eitaa logo
متی ترانا و نراک
316 دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
17.1هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت علیه السلام به مکانی رسید كه‌مرد عابدی آنجا زندگى میكرد حضرت با او مشغـول سخن گفتن شد. در این هنگام جوانى كه به كار زشت و ناروا مشهور بود از آنجا گذشت وقتى چشمش به حضرت عیسى علیه السلام و مرد عابد افتاد ، پایش سست شد و از رفتن باز ماند وهمانجا ایستاد و گفت: خدایا من‌از كردار زشت خودم شرمنده ام. اگر پیامبرت مرا و سرزنشم كند ، چه كنم ؟ خدایا عذرم را بپذیر و آبرویم را مبر عابد تا جوان را دید سر به آسمان بلند كرد و گـفت ! مرا در قیـامت با این جوان گناهكار محشور مكن در این هنگام خدا به پیامبر خود وحى فرمود كه به این عابد بگو ما دعای تو را اجابت كردیم و تو را با این محشور نمی كنیم ، چرا كه او به دلیل توبه و پشیمانى، اهل بهشت است وتو به دلیل غـرور و خودبینى ، اهل‌ دوزخ 🌟🍂🌟🍂 🌟🍂🌟🍂🌟🍂 🌟🍂🌟🍂🌟🍂🌟🍂🌟🍂