eitaa logo
قرارگاه جهاد تبیین بندپی غربی(باهدف روشنگری در مسیرانقلابی)
108 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
2هزار ویدیو
4 فایل
این کانال باهدف پاسخ به شبهات وروشنگری بانگاه انقلابی وارتباط مجازی وچهره به چهره درقالب همایشهای کوچک وبزرگ تشکیل گردید
مشاهده در ایتا
دانلود
📣 پیام سردار قاآنی به فرمانده گردان‌های قسام: هر کاری لازم باشد در این نبرد تاریخی انجام خواهیم داد 🔺️حماسه بزرگی به نام طوفان الاقصی خلق کردید که ضعف و شکنندگی رژیم غاصب صهیونیستی را به وضوح نمایش داد و نشان دادید که این رژیم از لانه عنکبوت ضعیف‌تر است. 🔺️فلسطین و منطقه پس از طوفان الاقصی دیگر مانند قبل نخواهد بود. حملات مقاومت علیه نیروها و خودروهای زرهی دشمن ثابت کرد که مقاومت غزه قابلیت ابتکار دارد. 🔺️برادران شما در محور مقاومت با شما متحد هستند و اجازه نخواهند داد دشمن به اهداف کثیف خود در غزه و فلسطین برسد. https://eitaa.com/joinchat/820051968C2b85dac984 📣 گسترده ترین شبکه خبری مردمی در ایتا
*خواب بودم نیمه شب در بسترم* سایه ای افتاد ناگه بر سرم *خواب بر چشمم هنوز تحمیل بود* سر بلند کردم که عزرائیل بود *رنگ از رخسار گلگونم پرید* آب پیشانی به دامانم چکید *دست و پایم سست، تن خیس از عرق* خِس خسی در سینه، جانم بی رمق *التماسش کردم و گفتم : امان* گفت : امر است از خدای آسمان *زندگانی بر سرت پایان گرفت* از تو باید این دقیقه جان گرفت *گفتمش : مال و منالم مال تو* تا رها یابم من از چنگال تو *گفت : نه هنگامه ی هجران توست* آنچه داری سهم فرزندان توست *سالها از عمر خود دادی هدر* از گناهان کاش می‌کردی حذر *آن همه فرصت چه کردی تا کنون* حال فرصت از کفَت آمد برون *کن وداع با خانمان و زندگی* رَو به عُقبی با چنین شرمندگی *گفتم أشهد ، جان من تسلیم شد.* روح من دست ملَک تقدیم شد *سخت جانم را برون آورد مَلَک* ناله‌ام افتاد در گوش فلک *لاشه ای دیدم زمن در بستر است* چشمهایش بسته و گوشش کر است *صبح شد دیدم عیال و خانمان* آمدند بر بسترم گریه کنان *دخترم می زد به صورت : کای پدر* زود بستی از میان بار سفر *آن طرف تر خواهرم خون می‌گریست* داد می زد این مصیبت چیست؟ چیست؟ *یک نفر آمد لباسم را درید.* آن دگر گفتا که تابوت آورید *غسل میّت دادنم خویشان من* در کفن پیچیده کردند جان من *سوی قبرستان روان کردند مرا* اهل منزل صد فغان کردند مرا *زین پس از آنان سرایم دور بود.* بعد از این‌ها منزل من گور بود *بردَنم در قبر نهادند در لحد* قبر شد منزلگه من تا ابد *خاک را بسیار بر من ریختند.* خود دعایی کرده و بگریختند *آن زمان من بودم و تنگی گور* ظلمتی گسترده بی یک ذره نور *ناگهان آمد صدای گفتگو* دو مَلَک ، با گرز دیدم روبرو *گفت برخیز ای فلان ابن فلان* لحظه‌ی پرسش رسیده ست این زمان *اولین پرسش : بگو ربّ تو کیست؟* دومین پرسش : بگو دین تو چیست؟ *سومین پرسش : که بود پیغمبرت؟* کو نماز و روزه ، حجّ اکبرت؟ *مانده بودم در جواب آن دو من* مهر خاموشی مرا بُد بر دهن *رَبّ؟ نمیشناسم نکردم طاعتش* دین؟ نکردم پیروی یک ساعتش *بی جوابم چون بدیدند آن زمان* برسرم کوبید با گرزی گران *آنچنان گرزی که آتش در گرفت* شعله هایش گور من را بر گرفت *وامصیبت این چه حال است ای خدا* ناگهان آمد به گوشم این ندا 🌴💎🌴 *بنده ی من : حُبّ دنیا داشتی* عمر جاویدان به خود پنداشتی *حُبّ عیش و نوش و ثروت بود تورا* پیروی از نفس و شهوت بود تورا *بر نماز خویش کاهل می‌شدی* روزه می‌آمد تو غافل می‌شدی *دست یاری با شیاطین داشتی* بی خیالی از برِ دین داشتی *غافل از یاد خدا بودی کنون* از عذاب سخت کی آیی برون *در غل و زنجیر کردند پای من* پس نشان دادند به من مأوای من *یک در از دوزخ برایم باز شد.* ناله و درد و فغان آغاز شد. *ضجّه‌ها کردم خدایا الأمان* شعله ای برخاست بند آمد زبان *آه ، دیدم ناله ام بی حاصل است* دیدم آنجا منزل این جاهل است *آرزو کردم که : ای کاش این زمان* بر بگردم ساعتی را در جهان *تا تن از دوزخ دمی راحت کنم* بی نهایت سجده و طاعت کنم *آرزویم بود این ، اما چه سود* راه برگشتی برای من نبود.😔 دعاوصلوات ﷽ﷻ الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ *صلی الله علیک یا ابا عبدالله الحسین عليه السّلام، السلام علیکم یا اهل بیت النبوة،جمیعاورحمة اللّه وبرکاته*
📌هزینه رهگیری گنبد آهنین حدود سی هزار دلار و رهگیری فلاخن داوود حدود هفتصدهزار دلار است، پیکان ۲ و پیکان ۳ به ترتیب حدود ۱/۵ میلیون دلار و ۲ میلیون دلار هستند. 🔺با وجود هزینه های قابل توجه، نظر صنایع هوافضای رژیم صهیونیستی این است که ارزش رهگیری بسیار بیشتر از جراحت است.
⁉️اجرای نقشه صهیونیست ها توسط ظریف به صورت کاملا برنامه ریزی شده!!؟ و البته هدفمند !!م طه سریال حیوانات سیاسی در سال ۲۰۱۲ توسط آمریکا ساخته شد و در آن نشان دادند که نماینده ایران برای مذاکره به سراغ آمریکایی‌ها میرود ❌ اما نکته‌ای که وجود داشت، نشستن نماینده ایران بر ویلچر بود! در واقع فیلم می‌خواست نشان بدهد تحریم‌ها ایران را فلج کرده و چاره‌ای جز مذاکره ندارند. ⛔چند ماه بعد و در سال ۲۰۱۳، محمدجواد ظریف با ویلچر به ژنو رفت تا با غربی‌ها مذاکره کند! ⁉️تا حالا از خودتون پرسیدید چرا ظریف فقط همون یکبار مجبور شد روی ویلچر بشینه و این اتفاق نه قبلش و نه بعدش هیچ وقت تکرار نشد؟ در آن سریال نماینده آمریکا در پاسخ به درخواست نماینده ایران که اسمش زرین هست! حرف جالبی زد و گفت من فقط می‌توانم باهات عکس‌هایی بگیرم که در حال لبخند زدن و دست دادن هستم و نمی‌تونم چیز بیشتری بدهم! |
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🇵🇸 🎥 علی علیزاده: اگر کشور هنوز دست ظریف و روحانی بود، شاید شرایط امروز کودکان ایران مانند کودکان غزه بودند! 🍃🌹🍃 |
🔻راهپیمایی مردم بابل همزمان با سراسر کشور در حمایت از ملت بی دفاع غزه 🔹زمان: شنبه ۲۷ آبان ماه ساعت ۱۵ عصر 🔹مکان: ازمیدان ولایت بسمت آستانه مقدس امامزاده قاسم علیه السلام
📌دکتر محمد ابو سلمیه رئیس بیمارستان شفا در گفتگو با الجزیره: نظامیان اسرائیلی همچنان در داخل بیمارستان حضور دارند، اجساد را توقیف کرده و خط انتقال آب را هم منفجر کردند. هیچ آبی اکنون در بیمارستان یافت نمی‌شود. تانک‌های اسرائیلی همچنان بیمارستان را محاصره کردند. نمی‌توانیم اجساد را از بخش‌های مختلف بیمارستان خارج کنیم. بیش از 650 بیمار، 500 نفر از کادر درمانی و پزشکی و بیش از 5000 آواره و بی‌سرپناه همچنان در بیمارستان حضور دارند. اوضاع فاجعه‌بار است و حاضرین در بیمارستان از شدت تشنگی فریاد می‌زنند. حتی نمی‌توانیم آشغال‌ها را به خارج از بیمارستان انتقال دهیم. شلیک تک‌تیراندازهای اسرائیلی ادامه دارد و کسی نمی‌تواند از مکانی به مکان دیگر جابجا شود. پهبادهای اسرائیلی به طور لحظه‌ای بر فراز بیمارستان شفا در حال گشت‌زنی هستند. شماری از نظامیان اسرائیلی در بخش‌های مختلف بیمارستان به ویژه بخش اورژانس حضور دارند و اقدام به خارج کردن اجساد می‌کنند. حدود 80 شهید را دفن کردیم و مابقی در راهروها افتاده یا در سردخانه هستند و صهیونیست‌ها آن‌ها را جابجا می‌کنند. اجساد زیادی هنوز داخل بیمارستان است و برای جلوگیری از وقوع فاجعه‌ای بهداشتی قصد خارج کردن آن‌ها را داریم. هیچ اکسیژنی در بیمارستان وجود ندارد، اوضاع بسیار سخت و فاجعه‌بار است. روایت‌های اشغالگران در مورد وجود اسلحه در بیمارستان یا در بخش آزمایشگاه دروغ محض است. هیچ شلیکی به سمت نظامیان اسرائیلی از داخل بیمارستان انجام نشده، پس افراد مسلح کجا هستند. حتی در قانون جنگ هم اجازه ایجاد اینگونه اوضاع غیرانسانی در بیمارستان شفا را نمی‌دهند. هر لحظه با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنیم. بیمارستان شفا بدون آب و برق و غذا به زندانی بزرگ تبدیل شده است و این جنایتی است که تاریخ از آن خواهد گفت.
📌صبری تکیر ، معاون حزب سعادت ترکیه : "کشتی‌های مملو از مواد مورد استفاده در ساختِ سلاح‌های توپ و‌ تانک ‌مانند فولاد و باروت ‌، هر روز از بنادر ترکیه به اسرائیل میرود.حرکت کشتی‌های ارسال کننده‌ی محموله‌های نظامی از بنادر ترکیه به اسرائیل ادامه دارد ... اردوغان در کشتن کودکان فلسطین شریک جرم جنایتکاران جنگی است"
6.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️در مساجد خواسته های رهبر انقلاب برزمین مانده... 🚨برادرانِ مسئول در مرکز رسیدگی به امور مساجد! چهل سال و اندی از انقلاب اسلامی میگذرد، همه ی جبهه باطل در جنگی ترکیبی با تمام قوا و ناجوانمردانه به جنگ انقلاب اسلامی آمده اند... 🤦‍♂روح الله زم میگه ما ۱۸ ساعت در شبانه روز علیه انقلاب فعالیت میکردیم 🚪در همین حال بسیاری از سنگر های انقلاب فقط هنگام اقامه نماز درشان باز است. 💪در گام دوم انقلاب، حلقه های میانی(مجموعه های فعال مردمی انقلابی)، باید مسئولینی که ترک فعل میکنند را پاسخگو کنند. 🕌به سوی مسجد طراز انقلاب اسلامی👇 https://eitaa.com/joinchat/1486356499C16e44b4639
✍️روایتی عجیب از یک شهید در ملامجدالدین ساری! شهیدی که با آبرویش بازی کرد! در ایام سالروز شهادت شهید محمد تورانی در 22 آبان 1360 یادی کنیم ازاسطوره اخلاص...شهید محمد تورانی. جوانی که پا روی آبرو و اعتبارش گذاشت و ماسک منافق بودن به صورتش زد تا بتونه تو سازمان منافقین نفوذ کنه. طلبه ای که حاضر شد مامومین خودش رو از دست بده تا امامش از او راضی باشه... قصه محمد تورانی قصه آدمایی که قرار گذاشتند فقط و فقط واسه خدا کار کنند. داستان از اینجا شروع شد که محمد متوجه شد عده ای به صورت غیر قانونی مشغول جمع آوری سلاح هستند. با در میون گذاشتن این مسئله با فرماندهان سپاه و با رضایت محمد،ماموریت سختی روی دوش محمد افتاد.قرار شد محمد در نقش منافق وارد سازمان منافقین بشه. اما محمد،جوان متدین و خوشنامی بود و این ماموریت نیازمند تدارک مقدمات و کارهایی بود.کارهایی در تخریب اعتبار محمد تورانی! اون باید آزمایش سختی رو می گذروند. تو اولین قدم، و با هماهنگی فرماندهان، محمد از سپاه اخراج شد.کم کم انحراف محمد نقل محافل شد.بازار سرزنش ها و توهین ها گرم تر و گرم تر می شد.‌ تو این مدت فرماندهان هم بیکار نبودند. در قدم بعدی تدارک یک بستنی فروشی رو برای کار محمد دیده بودند.خیلی طول نکشید که برق محل کار محمد رو به جرم ارتباط با منافقین قطع کردند. دیگه برای محمد احترام و آبرویی نمونده بود. اونقدر نقشش رو خوب اجرا کرد که خانمش هم دم از جدایی می زدو می خواست درخواست طلاق بده.گفتند:خانمش رو دیوارهای خونه مرگ بر منافق و مرگ بر ضد ولایت فقیه می نوشت. فقط چند نفر از این نمایش با خبر بودند. سردار شهید طوسی و سردارشهید محمدیان و سردار تولایی. دادستان وقت می گفت: چندین بار محمد با منافقین دیگه بازداشت شد. باید منافقین به او اعتماد می کردند.همین هم شد.محمد با نفوذی که در سازمان کرد و ارتباطی که با کوموله ها گرفت اطلاعات خوبی به دست سپاه رسوند. سرانجام هم با اطلاعات محمد، یک باند و خونه تیمی منافقین با کلی مهمات توسط سپاه رهگیری و منهدم شد. با پایان ماموریت، محمد بین نگاه های پر از شرم و خجالت دوباره به سپاه برگشت.اما این برگشت زمان زیادی طول نکشید.چندی نگذشت که محمد تو نبرد جنگل های آمل به چنگال منافقین افتاد. هر بلایی خواستند سر این جوون آوردند. شعله کینه منافقین دامن این مجاهد رو گرفت.منافقین بدن محمد رو آتش زدند و تا چند وقت خبری از بدن مطهرش نبود. بعد از چند ماه با دستگیری بعضی از منافقین و اعتراف اونها، قتلگاه محمد پیدا شد. گفتند:تکه های سوخته بدن محمد که تونستند جمع کنند؛ حدودا دو کیلو بود.... محمد در غریبی و تنهایی به شهادت رسید. جوونی که پا روی خودش گذاشت تا دستهاش به خدا برسه... بزارید از غریبی محمد، چیز دیگه ای هم بگم.. نمیدونم چند نفر از شما مردم ساری سر قبر شهید محمد تورانی رفتید. یا اصلا چند نفر از شما اسمش رو شنیدید. بزارید براتون بگم! محمد تورانی طلبه همین حوزه مصطفی خان ساری تو چهار راه برق بود و تشییع بدن مطهرش هم از همین مسجد جامع ساری شروع شد و الان هم قبر‌ مطهرش تو گلزار شهدای ملا مجد الدین ساریه. غریبانه زیر یکی از این درخت های نارنج.... شهیدی که غریبانه زندگی کرد؛ غریبانه شهید شد، و همچنان غریبانه از دیده ها دور است.