eitaa logo
قرارگاه جهاد تبیین - سواد رسانه - تربیت کودک
3.8هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.9هزار ویدیو
23 فایل
قرارگاه جهاد تبیین این کانال برای مباحث جنگ نرم، جهاد تبیین و سواد رسانه ای، زیر نظر مستقیم #استاد_امیرعلی_حیدرِ_امیری مدیر مؤسسه جهاد تبیین و سواد رسانه ای تشکیل گردیده است. @jahadetabiiin313 آیدی پذیرش تبلیغات @f_aaha
مشاهده در ایتا
دانلود
         ✨ ﴾﷽﴿✨  🔰یک دقیقه مطالعه! یک مکث کوتاه! 💠چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد: ۱- خدا بد نده: این کلام بی معرفتی به پروردگار است. زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده: هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است) ۲- عیسی به دین خود ، موسی به دین خود: این جمله معنای صحیحی ندارد. زیرا بین پیامبران خدا ، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند. ۳- ولش کردی به اَمان خدا: این حرف کفر آمیز است. زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود: "ولش کردی به حال خودش" ۴- انسان جایز الخطاست: این حرف نیز غلط است ، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست. بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است. یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان ، توبه کنندگان هستند. ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ⚜أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚜                       ✨ ﴾﷽﴿✨  🔺️یه گل کاکتوس قشنگ تو خونه ام داشتم،اوایل بهش میرسیدم ، قشنگ بود و جون دار ، کم کم فهمیدم با همه بوته هام فرق داره ، خیلی قوی بود ، صبور بود ، اگه چند روز بهش نور و آب نمیدادم هیچ تغییری نمیکرد. منم واسه همین خیلی حواسم بهش نبود به خیال اینکه خیلی قویه و چیزیش نمیشه ، هر گلی که خراب میشد میگفتم کاکتوسه چقدر خوبه هیچیش نمیشه اما بازم بهش رسیدگی نمیکردم. تا اینکه یه روز که رفتم سراغش دیدم خیلی وقته که خشک شده ، ریشه اش از بین رفته بود و فقط ساقه هاش ظاهرشو حفظ کرده بود ، قوی ترین گل ام و از دست دادم چون فکر کردم قویه و مقاوم. مواظب قوی ترین های زندگی مون باشیم ما از بین رفتنشونو نمیفهميم چون همیشه یه ظاهر خوب دارند ، همیشه حامی اند ، پشتت بهشون گرمه. ⚠️اما بهشون رسیدگی نمیکیم ، تا اینکه یه روز میفهمی قوی ها هم از بین میرن. ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ⚜أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ                       ✨ ﴾﷽﴿✨  اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ❤ ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﯾﻮﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﯾﺮ ﺁﺏ، ﻧﻮﺡ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺁﺏ، ﻭ ﯾﻮﺳﻒ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﻌﺮ ﭼﺎﻩ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺁﺏ ﺣﻔﻆ ﮐﺮﺩ. ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ💚 ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺿﺮﺑﻪ ﻋﺼﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺭﻭﺩ ﻧﯿﻞ ﻧﻮﺍﺧﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺧﺸﮑﯽ ﻇﺎﻫﺮ ﮐﻨﺪ، ﻭ ﻫﻤﯿﻦ ﻋﺼﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﯼ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺳﻨﮓ ﺑﺨﻮﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﻭﺍﺯﺩﻩ ﭼﺸﻤﻪ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﻮﺩ. ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ💛 ﺑﻪ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻧﺪ ﻓﺮﻋﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﺏ ﻭ ﻗﺎﺭﻭﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﻏﺮﻕ ﮐﻨﺪ، ﺍﻣﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﺗﺶ ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﺩ. اﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ 💜 ﺑﻪ ﺍﻭ ﺍﻋﺘﻤﺎﺩ ﮐﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻫﺎ ﺑﺮﺳﯽ😊 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ⚜أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚜                       ✨ ﴾﷽﴿✨  💠 تا چهل سال امید است که انسان آدم شود. تو روایت داریم که اگر چهل سال بگذرد و رابطه ای با خدا بنا نکند ، شیطان پیشانیش را می بوسد و می گوید قربان شکل ماهت که دیگر هدایت نمی شوی. اگه چهل سال بگذرد هرچه به او بگویند انگار که به دیـوار گفته اند. هیچ اثری ندارد😐 جوونا خوش بحالتون تا جوان هستید نگذارید دلتان خراب بشود.😊 ⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜⚜ ⚜أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج⚜ ⚜                       ✨ ﴾﷽﴿✨  🔹️مرد صالحی به فردی گفت : كه فردا صبح اول چیزى كه جلویت آمد ! و دومى را ! و سومى را ! و چهارمى را ! و از پنجمى ! 🔸️فرد صبح از خانه بیرون آمد. در اولین وهله با بزرگى روبرو شد ، كمى ایستاده و با خود گفت :  مرد مومن دستور داده این كوه سیاه را  بخورم . در حیرت ماند چگونه بخورد! آنگاه به فكرش رسید مرد خدا به چیز محال دستور نمى دهد ، حتما این كوه خوردنى است. به سوى كوه حركت كرد هر چه پیش مى رفت كوه كوچكتر مى شد سرانجام كوه به صورت لقمه اى درآمد ، وقتى كه خورد دید بهترین و لذیذترین چیز است.  🔹️از آن محل كه گذشت طشت طلایى نمایان شد. با خود گفت : دستور داده این را پنهان كنم. گودالى كند و طشت را در آن نهاد و خاك روى آن ریخت و رفت . اندكى گذشته بود برگشت پشت سرش را نگاه كرد دید طشت بیرون آمده و نمایان است. با خود گفت من به دستور عمل كردم و طشت را پنهان نمودم .  🔸️سپس با یك پرنده برخورد نمود كه باز شكارى آن را دنبال مى كرد. پرنده آمد دور او چرخید. مرد با خود گفت : دستور گرفتم این را بپذیرم . آستینش را گشود ، پرنده وارد آستین حضرت شد. باز‌شكارى گفت : اى انسان شكارم را از من گرفتى من چند روز است آنرا تعقیب مى كردم.  مرد با خود گفت : مرد صالح دستور داده این را ناامید نكنم . مقدارى گوشت از رانش برید و به او داد و از آن محل نیز گذشت. 🔹️ناگاه قطعه گوشت گندیده را دید ، با خود گفت : مطابق دستور باید از آن باید گریخت. 🔺️ پس از طى مراحل به خانه مرد صالح به او گفت: ماءموریت