4.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفته دفاع مقدس گرامی باد✌️🌺
آرامش، آسایش و امنیت امروز را مدیون شهدا هستیم
#حتماببینید👆👆
@masjedalmahdi
varesane Shohada4_410228789050605722.mp3
زمان:
حجم:
2.08M
شهدا شرمنده ایم . . .
وصیت کردید شما، به اطاعت از ولی
ان شالله ماهم بشیم، فدای سید علی💕
🎤با نوای حاج #میثم_مطیعی
@masjedalmahdi
🌹🕊 #زیارتنامهیشهدا 🕊🌹
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ،
🌷اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ،
🌷اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَےا لَیتَنے ڪُنتُ مَعَڪُم. فَاَفُوزَمَعَڪُم
#یادونام شهدا باصلوات💐
@masjedalmahdi
🌷 توصيه مهدی اين بود كه به جای آن كه وقت خود را صرف امور بی فايده و غيرضروری كنيم، بهتر است دنبال فراگيری مطالب آموزنده و مطالعه كتاب به ويژه در زمينه دينی و مذهبی باشيم.
"شهید مهدی صابری"
@masjedalmahdi
#شهید_آوینی
قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند…
آن مردان آمدند و رفتند، فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم…
@masjedalmahdi
☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘
🌺☘🌺
☘🌺
🌺
👌داستان کوتاه پند آموز
💭پدر همراه یک شیخ و بقیه همراهان براى شستن متوفى پسر جوانش حاضر شده بودند تا اینکه آن جوان را شسته و دفن کنند. آن شیخ که مسئول شستن متوفى بود دستور داد تا آنرا از لباسش مجرد کنند ولى عورتش را با پارچه اى بپوشانند تا اینکه شروع به شستنش کنند.
💭 هنگام برداشتن لباس مرده، توجه آنها به دستمالی افتاد که دست راست مرده را پیچانده بود ولى هنگامى که سراغ برداشتن آن دستمال رفتند پدر متوفى بر سر آنها داد و فریاد زد و شرط کرد که براى شستن پسرش هیچکس حق ندارد که آن دستمال را بردارد.
💭 شیخ مسئول درک کرد که یک رازى در آن دستمال نهفته هست ولى بهر حال براى شستن آن مرده بایست آن دستمال برداشته شود، پس در خفاء به همکارانش گفت که هنگام شستن آب زیادى را روى آن دستمال بریزید تا خودبخود از جایش کنده شود. پس او را شستند و آب زیادى را بر روى دست پیچیده شده ریختند و بمحض اینکه آن دستمال شل شد آنرا از جایش بر کند. پدر پس از اینکه دید آنها دستمال را برداشتند بر سر آنها پرخاش کرد و داد و فریاد کشید ولى پس از مدتى به گریه افتاد و به آنها گفت که حقیقت را براىیشان بازگو خواهد کرد تا درس عبرتى باشد براى دیگران.
💭 او گفت که دیشب هنگامى که پسرم وارد خانه شد، من و مادرش که در حال شام خوردن بودیم به او تعارف کردیم که همراه ما بیاید و شام میل کند ولى با عصبانیت جواب داد که من میروم توى اتاقم و به نوکر خانه بگویید که غذایم را توى اتاقم بیاورد. سپس رفت توى اتاقش و در را قفل کرد. نوکر غذایش را آماده کرد و رفت که غذا را نزد او ببرد ولى هر چه در میزد کسى در را باز نمیکرد. من و مادرش نگران شدیم و ما نیز هر چند در میزدیم او در را باز نمیکرد. بسیار نگران شدیم و فهمیدیم که حتما اتفاقى افتاده است، پس قفل در را شکستیم و وارد اتاقش شدیم، ولى منظره اى که دیدم مرا بسیار مبهوت کرد و اى کاش آنرا ندیده بودم !
💭پسر در حال تماشاى تلویزیون و در حالى که ریموت(کنترل) تلویزیون در دست داشت از دنیا رفته بود، ولى مصیبت بدتر از آن این بود که او در حال تماشاى فیلم مبتذل جان خود را از دست داده بود. من رفتم که ریموت را از دستش بردارم ولى هر چه سعى کردم نتوانستم تا اینکه فهمیدم اصلا ممکن نیست. بنابراین تا آنجاییکه توانستم اطراف ریموت که خارج از کف دستش بود را بریدم ولى قسمتى از آن همانطور که الآن میبینید هنوز در دستش باقى است و نمیشود دستش را باز کرد و آنرا بیرون آورد.
سپس آنها پسر را شستند و با همان ریموت آن را دفن کردند!
✅«اللهم و فقنا لما تحب و ترضی و اجعل عواقب امورنا خیرا»؛ خداوندا! ما را به آنچه که خشنودی و دوستی تو در آن است موفق کن و سرانجام کارهای ما را خیرگردان.🌹
@masjedalmahdi
☘🈹☘🈹☘🈹☘🈹🈹☘🈹☘🈹
#داستان های کوتاه
فقیری بدهکار را به زندان بردند. او بسیار پرخُور بود و غذای همه زندانیان را میدزدید و میخورد. زندانیان از دست او رنج میبردند و غذای خود را پنهانی میخوردند.
روزی آنها به زندانبان گفتند: به قاضی بگو این مردخیلی ما را آزار میدهد غذای 10 نفر را میخورد گلوی او مثل تنور آتش است سیر نمیشود. یا او را از زندان بیرون کنید، یا غذا را زیادتر بدهید.
قاضی پس از تحقیق و بررسی فهمید که این مردی پُرخور و فقیر است و همین باعث زندانی شدنش می باشد. پس بناچار به او گفت: تو آزادهستی برو به خانهات.
زندانی گفت: ای قاضی من کس و کاری ندارم فقیرم زندان برای من بهشت است اگر از زندان بیرون بروم از گشنگی میمیرم.
قاضی نپذیرفت و او را از زندان بیرون کرد.
قاضی دستور داد او را دور شهر بگردانید و فقرش را به همه اعلام کنید. هیچ کس به او نسیه ندهد، وام ندهد، امانت ندهد. پس از این هر کس از این مرد شکایت کند دادگاه نمیپذیرد.
آنگاه آن مرد فقیر شکمو را بر شترِ یک مرد هیزم فروش سوار کردند.
مردم هیزم فروش از صبح تا شب فقیر را کوچه به کوچه و محله به محله گرداند. در بازار جلو حمام و مسجد فریاد میزد:
ای مردم! این مرد را خوب بشناسید او فقیر است. به او وام ندهید، نسیه به او نفروشید، با او داد و ستد نکنید, او فقیر و پرخور و بیکس و کار است خوب او را نگاه کنید.
شبانگاه هیزم فروش مرد زندانی را از شتر پایین آورد و گفت: مزد من و کرایه شترم را بده من از صبح برای تو کار میکنم.
زندانی خندید و گفت: تو نمیدانی از صبح تا حالا چه میگویی؟ به تمام مردم شهر گفتی و خودت نفهمیدی؟ سنگ و کلوخ شهر میدانند که من فقیرم و تو نمیدانی؟ دانش تو عاریه است.
طمع و غرض بر گوش و هوش ما قفل میزند.
بسیاری از مردمان یکسره از حقایق سخن میگویند ولی خود نمیدانند وعمل نمی کنند مثل همین مرد هیزم فروش .
@masjedalmahdi
🔆 #پندانه
✍ تو برو کشکت را بساب
🔹میگویند روزی مرد کشکسابی نزد شیخ بهایی رفت، از بیکاری و درماندگی شکوه کرد و از او خواست تا اسم اعظم را به او بیاموزد، چون شنیده بود کسی که اسم اعظم را بداند درمانده نشود و به تمام آرزوهایش برسد.
🔸شیخ مدتی او را سر گرداند و بعد به او گفت: اسم اعظم از اسرار خلقت است و نباید دست نااهل بیفتد، ریاضت لازم دارد و برای این کار به او دستور پختن فرنی را یاد میدهد و میگوید آن را پخته و بفروشد، به صورتی که نه شاگرد بیاورد و نه دستور پخت را به کسی یاد دهد.
🔹مرد کشکساب پاتیل و پیالهای خریده شروع به پختن و فروختن فرنی میکند و چون کار و بارش رواج میگیرد طمع کرده و شاگردی میگیرد و کار پختن را به او میسپارد.
🔸بعد از مدتی شاگرد میرود بالادست مرد کشکساب دکانی باز میکند و مشغول فرنیفروشی میشود، به طوری که کار مرد کشکساب کساد میشود.
🔹کشکساب دوباره نزد شیخ بهایی میرود و با ناله و زاری طلب اسم اعظم میکند.
🔸شیخ چون از چند و چون کارش خبردار شده بود، به او میگوید: تو راز یک فرنیپزی را نتوانستی حفظ کنی، حالا میخواهی راز اسم اعظم را حفظ کنی؟
🔹تو برو کشکت را بساب.
@masjedalmahdi
💠 این قانون مصرف سردی هاست:
▪️اگر پنیر میخورید حتما با گردو خورده شود.
▪️اگر ماست و دوغ میخورید حتما با یک قاشق چایخوری زنیان خورده شود.
▪️اگر ماهی میخورید با خرما خورده شود.
▪️اگر برنج میخورید با زیره خورده شود.
▪️مرغ حتما با گرمی خورده شود.
▪️و هر چیز سرد دیگر با گرمی هائی مثل عسل و خرما و دیگر غذاهای گرم
▪️کسانی که طبع سرد دارن باید بیشتر مراقب باشن چون مصرف زیاد غذاهای سرد باعث ورم مفصل، تکرر ادرار، گرفتگی عضله، ترشح زیاد بزاق، دل درد، نفخ شکم، روماتیسم، اسهال، اضطراب، خستگی و درد ماهیچه و MS میشود.
برای عزیزانتون بفرستید❤️
@masjedalmahdi
🔶🔹اسفناج
🔹و خاصیتهای آن
🔰 اسفناج و دستگاه تنفسی
🔹خاصیت آنتی اکسیدان بالای این سبزی سبب شده است تا در درمان بسیاری از بیماریها موثر باشد.
🔸اسفناج دارای خاصیت ضد التهابی داشته و تب بر است، همچنین برای برطرف کردن التهاب حلق، گلو، سرفههای خشک و سوزش ادرار مفید خواهد بود.
🔹قرار دادن اسفناج در وعدههای غذایی بیماران دستگاه تنفسی و خصوصا ریوی به شدت توصیه میشود زیرا مصرف این سبزی برطرف کردن درد و خشونت سینه را به همراه خواهد داشت.
🔸افرادی که از یبوست رنج میبرند، اسفناج بخورند. اسفناج به دلیل دارا بودن فیبر بسیار زیاد نه تنها در درمان یبوست موثر خواهد بود بلکه به هضم سریعتر غذا نیز کمک میکند.
✔️از دیدگاه طب سنتی، اسفناج ارزش غذایی بالایی داشته و هضم سریعی دارد، همچنین ملین بوده و باعث پاکسازی دستگاه گوارش میشود.
⚠️معمولا افراد برای درمان کم خونی این سبزی را در وعده غذایشان قرار میدهند، اما باید توجه داشت که اگزالات موجود در آن، جذب آهن را تا حد قابل توجهی کاهش میدهد.
⚠️ با توجه به طبع سرد اسفناج، بهتر است افراد سرد مزاج در مصرف آن احتیاط کنند.
@masjedalmahdi