eitaa logo
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
2هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.9هزار ویدیو
32 فایل
﷽ ما فرزندان کسانی هستیم‌کہ در راه دفاع از مرز های وطن ، چیزی جز زیبایی ندیدند .. ارتباط با مدیر : @Mohadeseh_5504 شروط: https://eitaa.com/joinchat/2793603827C44a4ff28f3 کپی ؟ حلاله رفیق🌱 . کپی از اسم کانال: لا❌
مشاهده در ایتا
دانلود
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
_
نظرۍبہ‌ڪارِمن‌ڪن ڪہ‌زِدست‌رفتہ‌ڪارم بہ‌ڪسم‌مڪن‌حواݪہ ڪہ‌بہ‌جزطُ‌ڪس‌ندارم:)❤️ 🖤 🖤
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
چقدر خوبه که زیبا بریم:)
روےسنـگ‌مـزارش ‌ایـن‌شـعر‌حڪ‌شـده‌: [اے‌ڪـہ‌بـر‌تربت‌من‌میـگذرے روضـہ‌بخـوان...✋🏼] 🕊
درست دم اذان صبح عاشوراے سال ۹۲ (۴روز قبل از شهادت) بود کہ، محمد حسن از خواب بیدار شد. بدون مقدمہ رو بہ من کرد و گفت آقا حمید یا من شهید مےشوم یا تو، من کہ متوجہ موضوع نشده بودم جریان را پرسیدم... گفت :خواب دیدم من و تو بہ سمت یک باغے در حال حرکت هستیم، کہ بہ یک دوراهے رسیدیم. من بہ تو گفتم بیایید با هم از یک مسیر برویم اما تو گفتے هر کداممان از یک مسیر برویم و از هم جدا شدیم -حالا تو شهید مےشوے یا من؟ گفتم تو شهید مے شوے چون من چند روز دیگر بہ ایران بر میگردم ۲۷ آبان ۹۲ کہ مصادف بود با ۱۴ محرم محمد حسن در حال خنثے سازے یک بمب بود کہ یکے از پیچیده ترین بمب هاے منطقہ بود وگرنہ محمد حسن خیلے متخصص تر بود؛ آن بمب در صورت او منفجر شد و بہ شهادت رسید 🕊
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
_
عـشق یـعنی استخوان و یڪ پلاڪ سـال ها تنهاے تنـها زیـر خـاڪ...❤
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
_
می‌گفت: روزی میشی ک همه‌جا بهت نیاز دارن اما تو فقط میتونی یجا باشی..^^🥺
تابستان بود و گرما جمکران بودیم مردی از دور می‌آمد با صلابت و آرامش با خودم گفتم: حتما این سید تازه از راه رسیده در این هُرم گرما تشنه است ظرف آبی به او دادم و گفتم: دعا کنید و فرج امام‌زمان(عج) را از خدا بخواهید.. آب را که نوشید گفت: شیعیان ما به اندازه آب خوردنی هم ما را نمی‌خواهند اگر بخواهند دعا می‌کنند و فرج ما می‌رسد.. :)
‹ بِه‌رَسمِ‌جَھِادِ🇵🇸 ›
_
🍃 همیشه آیه وَ جَعَلْنا...را زمزمه مےکرد گفتم:آقا ابراهیم این آیه براے محافظت درمقابل دشمنه؛ اینجا که دشمن نیست! نگاهےکرد وگفت: دشمنے بزرگترازشیطان هم وجود داره! 🕊