•• 🌿🌸
#کلام_شهیدان ....
❤️❣️ #شهیدمحسنحججی ❣️
یک طوری زندگی کن که خداعاشقت بشه اگه عاشقت بشه خوب تو رو خریداری میکنه.
❤️❣️ #شهیدمرتضیعطایی ❣️
یاامام رضا:توکه آخرگره رووامیکنی پس چرا امروزوفردامیکنی.
❤️❣️ #شهیدحسینمعزغلامی ❣️
تامیتوانیدبرای ظهوردعاکنیدکه بهترین دعا هاست.
❤️❣️ #شهیدمحمودرضابیضایی ❣️
شیعه به دنیا آمدیم که موثردرتحقیق ظهورباشیم.
❤️❣️ #شهیدجوادمحمدی ❣️
دراون دنیا جلوی بی حجاب هاوآنهایی که تبلیغ بی حجابی میکنند رامیگیرم.
❤️❣️ #شهیدمحمدهادیذوالفقاری ❣️
آمدم به عراق برای جنگ تا انتقام سیلی حضرت زهرا(س)رابگیرم.
❤️❣️ #شهیدرضاسنجرانی ❣️
نمازهایتان را اول وقت بخوانید که بهترین عمل است.
❤️❣️ #شهیدحسینمحرابی ❣️
هرجوان پسریادختری که نمازش رااول وقت بخواند شفاعتش میکنم.
❤️❣️ #شهیدحسنقاسمیدانا ❣️
ازراه واهداف انقلاب وسخنان امام خامنه ای دورنشوید.
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
🕊 ڪلام شهیدان......🕊
❣ #شهیدمحسنحججی 🕊
یڪ طوری زندگی ڪن ڪه خداعاشقت بشه تاخوب بخرد تو رو.
❣ #شهیدمرتضیعطایی 🕊
یاامام رضا: تو ڪه آخر گره رو وامیڪنی پس چرا امروزو فردا میڪنی.
❣ #شهیدحسینمعزغلامی 🕊
تا میتوانید برای ظهور دعا ڪنید ڪه بهترین دعا هاست.
❣ #شهیدمحمودرضابیضایی 🕊
شیعه به دنیا آمدیم ڪه مؤثر در تحقق ظهور باشیم.
❣ #شهیدجوادمحمدی 🕊
در اون دنیا جلوی بی حجاب ها و آنهایی ڪه تبلیغ بی حجابی میڪنند را میگیرم.
❣ #شهیدمحمدهادیذوالفقاری 🕊
آمدم به عراق برای جنگ تا انتقام سیلی حضرت زهرا (س) را بگیرم.
❣ #شهیدرضاسنجرانی 🕊
نمازهایتان را اول وقت بخوانید ڪه بهترین عمل است.
❣ #شهیدحسینمحرابی 🕊
هر جوان پسر یا دختری ڪه نمازش را اول وقت بخواند شفاعتش میڪنم.
❣ #شهیدحسنقاسمیدانا 🕊
از راه و اهداف انقلاب و سخنان امام خامنه ای دور نشوید.
🌹 #یادشهداباصلوات
🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰
•••✾شهید جهاد مغنیه✾•••
@jahadesolimanie
"🥀"
حسن قابلیتهایی خاص داشت، برای همین همهجا همراهم میبردمش و آنقدر صمیمی شده بودیم که همدیگر را داداش صدا میکردیم. یکبار ماشین تدارکات تصادف کرد و مجبور شدیم با موتور به شهر برویم تا آذوقه و مهمات به قناسهها برسانیم. من موتور سوار خوبی نبودم؛ ولی حسن موتور سوار قهاری بود. ترک موتور تریل نشسته بودم و بهسرعت توی خیابانها پیش میرفتیم. چون خودش قناسهها را چیده بود خیلی خوب مسیر را بلد بود. در حالی که با سرعت میراند، سرش پایین بود و بلندبلند مدح امیرالمونین (ع) را میخواند، مدحی سوزناک و رسا …!
با خودم فکر کردم که روی موتور باید حواسش شش دانگ به جلو باشد، با این وضعیتی که حسن پیش گرفته موتور میچرخد یا به یک نفر میزند و تصادف میکنیم. همچنان سرش پایین بود، طوری که دو، سه متری خودش را میدید و مداحی میکرد. با دست به شانهاش زدم و فکرم را بلند به زبان آوردم:داداش! سرت رو بیار بالا... الآن تصادف میکنیم…
اول به حرفم اعتنایی نکرد و مدحش را بلندتر از قبل خواند. دوباره محکمتر به شانهاش زدم و تکرار کردم:سرت رو بالا بیار...بیار باالااا...
برای لحظهای سربرگرداند و با لهجه مشهدیاش بهم گفت:نوموخوااام...
گفتم:اِاِ... یعنی چی که نمیخوای؟
یکمرتبه دوروبرم را نگاه کردم و دیدم تو خیابانهای حلب پراست از زنهای بدحجاب یا بیحجاب؛ زیر لب گفتم: آهااان... این سرش رو نمیآره بالا تا چشمش به نامحرم نیفته…!
رواے:شهیدمصطفےصدرزاده
#شهیدانه♥️"
#سالروز_شہادت🕊"
#شهیدحسنقاسمیدانا🌦"
「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」
4.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⊰🥀⊱
در آخرین عملیات چون هشت نفر بودند، حسن رو به فرمانده عملیات کرد و گفت: اشکالی ندارد چون هشت نفر هستیم، اسم عملیات به نام امام رضا علیهالسلام باشد ؟ فرمانده بیدرنگ قبول کرد ، اما نمیدانست که قرعه شهید شدن
به نفر هشتم خواهد رسید !
#شهیدانه♥️"
#سالروز_شہادت🕊"
#شهیدحسنقاسمیدانا🌦"
「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」
⊰🥀⊱
در حلب، شبها با موتور، حسن غذا و وسایل مورد نیاز را به گروهش میرساند. ما هروقت میخواستیم شبها به نیروها سر بزنیم، با چراغ خاموش میرفتیم. یک شب که با حسن میرفتیم تا غذا به بچهها برسونیم، چراغ موتورش روشن میشد. چند بار گفتم،چراغ موتور رو خاموش کن، امکان داره قناصها بزنند.خندید! من عصبی شدم، با مشت به پشتش زدم و گفتم: ما رو میزنند.دوباره خندید! و گفت:مگر خاطرات شهید کاوه را نخواندی؟ که شب روی خاکریز راه میرفت و تیرهای رسام از بین پاهاش رد میشد. نیروهاش میگفتند فرمانده بیا پایین تیر میخوری.در جواب میگفت: آن تیری که قسمت من باشه، هنوز وقتش نشده است.
حسن می خندید و میگفت:نگران نباش آن تیری که قسمت من باشد، هنوز وقتش نشده
و به چشم دیدم که چند بار چه اتفاقهایی برایش افتاد و بعد هم چه خوب به شهادت رسید.#شهیدانه♥️" #سالروز_شہادت🕊" #شهیدحسنقاسمیدانا🌦" 「➜• jαнαdeѕolιмαɴιe 」