eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
عُزی ؛ هبل ؛ لات و منات امشب پریشانند از سنگ بودن ؛ بت شدن آنها پشیمانند معبد به دستش بی گمان ویرانه خواهد شد بُت ها گمان آشفته ؛ سرگردان ؛ پریشانند طائف به خود می لرزد آوای محمًد را نزدیک می بیند ؛ چه بت هایی که لرزانند عُزی حراض از تو مُسلًم چشم می پوشد عُزی بدان بت ها تمامی رو به پایانند تب کرده بُت از شوکت زیبای میلادش عُزی ؛ هبل؛ لات و منات امشب به هذیانند عُزی سقام از تو حفاظت کی کند ؛ هرگز بت های مکه بی گمان در مرز بحرانند طائف یقین دارم به چشمش خوب خواهد دید: بت ها پریشانند ؛ گریانند ؛ ویرانند بت ها پریشان ؛ جان به لب در گوشه ی معبد یکجا نشسته ؛ خسته جانان در غم جانند از بت شدن بی شک پشیمانند بت هایی که از همین حالا به فکر کار کتمانند کتمان کنند اینان همین بت بودن خود را سودی ندارد بت شدن در حال خُسرانند میلاد پاکی ؛ خوبی و احساس و شور و شوق ّبت ها همه سر در گریبان سر به دامانند معبد لات در طائف به دستور حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم و پس از محاصره ی طائف و در همان سالی که غزوه تبوک رخ داد ویران شد. قبیله ی قریش برای پرستش عُزی در حراض پرستشگاهی مانند کعبه ساخته بودند که به آن سقام می گفتند . در قرآن نام عّزی در کنار دو بت مهم دیگر عرب آمده است خالد بن ولید به دستور حضرت محمد صلی الله علیه و آله این بت را شکست .
سلام،باب نخستِ کتاب چشم شماست به چشم اهل نظر،بازتاب چشم شماست سلام و عرض ادب محضر منوّرتان که این خجسته دعا،مستجاب چشم شماست و نُه فلک به ستون نگاهتان برپاست الا که طاق مدائن خراب چشم شماست! دو پلکتان سپر إِنْ یَکاد چشم حسود سپاهی از مژه پا در رکاب چشم شماست مرو به بزم زلیخا که خون مردم مصر فقط گذاشته پای حساب چشم شماست پیام آور أُمّی ! به نَصِّ اعجازت سواد مردم بینا مُجاب چشم شماست به نیم غمزه ات اسلام ناب آوردند سلام حمزه تان در جواب چشم شماست شبیه دانه ی تسبیح می‌خورد بر هم فرشته عاجزِ ثبت ثواب چشم شماست زبس که حکم قُمِ الَّیْل گشته نَصْبُ الْعَیْن سحربه حسرت دیدار خواب چشم شماست ز رازهای عروجت نگفته ، فهمیدی ... نگاه ژرف علی رمزیاب چشم شماست امین عرش خدایی و لحظه دیدار دوبال رُوحُ الْأَمین کی حجاب چشم شماست (به رغم مدّعیانی که منع عشق کنند) خدیجه مادرمان کامیاب چشم شماست به حشر ، چشم امید همه گنهکاران ... به بخشش و کرم بی‌حساب چشم شماست در آیه ی وَسَقاهُم به رویتان سوگند ! علیست ساقی وکوثر،شراب چشم شماست حیات بخش دوعالم،سحاب چشم شماست چراغ عرش خدا ، آفتاب چشم شماست به درک قدر علی ، قدرِ نیم پلک زدن تَوَرُّق شب و روز کتاب چشم شماست ز فتح قلعه خیبر عجیب‌ تر این بود !!! که فتح مکه به یک فتح باب چشم شماست درست ! دست که بالای دست،بسیاراست غدیر ، خاطره انتصاب چشمِ!!! شماست ز بس که چشم خدا را گرفته عین الله خدا هم آینه ی انتخاب چشم شماست چهار گوشِ کسایت نگارخانه عشق مگر خدا متصور به قاب چشم شماست!؟ چهل سپیده نَه ! عمری به انتظار نشست نثار مقدم زهرا ، ثواب چشم شماست حدیث قُرَّةُ عَیْنی دلیل روشن ماست ... که شخص فاطمه عالیجناب چشم شماست همین که یاس بهشتی به شانه ات آویخت تلاطمی به دو کاسه_گلاب چشم شماست و صبح و شب به در خانه ی ذَوِی الْقُرْبی نگاهِ سوخته از اضطراب چشم شماست تو را نشان مَوَدَّت به این نشان!که چه زود کبود ، گوشه ی پُر التهاب چشم شماست ... و چشم من به امید طلوع چهاردهم ستاره ی سحر انقلاب چشم شماست
عبدی که شود مال خدا مال کسی نیست دنبال کسی باش که دنبال کسی نیست خرجی گداهای حرم پای کریم است جز دوست، کسی باخبر از حال کسی نیست در راه تقرب، دل ما سخت پسند است مشتاق رخ یار، پی خال کسی نیست هرچند که زشتیم و سیاهیم ... بلالیم این لکنت ناخواسته اشکال کسی نیست جز مهر نبی پیش خدا هیچ نداریم در سینه بجز آل نبی، آل کسی نیست او آمده تا فاطمه اش را بشناسند بی فاطمه، امیّد به اعمال کسی نیست عرشی که نبرده است خدا هیچ کسی را جز او و علی، جای پر و بال کسی نیست پرونده ی ما خط به خطش صوم و صلات است سرمایه ی ما در صف محشر صلوات است عقباست سرا پرده ی دنیای پیمبر دنیاست پُر از جلوه ی عقبای پیمبر او درس نخوانده شده استاد ملائک جبریل شده واله ی املای پیمبر لاحول و لا قوه الاّی رسولان معنا ندهد جز وی و منهای پیمبر موسای شبان مانده چنان در کف طورش که بوسه نشانده به کف پای پیمبر طوبای درِ خانه ی زهرا قد رعناش ریحانه ی بابا شده زهرای پیمبر با دست علی نامه نوشته به سلاطین پس معجزه دیدند از امضای پیمبر این عقد اخوت شده خود، ریشه ی وحدت خوابیده علی وقت بلا جای پیمبر یکسو همه کفار و نبی سوی علی بود تیغ دو سرش، تیغ دو ابروی علی بود شد لشکر عامی تو هر یک نفر از ما ای کاش بگیری خبری مختصر از ما ای رحمت مطلق! تن ما را سر بازار ... بر، دار اطاعت کن و بردار سر از ما ما را سحری مثل اویس قرنی کن ارزانی تو! ... جان گران را بخر از ما سلمانی موهای تو افتاده به سلمان پس نیست در ایران تو آشفته تر از ما قرآن دلت سوخت و قرآن خدا نه! با سوختن آن شده دفع خطر از ما از لطف تو و فاطمه و جود حسینت عمریست خریدند محرم صفر از ما حیران تو بودیم دم گنبد خضراء از سمت نجف باز گرفتی خبر از ما رفتیم و در ایوان طلا، بست نشستیم گفتیم مسلمان تو و فاطمه هستیم ای سلسله ی موی تو زنجیر حقایق ای شرح افاضات تو منظومه ی صادق رزق سحرت از سر ما نیز زیاد است رزّاق، خدا بوده ولی دست تو رازق با پینه ی پیشانی تو بر سر سجده باید برسد اینهمه مخلوق به خالق نه صاحب مالیم، نه دنبال زر و سیم قربان فقیرت که شده صاحب منطق شاگردی شاگرد تو شد کار اساتید دلباخته ی درس تو هستند خلائق یک عمر فقط حرف تو تبیین علی بود شد جنگ تو تبدیل مخالف به موافق خرمای علی شیعه ی اثنی عشری ساخت گفتی علی و گفت علی مغرب و مشرق والله همین است و همین است و همین است رزق نجف و کرببلایم ز مدینه است هرکس که شده حضرت صادق نگرانش افتاده عجب قند و نباتی به دهانش امشب به خدا وصل شو از راه توسل تصدیق کن او را و سحرگاه بخوانش پائین حسینیه نشستن هنر اوست گفت آنکه حسینی شده بالا بنشانش او دوستمان دارد و ما نیز محبیم او لطف به ما کرده و بندیم به جانش راضی شده ما را ببرد بین تنورش محتاج همینیم نه محتاج به نانش چسبیده ام امشب به ضریحش چو غباری آنهم چه ضریحی! که غبار است نشانش ای باد صبا از سوی ما هم گذری کن هرکس که دلش سوخت، به زهرا برسانش من سائل کورم که ندیدم کرمش را ای کاش بسازند به زودی حرمش را
بخوان بر منبری از نور؛ بعد از "فجر" و "أعطینا"- برایم خط به خط از متنِ توحید مفضل را بخوان با لحن زیبایی که داری در مناجاتَت بگو از حضرتِ باریتعالی؛ ربّ بی همتا بخوان یک سورهٔ توحید پیش از مبحثِ "توحید" بخوان یاصادق آل محمد(ص) لطف کن بر ما رسیدیم از دیارِ پارس، با شاگردِ تو "جابر" که پایِ درس تو عالِم شویم از عالَمِ معنا بیا از رازِ خلقت پرده بردار و بگو از عرش بگو از خالقِ خورشید و ماه و ماهیِ دریا بگو از ظاهر و از باطنِ پیچیدهٔ انسان از اینکه فطرتاً هستیم محتاجِ تو یامولا بگو از زندگی و مرگ، از آیاتِ رستاخیز بگو از هستیِ ناپایدار و سستیِ دنیا بگو از عقلِ حیران و بخوان قدری حدیثِ عشق بگو از شرط مقبولیتِ أعمال؛ بی پروا بگو از إسْتَخَفَّ بِالصَّلاة-از آنکه ضایع کرد- نمازش را و محروم از شفاعت هست در عُقبی علی(ع) را یاد کن با ذکر نابِ "یا أباالاُمّه" بگو: دل جایِ الله است و جایِ مادرم زهرا(س)! * امام صادق علیه السلام فرمودند: «إِنَّهُ لَا ینَالُ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ» «شفاعت ما شامل کسی که نماز را سبک بشمارد، نمیشود» 📚 الكافى، ج۳، ص۲۷۰
بازم شب بارونه بارون چه غزلخونه زانو زده باز نوکر پشت در مِی خونه برای این خونواده/همیشه نوکر زیاده خدا رو صد مرتبه شکر/ دلمو دست تو داده حق دلا رو لایق کرد نوکرا رو عاشق کرد ذکر عاشقیمونو یا امام صادق کرد جانم آقام آقام آقام(به سبک قسمت دوم سبک) ---- ای وارث اعطینا احیاگر عاشورا شیعه می سازه واست آخر حرمی زیبا بازم عاشق عاشقونه/داره زیر لب می خونه شیعه تا پای شهات/پای این مکتب می مونه قلب اهل دنیا رو اهل آسمونا رو چشمه ی روایاتت زنده کرده دل هارو جانم آقام آقام آقام ---- سرمستمو می خونم از عشق تو مجنونم شیعه شدنم رو من خیلی به تو مدیونم از دو عالم سر شدم من/غلام قنبر شدم من خدا رو صد مرتبه شکر/شیعه ی حیدر شدم من هر نفس می خونم من کوری چش دشمن بهترین عباداته یا علی علی گفتن علی مولا یا علی جان
هوا بهاریه عمر همه سیاهیا سرشد زمین گلستونه مژده بدید آمنه مادر شد بلغ العلی به کماله کشف الدجی به جماله حسنت جمیع خصاله صلو علیه واله دنیا باتو چقد زیباست اسم زیبات گل لبهاست امشب ذکر همه عالم یاابالزهراست علی بابای منه تو بابای علی علی دریای منه تو دریای علی علی دنیای من تو دنیای علی بند دوم بهشت توگلدون باغچه زهرای توعه آقا دوام خورشید از گرمی دستای توعه آقا به فدای جلوه احمدی زهمه جهان تو سرآمدی تورسول و مصطفی الامجدی تو محمدی تومحمدی حالم خوبه تو این شبها می ریزی عشق تو این دستا هرجایی که تویی اونجاست جنت الاعلی علی مهتاب منه تو مهتاب علی علی بی تاب منه تو بی تاب علی علی مهراب منه تو مهراب علی بند سوم اگرچه دورتویه عالمه مثل من عاشق شد ولی تواین مکتب یکی فقط امام صادق شد همه زنده از منطق توایم عشق اینه که ما عاشق تو عاشق تو و بچه های تو مخصوصا امام صادق توایم دست گرمش کرم داره سایه روی سرم داره این آقا هم تو قلبامون یه حرم داره یروزی خاک بقیع بارون میگیره جامو زهرا گوشه ایوون می گیره یروزی میشه بقیع سامون می گیره بارون می گیره بارون‌می گیره بارون‌می گیره
شب میلاد ابا الزهرا شد لب آل الله به خنده وا شد هویدا نور جمال احمد تبارک الله چه خوش معنا شد شب لبخند و شب میلاده علی مسرور ه که دل ها شاد ه مدد یا احمد مدد یا احمد مدد یا احمد ....... به حمد الله من به حق آگاهم که حیدر باشد ولی اللهم کتابم قران طریقم روشن مرید و عبد رسول اللهم تمام عالم شده چون گلشن بگو یا زهرا دوچشمت روشن مدد یا احمد مدد یا احمد مدد یا احمد .......... شب میلاد امام صادق همه دل ها شد ز غم ها فارغ زجابرخیزید همه گل ریزید اگر که هستی به رویش عاشق رسیده روح و کمال مکتب امام ناطق رئیس مذهب امام صادق امام صادق امام صادق ......... عطا فرموده خدای خالق به کل خلقت امام صادق دل من باشد به سویش مایل دو چشمم باشد به چشمش شائق مدینه زیبا تراززیباشد گل رخسار امامم واشد امام صادق امام صادق امام صادق