eitaa logo
کتابخانه رایگان (جهان کتاب) 📚
32.9هزار دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
159 ویدیو
8.1هزار فایل
🌍جهانی از کتاب برای کتابخوان ها #داستان #روانشناسی #تاریخی #فلسفی 📮پیشنهادات و تبلیغات: @admin_ketabs استفاده از کتابها با ذکر منبع(لینک کانال)مجاز است. کتاب‌های این کانال از سایت‌های مختلف تهیه شده، اگر کتابی، حق مولف را سهوا رعایت نکرده،اطلاع دهید
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب"روزینیا، قایق من"، روایت مردی است که زندگی شهری را رها کرده و به جنگل و رودخانه سفر میکند. او در این سفر با زنی بومی آشنا شده و با او ازدواج میکند. حاصل این ازدواج، فرزندی است که مجال زندگی نمی یابد و پدر را نا امیدتر از هر زمان دیگر به حال خود وامیگذارد. زه، مرد سفر کرده این روایت، از یک سرخپوست قایقی میخرد و سیر خود را در رودخانه آغاز میکند. او حالا دیگر همدمی برای خود داشت. کسی که تنهاییش را به اندازه تمام آنچه هرگز نداشته بود پر میکرد؛ قایقش، روزینیا. میتوانست ساعتها با او در مورد تمام آنچه هرگز با کس سخن نگفته بود، صحبت کند؛ درباره تمام لحظاتی که در زندگی اش سکوت را انتخاب کرده بود چرا که مخاطبی همدل نیافته بود، سوال میپرسید و پاسخ میگرفت. روزینیا نیز تمام اتفاقات جنگل را که در سراسر عمرش شاهد آن بوده، برای زه باز میگفت و از مصاحبت با او لذت میبرد اما دیری نمی پاید که با ورود پزشکی که از شهر آمده، دلخوشی بازیافته زه به خطر می افتد چرا که هیچ عقل سلیمی با قایق صحبت نمیکند. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب (اسنوپی و دوستان) 🖌 نویسنده درباره کتاب: این داستان مصور یکی از قسمتهای مجموعه ای به نام «پیناتس» (بادام زمینی ها) است. یکی از شخصیتهای معروف آن «اسنوپی»، سگ پسربچه ای به نام «چارلی براون»، است. عنوان این قسمت: «زود خوب شو، چارلی براون!» توضیح داستان: چارلی براون در هنگام بازی با دیگر بچه ها احساس میکند که آسیب دیده و ناخوش است. او خودش به تنهایی به بیمارستان مراجعه میکند و بستری میشود. دوستانش نگران او میشوند. و میخواهند حالش زودتر خوب شود. آنها برای ملاقات چارلی به بیمارستان مراجعه میکنند. و میخواهند برایش گل بفرستند، اما تلاشهایشان مستقیما به نتیجه نمیرسد. در این میان خود چارلی براون تردید میکند که آیا اصلا بیمار شده یا حالش خوب است... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚 کتاب 🖌 ترجمه بخشی از داستان: جنگلی بزرگ بود، پر از حیوان. در میان آنها فیلی ماده به سه فرزندش کوچکش زندگی می کرد. آنها در پناه مادر زندگی خوبی داشتند تا اینکه در آن جنگل آتش سوزی بزرگی اتفاق افتاد حیوان ها از ترش آتش یا به فرار گذاشتند و به بیشه های دیگر پناه بردند.ولی بچه های فیل در حال فرار مادر خود را گم کردند. مادر فیلها به دنبال فرزندانش می گشت. مدت ها جستجو کرد و به نتیجه ای نرسید. سر انجام با نا امیدی به طرف دیگر جنگل که آتش نگرفته بود رفت. بچه ها هر چه به دنبال مادر گشتند او را نیافتندو تنها و بدون سرپرست ماندند و با خود گفتند: درست است که ما بچه و ناتوان هستیم و ماندن ما در این جنگل تاریک و نیمه سوخته کاری مشکل است. اما کوشش و چاره جویی می کنیم تا به زندگی آرامی برسیم. و... 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: جنگ است و رحمان كه پسر بچه سيزده ساله‌اي است، جز مادربزرگش، كسي را ندارد. اما دشمن، مادربزرگ را به اسيري برده است. رحمان جاي مادربزرگ را پيدا مي‌كند. او آشنا به منطقه جنگي است. خودش در منطقه حضور دارد و مي‌جنگد. به كمك يكي از دوستانش به طرف مرز حركت مي‌كند. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: جول اوستین در این کتاب، به شما می‌آموزد که چگونه با وجود دغدغه‌ها و مشکلات روزمره بتوانید با آرامش و بدون استرس زندگی کنید. اگر شما دلتان می‌خواهد در آرامش زندگی کنید هرگز این اتفاق، شانسی به وجود نمی‌آید. ما هر روز این فرصت را داریم که ناراحت بشویم یا اذیت بشویم اما باید بدانیم که زندگی جریان دارد. ممکن است مردم شما را عصبانی کنند یا اعضای خانواده‌تان بیمار باشند. اگر شما منتظرید تا زندگی‌تان آرام شود و بعد به آرامش برسید سخت در اشتباهید. خداوند هرگز قولی نداده که ما را از مشکلات دور نگه می‌دارد. ولی گفته که در دل طوفان، به ما آرامش می‌دهد. خداوند این را آرامشی بالاتر از درک و فهم ما می‌نامد. به این معنی که با وجود مشکلات زندگی، شما هنوز آرامش خود را دارید. مثلا گزارشات پزشکی خوب نبود، اما من نگران نیستم چون می‌دانم که خدا حواسش به من هست. من آن مقامی که برایش زحمت کشیدم را نتوانستم کسب کنم ولی ناراحت نیستم چون می‌دانم که خداوند مقام بالاتری برایم در نظر گرفته است. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
📚کتاب 🖌 نویسنده درباره کتاب: کتاب مکبث، نمایشنامه ای نوشته ی ویلیام شکسپیر است که در سال 1606 به دنیای ادبیات عرضه شد. ژنرالی شجاع و اسکاتلندی به نام مکبث، از سه جادوگر می شنود که روزی پادشاه اسکاتلند خواهد شد. مکبث به خاطر جاه طلبی فراوان خود و تشویق های همسرش، پادشاه دانکن را به قتل می رساند و تخت پادشاهی اسکاتلند را از آن خود می کند. اما پس از این اتفاق، احساس گناه و جنون به سراغش می آیند. او مجبور می شود به خاطر مراقبت از خود و قدرتش، دست به قتل های بیشتر و بیشتری بزند و خیلی زود به حاکمی مستبد و زورگو تبدیل شود. این قتل ها و جنگ داخلی متعاقب آن ها، مکبث و بانو مکبث را به تدریج به وادی جنون و مرگ می کشانند. 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59
Makbes.PDF
5.38M
📚کتاب 🖌 نویسنده 📖 در کتابخانه‌ی مجازی «جهانِ کتاب». هم اکنون بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1381761456C452427ae59