1
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887
جهاد تبیین | میثم حق شناس
❇️ منزل دیگر که بعد از تفکر از برای انسان مجاهد پیش میآید، منزل «عزم» است... و تفاوت درجات ان
❇️ از دست و زبان که بر آید
کز عهدهٔ شکرش به در آید
از امور فطریه، که هر انسان جِبِلّةً (ذاتی) و فطرتاً بدان حکم میکند، احترام مُنعِم (نعمتدهنده) است. و هر کس در کتاب ذات خود اگر تأملی کند، میبیند که باید از کسی که به انسان نعمتی داد احترام کند. و معلوم است هر چه نعمت بزرگتر باشد و مُنعم در آن انعام (نعمت) بیغَرَضتر باشد، احترامش در نظر فطرت لازمتر و بیشتر است.
🔻مثلاً فرق واضح است در احترام بین کسی که به شما یک اسب میدهد و آن منظور نظرش هست، با کسی که یک ده ششدانگی بدهد و در این دادن مِنّتی هم نگذارد. مثلاً اگر دکتری شما را از کوری نجات داد فطرتاً او را احترام میکنید، و اگر از مرگ نجات داد بیشتر احترام میکنید.
🔻اکنون ملاحظه کن نعمتهای ظاهره و باطنه که مالِک الملوک جلّشأنه (پروردگار متعال) به ما مرحمت کرده که اگر جن و انس بخواهند یکی از آنها را به ما بدهند نمیتوانند و ما از آن غفلت داریم.
🔻مثلاً این هوایی که ما شب و روز از آن استفاده میکنیم و حیات ما و همه موجودات محیط، بسته به وجود آن است، که اگر یک ربع ساعت نباشد، هیچ حیوانی زنده نمیماند، چه نعمت بزرگی است، که اگر تمام جنّ و انس بخواهند شبیه آن را به ما بدهند، عاجزند.
🔻و همینطور قدری متذکر (یادآور) شو سایر نِعَم (نعمتهای) الهی را از قبیل صحت بدن و قوای ظاهره (حواس ظاهری) از قبیل چشم و گوش و ذوق (چشایی) و لمس، و قوای باطنه از قبیل خیال و وهم و عقل و غیر آن، که هر یک منافعی دارد که حدّ ندارد. تمام اینها را مالک الملوک به ما عنایت فرموده، بدون این که از او بخواهیم و بدون این که به ما مِنّتی تحمیل فرماید.
🔻به اینها نیز اکتفا نفرموده و انبیا و پیغمبران فرستاده و کتبی فرو فرستاده و راه سعادت و شقاوت و بهشت و جهنم را به ما نموده، و هر چه محتاج به او بودیم در دنیا و آخرت به ما عنایت فرموده، بدون این که به طاعت و عبادت ما احتیاجی داشته باشد، یا به حال او طاعت و معصیت ما فرقی کند. فقط از برای نفع خود ما امر و نهی فرموده.
بعد از تذکر این نعمتها و هزاران نعمت دیگر که حقیقتاً از شمردن کلیات آن، تمام بشر عاجز است، چه برسد به جزئیات آن، آیا در فطرت شما احترام همچو مُنعِمی لازم است؟ و آیا خیانت نمودن به همچو ولینعمتی در نظر عقل چه حالی دارد؟
#پست_اخلاقی (قسمت ۴)
📚کتاب چهل حدیث (مرحوم امام خمینی)
فصل اول «ذکر (یادآوری)»
#چهل_حدیث
@jahade_tabien1
https://eitaa.com/joinchat/2735407301C1f2f6fa887