eitaa logo
جهاد تبیین ۸
18.7هزار دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
8.2هزار ویدیو
417 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 اخراج 3 نجومی بگیر شرکت دولتی پتروشیمی امیرکبیر قابل تحسین است اما کافی نیست/ بیش از ۷۰ درصد بودجه کل کشور به شرکت‌های دولتی اختصاص داده می‌شود/ از ۳۹۸ شرکت دولتی، ۳۲۳ شرکت زیانده هستند ✍️ حسن شریعتمداری، مدیر مسئول روزنامه کیهان 🔹دیروز فیش‌های حقوقی کارکنان شرکت دولتی پتروشیمی امیرکبیر منتشر شد. حالا نیم‌نگاهی به سه نمونه از میزان حقوق‌های ماهیانه سه تن از مدیران این شرکت بیندازید. « ف - ر»، مدیر مالی ۲۱۵ میلیون تومان. « ع - ج»، مدیر منابع انسانی ۱۲۵ میلیون تومان و « ح - الف» رئیس‌حراست (کسی که وظیفه‌اش گزارش پلشتی‌ها به مقامات مسئول است) ۸۴ میلیون تومان 🔹همه ساله بیش از ۷۰ درصد بودجه کل کشور به شرکت‌های دولتی (از جمله شرکت یاد شده) اختصاص داده می‌شود (سال گذشته ۷۵ درصد‎ بودجه و امسال اگرچه هنوز رقم رسمی اعلام نشده است ولی گفته می‌شود که درصد آن افزایش هم یافته است). 🔹بر اساس آمار موجود از ۳۹۸ شرکت دولتی، ۳۲۳ شرکت زیانده هستند و سؤال این است که هفتاد و چند درصد بودجه کشور که از سفره توده‌های مردم برداشته می‌شود، به حلقوم چه کسانی ریخته می‌شود؟! بدیهی است که شرکت‌های کارآمد و مدیران لایق بیرون از این دایره‌اند. 🔹همان دیروز، یکی از کانال‌های خبری نزدیک به دولت خبر داد که آقای رئیسی، رئیس‌جمهور محترم کشورمان بلافاصله بعد از انتشار خبر حقوق‌های نجومی مورد اشاره، دستور برکناری مدیران شرکت یاد شده را صادر کرده‌اند./ این اقدام اگرچه شایسته تحسین است ولی کامل نیست و به دو اقدام بسیار ضروری و حیاتی دیگر نیاز دارد. 1️⃣ مدیران حرامخوار برای مجازات به قوه قضائیه معرفی شوند. 2️⃣ در حالی که بیش از سه ماه از شروع به کار دولت انقلابی و مردمی جناب رئیسی می‌گذرد، کار بررسی صلاحیت برخی از مدیرانی که در دولت قبل به بدنه قوه اجرائیه تزریق (بخوانید تحمیل) شده‌اند و از شایستگی لازم برای حضور در مسئولیت‌های حساس برخوردار نیستند، صورت نپذیرفته است. 🔹بدیهی است که دولت از مدیران و مسئولان شایسته فراوانی برخوردار است و تعداد نالایق‌ها ‌اندک و کم‌شمارند ولی همین تعداد ‌اندک با اقدامات پلشت خود، از یک سو برای ملت و دولت مشکل می‌آفرینند و از سوی دیگر به موقعیت و شخصیت مدیران لایق فراوانی که ساختار اصلی دولت را تشکیل داده‌اند، لطمه می‌زنند./ کیهان 📡 مطالبه گری آرمانها و جهاد تبیین https://eitaa.com/joinchat/1903165495C56be1717e3
(۱) ✍️در معبر جلوی همان سنگر کالیبر، از ناحیه شکم مجروح شد و روده هایش بیرون ریخت. فکر کردیم رفته عقب ... سر کالیبر که قاتل بچه ها شده بود و از بس شلیک کرده بود مثل آهن گداخته به خوبی در تاریکی شب می درخشید، به سمت آسمان رفت و دیگر کاری با ما نداشت. بچه هایی که هنوز سالم مانده بودند و پشت پیکرهای مطهر شهدا پناه گرفته بودند، منتظر چنین لحظه ای بودند و با فریاد الله اکبر روی خاکریز عراقی ها رفتند و کار را تمام کردند. پیش روی بچه ها به سمت عقبه دشمن... همه دوست داشتند دلیلش را بدانند که چرا سر کالیبر به یک باره به سمت آسمان رفت... شهید اکبر جزی باهمان وضعیت جسمی ، مثل یک شیر به سمت سنگر کالیبر حمله کرد. خود را به لوله ی گداخته شده ی تیربار رساند و با دست، سر آن قسمت را به آسمان هدایت کرد. شدت حرارت لوله کالیبر، به قدری زیاد بود که دست اکبر را مثل یک تکه ذغال کرده بود. اما دست دیگر اکبر، روده شکمش را گرفته بود و در همان حال، زیر سنگر کالیبر به شهادت رسید!... علی اکبر جزی، با شکمی دریده و دستی خالی، هم مسیر عبور بچه ها از خاکریز عراق را باز کرده بود، هم مسیر عبور خودش از خاکریز نفسش را.... خاطره ای از ✍️آرپی جی زن بود... کوله پشتیش پر از گلوله های آر پی جی بود... در حین عملیات گلوله ائی خورد به کوله اش و کوله پشتیش آتش گرفت... داش علی نوجوان ما و دوستانش نتوانستند کوله آتش گرفته را از او جدا کنند... خودش با کوله آتیش گرفته اش تنها شده بود و در حال سوختن و آب شدن بود. وسط عملیات بود و هیچ کاری نمی شد کرد. توی آتش در دل شب با بدن زخمی و سوخته که دیگه توانی نداشت, فکری به سرش زد!؟... با چفیه دهانش را بست تا بی اختیار فریادی نزند تا عملیات لو نرود با اصرار فراوان ودر میان گریه های همرزمانش از بچه ها خواست به راه خودشان ادامه بدهند... بعد از عملیات دوستانش رفتند سراغ پیکر پاکش تا با خود بیاورند عقب ولی از "علی" داستان ما تنها کف پوتین هاش که نسوخته بود باقی مانده بود... "علی پودر شده بود..." "پلاڪش" را براے ما جا گذاشت، تا روزے بدانیـم، از جنس ما بود... "هـویتـش" خاڪے بود! اما "دلش" را بہ "آسمـان" زد گمنــامے راز عجیبے است... کتاب_خاطرات_دردناک ناصرکاوه برشی از زندگی شهید_علی_عرب