204-tobe-fa-ansarian.mp3
3.93M
#صوت_ترجمه #صفحه_204
سوره مبارکه #توبه
#سوره_9
#جزء_11
منبع: پایگاه قرآن ایران صدا - ترجمه استاد حسین انصاریان
جهاد تبیین
📌 رونمایی از تقریظ رهبرمعظم انقلاب و تجلیل از قهرمان کتاب دختر قالیباف در مصلی نمازجمعه البرز 🔹️ د
سلام و صلوات خداوند بر تمام خانوادههای معظم شهدا خصوصاً همسران و مادران شهدا که بعضاً غریبانه و مظلومانه درپهنه کشور عزیزمان همانند ستاره های درخشان نور افشانی کردند و راه رسم شهدا را تبیین و ترسیم کردند همانند این بانوی بزرگوار و همسر شهید حسین زاده.امید است مدیون آنها نباشیم.
@jahadetabeen8
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا ۵نفر بالایی که دانشمند هسته ای و تو ایران درس خوندن رو ترور کردن
اما ۵نفر پایینی که تو امریکا و اروپا درس خوندن مذاکره کننده شدن؟!!
@jahadetabeen8
❌درطول این ۴۶سال انقلاب یادمون نمیاد توزمستون هم مشکل برق داشته باشیم حتی در اون بحبوحه جنگ هم به این شکل نبود
⚠️مملکت بدون شلیک یک گلوله رسما تبدیل به یک کشور جنگ زده شده لطفا آقای دادستان محترم بعنوان مدعی العموم ورود کند به قضیه...
⛔️سازمانهای مربوطه بازرسی کل کشور واطلاعات سپاه ورود داشته باشند تا خائنین شناسایی و رسوا گردند
#دولت_بحران_ها
@jahadetabeen8
🍃🥀 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد
🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشینها.
◇ همانطور که پیاده میآمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.»
◇ حاج آقا گفت: «خانم چه میگویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.»
◇ همانطور که سه تایی میخندیدیم، یک ماشین که داشت میرفت برای تعویض خادمها نگه داشت جلوی پایمان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه میکردیم.
◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ماها دقت نمیکنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.»
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصرکاوه
🍃🥀شهید مدافع حرم #ابوالفضل_شیروانیان
تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳
هدایت شده از مکتب شهدا_ناصرکاوه
21.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ایام رحلت جانگداز ام البنین(س) را تسلیت عرض می کنیم
🍃🥀 ماجرای خودرویی که شهید شیروانیان برای خانواده فرستاد
🔹️ بعد از شهادت ابوالفضل به کربلا رفتیم. خردادماه بود و هوا گرم. از مقام امام زمان (عج) تا پشت حرم حضرت عباس (ع) راه زیادی بود؛ حدود ۴۵ دقیقه. ساعت هم سه بود و هنگام استراحت ماشینها.
◇ همانطور که پیاده میآمدیم مادرش گفت: «ببین ابوالفضل، بابا که قلبش را عمل کرده، من هم که کمر ندارم. زهرا خانم هم که پاهایش درد گرفته، مهدی هم خسته شده، یک ماشین بفرست.»
◇ حاج آقا گفت: «خانم چه میگویی؟ ابوالفضل این وسط ماشین از کجا بیاورد؟ او اکنون جایش خوب است.»
◇ همانطور که سه تایی میخندیدیم، یک ماشین که داشت میرفت برای تعویض خادمها نگه داشت جلوی پایمان. پرسید: «علقمه؟» سوار شدیم، اما سه تایی تا موقع رسیدن گریه میکردیم.
◇ حاج آقا گفت: «شهدا همه جا حاضرند. ماها دقت نمیکنیم تا لیاقت نظر شهدا را داشته باشیم.»
#کتاب_مدافعان_حرم
#ناصرکاوه
🍃🥀شهید مدافع حرم #ابوالفضل_شیروانیان
تاریخ شهادت۱۳۹۲/۹/۲۳
🌷🌷مبحث ١۵۶۴ آذر ۱۴۰٣ شمسی
با یاد خدا و عرض سلام و تسلیت🌑
مادران و همسران شهداء و ارادتمندانشان بخوانند، اشک بریزند
😭 ام البنين (ع) را میگویم ...
🦋 نامش فاطمه بود.
از آن دخترهایی که، شمشیرزنی و نیزه داری را به خوبی می دانست
و در جنگ آوری، هم پای پسران قبیله بود.
اولین مربی شمشیر زنی و تیراندازی پسرش ابالفضل عباس علیه السلام و برادرانش هم خود او بود!
نه اینکه تنها او اینچنین باشد، تمام قبیله اش در شجاعت و دلیری زبانزد بودند؛
اما چیزی که او را متمایز می کرد:
حجب و حیای مثال زدنی و زیبایی و ملاحت خاص زنانه بود که در کنار جنگ آوری، او را به یک دختر کم نظیر تبدیل کرده بود.
کمتر مردی جرأت خواستگاری از او را داشت و آنهایی هم که پا پیش می گذاشتند، همگی از بزرگان و اشخاص مطرح بودند؛
اما جز جواب رد، چیزی حاصلشان نمی شد. وقتی از او می پرسیدند که چرا ازدواج نمی کنی، می گفت:
«مردی نمی بینم، اگر مردی به خواستگاری ام بیاید، ازدواج می کنم.!»
💠نقل است معاویه علیه اللعنه والعذاب از خواستگاران پروپا قرصش بود، ولی هربار دست خالی باز می گشت.
تا اینکه یک شب خوابی دید.
صبح فردا، وقتی «عقیل»، برادر و فرستاده ی علی بن ابیطالب علیه السلام ، که مردی نسب شناس بود،
برای خواستگاری آمد، فاطمه لبخند معنا داری زد؛ فهمید که رویایش صادقه بوده است.
از فرط شادمانی و رضایت، گریست و گفت: «خدا را سپاس!
من به «مرد» راضی بودم ولی او «مرد مردان» را نصیب من کرد.»
و بی درنگ، پس از موافقت پدر و مادرش، موافقت خود را اعلام کرد
و شد همسر علی بن ابیطالب (ع)، جانشین رسول خدا صلی الله علیه و آله.
💖بارزترین ویژگی اش، ادب بود.
به جا و به موقع حرف می زد،
حد خودش را می دانست
و رفتارش، هرگز نشانی از خطا نداشت.
روزی که پا در خانه ی امیرالمومنین (ع) گذاشت، اولین جمله اش به فرزندان ایشان این بود:
«نیامده ام جای مادرتان را بگیرم،
من کجا و فرزندان زهرا (س) کجا؟
من آمده ام تا کنیزتان باشم.»
و به حق نشان داد که راست می گفت؛
همان روز اول، حسن و حسین علیهما السلام بیمار بودند.
فاطمه، بلافاصله به بالین آنها رفت و با محبت تمام، به آنها رسیدگی کرد
و چند روز اول زندگی مشترکش، به پرستاری از فرزندان زهرا سلام الله علیها)گذشت؛
کاری که آن را افتخاری برای خود می دانست.
می گویند تا وقتی که فرزندان امام علی (ع) خردسال بودند، بچه دار نشد تا مبادا به خاطر مادر شدن، در حق آنها کوتاهی کند. 😭
از امام (ع) هم خواسته بود تا او را «فاطمه» خطاب نکند تا مبادا دل بچه ها از شنیدن نام مادرشان در خانه، بشکند.
💞 تا زمانی که فرزند دار نشد، برای فرزندان امامش، یک مادر تمام عیار بود
و پس از بچه دار شدن، همیشه و در هر شرایطی، فرزندان زهرا (س) را به فرزندان خود ترجیح داد.
♥️وقتی عباس علیه السلام، نوزاد شیرین ام البنین به دنیا آمد،
بچه های زهرا (س) را جمع کرد،
آنها را نزدیک به هم نشاند و نوزاد یک روزه اش را در آغوش گرفت؛ بلند شد و عباسش را دور سر فرزندان فاطمه (س) چرخاند تا به همه بگوید که فرزندان ام البنین، بلا گردان فرزندان فاطمه (س) اند.😭
همیشه و همه جا به فرزندانش یادآوری می کرد که «مبادا حسن و حسین علیهما السلام را برادر و همتای خود بدانید،
آنها تافته ی جدا بافته اند، آسمانی اند، نوادگان پیامبر (ص) اند.»
و همین تربیت بود که نتیجه اش را در کربلا به زیبائی نشان داد...
🌹او همان مادری است که وقتی کاروان کربلا را راهی می کرد، با وجود اینکه چهار جوان خودش همراه کاروان بودند، به تمام کاروان اینطور سفارش می کرد:
«چشم و دل مولایم امام حسین (ع) و فرمان بردار او باشید.»
💐ام البنین، از حضرت علی (ع)، صاحب چهار ستاره ی نورانی به نامهای عباس، عبدالله، جعفر و عثمان شد که همگی در کربلا به شهادت رسیدند.
🌷🌹🌺🌸
💐فلهم روح و ریحان و جنه نعیم💐.
🏴
امام صادق علیه السلام:
بُکی الحُسَینُ علیه السلام خَمسَ حِجَجٍ،
و کانَت امُّ جَعفَرٍ الکلابِیةُ تَندُبُ الحُسَینَ علیه السلام و تَبکیهِ و قَد کفَّ بَصَرُها.
بر حسین علیه السلام پنج سال گریسته شد.
امّ البنین، برای حسین (ع) مرثیه می سرائید و میگریست تا اینکه چشمانش نابینا شد.
📚 الأمالی للشجری: ج ۱، ص ۱۷۵
😭سالروز رحلت چنین زنی بر مادران و همسران شهداء🌷 ، آزادگان ، جانبازان و همه ی زنان عفیف و شرافتمند ایران اسلامی و ارادتمندان و متوسلین آنحضرت، تسلیت باد 🌑
🏴 اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا زَوْجَةَ أَمِيرِ المُؤْمِنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْبَنِينَ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكِ يٰا أُمَّ الْعَبّٰاسِ (ع)
🌷سیروس کامران ماوردیانی🌷