eitaa logo
مبلغان جهادی تبیین و روایتگری هرمزگان
151 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
296 فایل
هدف کانال توانمند سازی مبلغان جهاد تبیین با مدیریت بسیج طلاب خواهران استان هرمزگان است. (اگر جهاد تبیین نشود دنیامداران حتی دین را هم در خدمت میگیرند).
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 مردی صبح از خواب بيدار شد و با همسرش صبحانه خورد و لباسش را پوشيد و براي رفتن به کار آماده شد. هنگامی که وارد اتاقش شد تا کليدهايش را بردارد، گرد و غباری زياد روی ميز و صفحه تلويزيون ديد. به آرامي خارج شد و به همسرش گفت: دلبندم، کليدهايم را از روی ميز بياور. زن وارد شد تا کليدها را بياورد، ديد همسرش با انگشتانش وسط غبارهای روی ميز نوشته: "يادت باشه دوستت دارم" و خواست از اتاق خارج شود، صفحه تلويزيون را ديد که ميان غبار نوشته شده بود: "امشب شام، مهمون من" زن از اتاق خارج شد و کليد را به همسرش داد و به رويش لبخند زد. انگار خبر می‌داد که نامه‌اش به او رسيده. اين همان همسر عاقلی‌ست که اگر در زندگی مشکلی هم بود، مشکل را از ناراحتی و عصبانيت به خوشحالی و لبخند تبديل می‌کند. ✅ [هيچوقت با حالت دستوری با افراد خانواده‌تان صحبت نکنيد]
روزی سه خسیس با هم خربزه می خوردند و فقیری طرف دیگری آنها را نظاره می نمود، برای آنکه هیچ کدام دلشان نمیامد از سهم خود به آن فقیر بدهند، یکی گفت: از چیز هایی که بخشش آن کراهت دارد یکی انار است و دیگری خربزه. دومی گفت: که خربزه را باید آنقدر خورد که خورنده را جواب کند. سومی گفت: که هر کس سر از روی خربزه بلند نکند به وزن همان خربزه به گوشتش اضافه می شود. وقتی خربزه تمام شد، باز نتوانستند از پوستش دل کنده برای فقیر بگذارند. یکی گفت: دندان زدن پوست خربزه دندان را سفید و اشتها را زیاد می کند، دومی گفت: پوست خربزه چشم را درشت و رنگ پوست را براق می کند. سومی گفت: دندان زدن پوستِ خربزه تکبر را کم و آدمی را به خدا نزدیک می نماید. و آنقدر دندان زدند و لیف کشیدند تا پوست خربزه را به نازکی کاغذی رساندند. فقیر که همچنان آنان را می نگریست گفت: من رفتم، که اگر دقیقه ای دیگر در اینجا بمانم و به شما ها بنگرم می ترسم. پوست خربزه مقامش به جایی برسد که لازم باشد مردم آن را بجای ورق قرآن در بغل بگذارند و تخمه اش را تسبیح کرده با آن ذکر یا قدوس بگویند! ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─