eitaa logo
جهاد تبیین ۸
18.6هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
425 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۱ فروردین سالگرد امیر سرلشکر . نصرت زاد با پیروزی انقلاب اسلامی با حضور در ستاد نیروی زمینی ارتش به خدمت در ارتش ادامه داد. فروردین ماه سال ۱۳۵۸ بود که ضد انقلاب به پادگان سنندج حمله و آنجا را محاصره کرد و در این ایام یک هیأت عالی رتبه شامل افرادی، چون مرحوم آیت الله طالقانی، آیت الله بهشتی و آیت الله هاشمی رفسنجانی به سنندج آمدند و شورای اداره شهر را تشکیل دادند. اما چندی بعد عناصر ضد انقلاب اداره شهر را در دست گرفته و غالب شدند. او به همین دلیل هم  به صورت داوطلبانه عازم کردستان شد و به مبارزه با ضد انقلاب و مزدوران پرداخت.   سرلشکر شهید ایرج نصرت زاد پس از جلب نظر اعضای کمیسیون دفاعی در شمال سنندج، پاسگاه فرماندهی برقرار کرد و پرسنل را به بیرون از پادگان برد. فرمانده پادگان فرد دیگری بود، اما ابتکار عمل در دست نصرت زاد بود که روحیه بالای نظامی و انقلابی داشت. با اصرار سرهنگ صدری سرانجام گردان هوابرد شیراز به سنندج رسید و در فرودگاه مستقر شد. بر مبنای برنامه مسئولان ارتش قرار بود این گردان از داخل سنندج عبور کرده و به سقز اعزام شود که با ترفند منافقین در حضور دانش آموزان در سطح شهر، عبور میسر نشد. اما گردان با رهبری شهید نصرت زاد پس از دور زدن شهر، از مسیر ـ سد قشلاق ـ به راه خود ادامه داد. شهید نصرت زاد در تاریخ  هشتم دی ماه سال ۱۳۵۸ با انتصاب به فرماندهی تیپ یکم لشکر ۲۸ پیاده نیروی زمینی ارتش با درجه سرهنگی به منطقه کردستان اعزام شد و در پادگان سنندج، خدمت خود را شروع کرد. او در بدو ورود به لشکر، این تیپ را به صورت مجدد سازماندهی کرد و با رعایت اصول نظامی، سلسله مراتب، حفظ انضباط و انسجام واحدهای نظامی را در دستور کار خود قرار داد. وی افراد گردان را برای ایجاد رعب و وحشت در دل ضد انقلاب با شرایط خاصی به شهر می‌برد و تمرینات صحرایی انجام می‌داد و در این حالت شهر را دور می‌زد و گاهی سنگرهای ضد انقلاب را ویران می‌ساخت و آن‌ها جرأت هیچ اقدامی نداشتند. در این ایام شهید نصرت زاد برای حفظ قدرت و روحیه نیروهای خودی در سنندج و تضعیف روحیه دشمن از این روش استفاده کرده و موجودیت ارتش را در آن مرحله اعلام می‌کرد. این تمرین نظامی که با هدف شناسایی محیط و موقعیت دشمن انجام می‌شد با توجه به غارت هزاران قبضه انواع اسلحه از مراکز نظامی و ژاندارمری، ضروری به نظر می‌رسید و عملاً فکر حمله سراسری به پادگان را از سر ضد انقلاب بیرون می‌کرد. در فروردین ماه سال ۱۳۵۹ شهید نصرت زاد که برای نظارت بر اعزام ستون، به سوی سه راهی سنندج سقز سد قشلاق حرکت کرده بود، از کمین و درگیری ضد انقلاب با نیروهای خودی در یکی از روستاهای منطقه مطلع شد. او بلافاصله با نیروهایی از گردان ۱۱۶ برای تأمین ارتفاعات مشرف بر روستای مذکور حرکت کرد. شهید نصرت زاد پس از صعود به ارتفاعات و مشاهده صحنه، برای قطع درگیری و اجرای ضد کمین، از عناصر جلودار ستون درخواست آتش کرد. در خواست وی توسط توپخانه لشکر، پاسخ داده شد. ضد انقلاب که موقعیت خود را در خطر دید و همچنین متوجه شد نیروهایی از ارتش، ارتفاعات مشرف بر منطقه درگیری را در اختیار دارند، عده‌ای را مأمور کرد با صعود به ارتفاعات مزبور و محاصره نیروهای ارتش، مانع دیده بانی آن‌ها شوند. طولی نکشید که ضد انقلاب، نیروهای ارتش به فرماندهی سرهنگ نصرت زاد را محاصره و هر لحظه، حلقه محاصره را تنگ‌تر کردند. سرهنگ نصرت زاد که زخمی شده بود، وضعیت خود را با بی سیم به لشکر مخابره کرد. (عین مکالمه وی در دایره شهدای لشکر موجود است.) این نظامی فداکار درخواست اجرای آتش برای محل استقرار شخصی خود کرد تا بدین وسیله در آخرین لحظات هم باعث نابودی بیشتر ضد انقلاب شود. سرانجام همراهان شجاعش، به دست مزدوران به شهادت نائل آمدند، در حالی که در آخرین پیام خود که با بی سیم به مرکز لشکر مخابره کرده چنین گفته است: «من سرهنگ ستاد ایرج نصرت زاد، جانم فدای ایران، درود بر رهبر انقلاب، زنده باد ارتش جمهوری اسلامی ایران، زنده باد فرماندهان گردان تیپ یکم، خدا حافظتان، نصرت زاد». مزدوران ضد انقلاب خائن نیز که از پیام او سخت عصبانی و ناراحت شده بودند او را در همان لحظه به شهادت رساندند