eitaa logo
جهاد تبیین
75 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از طرفی همسر «ابن حر جعفی،» در شهر بود و به او خبر دادند که همسرت در جبهه ی جنگ هلاک شده است. به همین جهت، آن زن مدتی عده ی وفات گرفت؛ و پس از پایان آن، با مرد دیگری به نام «عکرمه» ازدواج کرد... «ابن حر» که درواقع زنده بود و در به سر می‌برد، هنگامی که از این واقعه باخبر شد، از شام خارج و شبانه به شهر آمد و بلافاصله به سراغ همسر خود رفت؛ اما دید همسرش با حجابی که بر سر داشت، به درب خانه آمد و او را از جریان ازدواج مجدد خود آگاه ساخت... «ابن حر» که تمام درب‌ها را بر روی خود بسته می‌دید، به این فکر افتاد که به حضور مبارک مولای متقیان (علیه السلام) شرفیاب شود و داستان خود را بگوید؛ ➖چون می‌دانست علی (علیه السلام) مرد و است و به حساب او، حق از دست رفته اش را پایمال نمی کند. از این رو، به خدمت امام علی(علیه السلام) شرفیاب شده و درحالی که از شرمندگی سر خود را به زیر انداخته بود، سلام کرد ➖امام (علیه السلام) به او فرمودند:آیا تو عبیدالله ابن حُر هستی؟! ➖یعنی همان تبهکار و . آیا تو همان نیستی؟! ➖اما ابن حُر چون از و آن حضرت آگاه بود، فرصت را غنیمت شمرده و عرضه داشت: آیا آن خیانت مرا از دادگری و عدالت شما محروم می‌کند ➖امام (علیه السلام) فرمودند: خیر! سپس از او خواست که داستان خود را بگوید. ➖«ابن حر» آنچه واقع شده بود را گفت و دادخواهی کرد؛ ➖ امام (علیه السلام) آن زن با شوهر دومش را احضار کرده و چنین فرمودند: زن باید از شوهر دوم جدا شود و از همین الآن عده بگیرد و پس از پایان عده، به شوهر اول خود بازمی گردد. ➖دوستان عزیز!! عدالت حضرت علی «ع» دوست و دشمن را نمیشناسد، و حتی خائنین هم آزادی داشتند و میتوانستند از فرمان آزادی و از عدل حضرت امیرالمومنین علی«ع» بهره ببرند والسلام علی من التبع الهدی
⚫️ منبر روشنگری✨ اَعُوذُ بِاللّهِ منَ الشّيطانِ الرَّجيم بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمنِ الرَّحيمِ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ الْعَلِىِّ الْعَظيمِ«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِين وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا وَ حَبِيبُ قُلُوبِنَا أباألقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی آلِهِ الطَيِّبينَ الطَّاهِرِين ألمَعصومين سيَّما بقية الله فِی الْاَرَضين ولعن علی اعدائهم أعدا الله أجمعين». 🔳 موضوع🔳 👈 ➖اگر (سلام اللَّه عليها) و امام سجّاد (صلوات اللَّه عليه) در طول آن روزهاى اسارت ➖چه در همان عصر عاشورا در و چه در روزهاى بعد در راه و و خود شهر ➖ وبعد از آن در زيارت كربلا و بعد عزيمت به و سپس در طول سالهاى متمادى كه اين بزرگواران زنده ماندند مجاهدات و و نكرده بودند ➖و حقيقت فلسفه ى عاشورا و هدف (ع) و ظلم دشمن را بيان نمى كردند، ➖ واقعه ى عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل . ➖چرا امام صادق (عليه الصّلاة والسّلام) طبق روايت فرمودند: كه هر كس يك بيت شعر درباره ى حادثه ى عاشورا بگويد و كسانى را با آن بيت شعر بگرياند، خداوند را بر او واجب خواهد كرد؟ چون تمام دستگاههاى تبليغاتى، براى و در ظلمت نگهداشتن مسأله ى و كلاً مسأله ى ، تجهيز شده بودند... تا نگذارند مردم بفهمند چه شد و قضيه چه بود ➖. تبليغ، اين گونه است. آن روزها هم مثل امروز، قدرتهاى ظالم و ستمگر، حداكثر استفاده را از تبليغات دروغ و مغرضانه و شيطنت آميز مى كردند. در چنين فضايى، مگر ممكن بود قضيه ى كه با اين عظمت در بيابانى در گوشه يى از دنياى اسلام اتفاق افتاده با اين تپش و نشاط باقى بماند؟ يقيناً بدون آن تلاشها، از . ➖آنچه اين ياد را زنده كرد، تلاش بازماندگان (عليه السّلام) بود.... به همان اندازه كه مجاهدت امام حسين ابن على (عليه السّلام) و يارانش به عنوان صاحبان پرچم، با موانع برخورد داشت و سخت بود، به همان اندازه نيز مجاهدت (عليهاالسّلام) و مجاهدت (عليه السّلام) و بقيه ى بزرگواران، دشوار بود... البته صحنه آنها، صحنه ى نبود؛ بلكه تبليغى و فرهنگى بود. ➖ ما به اين نكته‌ها بايد توجه كنيم. درسى كه به ما مى دهد، اين است كه بايد ياد حقيقت و خاطره ى را در مقابل طوفان تبليغات دشمن زنده نگهداشت.... ➖ شما ببينيد از اول تا امروز، تبليغات عليه انقلاب و امام و اسلام و اين ملت، چه قدر پرحجم بوده است..... چه تبليغات و طوفانى كه عليه جنگ به راه نيفتاد!!!.. جنگى كه دفاع و حراست از اسلام و ميهن و حيثيت و شرف مردم بود.... ببينيد عليه عزيزى كه جانشان «يعنى بزرگترين سرمايه شان» را برداشتند و رفتند در راه خدا نثار نمودند، چه كردند!؟!؟ و مستقيم و غيرمستقيم، با راديوها و روزنامه‌ها و مجله‌ها و مجازی وماهواره و... كتابهايى كه منتشر مى كردند، در ذهن آدمهاى در همه جاى دنيا، چه تلقينى توانستند بكنند. اگر در مقابل اين تبليغات، نبود و نباشد.. و اگر آگاهى و گويندگان و نويسندگان و هنرمندان، در خدمت حقيقتى كه در اين كشور وجود دارد، قرار نگيرد،.. دشمن در ميدان غالب خواهد شد. ➖ميدان ، ميدان بسيار عظيم و است. البته، اكثريت قاطع ملت و آحاد مردم ما، به بركت آگاهىِ ناشى از انقلاب، در مقابل تبليغات دشمن بيمه هستند و مصونيت پيدا كرده اند. دستگاه ظالم جبار با تبليغات خود، (ع) را محكوم مى ساخت... و وانمود مى كرد كه (ع) كسى بود كه بر ضد دستگاه عدل و حكومت اسلامى و براى دنيا كرده است!! ➖ بعضى هم، اين را باور مى كردند... بعد هم كه (عليه السّلام)، با آن وضع عجيب و با آن شكل فجيع، به وسيله ى دژخيمان در صحراى كربلا به شهادت رسيد، آن را يك غلبه و فتح وانمود مى كردند! ➖ اما دستگاه امامت، تمام اين بافته‌ها را عوض كرد. حق، اين گونه است. عاشورا، روز حماسه سازان و ، روز مرقد عاشورا سازان است..... عاشورا، خروش خون حسين و اربعين، اين فرياد ظلم شکن است... و ، نقطه ابتدا و انتهاي عشق نيست؛ بلکه *چله_عارفانه تشيع سرخ علوي است. تا ، نقطه اوج است... و در اين چهل روز، عليه السلام تنها سخن است تا در طول عمر انسان، بهانه بيداري و باشد. ، زمانه خون و ايثار است و ، بهانه تبليغ و پيمان.
🤔میدونی بهشتی‌ها چه موقع غذا میخورند⁉️ ✌️دو وعده و ✅ مثل ما روزه‌دارها که دو وعده میخوریم ؛ و 🍲 👈یعنی بهترین زمان تغذیه همین موقع است( اول صبح و اول شب ! نه وسط روز) 🕋 وَ لَهُمْ رِزْقُهُمْ فِيها بُكْرَةً وَ عَشِيًّا( مریم/۶۲) ⚡️در آنجا هر صبحگاه و شامگاه، روزى آنان آماده است ☝️برعکسِ حرفِ صهیونیست بهداشتی که برای ما جا انداخته وعده شام مضر هست و جزء وعده اصلی نیست😐 اگر از اولش غذا میخوردیم و معده‌هامون رو عادت میدادیم سلامتی‌مون تضمین میشد. اما.....
✍ خدا را فراموش نکنیم👇 ✅ در هر روز و هنگام شروع به كار و تصميم‌گيرى....👌 ✅ و در هر روز و هنگام جمع‌بندى و نتيجه‌گيرى....👌 🔚باید پیوسته به باشیم💯 🔔این سفارش خودِ خدا به ماست؛↶ 🕋وَ اذْكُرْ رَبَّكَ فِي نَفْسِكَ تَضَرُّعاً وَ خِيفَةً وَ دُونَ الْجَهْرِ مِنَ الْقَوْلِ بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ وَ لا تَكُنْ مِنَ الْغافِلِينَ ✨و پروردگارت را از روى خوف وتضرّع، آهسته و آرام در دل خود و در هر و ياد كن و از مباش. 📚سوره اعراف، آیه ۲۰۵
🏴 امان از شام! ☑️ از امام سجاد علیه السلام پرسیدند:‌ 🔹 سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟ ▫️ در پاسخ سه بار فرمودند: 🔸 الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: 🗡 ۱. ستمگران در شام اطراف ما را با شمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. 🩸 ۲. سرهای شهداء را در میان کجاوه‌های [۱] زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمه‌هایم زینب و ام کلثوم (علیها سلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم چارپایان قرار می‌گرفت. 🔥 ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند، نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. 🎺 ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: 🔹 «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ✡️ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: 🔹 این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند و امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ⛓ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. 💥 ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم... 📝 پی نوشت: [۱] چیزی چون سبدی بزرگ و سایبانی بر سر آن که بر پشت اشتر نهند و بر آن نشینند. ⬅️ برگرفته از کتاب تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی 🏷 علیه السلام سلام الله علیها