eitaa logo
جهاد نفس
440 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
1.4هزار ویدیو
13 فایل
ادمین⬅️ @mohammadtaha1 تبادل⬅️ فقط ویو... @Asalkhane 🌸⃟🌙 کانالهای ما: @bachehayeranghinkamani @berangeeshgh @jahadenafs @tal_ngor @basir1 تبلیغات : @tablighemahdiyar @tareffe
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  بصیر 💠
❣✭﷽✭❣ 💗 ✍امام حسن مجتبی (علیه السلام) 💖وَ أنّ حُبَّنا لَيُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْبَنى آدَم ، كَما يُساقِطُ الرّيحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ ↫❣همانا محبّت و دوستى با ما ( رسول اللّه صلى الله عليه و آله ) سبب ريزش گناهان از نامه اعمال مى شود، همان طوری كه وزش باد، برگ درختان را مى ريزد.🍃 📚[بحارالأنوار. ج 44، ص ۲۴، ح 7] ┅═ 🌿🌸🌿 ═┅ ✅ کانال بصیر: https://eitaa.com/joinchat/630063107C94ef733541 📡 🇮🇷 @BASIR1
✳ سلام ما به معصومین، پاسخ ما به سلام ایشان است 🔻 کسی در دنیا نتوانست در سلام کردن از صلی الله علیه و آله و سلم سبقت بگیرد؛ و این تقدم در سلام، سنت ایشان نیز هست. به همین جهت، سلام ما به حضرات معصومین علیهم السلام در حقیقت، پاسخ ماست به سلام آنان. تا که از جانب معشوق نباشد کششی کوشش عاشق شوریده به جایی نرسد 🔸 توجه و سلام اهل بیت علیهم السلام به ماست که موجب توجه و سلام ما به ایشان می‌شود و در واقع، سلامِ ما پاسخ به سلام ایشان است. ایشان با دعوت ما به‌سوی خویش، به ما سلام کرده‌اند و آمدنِ ما، اجابت دعوت و پاسخ به سلام آن‌هاست. و پس از این اجابت است که آنان باب مناجات و نجوای با خویش را به روی ما می‌گشایند. 👤 📚 از کتاب 📖 ص۶۶
✳ نقطه‌ی شروع جدایی انسان از مسیر اهل‌بیت 🔻 گاهی شیطنت این است که انسان را تغییر دهد. از این‌جا شروع می‌کند که اهم و مهم را نزد انسان جابه‌جا کند. بعد هم رفته‌رفته برای کار خطای انسان توجیه می‌آورد و به و نهایتا به و مقابله با حق می‌کشد. 🔸 جدا شدن انسان هم از مسیر حق و فاصله گرفتن او از مسیر ، از ابتدا در لایه‌ی اعتقادی نیست که مثلا انسان این‌گونه بیندیشد که شک اعتقادی برای وی ایجاد شده است؛ بلکه عمده‌ی جدا شدن‌ها، تزلزل‌ها و شک‌ها، از آغاز می‌شود. 👤 📚 از کتاب 📖 صفحات ۱۳۴ و ۱۳۵ #⃣
دیروز تشریف نداشتید؟! برای انجام مأموریت، عازم تهرانم و نمی‌توانم همراه دوستان به دیدار آقا بروم. فردا صبح که برمی‌گردم قم، آن‌قدر دل‌تنگ آقا هستم که قبل از هر کاری می‌روم خدمت‌شان. بعد از سلام‌علیک؛ می‌فرمایند: «دیروز تشریف نداشتید؟!»، دلم غَنج می‌زند. باورم نمی‌شود نبودنم به چشم‌شان آمده باشد. می‌گویم: «مجبور شدم برای انجام کاری به تهران بروم.» می‌گویند: «شما هر وقت جایی می‌خواهید بروید، به ما بگویید که بدانیم چه دعایی در حق شما بکنیم.» چیزی نمی‌گویم. تنها خیره می‌شوم به چشم‌هایی که از مهربانی لبریز است. . درخانه اگر کس است ؛ بر اساس خاطرهٔ یکی از شاگردان . .