eitaa logo
جهاد تبیین ۸
18.5هزار دنبال‌کننده
15.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
426 فایل
جهاد تبیین *مطالبه گری* آرمانهای امام خمینی ره ، انقلاب شهداء عزیزمان ، منویات رهبر عزیزمان و ارائه تحلیل های روز سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و بین المللی بمنظور روشنگری و بصیرت افزایی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از صبحانه ای با شهدا
📌 ماجرای پسری که به پدرش دستور داد در خاکسپاری پسر شهیدش شرکت کند 🔹 حاج اکبر زینلی با دو فرزندش مجید و محمد حسین اهل روستای فتح آباد رفسنجان بودند و هر یه با هم در عملیات حضور داشت. ◇ پدر با پسرهایش در یک گردان بودند ، حاج اکبر و محمدحسین بسیجی  و مجید پسرش هم فرمانده‌ آنها بود. ◇ در حین عملیات خبر رسید که محمدحسین شهید شده و حاج اکبر نزد پسرش مجید آمد و گفت : پسرم آماده شو که به رفسنجان برویم ، همه منتظر هستند و هرچی باشد تو برادرش هستی تو هم باید توی مراسم تشییع و تدفین برادرت باشی. ◇ مجید پدر را در آغوش کشید و گریه کرد و گفت: تکلیف من امروز این است که بالای سر نیروهای گردان باشم. ◇ پدر زیر بار نمی رود و حاج مجید دست آخر به پدرش می گوید: مجبورم به‌عنوان فرمانده دستور دهم بروید و مراسم خاکسپاری محمدحسین جان را برگزار کنید. 🔻 شهید «مجید زينلي‌ فتح‌آبادي» چهارم‌ آذر ۱۳۳۹، ديده به جهان گشود. فرمانده گردان ۴۱۸ لشكر ۴۱ ثارالله در جبهه و سوم‌مرداد ۱۳۶۷، در شلمچه براثراصابت تركش خمپاره به پيشاني، شهيد شد. 🔻 شهید «محمد حسین زينلي فتح‌آبادي» ششم تير ۱۳۴۱،  به دنيا آمد و سي‌ام ارديبهشت ۱۳۶۵، در مهران بر اثر اصابت تركش به سر و كتف، شهيد شد. 🩸قائم مقام فرمانده گردان۴۱۸ لشکر۴۱ثارالله 🔹️ صبحانه ای با شهدا @sobhaneh_ba_shohada 🔺️ کانال ما را از طریق لینک زیر دنبال و به دوستان خود معرفی کنید: https://eitaa.com/joinchat/3191341256C69ef75b671
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره مبارکه از کتاب ترجمه خواندنی قرآن
سوره مبارکه باصدای استاد مومیوند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 مهمـان امروز ما👈💗شهید شاهرخ ضرغام هستند 🌹 حاجت ها رو از شهدا طلب کنید مرام و معرفتشون زیاده حتما دستگیرمون میشن🙏سلام دوستان✋ شاهرخ ضرغام هستم, معروف به حر انقلاب... سال ۱۳۲۸ تهران به دنیا اومدم و حالا میخوام از خودم براتون بگم😊دوران کودکي جثه درشت و قوي داشتم💪 بیشتر از سنم نشون میدادم🙂 هيچ وقت زيربار حرف زوروناحق نميرفتم... دشمن ظالم ويارمظلوم بودم😊 در سن دوازده سالگي طعم تلخ يتيمي را کشیدم و از آن پس با سختي روزگار را سپري کردم 😢سال دوم دبيرستان بودم. قد و هيکلم از همه بچه ها درشت تر بود... خيلي ها درمدرسه ازمن حسابميبردند، اما من کسي را اذيت نمي کردم🙂يک روز وارد خانه شدم و بي مقدمه گفتم: ديگه مدرسه نميرم!... مادرم با تعجب پرسيد: چرا؟! 😳 گفتم: با آقا معلم دعوا کردم...اونها هم من رو اخراج کردند. مادرم کمی نگاهش کردم و گفت: پسرم، ُخب چرا دعوا کردي؟!
روایت از مادر شهید:👇 🌟 وقتي از دوستانم پرسيدم, گفتند: معلم از بچه ها امتحان سختي گرفت.همه کلاس تجديد شدند. اما فقط به يکي از بچه ها که به اصطلاح آقازاده بود و پدرش آدم مهمي بودنمره قبولي داد😕 شاهرخ به اين عمل معلم اعتراض کرد. معلم هم جلوي همه، زد تو گوش پسر شما😣شاهرخ هم درسي به آن معلم داد که ديگه از اين کارها نکنه! 💥 ازاون موقعه به بعد رفتم پیگیر ورزش شدم💪پس از چند سال و در مسابقات کشتی فرنگی قهرمان جوانان تهران در دسته صدکیلو شدم😊و در سال ۱۳۵۰ در دسته فوق سنگین جوانان کشور قهرمان شدم. من به خاطر قدرت جسماني كه داشتم اهل واجبات نبودم از لوتی مرام بودم... فشار مالي باعث شد محافظ يكي از كابارها بشم. من با خاندان شاه و زور گویی و...خیل مشکل داشتم😡 ولی ارادت زیادی به امام خمینی داشتم. قبل از انقلاب رو سینه ام خالکوبی کردم و روی آن نوشتم 💗خمینی فدایت شوم...