هدایت شده از صبح حسینی
هر چه بود، از در و دیوار خودم فهمیدم
حاجتی نیست به اصرار خودم فهمیدم
راز حبس نَفَس و جوشش خون از سینه
از فرورفتن مسمار خودم فهمیدم
این که یک حادثه رخ داده در آن کوچه ی تنگ
از نهان کردن رخسار خودم فهمیدم
این که دیگر نزنی شانه به موی زینب
از قنوتت به شب تار خودم فهمیدم
همه گویند دگر رفتنی است این بیمار
به قیامت شده دیدار خودم فهمیدم
از چه لبخند به تابوت زدی بعد سه ماه؟
حاجتی نیست به گفتار خودم فهمیدم
سید علی احمدی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
AUD-20210116-WA0009.mp3
4M
😭😭😭
اینقدر قدر غم مردمو خوردی ای مادر غمخوار
شده حرفت ورد زبونها؛ الجار ثم الدار
....
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
قلبِ من کنده شد از جا ، چاه دیدی که چه شد؟
پشتِ دربِ خانهی ما ، چاه دیدی که چه شد؟
گرچه من بی احترامی دیده ام خیلی ، ولی
محضرِ ام ابیها چاه دیدی که چه شد؟
هیزم آوردند گمراهانِ کافر پشتِ در
داغ شد مسمارِ درها چاه دیدی که چه شد؟
محسنم را دومی پشتِ درِ این خانه کشت
آه... با یک ضربهی پا ، چاه دیدی که چه شد؟
دست من را بسته که بودند ، زهرایم رسید
در شلوغی ها و دعوا... چاه دیدی که چه شد؟
پیش چشمان من و نامحرمان و کودکان
بر زمین افتاد زهرا(س) ، چاه دیدی که چه شد؟
داغِ من وقتی دوچندان شد که هنگام وداع
تازه دیدم بازویش را... چاه دیدی که چه شد؟
محمدحسین_چاوشی
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini
هدایت شده از صبح حسینی
آسیابت یک طرف افتاده بستر یک طرف
چادر تو یک طرف افتاده معجر یک طرف
هر چه اینجا هست چشمان مرا خون کرده است
رنگ این دیوار خانه یک طرف، در یک طرف
گاه دلخون توایم و گاه دلخون پدر
وای بابا یک طرف ای وای مادر یک طرف
از کنار تو که می آید به خانه ناگهان
با سر زانو می افتد مرد خیبر یک طرف
من چگونه پیرهن کهنه تن یارم کنم
غُصه ي تو یک طرف داغ برادر یک طرف
مثل آنروزی که افتادی می افتد بر زمین
پیکر من یک طرف او یک طرف سر یک طرف
من دو بوسه می زنم جای تو و جای خودم
زیر گردن یک طرف رگهای حنجر یک طرف
وای از آن لحظه که می ریزند بین خیمه ها
گوشواره یک طرف خلخال و معجر یک طرف
علي اكبر لطيفيان
#مرثیه_حضرت_زهرا سلام الله علیها
https://eitaa.com/sobhehoseini