#پرسش_و_پاسخ
در راستای آگاه سازی مخاطبین گرامی بخش پرسش و پاسخ به مطالب این کانال اضافه میشود. امید است بتوانیم گامی در ارتقای فرهنگی مساجد برداریم
#پرسش: چرا در برخی از مساجد تلاش میشود از حضور بسیجیان در هیات امنای مسجد جلوگیری شود، ما تلاش میکنیم در این نوشتار به این سوال پاسخ دهیم
#پاسخ:
حفظ قدرت و کنترل بر منابع مالی و نذورات:
برخی افراد ممکن است به دلیل دسترسی به منابع مالی و نذورات مسجد به عضویت در هیئت امنا علاقهمند باشند و حضور بسیجیان را تهدیدی برای شفافیت و دسترسی خود به این منابع بدانند. افراد باسابقه و متعهد بسیج، معمولاً حساسیت بالایی نسبت به سلامت مالی دارند و ممکن است خواستار شفافیت بیشتری در مدیریت مالی باشند.
نگرانی از تغییر در سیاستها و رویهها:
اعضای باسابقه بسیج معمولاً با روحیه جهادی و تعهد بالایی که دارند، میتوانند روندهای جدیدی را در اداره مسجد وارد کنند که به نفع مردم و شفافیت امور باشد. این افراد ممکن است نگران باشند که این اعضای بسیج تغییراتی در روشهای مدیریتی ایجاد کنند که منافع شخصی آنها را به خطر بیندازد.
منافع شخصی و ایجاد انحصار در تصمیمگیریها:
برخی افراد به دلیل حفظ منافع شخصی و تمایل به کنترل انحصاری تصمیمات مسجد، ترجیح میدهند اعضای باسابقه بسیج که ممکن است در مقابل تصمیمات نادرست بایستند، عضو هیئت امنا نشوند. چنین افرادی ممکن است نگران باشند که حضور افراد متعهد و اصولگرا، فضای مدیریت مسجد را از کنترل آنها خارج کند.
نگرشهای متفاوت نسبت به بسیج و نقش آن:
برخی ممکن است نگرش مثبتی نسبت به بسیج نداشته باشند و این نگرش میتواند باعث شود از عضویت اعضای باسابقه بسیج جلوگیری کنند. این افراد شاید تصور کنند که حضور بسیج، تعارضی با برنامهها و رویکردهای مورد نظر آنها ایجاد میکند.
تجربههای شخصی و رقابتهای قدیمی:
در برخی موارد، اختلافات شخصی یا رقابتهای قدیمی نیز ممکن است عامل این رفتار باشد. شاید برخی افراد به دلایل شخصی و قدیمی، از حضور اعضای باسابقه بسیج در تصمیمگیریها هراس داشته باشند و ترجیح دهند چنین افرادی در هیئت امنا حضور نداشته باشند.
جلوگیری از ایجاد شفافیت و نظارت:
اعضای بسیج، به ویژه افراد باسابقه، اغلب از اصول و ارزشهای اخلاقی بالایی برخوردارند و در نظارت و کنترل دقیق مسائل مالی و مدیریتی فعال هستند. افرادی که با استفاده از روابط شخصی به هیئت امنا راه یافتهاند، ممکن است نگران باشند که با حضور اعضای بسیج، مسائل داخلی و نحوه مدیریت آنها بیشتر مورد بررسی و نظارت قرار گیرد.
بهطور کلی، جلوگیری از حضور اعضای متعهد و باسابقه بسیج در هیئت امنای مساجد، ممکن است به خاطر حفظ منافع و دسترسیهای خاص باشد. در این شرایط، مهم است که مردم و سایر مسئولان مسجد بهدقت نظارت کنند تا هیئت امنا بر اساس شایستگی و تعهد افراد شکل بگیرد و مسجد به مکانی پاک و مردمی برای خدمت به جامعه تبدیل شود.
#پرسش_و_پاسخ
.
#پرسش
آیا نیروهای مردمی در اداره مساجد موفق ترند یا مدیران ادارات دولتی و نهادها؟
#پاسخ
بهطور کلی، نیروهای مردمی در اداره مساجد معمولاً موفقتر از مدیران ادارات دولتی و نهادها هستند. دلیل این موفقیت به چند عامل مهم برمیگردد:
1. ارتباط نزدیکتر با جامعه: نیروهای مردمی به دلیل تعامل مستقیم با افراد محله و آگاهی بیشتر از نیازها، مسائل و فرهنگ جامعه، بهتر میتوانند برنامهها و فعالیتهای مسجد را بر اساس نیازهای واقعی تنظیم کنند.
2. انگیزههای اعتقادی و تعلق خاطر: نیروهای مردمی اغلب بهخاطر اعتقاد و علاقه قلبی فعالیت میکنند و از این جهت تعهد بیشتری نسبت به کارهای خود دارند. این در حالی است که مدیران دولتی ممکن است با انگیزههای سازمانی و شغلی بیشتری کار کنند.
3. انعطافپذیری و نوآوری: نیروهای مردمی معمولاً در مواجهه با تغییرات و نیازهای جدید، سریعتر عمل میکنند و کمتر به رویههای رسمی و بوروکراتیک محدود هستند. این انعطافپذیری میتواند به بهبود کیفیت برنامههای مسجد کمک کند.
4. احساس همبستگی و مشارکت اجتماعی: نیروهای مردمی با ایجاد فضای همبستگی، جذب مشارکت مردمی و جلب اعتماد جامعه، محیطی پویا و مشارکتی ایجاد میکنند که افراد بیشتری را به مسجد جذب میکند.
با این حال، استفاده از تجربهها و حمایتهای نهادهای دولتی میتواند به نیروهای مردمی در رفع نیازهای مالی و لجستیکی کمک کند.
#پرسش_و_پاسخ
#پرسش:
میزان خطای مسولین دولتی که برای اداره نهادهای مردمی مانند مسجد انتخاب می شوند زیادتر هست یا مسولینی که از طرف مردم انتخاب شده اند؟
#پاسخ:
میزان خطای مسئولین دولتی یا مسئولینی که توسط مردم انتخاب میشوند، میتواند به عوامل مختلفی بستگی داشته باشد که به برخی تفاوتهای احتمالی اشاره میکنیم:
1. مسئولین دولتی (انتصابی): در این گروه، معمولاً میزان فساد و خطا ممکن است بالاتر باشد، زیرا ممکن است کمتر به مردم پاسخگو باشند و یا سازوکارهای شفافیت در انتخاب آنها ضعیفتر باشد.
2. مسئولین انتخابی (انتخاب شده توسط مردم): این گروه معمولاً به دلیل نیاز به حمایت مردمی برای انتخاب مجدد، ممکن است در مواجهه با فشار عمومی و نیاز به پاسخگویی قرار داشته باشند. این موضوع میتواند تا حدی مانع از وقوع خطا و فساد شود.
#پرسش_و_پاسخ
#پرسش
حضرت امام خمینی ره چه کسانی را لایق سوختن در آتش دوزخ می دانند؟
#پاسخ:
ایشان در آخرین پیامشان بمناسبت هقته بسیج خطاب به بسیجیان می فرمایند:
((من دست یکایک شما پیشگامان رهایی را می بوسم و می دانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند، به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت))
#پرسش_و_پاسخ
#پرسش:
در صورتی که مسولین بالادستی یک گروه اجتماعی به خواسته های آنها توجه نکنند و طوری تصمیم بگیرند که اعضای گروه فکر کنند ارزش ها و فعالیت های گروه برای مسولین آن ارزشی ندارد و ایشان فقط نگاه ابزاری به زیر مجموعه دارند ممکن است چه اتفاق هایی بیافتد
#پاسخ:
در صورتی که مسئولین بالادستی یک گروه اجتماعی به خواستهها و نیازهای اعضای آن گروه توجه نکنند و تصمیماتی اتخاذ کنند که اعضا احساس کنند ارزشها و فعالیتهای گروه برای مسئولین اهمیتی ندارد و نگاه ابزاری به آنها دارند، ممکن است چندین پیامد منفی به دنبال داشته باشد:
1. کاهش انگیزه و مشارکت: وقتی اعضای گروه احساس کنند که تلاشها و خواستههایشان نادیده گرفته میشود، انگیزه آنها برای مشارکت در فعالیتها کاهش مییابد. این امر میتواند به تضعیف روحیه گروه و کاهش میزان فعالیتها منجر شود.
2. افزایش نارضایتی و بیاعتمادی: عدم توجه به خواستهها و نیازهای اعضا میتواند باعث ایجاد نارضایتی و بیاعتمادی نسبت به مسئولین شود. این بیاعتمادی میتواند به یک بحران ارتباطی در درون گروه تبدیل شود و روابط بین اعضا و مسئولین را تضعیف کند.
3. فرسایش هویت گروهی: اگر اعضای گروه احساس کنند که فعالیتها و اهداف گروه برای مسئولین بیارزش شده است، ممکن است هویت جمعی گروه تضعیف شود. این موضوع میتواند باعث تضعیف انسجام گروهی و حتی فروپاشی گروه شود.
4. افزایش خروج اعضا: اعضای ناراضی ممکن است تصمیم به ترک گروه بگیرند و به گروههای دیگر یا فعالیتهای جایگزین بپیوندند. این امر میتواند منجر به کاهش منابع انسانی و کاهش توانایی گروه در دستیابی به اهدافش شود.
به طور کلی، این نوع بیتوجهی میتواند به کاهش کارآمدی گروه، تضعیف همبستگی اجتماعی، و کاهش اعتماد بین مسئولین و اعضای گروه منجر شود.
#پرسش_و_پاسخ
#پرسش
در چه صورتی یک نهاد مردمی هویت و جایگاه خود را از دست میدهد
#پاسخ
نهادی که به عنوان یک سازمان مردمی و اجتماعی تأسیس شده است، زمانی ممکن است هویت و جایگاه خود را از دست بدهد که از اصول و اهداف اساسی خود فاصله بگیرد یا در حوزههایی عمل کند که باعث کاهش اعتماد و ارتباط آن با مردم شود. دلایل اصلی این اتفاق میتواند شامل موارد زیر باشد:
---
1. دور شدن از اهداف اصلی
اگر این نهاد از اهداف اولیه خود، مانند خدمت به جامعه و تقویت انسجام ملی فاصله بگیرد و بیشتر به منافع گروههای خاص یا اهداف سیاسی محدود شود، هویت مردمی آن به خطر میافتد.
2. تبدیل شدن به نهادی سیاسی یا جناحی
نهادهای مردمی زمانی که به عنوان ابزاری برای حمایت از یک جناح یا گروه سیاسی خاص عمل کند و بیطرفی خود را از دست بدهد، ممکن است اعتماد عمومی را از دست بدهد. وابستگی سیاسی میتواند باعث شود که بخشهایی از جامعه آن را نماینده خود ندانند.
3. استفاده از قدرت به شکل غیرمنصفانه
اگر نهادی های مردمی به جای خدمت به مردم، درگیر استفاده از قدرت یا دخالت در زندگی شخصی و اجتماعی مردم به شکلی غیرمنصفانه یا غیرقانونی شود، این امر میتواند باعث انزوای اجتماعی و بیاعتمادی شود.
4. کاهش ارتباط با مردم
یک نهاد مردمی زمانی هویت خود را حفظ میکند که در دل جامعه حضور فعال و موثر داشته باشد. اگر این ارتباط کمرنگ شود و مردم احساس کنند، این نهاد نماینده نیازها و خواستههای آنان نیست، جایگاه آن تضعیف میشود.
5. فساد اداری و مالی
فساد در مدیریت منابع مالی یا سوءاستفاده از امتیازات، اعتماد عمومی نهادهای مردمی را خدشهدار کرده و هویت آن را به عنوان یک نهاد خدمتمحور تضعیف میکند.
6. عدم شفافیت و پاسخگویی
اگر نهاد عمومی در فعالیتهای خود شفافیت نداشته باشد و به جامعه درباره اقدامات و نتایج عملکردش پاسخگو نباشد، ممکن است مردم احساس کنند این نهاد دیگر متعلق به آنها نیست.
7. نگرشهای انحصارطلبانه
رویکردهای انحصاری که مشارکت و حضور تمامی اقشار جامعه را محدود کند یا گروههای خاصی را از همکاری کنار بگذارد، میتواند هویت نهاد مردمی را به عنوان نهادی ملی و فراگیر تضعیف کند.
8. عدم تطابق با نیازهای روز جامعه
اگر نهاد مردمی نتواند خود را با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی منطبق کند و به مشکلات و دغدغههای جدید مردم پاسخ مناسبی بدهد، کارآمدی آن زیر سوال میرود و جایگاه خود را از دست میدهد.
9. برخورد غیرحرفهای با مسائل اجتماعی
رفتارهای غیرمنطقی، افراطی یا غیرکارشناسی در مواجهه با مسائل اجتماعی میتواند باعث شود مردم این نهاد را غیرقابل اعتماد یا ناکارآمد بدانند.
---
نتیجه:
برای جلوگیری از از دست دادن هویت و جایگاه، نهادهای مردمی باید:
در خدمت همه اقشار جامعه باشد و از جناحگرایی پرهیز کند.
به شفافیت، پاسخگویی و عدالت پایبند بماند.
تعامل نزدیک با مردم را حفظ کرده و نیازهای واقعی آنان را درک کند.
در مسیر اهداف اولیه خود، یعنی تقویت وحدت ملی و حمایت از جامعه، ثابتقدم باقی بماند.
#پرسش_و_پاسخ
پرسش:
فرق یک تشکل مردمی حداکثری و حداقلی در چیست؟
#پاسخ:
تفاوت اصلی بین یک تشکل مردمی حداکثری و یک تشکل مردمی حداقلی در گستره مخاطبان، اهداف، و نحوه عملکرد آنها نهفته است. این تفاوتها را میتوان در چند بُعد توضیح داد:
1. گستره مخاطبان
تشکل حداکثری:
تلاش میکند طیف گستردهای از افراد جامعه را جذب کند، بدون توجه به تفاوتهای سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی.
از روشهای فراگیر برای جلب مشارکت همه اقشار استفاده میکند.
نمونه: یک تشکل خیریه که به نیازهای عام مردم میپردازد، فارغ از گرایشهای خاص.
تشکل حداقلی:
بر گروهی کوچک با اهداف یا ویژگیهای خاص تمرکز دارد.
مخاطبان محدودتری دارد که معمولاً از نظر باور یا نیاز مشابهاند.
2. اهداف و مأموریت
تشکل حداکثری:
اهدافی جامعتر و عامتر دارد که منافع بیشتری از جامعه را پوشش میدهد.
به دنبال حل مشکلاتی است که تمام یا اکثریت جامعه را تحت تأثیر قرار میدهد.
تشکل حداقلی:
بر اهداف مشخص و محدود تمرکز میکند.
مأموریت آن معمولاً حل یک مشکل خاص یا پیشبرد یک ایده خاص است.
3. ساختار و تصمیمگیری
تشکل حداکثری:
ساختاری بازتر و منعطفتر دارد تا پذیرای دیدگاههای متنوع باشد.
تصمیمگیریها معمولاً مشارکتیتر و با توجه به تفاوتهای گروهی انجام میشود.
تشکل حداقلی:
ساختاری بستهتر دارد و بر اصول یا خطمشیهایی که از پیش تعیین شدهاند، پایبند است.
#پرسش_و_پاسخ
#پرسش
هدف از ساخت مسجد چیست؟
#پاسخ
هدف از ساخت مسجد، بر اساس تعالیم اسلام، چندین جنبه معنوی، اجتماعی و فرهنگی دارد. این اهداف شامل موارد زیر است:
1. عبادت و ارتباط با خدا
مسجد مکانی مقدس برای عبادت، ذکر و خواندن نمازهای واجب و مستحب است.
هدف اصلی ایجاد ارتباط انسان با خداوند و تقویت ایمان و تقوا است.
2. تعلیم و تربیت دینی
مساجد در طول تاریخ به عنوان مراکز آموزش دینی و تعلیم قرآن و احکام اسلام نقش داشتهاند.
تعلیم مفاهیم اخلاقی و ارزشهای اسلامی نیز در مساجد انجام میشود.
3. وحدت و همبستگی اجتماعی
مساجد محلی برای گردهمایی مسلمانان، ایجاد اتحاد و تقویت روحیه جمعی است.
در مساجد، افراد از هر طبقه اجتماعی کنار یکدیگر نماز میخوانند، که نمادی از برابری و برادری در اسلام است.
4. حل مشکلات و فعالیتهای اجتماعی
در گذشته و حال، مساجد نقش مهمی در حل مسائل و مشکلات اجتماعی، مشاوره و کمک به نیازمندان ایفا کردهاند.
مساجد میتوانند محلی برای مشورت و تصمیمگیریهای محلی و اجتماعی باشند.
5. تقویت هویت اسلامی
مساجد نمادی از هویت و فرهنگ اسلامی در جوامع مختلف هستند و به حفظ ارزشها و آموزههای دینی کمک میکنند.
6. ایجاد آرامش روحی
فضای معنوی مسجد به افراد کمک میکند تا از فشارها و دغدغههای روزمره فاصله بگیرند و آرامش روحی پیدا کنند.
به طور کلی، مسجد مکانی برای تقویت ایمان، وحدت اجتماعی و ترویج ارزشهای اخلاقی و انسانی در جامعه است.
@jahadiabolfazl