⭕️خداوند با چه تعابيری پيامبر (ص) را از «سخن چينان» برحذر داشته است؟
🔹خداوند در آيه ۱۰ تا ۱۳ سوره قلم خطاب به پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله)، مى فرمايد: «وَ لاتُطِعَ كُلَّ حَلاّف مَهِيْن هَمّاز مَشّاء بِنَمِيم؛ از آنها كه بسيار سوگند ياد مى كنند و افراد پستى هستند و عيب جو و #سخن_چين مى باشند اطاعت مكن». به دنبال اين صفات زشت، در آيات بعد صفات زشت ديگرى را براى آنان ذکر مى کند؛ مانند ممانعت از كار خير، تجاوزگرى، كينه توزى، خشونت، و كفر به آيات الهى. به دنبال آن مى فرمايد: «ما بر بينى او داغ ننگ مى نهيم [سَنَسِمُهُ]، [و او را در دنيا و آخرت رسوا مى سازيم]». ذكر #سخن_چينى و نمامى در رديف صفات زشتی همانند كفر بر آيات الهى، دليل بر زشتى فوق العاده اين عمل است!
🔹تعبير به «مَشّاء بِنَمِيم» به صورت صيغه مبالغه، اشاره به كسانى است كه پيوسته در بین مردم #سعايت و #سخن_چينى مى كنند و آنها را نسبت به يكديگر #بدبين کرده و تخم عدوات و #دشمنى را در دلها مى كارند. اين يكى از مهمترين #گناهان_كبيره است. «حَلاّف» به كسى گفته مى شود كه بسيار سوگند ياد مى كند و معمولا كسانى هستند كه نه مردم به آنها اعتماد دارند و نه خودشان نسبت به خودشان، و توصيف آنان به «مَهِيْن»؛ (پَسْتْ)، گواه ديگرى بر اين معنى است، آنان به خاطر #فرومايگى و پستى، بر ديگران عيب گذاشته و پيوسته #سخن_چينى و #افساد مى كنند؛ گويى از محبت و الفت مردم نسبت به يكديگر رنج برده و مى خواهند همانگونه كه خودشان از چشم مردم افتاده اند مردم نيز نسبت به يكديگر چنين شوند.
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابى طالب(ع)، چاپ اول، ج ۳، ص ۲۹۸
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت)
⭕️«سخن چينی» در چه مواردی جایز شمرده شده است؟
🔹حرام بودن #سخن_چينى به عنوان #گناه_كبيره، و زشتى آن از نظر علم اخلاق يك اصل اساسى است كه بايد هميشه مورد توجه باشد، لکن ممكن است اين حكم نیز مانند ساير احكام شرع #استثناء هايى داشته باشد كه در آن موارد، نقل كردن حرف اين براى آن يا بالعكس نه تنها جايز است، بلكه گاه واجب نیز می باشد؛
🔹مثلا زمانی كه احساس كنيم فرد يا گروهى #ظالم قصد كشتن يا ضربه زدن به فردى را دارد و مسأله جدى است، سخن آنها را براى فرد مورد نظر نقل كنيم تا در محافظت از خويشتن بكوشد يا از منطقه خطر دور شود، نظير آنچه در مورد #حضرت_موسى (عليه السلام) واقع شد. پس از داستان كشتن قبطى متجاوز، كسى نزد #حضرت_موسى (عليه السلام) آمد و گفت: «اِنَّ الْمَلاَ يَأتَمِرُونَ بِكَ لِيَقْتُلُوكَ فَاخْرجْ اِنّى لَكَ مِنَ النّاصِحينَ»؛ [۱] (اين جمعيت براى كشتن تو به مشورت نشسته اند فوراً از شهر خارج شو كه من از خيرخواهان تو هستم).
🔹گاه مى توان به وسيله «سخن چينى» راست يا دروغ در #صفوف_دشمن اختلاف افكند؛ اين نيز از موارد #جواز يا #وجوب #سخن_چینی است، نظير آنچه درباره «نعيم بن مسعود» و #جنگ_احزاب نقل شده كه در ميان دو گروهى از #دشمنان_اسلام اختلاف افكند و آنها را نسبت به يك ديگر بدبين و در امر جنگ سست نمود؛ [۲]
🔹ولى اين گونه #استثنائات نادر، هرگز نبايد بهانه اى براى آلوده شدن به اين #گناه يا استقبال از گفته های سخن چينان شود. بلکه با آنها باید مثل حکم جواز اکل میته (خوردن مردار) در #حالت_اضطرار برخورد کرد. #امام_على (عليه السلام) در حديثى می فرمایند: «لا تَعْجَلَنَّ اِلى تَصْدِيْقِ واشٍ وَ اِنْ تَشَبَّهَ بِالنّاصِحِيْنَ» [۳] (در تصديق سخنان افراد #سخن_چين عجله نكن هر چند خود را در لباس خيرخواهان درآورند).
پی نوشتها؛
[۱] قرآن کریم، سوره قصص، آيه ۲۰
[۲] تفسير نمونه، مكارم شيرازى، ناصر، دار الكتب الإسلامية، چ ۱، ج ۱۷، ص ۲۵۹
[۳] تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، دفتر تبليغات، چ ۱، ص ۲۲۲
📕اخلاق در قرآن، مكارم شيرازى، ناصر، مدرسة الامام على بن ابيطالب (ع)، ۱۳۷۷ش، چ ۱، ج ۳، ص ۳۱۳
منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (بخش آئین رحمت