eitaa logo
ـ به‌رسـم‌جہاد .
5.5هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
2.4هزار ویدیو
32 فایل
بسم‌الله ؛ ما فرزندان کسانی هستیم‌کہ در راه دفاع از مرز های وطن ، چیزی جز زیبایی ندیدند. . . . ‹آقازاده‌مقاومت🌱› کانال رسمی شهید جهاد مغنیه 🇱🇧 راه‌ارتباط : @Mohadeseh_5504 . کپی ؟ حلاله رفیق🌱 .
مشاهده در ایتا
دانلود
●برای شهادت و برای رفتن تلاش نکنید✨ برای رضای خدا ڪار ڪنید بگویید : 🗣 خداونـدا نه برای بهشت❌ و نه برای شهـادت ، 🌹 اگر تو ما را در جهنمت بیندازی🔥 فـقط از مـا راضی باشی🥀 برای مـا کافـی است.🙃 ‹ 📚🌸⇢ › ‹ ✨🗣⇢
ـ به‌رسـم‌جہاد .
یه‌عزیزی‌میگفت : از‌'خدا‌'نترسید ، آدم‌از‌چیزی‌بترسه دیگه‌نمیتونه‌عاشقش‌بشه از‌‌'دور‌شدن‌از‌خدا‌'بترسید تا‌نزدیکش‌بشید،تا‌عاشقش‌بشید !
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
✨ هیچ گاه ندیدیم که احمد در کوچه و خیابان چیزی بخورد. می ترسید کسی که ندارد و مشکل مالی دارد، ببیند و ناراحت شود. احمد آقا هر چه پول تو جیبی از پدرش می‌گرفت یا هر چه که کار کرده بود را خرج دیگران می کرد. به خصوص کسانی که می‌دانست مشکل مالی دارند. 🌹
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
🔻سجاد از اول در بحث انقلاب خيلي صادق بود و علاقه زيادی به اهل بيت علیهم‌السلام داشت و در اين مورد مطالعات فراواني هم داشت. خيلی دل‌رحم بود و هميشه دوست داشت به هر نحوي شده به فقرا كمک كند. هميشه لبخند به چهره داشت و هركس او را مي‌ديد فكر می‌کرد سجاد خودش اصلاً مشكلي ندارد و هميشه مشكلات ديگران را بر كار خودش ترجيح مي‌داد. ديگر اينكه روحيه ايثارگري خوب و عجيبي داشت كه او را به سعادت شهادت رساند.✨ ▪️نقل از عموی شهید مدافع حرم
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
شب‌قبل‌ازشهادت‌ بابڪ‌ بود. یہ‌ماشین‌مهمات‌تحویل‌من‌بود. من‌هم‌قسمت‌موشکی‌بودم‌و‌هم‌نیروی‌آزادادوات. اون‌شب‌هوا‌واقعا‌سردبود بابڪ‌ اومد‌پیش‌من‌گفت: " علےجان‌توۍچادر‌ جا‌نیست‌من‌بخوابم. پتوهم‌نیست" گفتم : تو‌همش‌از‌غافلہ‌عقبےبیا‌پیش‌‌خودم گفتم:بیا‌این‌پتو ؛اینم‌سوءیچ برو‌جلو‌ماشین‌بخواب،‌من‌عقب‌میخوابم ساعت‌3شب‌من‌بلند‌شدم‌رفتم‌بیرون دیدم‌پتوروانداختہ‌رو‌دوش‌خودش‌ داره‌نمازمیخونہ (وقتی‌میگم‌ساعت‌(۳)صبح‌یعنےخداشاهده اینقدرهواسرده‌نمیتونےازپتوبیاۍبیرون!!) گفتم: بابڪ بااینکارا‌شهید‌نمیشےپسر ..حرفےنزد😔 منم‌رفتم‌خوابیدم. صبح‌نیم‌ساعت‌زودتراز‌من‌رفت‌خط و‌همون‌روزشهید‌شد💔 به‌نقل‌از‌همرزم‌
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
-میگن‌چرا‌میخوای‌شهید‌شی؟! +میگم‌دیدید‌وقتی‌یه‌معلم‌رو‌دوست‌داری خودتو‌میکشی‌تو‌کلاسش‌نمره‌²⁰بگیری و‌لبخند‌رضایتش‌دلت‌رو‌آب‌کنه؟! منم‌دلم‌برا‌لبخند‌خدام‌تنگ‌شده(:" میخوام‌شاگرد‌اول‌کلاسش‌شم♥️🌿
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
|تفریحات‌ِشهید...| یکی از تفریحات شهید آرمان مطالعه زندگی نامه و زیارت مزار شهدا بود🌱 ✍دستخط‌مادر‌بزرگوارِشهید‌ 🌱
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
• . ء . دفترچه‌ای داشت كِ برنامه و کارهایش را داخل آن می‌نوشت✍🏻 . روزۍ کھ خیلی کار برای خدا انجام می‌داد بیشتر از روزهای قبل خوشحال بود. یادم هست یک‌بار گفت امروز بهترین روزِ من است ! چون خدا توفیق داد توانستم گره ازکار چندین بنده‌خدا باز کنم:)) 🌱
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
اهل رفاقت بود. با آدم های زیادی رفیق بود. هوای رفقایش را داشت. تا جایی که می‌توانست کمکشان می‌کرد و نسبت به حرمتی که بین رفقایش بود، حساسیت نشان می‌داد و با‌ معرفت بود. حتی نسبت به دوستان دوستانش ارزش و احترام قائل بود.
ـ به‌رسـم‌جہاد .
_
گفتم: با فرمانده تون کار دارم گفت: الان ساعت 11 هست ملاقاتی قبول نمی‌کنه! رفتم پشت در اتاقش در زدم گفت: «کیه؟» گفتم: مصطفی منم... سرش را از سجده بلند کرد؛ چشم هایش سرخ و رنگش پریده بود... نگران شدم! گفتم چی شده مصطفی؟ خبری شده، کسی طوریش شده؟ دو زانو نشست سرش را انداخت پایین، زل زد به مهرش گفت: یازده تا دوازده هر روز را فقط برای خدا گذاشتم! از خودم می‌پرسم کارایی که کردم برای خدا بوده یا برای خودم... برگرفته از کتاب: مصطفای خدا 🖤❤️🌱
قبل اذان صبح بود. با حالت عجیبی از خواب پرید.گفت: حاجی خواب دیدم. قاصد امام حسین  عليه السلام  بود. بهم گفت: آقا سلام رساندند و فرمودند: به زودی به دیدارت خواهم آمد. یه نامه از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود: چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ همینطور که داشت حرف میزد گریه می کرد. صورتش شده بود خیس اشک. دیگه تو حال خودش نبود. چند شب بعد شد.  عليه السلام  به عهدش وفا کرد...
ابࢪاهیم مۍگفت: -اگࢪ انسان سࢪش ࢪا بہ سمت آسمان بالا بیاوࢪد و ڪاࢪهایش ࢪا فقط بࢪاۍ ࢪضاۍ خدا انجام دهد، مطمئن باشد زندگیش عوض مۍ‌شود و تازه معنۍ زندگۍ ڪࢪدن ࢪا مۍ‌فهمدی