eitaa logo
🇵🇸[جهادعلمی]🇮🇷
628 دنبال‌کننده
271 عکس
136 ویدیو
68 فایل
• بسم‌رب‌القلم • -حضرت‌آقا: درس ‌بخوانید‌! بدونِ ‌درس‌ خواندن‌ نمی‌شو‌د خدمت‌ کرد!🤍 #إنْ‌یَنْصُرُکُمُ‌اللهُ‌فَلَا‌غَالِبَ‌لَکُمُ!✨ استفاده؟حلالِ‌همه‌ی‌‌قوتِ‌قلب‌های‌مهدیِ‌فاطمه!✋🏻
مشاهده در ایتا
دانلود
: [ فرمودند: کسی که هنگام خواب سه بار ذکر زیر را بگوید، مانند روزی که از مادر متولد شده است، از گناهان بیرون می‌آید:  «اَلْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى عَلا فَقَهَرَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى بَطَنَ فَخَبَرَ وَالْحَمْدُلِلَّهِ الَّذى مَلَکَ فَقَدَرَ وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى یُحْیىِ الْمَوْتى وَ یُمیتُ الْاَحْیآءَ وَ  هُوَ عَلى کُلِّ شَىْءٍ قَدیرٌ .»!✨ ] 📮
: [ فرمودند: شب جمعه مشغول مطالعه بودم، که به این دعا رسیدم: ﴿بسم الله الرحمن الرحیم، اَلْحَمْدُ لله مِنْ اَوَّلِ الدُّنْیا اِلے فَنائِها وَ مِنَ الآخِرَه اِلے بَقائِها اَلْحَمْدُاللهِ عَلے کُلِّ نِعْمَه اَسْتَغْفِرُالله مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ وَ اَتُوبُ اِلَیْه وَ هُوَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ﴾  بعد یک هفته مجدد خواستم آن را بخوانم در حالت مکاشفه از ملائکه ندایی شنیدم: که ما هنوز از نوشتن ثوابِ قرائت قبلی فارغ نشده ایم!✨ ] 📮
[ کفاره گناهانِ بینِ دوجمعه!✨ ]
🇵🇸[جهادعلمی]🇮🇷
[ کفاره گناهانِ بینِ دوجمعه!✨ ] #شب‌جمعه
- این دو عمل از موثرترین ‌و ساده ترین اعمالِ شب جمعه ست! ازش غافل نشیم رفقا هر هفته!🤲🏻 رفیقا کارایِ خوبشونو باهم شریک میشن!✌🏻😎
• بسم‌رب‌القلم •
: [ اونایی که صاحب ندارن... امید رسیدن به ساحل ندارن!✨ ]
[ امشب بشین باهاش نجوا کن بگو آقا چشمام کور بشن از زور خوندن دستم قلم بشه از زور نوشتن گوشم کر بشه از زور درس گوش کردن فدای شما یا صاحب‌الزمان عج الله! شنیدم توی دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، دادگاه‌ها، شهرداری‌ها، مدرسه‌ها، کمتر اسمت رو میارن! من میشم فدای تو... درس میخونم برای تو میشم یه کاره‌ای برای تو... خوابو به چشمم حروم میکنم، جیگر دشمناتو میسوزونم!✨ ] 🎙
4_5992230198332882945.mp3
4.49M
[ یادت نره؛ پازل آرزوهاتو، یه جوری بچینی؛ که نقشه زندگیتو، خراب نکنه! بعضی از آرزوها میتونن قلبت رو ، تمومِ عمر به افسردگی و پژمردگی مبتلا کنن!✨ ]
• بسم‌رب‌القلم •
[ یادم هست با وضوی نماز صبح تا نماز مغرب و عشا را هم می‌خواندیم و یک سره درس می خواندیم، مصطفی می گفت: حسن از خدا چیزهای بزرگ بخواه چرا میگی دانشگاه همدان هم شد، شد؟ ما باید برویم شریف!!! من به همدان هم قانع بودم ولی مصطفی می گفت: فقط شریف! تا عید که می خواندیم شیمی چندان مد نظرش نبود مثلا می گفت: من می خواهم بروم صنایع شریف!✨ ]