eitaa logo
متی ترانا و نراک
316 دنبال‌کننده
44.4هزار عکس
17.1هزار ویدیو
85 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘﷽⚘ ⚘الســـــــــــــلام علیکــــــــ یامـولانا یا صـاحب الزمـان (عج)⚘ سلام پدر مهربان ما صبحت بخیر ❤️ چہ مدت باید بگذرد تا آدمے درد یتیمے‌اش را احساس کند دردِ نداشتنِ شما را شما؛ کہ مهربانترین پدرِ عالم‌اید . چہ مدت باید بگذرد کہ بفهمیم تا شما نیایید هیچ چیز سرجاے خودش نیست چہ مدت باید بگذرد تا دل به بازے دنیا نبندیم و فریب آن را نخوریم ؟ متے ترانا و نراک ؟ مَتَے نُغَادِيكَ وَ نُرَاوِحُكَ فَنَقِرُّ عَيْناً ؟ چه زمان با تو صبح و شام ميكنيم وچشمانمان به دیدار روےماهت روشن خواهد شد؟ حضــرتِ مــاه‌تــریــن 🌜 ‌ در افق آرزوهایم تنها ♡أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج♡ را میبینم...
❤️ رویاے شریف عطرسیب اسٺ حرم تفسیرِدوسوره عجیب اسٺ حرم هم سوره ڪوثرسٺ و هم سوره قدر هرآیہ شفاسٺ پس طبیب اسٺ حرم
اللّهُمَّ صَلِّ عَلى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضا الْمُرْتَضَى🤲 الاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ وَحُجَّتِکَ عَلى مَنْ فَوْقَ الاَرْضِ وَمَنْ تَحْتَ الثَّرى الصِّدّیقِ الشَّهیدِ✨ صَلاةً کَثیرَةً تامَّةً زاکِیَةً مُتَواصِلَةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَةً کَاَفْضَلِ ما صَلَّیْتَ عَلى اَحَد مِنْ اَوْلِیائِکَ
نوشته 👆👆👆 تا به دنیا بےمیل نشوید، شیرینۍ ایمان را نخواهید چشید!🕊🍃 ♥️ شهید سید علی حسینی 🌷🍃
❤️ باشُہداصحبَٺ‌ڪنید آنہاصِداےشُماࢪابہ‌خوبےمۍشِنوند وبَرایتاݩ‌دُعامیکُنند.. دوستےباشُهدادوطَرفہ‌است..:) 😍 یاد شهدا ذکر صلوات 🌷🍃
🌹دست نوشته امام خامنه ای بر روی عكس سردارشهید ناظری ♦️رحمت ورضوان بر شهید عزیز،سردارشجاع ومومنی که عمر خود رادر جهاد فداکارانه گذرانید... 🌹22 اردیبهشت سالروز شهادت 🕊 شادی روحش صلوات🌷🍃
🍃بسم رب شهدا والصدیقین 🍃 🌷 در تمام زندگی بیست ساله اش، یک بار برات کربلا را گرفت. هر چند پایان عمر این دنیایی اش،🌍 مصادف شد با سر گذاشتن بر دامن مادر سادات (س) و شب زیارتی حضرت سیدالشهداء (ع) ومهمانی ارباب در کربلا.🕊 ماه مبارک رمضان 🌙 سال نود بود که بین الحرمینی شد برایمان... حرکت ساعت نُه صبح بود. ما احتمال می دادیم که به تعویق افتد، لذا سحری خوردیم... از همان ابتدای سفر در اتوبوس🚌،با اینکه هم سفرها را نمی شناخت،ملحق شد به جوانهای ته اتوبوس. دیگر اول اتوبوس پیدایش نشد. حدود ساعت ⏰یازده صبح بود که از حد ترخص گذشتیم.همان موقع بود که از ته اتوبوس آمد کنار مادر و گفت: «خب دیگه! وقت افطاره!» - محمد! ما سحری خوردیم! لااقل بذار وقت ناهار بشه!❗️ _ «نه دیگه! حد ترخص گذشت. خدا اجازه داده بسه دیگه! شما طولانیش نکن!» 😄و شروع کرد به افطاری خوردن! یکی از ویژگی های بارزش همین بود؛فقط از یک نفر خجالت می کشید، از یک نفر به طور کامل اطاعت می کرد، محدودیت های یک نفر را بی چون و چرا می پذیرفت و واقعا به آن پایبند بود. وقتی در کاری جواز از پروردگارش داشت، محدودیت های سخت گیرانه‌ی سایرین را قبولنمی کرد. وقتی شرع به او اجازه ی کار درستی را می داد،برای عرف و نگاه مردم،خواست بقیه ارزش قائل نبود. _ «از خدا جلو نزنید!!!» 🍃 🌷 🌷🍃 🇮🇷