﷽؛
🚨 بیماری امام سجاد(ع) یک مصلحت الهی
#پرسش
آیا درست است که به امام سجاد(علیه السلام) امام بیمار گفته شود؟
#پاسخ_اجمالی
امام چهارم تنها در كربلا مدت كوتاهى بيمار بوده است و پس از آن بهبود يافته و در حدود 35 سال از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شك بيمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنايت خداوندى بوده است تا بدين وسيله از وظيفه جهاد معذور گردد. بيمارى ایشان، هرگز به معناى ضعف روحى و ناتوانى در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط دشوار اسيرى، پناهگاه اسيران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بلکه با دشمن با شجاعت برخورد مى كرد و سخنراني ها و مناظرات پر شور آن حضرت در كوفه و شام گواه اين معناست.
#پاسخ_تفصیلی
متاسفانه بسیارى از مردم نا آگاه، از امام چهارم(علیه السلام) به عنوان امام بیمار یاد مى کنند و با ذکر این لقب، در ذهن آنان شخصى رنجور و ناتوان با چهره اى زرد و پژمرده و روحى افسرده تداعى مى شود در حالى که واقعیت غیر از این است، زیرا امام چهارم تنها در کربلا مدت کوتاهى بیمار بوده است و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمى بر خوردار بوده است. بى شک بیمارى موقت آن حضرت در آن حادثه، عنایت خداوندى بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهادمعذور گردد(1) و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزیدمحفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد. اگر حضرت بیمار نبود مى بایست در جهادبا یزیدیان شرکت کند و در این صورت همچون سایر فرزندان و یاران پدرش به شهادت مى رسید و نور هدایت خاموش مى شد.
«سبط ابن الجوزى» مى نویسد:
على بن الحسین چون بیمار بود کشته نشد.(2)
«محمد بن سعد» مى نویسد:
آن روز(عاشورا) که على بن الحسین همراه پدرش بود، بیست و سه یا بیست و چهار سال داشت و هر کس بگوید که او در آن زمان کوچک بوده و موى بر نیاورده بوده، بى اساس است؛ بلکه او آن روز بیمار بود و به همین جهت در جنگ شرکت نکرد.(3)
«ابن سعد» همچنین گزارش مى دهد که:
پس از کشته شدن حسین بن على، شمربه سوى على بن الحسین آمد و او بیمار بود و در بستر خوابیده بود.
شمرگفت: این را بکشید. یکى از همراهان وى گفت: سبحان الله! آیا جوانى را که بیمار است و در جنگ هم شرکت نداشته بکشیم؟ در این هنگام «عمر بن سعد» در رسید و گفت: با این زنان و این بیمار کارى نداشته باشید.(4)
«شیخ مفید» از«حمید بن مسلم»، یکى از سپاهیان یزید، چنین نقل مى کند:
(روز عاشورا) به چادر على بن الحسین رسیدیم، او سخت بیمار و بر بسترى خوابیده بود. شمربا گروهى از پیادگان آمد، به او گفتند: آیا این بیمار را نمى کشى؟ من گفتم: سبحان الله! آیا کودکان را هم مى کشید؟!(5) این کودکى است و بیمارى او را از پا در خواهد آورد، و چندان از این سخنان گفتم تا آنان را از کشتن او باز داشتم. در این هنگام «عمر بن سعد» آمد. زنان به روى او فریاد زدند و گریستند. او به افراد خود گفت: هیچ کس از شما به خانه هاى این زنان داخل نشوید و متعرض این جوان نشوید.(6)
چنانکه ملاحظه شد، بیمارى امام چهارم، مصلحتى الهى بود که موجب حفظ حیات آن حضرت گردید و هرگز به معناى ضعف روحى و عجز و ناتوانى او در برابر دشمن نبود. امام نه تنها در آن شرائط سخت و دشوار اسیرى، ملجا و پناهگاه اسیران و آرام بخش دل هاى دردمند آنان بود، بکله با دشمن با شجاعت و شهامت بر خورد مى کرد و سخنرانی ها و مناظرات پر شور آن حضرت در کوفه و شام گواه این معناست. چنانکه پس از انتقال اسیران به کوفه، به دنبال گفتگوى تندى که در مجلس عبید الله بن زیاد بین او و امام صورت گرفت، عبید الله خشمگین شد و دستور قتل حضرت را صادر کرد، اما امام فرمود:«مرا به کشتن تهدید مى کنى؟! آیا نمى دانى که کشته شدن، براى ما یک امر عادى بوده و شهادت براى ما کرامت و فضیلت است»؟(7)، (8)
📖 موسسه جهاد تبیین و سواد رسانه ای
@jahadetabiinvasavaderesanehei
🔴اینجا دریچه ای برای افزایش سواد رسانه ای و بصیرت افزایی می باشد.
#محرم_عاشورا_حجاب
#محکومیت_هتک_حرمت_قرآن