ـ بهرسـمجہاد .
-
#دلنوشتہ
منتوقعندارم
ازهمهبهترباشماما
دوستدارمجزءبهترینهاباشم
همیشهفکرمیکنم
کهخوابواستراحتبیجا
وقتتلفکردناست
دوستدارمهرلحظهوزمان
چیزجدیدییادبگیرم
#شهیدرسـولخلیلی🕊
ـ بهرسـمجہاد .
_🕊🌱💚
ايندنياباتماميزيباييهاوانسان
هایخوبونيکويآنمحلگذراست
نهوقوفوماندنوتماميمابايدبرويم
وراهايناستديريازودفرقينميکند؛
اماچهبهترکهزيبابرويم
#شهیدرسولخلیلی
ـ بهرسـمجہاد .
چقدر خوبه که زیبا بریم:)
روےسنـگمـزارش
ایـنشـعرحڪشـده:
[اےڪـہبـرتربتمنمیـگذرے
روضـہبخـوان...✋🏼]
#شهیـدرسـولخلیلـے🕊
درست دم اذان صبح عاشوراے سال ۹۲ (۴روز قبل از شهادت) بود کہ، محمد حسن از خواب بیدار شد. بدون مقدمہ رو بہ من کرد و گفت آقا حمید یا من شهید مےشوم یا تو، من کہ متوجہ موضوع نشده بودم جریان را پرسیدم...
گفت :خواب دیدم من و تو بہ سمت یک باغے در حال حرکت هستیم، کہ بہ یک دوراهے رسیدیم. من بہ تو گفتم بیایید با هم از یک مسیر برویم اما تو گفتے هر کداممان از یک مسیر برویم و از هم جدا شدیم
-حالا تو شهید مےشوے یا من؟
گفتم تو شهید مے شوے چون من چند روز دیگر بہ ایران بر میگردم
۲۷ آبان ۹۲ کہ مصادف بود با ۱۴ محرم
محمد حسن در حال خنثے سازے یک بمب بود کہ یکے از پیچیده ترین بمب هاے منطقہ بود وگرنہ محمد حسن خیلے متخصص تر بود؛ آن بمب در صورت او منفجر شد و بہ شهادت رسید
#شهیدرسولخلیلے 🕊
ـ بهرسـمجہاد .
_
هرگاه به بهشت زهرا میرفت
آبی برمیداشت و قبور شهدا را میشست!
میگفت: با شهدا قرار گذاشتم که
من غبار را از رویِ قبرهای آنان بشورم
و آنها هم غبارِ گناه را از رویِ دل من بشورند!
#شهیدرسولخلیلی
ـ بهرسـمجہاد .
-
کمیازتوبگویم..-"
هرگاه,بهبهشتزهرامیرفت
آبیبرمیداشتوقبورشهدارامیشست!
میگفت:باشهداقرارگذاشتمکه
منغبارراازرویِقبرهایآنانبشورم
وآنهاهمغبارِگناهراازرویِدلمنبشورند!
#شهیدرسولخلیلی♥
کوچکترین غفݪتها از طریق
باعث دور شدن بسیار مےگردد
و اگر ادامه پیدا کند
به قطع و نابودۍ هم مےرسد...
#شهیدرسولخلیلی
ـ بهرسـمجہاد .
-
از دوستش پرسیدن:
تو رسول چی دیدی که
فکر میکنی شد عاملِ شهادتش؟!
گفت:به جرعت میتونم بگم دوری از نامحرم!
#شهدا | #شهیدرسولخلیلی