|🥀|
مثل برادرم بود
برادري كه هيچوقت قدرشو ندونستم
دوست دارم يه بار ديگه ببينمش
باهاش حرف دارم خيلي چيزاس كه ميخوام بهش بگم و ازش ميخوام
خبر شهادتشو كه شنيدم باورم نميشد سخت بود باور كردنش
نميدونستم با چه رويي تو چشاي مادرش و خونوادش نگاه كنم
چي جوابشونو بدم
وقتي مادرشو ديدم از شرمندگي سرمو انداختم پايين بهم نگاه كرد گفت رضا پس جهاد من كو
واقعاً چيزي نداشتم بگم فقط گفتم من شرمندم حاج خانوم
هروقت منو ميبينه ميگه جهاد پسر خوبي بود
تو جهادو دوست داشتي؟ جهاد كو؟
ميگم ناراحت نباشين اون الان جاش خوبه داره به ما ميخنده ما مونديم اينجا داريم حسرت ميخوريم
#قهقهه_مستانه
جهاد رفت
من موندم
عزيزي كه به مقام‌عِنْدَرَبِّهِم‌يُرزَقون رسيدي!
دست منم بگير
سوزدل‌بين‌كه‌زبس‌آتش‌اشكم‌دل‌شمع‌دوش برمن‌زسرمهر‌چوپروانه‌بسوخت#علـی‌طـریـق‌الحـب‌والجهـاد🕊 ｢ⓙⓐⓗⓐⓓ｣