بسم الله الرحمن الرحیم
چهارفصل
به این امید که تو میدهی جواب حسین
سلامداده به تو هرکه خورده آب، حسین
به شوق گریه برای مصیبتت دارد
چهارفصل گل چشم من گلاب حسین
به آبروی همین چندقطره محترمم
بهروسیاهی من گریه زد نقاب حسین
به پادشاهی عالم نمیکنم میلی
چرا که نوکر تو میشوم خطاب حسین
کمال من اثر همنشینیام با توست
که غورهیدل من باتو شد شراب حسین
اگر در آتش عشق تو سوختن باشد
کجاست آنکه بترسد ازاین عذاب،حسین
بتاب بر من آلوده و بسوزانم
چرا که پاککنندهست آفتاب حسین
اگر بَدم، اگر آلودهام، تو سرورمی
که من جوانم و تو سیدالشباب حسین
#مجتبی_خرسندی
✨﷽✨
#شعبان
#موالید
#مناجات
ماه شعبان واعیادش مبارک
┄┅═✼🍃🌼🍃✼═┅┄
مـژده یاران ماه شعبان جلـوه کرد
بار دیگــر ، نو بهـاران جلـوه کرد
فصـل عیــدِ گلشـن پیغمبــر است
رویشِ گلدسته های حیــدر است
ماه شعبان،ماه خوب مصطفـاست
بهرِ عرفان،چشمه سار باصفـاست
در منـاجـاتش دعــا گــل می کـند
دل به صاحبـدل ، توسّــل می کند
تا ببیــند جلــــوهٔ غفـّــار را
استجــابـت های استغفـــار را
بـارش باران رحمـــت بی شمار
می رسـد هر لحظـه از پرودگار
سوم شعبان جهان در شور و شِین
عالَـم آرا می شـود نام حسیــن
در مدینــه شـور بر پا می شــود
او عـزیـزِ عـرش اعــلا می شــود
نام او ، آرام جــان عالَـــم اســت
جان او ، جانِ نبـــیّ خاتم اســت
میــــوهٔ قلــب علــی و فاطمـــه
شــافــع دلهــا به روزِ واهمـــه
از ازل افتــاده شوری از حسین
بر دل و جــان تمــام عالمیـــن
می رســد از راه مـولــودی دگـــر
می درخشد بر زمیـن ، قرص قمـر
روز چـارم ، تازه کن احساس را
تا ببـینــی جلــــوهٔ عبـــاس را
باب حاجات است و دلها سوی او
عالَـمی حیــران و مســتِ روی او
بارگـاهــش بهتــرین دارالشِــفـا
دستهــای پاکِ او مشــکل گـــشا
پهلــــوانِ حیـــدر و ام البــنیــن
مـــاه آل هـاشــمی روی زمیـــن
روز پنجــم نام زیـن العـــابدین
شد دلیــل زینــت عــرش برین
از فروغــش عالَــمــی آبــاد شد
روشــــن از نور رُخِ سجــاد شد
تا برآمــد مــاه رویــش در وجود
مـاه آمــد زیر پایــش در ســجود
نغمه هایش در صحیفه ، بی قرین
زینــت جانهــاسـت زین العـــابدین
روز دیگــر ، که جـوان شــد نام آن
از علــــیِ مرتضــــا دارد نـشــان
روز میـــلاد جــوان حیــدر است
شِبــهِ پیغمبـــر ، علــیِ اکبـر است
سیرت و صورت،خود پیغمبر است
بر جوانان جهــان ، تاج ســر است
شــد مُـــزیّن ، بار دیگـــر با علــــی
گلشــــنِ طاهــا به اَنــوار جلـــــی
دلبـــرِ رعنــــای آلِ هاشــــمی
پـای تا سر ، مرتضـایی ، فاطمـی
نیمــهٔ مَه ، بدرِ ماهــی دیگر است
آخـرین نور از تبــار حیـــدر است
آن شبـی که ماه ، کامل می شود
آسمــان بر خاک ، مایـل می شود
آسمان بر سجده می سایَد سری
روی خــاکِ پــاکِ بیـت عسـکری
عطر نرگــس می رسد از سامرا
عالمی مســت از شمیــمِ آشنـــا
غنچه ها با او تبســـم می کنند
باغ را با او تجســم می کنند
باشد او تابنده تر از مهـــر و ماه
آسمانهــا و زمیـن را تکیــه گــاه
با خـودش دارد نشــانِ انبیـــا
مـعـــدنِ علـــمِ تـمـــامِ اولیـــا
آخــرین سبــطِ نبیِّ اکرم است
منجی کلّ بشــر درعالــم است
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
میلاد نور
امشب دوباره عشق راتحکیم کردند
با دست حق نقشی دگر ترسیم کردند
یک دستۀ گل دادند برزهرا وحیدر
از فاطمه وز مرتضی تکریم کردند
دُردانه های آفرینش شوق خود را
با فرشیان و عرشیان تقسیم کردند
این است آن انسان ک درعرش الهی
خیل ملائک پیش او تعظیم کردند
می خواستم پرسم که میلاد چه نوری است
کامشب به آل مصطفی تقدیم کردند
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
آن شب ملائک زآسمان ها نور دیدند
از آسمان ها تا مدینه پر کشیدند
سجّاده ی شکر ودعا را پهن کردند
وقتی طنین بال فطرس را شنیدند
با عرض تبریک ودرود حق تعالی
درمحضر پیغمبر اکرم رسیدند
اذن ورود خانه ی حیدر گرفتند
در دست زهرا گوشوار عرش دیدند
وارستگان عشق درمیلاد آن گل
وقتی که از جام وصالش می چشیدند
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
تنها مه محو نگاه روشنش بود
خورشید هم یک خوشه چین از خرمنش بود
آفاق پُرشد از شمیم لاله آنگاه
هستی بهشت عشق از عطر تنش بود
این باغبان عشق وایثار وشهادت
یک بوستان لاله به روی دامنش بود
برصد هزاران تاج گل هم برتری داشت
دستی که همچون طوق گل برگردنش بود
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
امشب خدا درعرش اورا میهمان کرد
از او پذیرایی میان آسمان کرد
اورا نشان شب نشینان فلک داد
خاصان درگه را دوباره شادمان کرد
درمصحف نورانی خود تا به محشر
نام همیشه سبزاو را جاودان کرد
گل های دیگر گربه رنگ یاس بودند
درلاله زار عشق او را ارغوان کرد
با خلقت نور حسین آل طاها
امشب که عشق ومعرفت را ترجمان کرد
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
امشب شب اعجاز صورت آفرین است
فصل شکوفایی ایمان ویقین است
ای دل شب نوراست وین نور هدایت
بر رهروان حق امام راستین است
با این همه قدر وجلال او عجب نیست
گهواره جنبنش اگر روح الأ مین است
منزلگه وقدرومقامش آسمانی است
یک چند روزی گرچه مهمان زمین است
امشب که از نور ولایت روشنم من
امشب که با یادش دلم خلوت نشین است
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
ای تشنگان عشق او آب حیات است
سرمنشأ خیرتمام کائنات است
گردرمسیر نهی از منکر قدم زد
احیاگر امربه معروف وزکات است
تسنیم وزمزم تشنه ی لعل لب اوست
کی تشنه ی یک جرعه از آب فرات است
می گفت پیغمبر «وفایی» کاین حسینش
نورهدایت ،کشتی اهل نجات است
گرچه شب میلاد او گفتم زمدحش
گرچه زقدر وجا او ادراک مات است
دیدم جهان پُراز فروغ و زیب وزین است
هستی پُراز عطر دل انگیز حسین است
#سیدهاشم_وفایی
نقد هستی
نقد هستی را خدا برآل طاها هدیه کرد
تا علی را غنچه ای بی مثل وهمتا هدیه کرد
در بهشت آرزو با خلقت نور حسین
عشق را عشق آفرین مفهوم ومعناهدیه کرد
در سپهر عشق وآزادی خدای ذوالجلال
درپگاه نور خورشیدی دل آرا هدیه کرد
باز بحر بی کران رحمت حق موج زد
گوهری ازبحر لطف خود به زهراهدیه کرد
غنچه ی لب های حیدر با تبّسم باز شد
زین گل سرخی که براو حق تعالی هدیه کرد
عرشیان گفتند از عرش برین با فرشیان
گوشوار عرش خود را حق به مولا هدیه کرد
من نمی گویم خدا گل داد در دست علی
بلکه می گویم به او باغی مصفا هدیه کرد
تا حسین بن علی چشمان خود را باز کرد
فطرس بی بال وپر را بال زیبا هدیه کرد
با شکوفائی خود دلدادگان عشق را
یک جهان شیدائی و شور وتمناهدیه کرد
تا دل ما را به نور خویش نورانی کند
مهر اورا دست رحمت بردل ماهدیه کرد
روز اوّل حق به او بخشید عرش وفرش را
روز آخر او تمام ستیش را هدیه کرد
شکر لله ای «وفایی» ازولا ومهر او
توشه ای برما خدا از بهر فردا هدیه کرد
#سیدهاشم_وفایی
احرام توسّل
بردل امیدواران ازشعف گل بسته اند
رشته های آرزو بربال بلبل بسته اند
گلعذاران بهشت ازیمُن میلاد حسین
بردرودیوار هستی رشتۀ گُل بسته اند
بلبلان باغ جنّت نغمه خوانی می کنند
روز میلادش کجا لب از تغزّل بسته اند
مثل فطرس آرزومندان دراین میقات عشق
بهر طوف یار احرام توسّل بسته اند
بی تحمّل اشک شوق ازدیده می آیدمگر
زائران روی او ره برتحمّل بسته اند
سالکان عشق اوبا چلچراغ معرفت
اوّل منزل همه ره برتوکّل بسته اند
درمسیرکوی جانان کی به منزل می رسند
پای آنان را که زنجیر تغافل بسته اند
شکرلله ازازل بانوری از مهر حسین
ازدل ما تا بهشت آرزو پُل بسته اند
مصحف ایثار را بانام او واکرده اند
عشق را باخون او نقش تکامُل بسته اند
درچنین فصل گل افشانی«وفائی»درفلک
گلشن آرایان به طاق عرش حق گُل بسته اند
#سیدهاشم_وفایی
گُل سرسبد
ای که درمقدم توباد صبا گُل ریزد
پیک شادی به نثارت همه جا گُل ریزد
شب میلاد توعالم اگر عطرآگین است
جبرئیل از درو ازبام وهوا گُل ریزد
ای گُل سرسبد گلشن زهرا، جبریل
گربه پای تونریزد به کجا گُل ریزد
فطرس ازمقدم توشکرخدا می گوید
بال بگشوده وبرارض وسما گُل ریزد
خبری گرزجمال توبه یوسف برسد
زسرشک شعف خود همه جا گُل ریزد
هرکسی نقش ببندد به لبش نام حسین
گویی ازشاخه ی پُربار وفا گُل ریزد
ای بقا یافته دین ازتو، به پاس قدمت
خضرپیوسته لب آب بقا گُل ریزد
احترام حرم ازمنزلت وحُرمت توست
هاجرازشوق تودرسعی وصفا گُل ریزد
هرزمانی که به محراب نیایش آیی
روی سجّاده ی محراب دعا گُل ریزد
گلفروش چمن عشقی وغیرازتوچه کس
درره دوست گه رنج وبلا گُل ریزد
تُربت اطهر وایثار توازبس خوشبوست
گویی ازخاک تودرکرب وبلا گُل ریزد
می چکدگرکه زچشمان «وفایی»اشکی
به روی خاک تو با اهل ولا گُل ریزد
#سیدهاشم_وفایی
مژدۀ میلاد
بوی گل سرخ تا صبا را پُرکرد
شوق آمد وجان اولیا را پُرکرد
با آمدن مژدۀ میلاد حسین
عطر صلوات ما فضا را پُر کرد
#سیدهاشم_وفایی
عیدی
هرکس که دلش شوروشعف می گیرد
فانوس امید را به کف می گیرد
ازیمن ولادت حسین بن علی
عیدی زکف میر نجف می گیرد
#سیدهاشم_وفایی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
زمزمه یا شور
امام حسین علیه السلام
چرخ این زندگی رو نگات می چرخونه
رو پا مونده اگه دنیا به تو مدیونه
همه کارا برا نوکر تو می زونه
می دونی چقد می خوامت خدا می دونه
بی تو سردر گمم و کلافه ام
نکنه یه وقت بگی اضافه ام
نمیاد به نوکری ت قیافه ام حسین جان
2
چیزی غیر اسم تو گفتن بلد نیستم
من بدی کردم ولی بخّدا بد نیستم
می دونم که بین نوکرات عدد نیستم
ولی من اونی که از تو دل کَنَد نیستم
نگو بار بی خودم رو شونه ات
هر چی باشه با منه نشونه ات
اینکه مو سفید شدم در خونه ات حسین جان
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمزمه
#شور
#اثر_جدید
#حسن_کردی
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
دلم گرفته برای گریه تو صحن آقا
دیگه بریدم از هر کی غیر از حسین زهرا
دوباره حالم خرابه خیلی خرابم آقا
چرا نمی یاد ضریحت حتی توو خوابم آقا
چشامو هر شب به عشق خواب ضریح میبندم
محاله حتی یه ثانیه دل از تو بکندم
۲
یه عمریه که به عشق تو دل زدم به دریا
محل نذاشتم به غمهای ناتموم دنیا
هوامو داشتی گذاشتی سنگ تموم برا من
گذاشتی اسم منو یه نوکر فدات آقا من
گذاشتی گریه کنت باشم تا خوب بشه حالم
از اینکه کاری واست نکردم بکن حلالم
#امام_حسین_علیه_السلام
#زمزمه
#اثر_جدید
#حسن_کردی