eitaa logo
جهاد تبیین
75 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💢 ادعای ما و اثبات آنها! تصاویری فرود آمدن موشک یمنی در قلب تل آویو، هراس بزرگی را در سرزمین‌های شغالی ایجاد کرده است! و موج تازه‌ای از نگرانی و ناامنی را برانگیخته!  وقتی در آخرین عملیات، انصارالله، تنها یک تک تیر را روانه پایتخت رژیم جعلی کرد و این یک تیر از همه لایه‌های پدافندی عبور کرده، به ساختمانی در تل‌آویو برخورد کرده و دست‌کم ۳۰ تن را روانه بیمارستان کرده، باید هم چنین وحشتی را به وجود آورد! در اولین واکنش‌ها به این فاجعه امنیتی در سرزمین‌های اشغالی روزنامه عبری‌زبان «معاریو» در گزارشی ضمن اشاره به این نقطه ضعف بزرگ رژیم، اذعان کرد آمریکایی‌ها نیز در رهگیری این موشک‌ها با نیروهای هوایی و دریایی صهیونی همکاری کرده‌اند.  «آوی اشکنازی»، خبرنگار این رسانه در این باره می‌نویسد: «ارتش برای مقابله با تهدیدات چه از نظر پدافندی و چه از نظر تهاجمی، از مشکلات بزرگی رنج می‌برد.» «یدیعوت آحارونوت» نیز شکست لایه‌های امنیتی و سامانه‌های پدافندی «گنبد آهنین»، «فلاخن داوود» و «پیکان» را در گزارشی برجسته کرده است. در ماه‌های گذشته و پیش از پذیرش آتش‌بس، حزب‌الله لبنان چندین بار با حملات مختلف پهپادی و موشکی به عمق سرزمین‌های اشغالی نفوذ کرده و سامانه برد کوتاه گنبد آهنین را به چالش کشیده و نیز در عملیات‌های وعده صادق جمهوری اسلامی ایران هم سامانه‌های برد بلند رژیم شکست خورده‌اند؛ سامانه‌هایی که بیش از ۸۵ میلیارد دلار برای رژیم هزینه داشته است.   اما حملات اخیر انصارالله به سرزمین‌های اشغالی که در شرایط تهدیدات مشترک تل آویو و واشنگتن علیه تأسیسات هسته‌ای ایران رخ داده، پیامی روشن به همراه دارد و آن ایکه  هر نقطه از سرزمین‌های اشغالی، در تیررس حملات دقیق قرار دارد. در حالی که توانایی صهیونیست ها و آمریکا برای حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، اصابت موفق موشک‌های یمن به تل‌آویو ثابت کرد وعده نیروهای مقاومت مبنی بر در دسترس بودن اهداف کلیدی سرزمین های اشغالی کاملاً عملیاتی است. 💥 این انفجار در قلب تل آویو این موضوع را به اثبات رسانده است که سامانه‌های تاد‌ آمریکا که پس از ناتوانی اسرائیل در ‌رهگیری موشک‌های‌ ایران در وعده صادق۲ به امید تقابل با موشک‌های هایپرسونیک ایران به‌کارگیری شده بود نیز، قادر به ترمیم ضعف‌های دفاعی رژیم جعلی نیستند. پس در شرایطی که رژیم با پشتیبانی ایالات متحده تهدید حمله به تأسیسات انرژی اتمی ایران را مطرح می‌کند، عملیات انصارالله نشان داد در صورت هر گونه رفتار نابخردانه و ماجراجویی از سوی محور غربی و عبری دست تهران برای واکنش به آن باز بوده و هیچ عاملی هم جلودار آن نخواهد بود. ✍️
💢 دروغ پنج ساله! به دروغ می‌گویند داستان ما با آمریکا از تسخیر سفارت این کشور شروع شد. دقیقاً قدم را از پله دوم می‌گذارند بدون اینکه بگویند پله اول چه بوده است؟ داستان ایران با کارتر شروع نمی‌شود. با مرگ «جیمی کارتر» رئیس جمهور آمریکا هنگام وقوع انقلاب اسلامی ایران! رئیس جمهوری که ماجرای اشغال سفارت جاسوسی در تهران در زمان او رخ داد و روابط دو کشور به پایین‌ترین سطح خود رسید، بار دیگر برخی جریان‎های غربی بهانه‌ای به دست آوردند تا ایران و ملت انقلابی ایران را مسبب دشمنی آمریکا با ایران معرفی کنند! بهره‌‌برداری دروغینی که آنقدر تکرار شده است که به روایت غالب در روابط تهران و واشنگتن تبدیل شده است؛ روایتی که تاریخ دروغ بودن آن را به وضوح نشان می‌دهد. برای اثبات این مدعی کافی است بدانید اولین «مرگ بر آمریکا» را دانشجویان گفتند، نه در سال ۱۳۵۸ شمسی و پس از انقلاب اسلامی ایران، بلکه این شعار اولین بار  در ۱۳۳۲ بعد از کودتای آمریکایی‌ها علیه نهضت ملی‌شدن نفت در ایران سر داده شد! تا قبل از آن کودتا، آمریکایی‌ها اساساً در ایران محبوب بودند. یک دلیل عمده‌اش این بود که در دهه بیست، یعنی به مدت ده سال ایران زیر چکمه اشغالگران انگلیس، روس و کمی آمریکا بود. از دل آن اشغالگری، نهضت نفت خروشید که بعد از چهار سال با طرح مشترک MI6 و CIA عملیات آژاکس با میدان‌داری افسران پهلوی انجام شد و آن کودتا، مختصر امید جامعه ایرانی را هم برای رسیدن به منافع‌شان در آن سال‌ها بر باد داد. مردم ایران بعد از کودتا چه دیدند؟ سه سال بعد از کودتا، آمریکایی‌ها با مشارکت اسرائیلی‌ها ساواک مخوف را شکل دادند و در همین ده سال هر کسی را که در نهضت ملی‌شدن نفت دست داشت، یا اعدام کردند یا تبعید یا در زندان حبسش کردند. اساساً انقلاب ۱۳۵۷ یک واکنش بزرگ اسلامی به آن کودتای آمریکایی بود. تسخیر سفارت ماه‌ها بعد از تلاش ژنرال هایزر برای اجرای کودتای آمریکایی در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ بود؛ یعنی دو کودتا کمتر از ۲۵ سال. یعنی ماه‌ها بعد از حمایت‌های آمریکا از شاه فراری شده و ماه‌ها بعد از مواضع آمریکا علیه انقلاب اسلامی بود. حالا بماند که از دل آن لانه جاسوسی چه اسنادی که منتشر نشد که اقدامات و تصمیمات آمریکا علیه ایران و منافع ملی آن را افشا می‌کرد. تقابل ملت ایران با آمریکا از همان روز کودتای۳۲ شروع شد؛ همان روزی که مختصر نور امید را آمریکایی‌ها در دل مردم سرکوب کردند. ✍️
🟤 تهدید نکنید آقای مکرون! ماجرای توافق هسته‌ای ایران و غرب، ماجرایی که سومین دهه خود را پشت سر می‌گذارد، اگر بخواهیم خلاصه این سه دهه را در کوتاه‌ترین عبارات بگنجانیم باید بنویسیم؛ بدعهدی پیوسته غرب و پیشرفت بدون توقف ایران! از توافق در سعدآباد تهران  تا انعقاد برجام در هتل کوبورگ وین، غربی‎ها همواره به امضای خود پایبند نبودند و سرانجام ایران از اصفهان تا فردو و نطنز دامنه فعالیت‌های هسته‌ای خود را مطابق با قوانین بین‎المللی و تحت نظارت پادمان‌های صلح‎آمیز پیش برد! حالا در این روزها که تقریباً هیچ چیزی از برجام باقی نمانده و به تعبیر دیپلماتیک به یک توافق مرده تبدیل شده است، «امانوئل مکرون» رئیس جمهور فرانسه مدعی شده است برنامه هسته‌ای ایران به نقطه بی‌بازگشت نزدیک شده و باید گفت‌وگوی راهبردی با دولت جدید ترامپ درباره ایران داشته باشند! مکرون، رئیس جمهور فرانسه که در دوران مذاکرات هسته‌ای نیز بیشتری کارشکنی را در تحقق توافق انجام داده بود، اکنون گفته است: «ما باید از خود بپرسیم که آیا باید مکانیسم ماشه را پیش از اکتبر ۲۰۲۵ (مهر ۱۴۰۴) فعال کنیم یا خیر!» اما آنچه در این میان باید مورد توجه قرار بگیرد، این است که اروپایی‌ها و ساکنان کاخ الیزه پیش از آنکه از خود درباره مکانیسم ماشه و فعال‌سازی آن سؤال بپرسند، باید به پرسش‌های بسیار مهم‎تری پاسخ دهند! اروپایی‎ها امروز باید پاسخ دهند که تا چه میزان به تعهدات خود در برجام پایبند بوده‌‎اند و کدام یک از مواردی را که به آن متعهد شده بودند، محقق کرده‎اند؟ آقای مکرون پیش از طرح هر پرسشی باید به این پرسش پاسخ دهد که فرانسه و دیگر شرکای این کشور در تروئیکای اروپایی هنگام خروج دونالد ترامپ از برجام، چرا جلوی او را نگرفتند و فراتر از آن کدام یک از وعده‌های خود را برای جبران خروج ایالات متحده از توافق هسته‌ای محقق کردند؟  مکرون پیش از آنکه درباره کاهش سطح تعهدات ایران مطابق برجام و پیشرفت صلح‎آمیز هسته‌ای ایران تحت شدیدترین و بی‌نظیرترین نظارت‌های آژانس بین‎المللی هسته‌ای نظر بدهد، باید توضیح دهد که در ماه‌های اخیر چرا بیانیه ضد ایرانی را در آژانس مطرح کردند؟ آقای مکرون و دیگر سران اروپایی باید بدانند، آن که در مقام پرسشگری قرار دارد، تهران است، نه پاریس، لندن و مونیخ! این جمهوری اسلامی و دستگاه دیپلماسی ایران است که برای دور تازه مذاکرات در ماه‌های منتهی به منقضی شدن برجام، برای نشستن در میز مذاکره با طرف‌های غربی باید تصمیم بگیرد و در مقام طلبکار قرار دارد. بهتر است سران قاره سبز به جای ادبیات تهدید، زمینه مذاکرات برابر را فراهم کرده و به آمریکا و دولت آینده آن برای پایان دادن به تحریم‌های ظالمانه فشار آورند! ✍️