•| 📻 |• جنگ‌جنگ‌است‌،فرقش‌بآ چندسآل‌پیش‌این‌است که‌آن‌دورھ‌سلاح‌شان‌توپ‌و‌ تانڪ‌بود‌و‌اکنون‌سلاح‌مآ، در‌ذهنمآن‌است! #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• هزینه‌ی‌تسلیم بیشتراز‌هزینه‌ی‌مقاومت‌است سید‌علی‌میگفت:)♥️ #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• لباس‌پلنگی‌زیبا‌ونو‌پوشیده‌بود موتورش‌رو‌تمیز‌کرده‌بود گفتم‌:هادی‌جان‌کجا؟میخوای‌بری‌عملیات گفت‌امروز‌جلوی‌دانشگاه‌میخوان‌تجمع‌کنن بچه‌های‌بسیح‌آماده‌باش‌هستن ماهم‌باید‌ا‌ز‌طریق‌بسیج‌کار‌کنیم‌این‌وظیفه‌است رفتیم‌‌سمت‌میدون‌انقلاب درطی‌مسیر‌رسیدیم‌درب‌دانشگاه‌ دقیق‌موقعی‌که‌جسارت‌اغتشاشگران‌به‌رهبر‌انقلاب‌شروع‌‌شده‌بود هادی‌وقتی‌این‌صحنه‌رو‌دید‌نتونست ‌تحمل‌کنه به‌من‌گفت‌بمون‌ وسریع‌پیاده‌شده‌ودوید‌سمت‌درب‌اصلی‌دانشگاه دادزدم هادی‌برگرد‌تنهایی‌میخوای‌چیکارکنی اما‌انگار‌حرفامو‌نمی‌شنید چشماش‌رو‌اشک‌گرفته‌بود به‌اعتقادات‌او‌جسارت‌میشد ونمی‌تونست‌تحمل‌کنه همینطور‌که‌به‌سمت‌در‌دانشگاه‌‌‌می‌دوید یکباره‌مورد‌آماج‌سنگ‌ها‌قرارگرفت من‌از‌دور‌نگاش‌میکردم بدن‌ورزیده‌ای‌داشت ازهیچ‌چیزی‌نمی‌ترسید همین‌که‌به‌درب‌دانشگاه‌نزدیک‌شد یک‌پاره آجر محکم به صورت و زیر چشم او اصابت کرد یک‌دفعه‌وایستاد میخواست‌حرکت‌کنه‌اما‌نتونست میخواست‌برگرده ولی رو زمین افتاد دوباره بلند شد دور خودش چرخید وباز رو زمین افتاد

_شهید‌محمدهادی‌ذوالفقاری

#بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• -

چراصدات‌انقدر‌خسته‌س

؟! +

چیزی‌نیست، 

کلاسم‌تموم‌شده‌میام‌خونه

... "جای کفش را از روی ِچادرش پاک میکند" [

دانشگاه

!

کوچه

!] #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• فرق‌است‌میان‌کسی‌که در‌انتظــارشهــادت است‌وآنکه شهــادت‌به‌انتظــار اوست:)'!💔 #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• قهرمانانِ‌جنگ بسیجی‌هایِ‌محله‌هایِ‌خودمان‌هستند. همان‌هاکه‌معمولا‌جثه‌های‌نحیف‌دارند وبه‌ندرت‌درمیانشان‌افرادیِ‌عظیم‌الجثه پیدامیشود همان‌هایی‌که‌نمازِمغرب‌وعشا دوروبرمساجد‌می‌لولند. امادرکارمعاش‌غالبا. امّانه! همیشه‌بی‌دست‌وپاهستند، چراکه‌برای‌دلشان‌زندگی‌می‌کنند! نه‌برای‌شکمشان! وقتی‌می‌گویند: دل،دستِ‌خودرارویِ‌قلبشان‌میگذارند، نه‌رویِ‌معده‌شان… -

شهيدسید‌مرتضی‌آويني

#بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• -همسـرشهیـدرضـازاده زنگ‌زد‌که‌خانم‌زود‌حاضر‌شو‌باید‌بریم‌جایی پرسیدم‌کجا؟ گفت‌دوستم‌زنگ‌زده‌ چند‌تا‌شهید‌تو‌دانشگاهن‌فضا‌خصوصی‌و خلوته‌گفته‌بیا‌با‌خانمت! اون‌موقع‌هنوز‌دوستاش‌ونمیشناختم؛ موقع‌برگشت‌گفت بروتوماشین‌من‌میام ... دیدم‌با‌دوستش‌داره‌صحبت‌میکنه... باخودم‌گفتم‌این‌دیگه‌کیه که‌ازدانیال‌قدش‌بلندتره! ندیده‌بودم‌تاحالا‌کسی‌قدش از‌دانیالم‌بزنه‌بالا! نشست‌تو‌ماشین‌گفت‌خانم،‌این‌حسینِ! چند‌روزبعد‌یک‌دستمال‌کاغذی تا‌شده‌بهم‌داد... بازش‌کردم‌دیدم‌یک‌پلاستیک‌کوچیک‌ بین دستماله... گفت‌اینو‌حسین‌داده‌گفته‌بده‌به‌خانمت... از‌روی‌تابوت‌شهیدکنده... و‌حالا‌منم‌و‌غمی‌که‌موقع‌پلاستیک‌کندن‌از روی‌تابوت‌حسین‌همراهم‌موند...(: #شهید‌دانیال‌رضازاده #شهید‌حسین‌زینال‌زاده #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣ ‌https://t.me/montazereo

•|📻|• باز‌هم‌مثل‌شب‌هاےقبل نیمه‌شب‌که‌ازخواب‌بیدارشدم، دوباره‌دیدم‌که‌ابراهیم‌ روےزمین‌خوابیده! بااینکه‌رختخواب‌برایش‌پهن‌کرده‌بودیم، اماآخرشب،وقتےازمسجدآمد، دوباره‌روےفرش‌خوابید. صدایش‌کردم‌و‌گفتم: داش‌ابرام،هوا سرده،یخ‌مےکنے! چراتوےرختخواب‌نمےخوابے؟ گفت:خوبه،احتیاجےنیست. وقتےدوباره‌اصرارکردم‌گفت: رفقاےمن‌الان‌تو‌جبهه‌‌ےگیلان‌غرب، توےسرماوسختےهستند. منم‌بایدکمےحال‌اون‌ها‌رو‌،درک‌کنم(: •شهیدابراهیم‌هادی #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

|📻| #همسرشهید: غازےاحساس‌مےکردهنوز‌به جایگاهےنرسیده‌است‌که‌لیاقت شهادت‌را‌داشته‌باشد‌اما‌به‌خاطر صفات‌برجسته‌اش‌لیاقت‌و‌استحقاق شهادت‌را‌داشت،من‌یک‌باربه‌او‌گفتم تو‌آنقدر‌خوبےکه‌دنیا‌و‌اهلش‌لیاقت‌این همه‌خوبےتو‌را‌ندارد،آخرین‌بارےکه ‌به‌خانه‌آمد قبل‌از‌رفتن،من‌وملیکا‌را‌به ‌مشهد‌و‌زیارت‌امام‌رضا‌علیه‌السلام ‌فرستاد‌و‌من‌آنجا‌هیچ‌دعایےنکردم‌ جز‌اینکه‌خداشهادت‌را‌نصیبش‌کند آن‌ها‌ماموریتے‌براےورود‌به ‌فلسطین‌داشتند‌و‌به‌همین‌خاطر دانیال‌معروف‌به‌شهید‌قدس‌شد‌خبر ‌شهادتش‌را‌که‌شنیدم‌اصلاً‌تعجب‌نکردم‌چون موقع‌رفتن‌مےدانستم‌که‌باز‌نمےگردد‌وقتی پیکرش‌را‌آوردندتکه‌تکه‌بود!اما‌این‌خواست خودش‌بود‌که‌علاقه‌داشت‌پیکرش‌شبیه‌ اربابش‌امام‌حسین‌علیه‌السلام ‌پاره‌پاره‌باشد‌همه‌دوستانش‌از‌شهادت دانیال‌تعجب‌میکردند‌چون‌در‌این‌زمینه‌هرگز حرفےاز‌اونشنیده‌بودند!او‌در‌بین‌مردم خیام(زادگاه‌شون)‌معروف‌بود‌و‌با شهادتش‌معروف‌ترشد. شهید‌غازی‌علی‌ضاوی(دانیال) #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• همیشه‌بعداز نماز‌دعاے‌فرج‌و‌زیارت‌عاشورا‌مے‌خواند. هر‌وقت‌خسته‌میشد‌هم‌زیارت‌عاشورا مے‌خواند،ارادت‌عجیبےبه ‌حضرت‌زهراسلام‌الله‌علیهاداشت‌و مے‌خواست‌اسم‌دخترمان‌را‌زهرابگذاریم. آخرین‌بار‌که‌با‌هم‌بودیم‌از‌من‌خواست‌تا‌ به‌قرائت‌قرآن‌اهتمام‌جدےداشته‌باشم‌و من‌در‌این‌باره‌به‌اوقول‌دادم. این‌راهم‌همیشه‌مے‌گفت‌که‌هر‌وقت خسته‌شدےزیارت‌عاشورا‌بخوان‌که باعث‌راحتےو‌آرامشت‌مےشود. ‌•شهیدعیسی‌برجے (رواےهمسرشهید) #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

|🇵🇸| +سردارقاآنے: خودتان‌بروید‌قبل‌از‌آنکه‌بیرونتان‌کنند همین‌حالا‌که‌اینجا‌نشسته‌اید‌در کرانه‌باخترےچندین‌عملیات‌در‌حال‌ رخ‌دادن‌است‌هرچه‌رژیم‌صهیونیستے فشار‌بیاورد،فشار‌مضاعف‌روےآنها خواهیم‌آورد!تا‌دیر‌نشده‌خانه‌ها‌را بفروشید...نمیگذارندصداےمن‌به‌گوش شما(شهرک‌نشین‌ها)برسد برویدتا‌قبل‌از‌اینکه‌وادار‌به‌رفتن‌شوید... +شیرمادرحلالت‌شهید‌خیري(: إنّامِِنَ‌الْمُجْرِمینَ‌مُنْتَقِمُونَ🤞🏾 #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• قلبم‌گرفت‌در،تنِ‌این‌شهر‌پرگناه‌…‌! حال‌و‌هوایِ‌جمع‌شهیدانم‌آرزوست…‌! #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• بخشے از متن وصیت‌نامه شهیدے که رهبر انقلاب آن را مکرر خوانده‌اند …‌! شهید ناصر باغانے #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• طلائیـــه چه طلائیـــه ✨!(": #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• ‌+خواهر شہید عجمیان: روح الله وقتـے میگفت میخوام برم سوریه … میگفتیم اگر رفتـے اسیر داعش شدے چـے… ؟ اے کاش رفته بود اسیر داعشـے‌ها شده بود... #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣

•|📻|• بجز غم تو که با جان من هم‌آغوشست … مرا صداے تو هر صبح و شام در گوشست … چراغ خانه چشم منـے نمیدانـے که بـے تو چشم من و صحن خانه خاموشست قسم به زلف سیاهت چنان پریشانم … که هر چه غیر تو از خاطرم فراموشست … ز چشمم اے گل مهتاب خفته در پس ابر ‌… چو ماه رفتـے و شب‌هاے من سیه‌پوشست … ✍مهدے‌سهیلے پ.ن:سوگوارےپدرشهیدفراجا سعیدپویان‌بربالین‌پسرش🥀 #بچھ‌هاےآسیدعلے🖐🏿'! ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ‌‌｣