eitaa logo
شهید جهاد مغنیه 🇵🇸
7.4هزار دنبال‌کننده
15.1هزار عکس
5.1هزار ویدیو
327 فایل
'بِسم‌ِربِّ‌المَـہـدے‧عج‧🌸' مافرزندان‌مکتبی‌هستیم‌که‌ازدشمن‌امان‌نامه‌ نمےگیریم✌️🏿 #شہید‌جھادمغنیھ🎙✨ ولادٺ🌤:2مه1991طیردبا،لبنان" عࢪوج🕊:18ژانویه‌2015‌قنیطره،سوریه" نام‌جھادے📿:جوادعطوے" پشتِ‌‌سنگر↶ 『 @jihaad313 』 . . #این‌خانه‌منتظرپسر‌زهرااست♥️:)
مشاهده در ایتا
دانلود
#ۺـہـود_عـۺق❣✌️🏻 یادمه با اتوبوسی که از خوزستان عازم تهران بودیم داشتیم از قم به تهران برمی‌گشتیم. من و #محمدرضا🌹 کنار هم نشسته بودیم و توی اتوبوس ترانه‌ای با صدای یک زن پخش می‌شد. حالش خراب بود و آروم و قرار نداشت. رفت جلو به راننده گفت: لطف کند و خاموشش کند. چند دقیقه‌ای آهنگ خاموش شد اما صدای اعتراض همه بلند شد. صدای آهنگ که دوباره دراومد، هندزفری در گوش کرد که نشنوه. شاگرد راننده جلوش ایستاد و گفت: ما چه گناهی کردیم که نمی‌خواهیم هم تیپِ تو باشیم و این آهنگ را دوست داریم؟! حرفِ تو وحی است؟ تو مسلمانی؟ #محمدرضا گفت: من شیعه‌ی امیرالمؤمنینم😊 همان خدایی که به تو رحم کرد و تو را شیعه قرار داد، دستور داد که صدای زن برای مردم حرام است، حرف خدای توست نه هم‌تیپ‌های من، جای تو بودم، اینطور آتش در گوشم نمی‌کردم. شاگرد راننده کمی درنگ کرد و رفت. هرچند باز هم حریف خودش نشد که آهنگ را قطع کند. آن روزها #محمدرضا دبیرستانی بود... #شهید_محمدرضا_دهقان_امیرے 🌷 #نقل‌شده_از_خواهرِ_بزرگوارِ_شهید🌸 🔰 کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
بسم رب الشهدا محل شهادت دوره فتوشاپ را میگذراندم و در حد مقدماتی کارهایی انجام می‌دادم.یکی از کارهایی که از آن لذت می‌بردم نوشتن اسم خودم روی سنگ مزار شهدا به عنوان شهید بود،وقتی عکس طراحی شده‌ام را در گروه دوستان خودم در یکی از شبکه های اجتماعی گذاشتم همه خوششان آمد.تعداد زیادی از بچه های عاشق شهادت پیدا شد،اما من دلم سمت او کشیده شد. هم درخواست داد تا برایش طراحی کنم.وقتی آن عکس را فرستادم خیلی خوشحال شد و به جای خالی محل شهادت اشاره کرد.گفتم حالا شهید شو تا محلش مشخص شود،قبول نکرد و گفت که محله شهادت را سوریه بنویس،نوشتم....🌺 آن موقع تخیل بود اما به واقعیت تبدیل شد.آن عکس در شبکه های اجتماعی خیلی معروف شد🌺 💠غریب شلمچه💠 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie
📚| ڪتاب طلبه دانشجو، 🕊 آمرین به معروف سعی می کردم اعتقادات را به شکل عملی در وجود فرزندانم پرورش دهم بچه ها میدانستند اگر مادر پوشش تیره و مشکی دارد یعنی عزا و ماتم است. شب شهادت یکی از امامان بود و من مشکی پوشیده بودم.آن موقع دو فرزند داشتم. هفت و خواهرش یازده ساله بود. برایشان از آن امام تعریف کردم. با دقت گوش دادند و موقعیت آن شب را فهمیدند اما همسایه بغلی ما جشن گرفته بود و آهنگ های شاد را با صدای بلند پخش میکرد. نگران شدم مبادا در تصور کودکانه آنها دوگانگی ایجاد شود بنابراین از قبح شکنی عمل همسایه در شب شهادت گفتم. مهدیه تصمیم گرفت تا امر به معروف کند سمت خانه همسایه رفت محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت رفت ومراقب او بود تا اگر اتفاقی برایش افتاد کمکش کند.تذکر آنها نتیجه داد و،صدای آهنگ قطع شد. نقل شده از مادر شھید 🔰کانال شهید دهه هفتادی🔰 •••✾شهید جهاد مغنیه✾••• @jahadesolimanie