#حضرت_زهرا_س
#مدح
#غزل
دارم امید عنایت از خدای فاطمه
تا شوم از جان و دل مدحت سرای فاطمه
مادر گیتی نمی زاید دگر در روزگار
دختری با شوکت و مجد و علای فاطمه
خلقت کون و مکان باشد طفیل خلقتش
هستی ماهست باقی از بقای فاطمه
فضه را در هر دو عالم فخر بر مریم رواست
زآنکه شد خدمتگزاری در سرای فاطمه
صد هزاران همچو هاجر آستان بوس درش
ساره دارد چشم احسان بر عطای فاطمه
روز محشر از کسی راضی نگردد کردگار
تا نباشد شامل حالش رضای فاطمه
در ازل جبریل چون کردی قبول خدمتش
شد امین وحی از نزد خدای فاطمه
گر نکردی خلقت شیر خدا را حق نبود
همسری شایسته در عالم برای فاطمه
جز نبی و مرتضی نشناخت زهرا را کسی
بود حق ظاهر ز چهر حق نمای فاطمه
قاف تا قاف جهان پر شد زصیت رفعتش
بر سر عالم شد افسر خاک پای فاطمه
آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی به حشر
چشمشان باشد به احسان و عطای فاطمه
حبّذا آنکس که فردا در بساط کبریا
خویش را سازد به نحوی آشنای فاطمه
از خدا خواهد فراهی تا شود در روز حشر
جایگاهش بر در دولت سرای فاطمه
فراهی_کاشانی........
#مدح_حضرت_زهرا_س
#غزل
زندگی ارزش ندارد بی ولای فاطمه
قلبم آرامش ندارد بی ولای فاطمه
در سماوات و زمین گر نور می بینی از اوست
مهر و مه تابش ندارد بی ولای فاطمه
ابر و باد و مهر و مه خدمتگزار این درند
آسمان بارش ندارد بی ولای فاطمه
مهر او در دل، به جنت چشم بسته می روم
دید ه ام بینش ندارد بی ولای فاطمه
حجت ما مهدی است و حجت او مادرش
این فلک گردش ندارد بی ولای فاطمه
جنت و فردوس و رضوان، کل باغات بهشت
ارزش گردش ندارد بی ولای فاطمه
ای خدا جان را بگیر، این عشق را از ما مگیر
شیعه آسایش ندارد بی ولای فاطمه
ولی_الله_کلامی_زنجانی........
سلام خالق سلام خلقت سلام احمد سلام امت
سلام رضوان سلام جنت سلام غلمان سلام حورا
سالم آدم سلام حوا سلام مريم سلام عيسي
سلام ياسين سلام طاها به جسم زهرا به جان زهرا
مهين صفيه بهين امينه نهال مكه گل مدينه
رسول حق را سرور سينه ولي حق را يگانه همتا
جلال منّان جمال سبحان روان قرآن زبان فرقان
قرار امكان مدار ايمان رسوله حق بتول عزرا
دراوست پنهان كمال سرمد ازاوست پيدا جمال احمد
رياض حسنش گل محمد بياض رويش بهشت بابا
نجات بسته به تار مويش حيات روشن به ياد رويش
به عرض حاجت روان به كويش هزارمريم هزار عيسي
دُرِ نبوت گل ولايت محيط رحمت يم عنايت
رسل به نورش شده هدايت يكي به جودي يكي به سينا
هزار يوسف به تخت شاهي هزار يونس به بتن ماهي
به عصمت او دهد گواهي به مدحت او هماره گويا
نياز دارد ، نياز براو نماز آرد ، نماز براو
الا محمد بناز بر او كه او بود تو ، تو او به معنا
كجاست آدم كجاست حواكجاست مريم كجاست عيسي
كجاست رضوان كجاست حورا كه سجده آرد به خاك زهرا
ستاره اشك شب نيازش سپهر سجّاده نمازش
خدا پرستان كشند نازش اگر نگاهي كند به ترسا
بتول اول رسول ثاني سپهر حكمت يم معاني
خداي دادش خدايگاني به اهل دنيا به خلق عقبا
خدا به قرآن كند ثنايش رسول خيزد به پيش پايش
علي به حسن خدا نمايش جمال حق را كند تماشا
فلك به كويش پناه دارد ملك به سويش نگاه دارد
دو آفتاب و دو ماه دارد دو عالم افروز دو عالم آرا
ائمه حجت براي امت تو ائمه هماره حجت
كنند از تو همه اطاعت چنان كه از ذات حق تعالا
بهشت وحي آشيانه تو صداي قرآن ترانه تو
بدين جلالت زخانه تو شرار آتش گرفت بالا
ز گريه بسته ره گلويت زغصه گشته سفيد مويت
چو خورد سيلي به ماه رويت جهان سيه شد به اشك مولا
توجان خود رابه كف نهادي زدست رفتي زپا فتادي
گه اوفتادي گه ايستادي رها نكردي امام خود را
خزان جفا كرد به لاله تو كه رفت ازكف سلاله تو
مدينه لرزيد ز ناله تو پريد رنگ علي اعلا
زچشم خود خون ببار ميثم زسينه آتش برآر ميثم
هرآنچه داري بيار ميثم به پاي عترت بريز يكجا
استاد سازگار.........
اين بود آن ياس نوري کز بهشت آمد به دنيا
حق ز نورش آفريد و اسم او بگذاشت زهرا
اين بود آن دختري که مادر هستي گدايش
حضرت ختم رسولان گفته بابايش فدايش
گل بريزيد گل بپاشيد قبله حاجات آمد
بانوي شهر ولايت مادر سادات آمد
روي فرشي از پر گل ياس عرشي آرميده
مثل اين گل مثل اين گل ديده عالم نديده
دسته دسته از فرشته زائر بيت عفافند
گرد مهد فاطميه جمله در حال توافند
اي شکوه آفرينش اي طلوع مهر هستي
تو که هستي که تلسم تيرگي ها را شکستي
تو صوابي تو کتابي خير و لطف بي حسابي
روح آبي نور نابي تو عزيز بوترابي
تو بزرگي من حقيرم تو بهشتي من کويرم
عمر جاويدان گرفتم گر به عشق تو بميرم
توضياء عالميني مادر ارباب حسين
اي جلوه گاه رحمت يزدان خوش آمدي
اي فيض بخش عالم امکان خوش آمدي
ميلاد تو، طليعه زيباي خلقت است
اينک به جمع خاک نشينان خوش آمدي
يزدان زخلقت تو به عالم دميد جان
اي مظهر عنايت رحمان خوش آمدي
زهرايي وبتولي وريحانه رسول
اي برترين زجمله نسوان خوش آمدي
باحسن سرمدي به گلستان احمدي
اي نازنين شکوفه قرآن خوش آمدي
درمدح يک عطاي تو آيات هل اتي
اي مادح تو حضرت سبحان خوش آمدي
ام ابي و مادر سبطين و زينبين
رکن علي عالي عمران خوش آمدي
زهرا ،رضيه ،راضيه ،مرضيه ،فاطمه
اسماء تو به شاءن تو برهان خوش آمدي
فرمود مصطفي به تو جانم فداي تو
اي جان ماسوا به تو قربان خوش آمدي
شهر مدينه بوي خوش کربلا گرفت
اي مادر تبار شهيدان خوش آمدي
مهرتو راه توشه قبر و قيامت است
با مژده شفاعت و غفران خوش آمدي
کوثر توئي وحضرت مهدي زنسل توست
اي چشمه سار خير فراوان خوش آمدي
طبع «حسان» زمدح کمال تو عاجز است
اي جلوه گاه رحمت يزدان خوش آمدي
حسان.........
حضرت زهرا(س)-مدح
ما زنده از آنیم که بهر تو بمیریم
اصلاً به همین عشق به دام تو اسیریم
تو عرش نشین هستی و تو خیر کثیری
ما خاک نشینیم و گدائیم و فقیریم
ای زهره ی الله که منظومه ی نوری
باران بزن این ظلمت ما را که کویریم
ای کاش که در جمع "محبان" تو باشیم
با این که چو یک "دانه ی خردیم"، حقیریم
این آروزی ماست که فردای قیامت
در زمره ی عشاق شما جای بگیریم
در عرصه ی محشر به همه فاش بگوییم
ما مست می کوثر و صهبای غدیریم
مایی که سری پر ز تمنای تو داریم
جز در کنف لطف تو سامان نپذیریم
تا جود تو در کوچه هوادار فقیر است
ما رهگذر دائم این کوی و مسیریم
امیر حسین حیدری.........
حضرت زهرا(س)-مدح و ولادت
یا فاطمه جان دست من و دامانت
ای چشم امید هـمه بـر احــسانت
بادا به فـدایت پــدر و مـــادر من
ای گـفته مـحمد پـدرت قــربانت
٭٭٭
نــــور دل و دیـدۀ پـیمبر زهـراست
اُم الحَسَنین و کُـفو حــــیدر زهراست
آن خــیر کـثیر را کـه فَــرط کــمال
ایـزد بستود و خواند کوثـر زهراست
٭٭٭
یا فاطمه ای منشاء خـــیر و بــرکات
مــهر تـو بود قـبولی صــوم و صـلات
فـرموده نبـی خـدا گــــــناهش بـخشد
هـر کس کـه بـرای تـو فـرستد صلوات
حبیب الله چایچیان.حسان.........
حضرت زهرا(س)-مدح
عالم تمام غـرق تـمـنای فاطمه سـت
اصلا دلیل خلق، تماشای فاطمه ست
باشد به زیر سایه ی مهرش تمام خلق...
هـرذره ای کـه زیر قدمـهـای فاطمه ست...
هاجر که زمزم از قدم کودکش شکفت
در آرزوی بوسه ای از پای فاطمه ست
عیسی که مرده از نفسش جان گرفته بود
در آرزوی فـیــض نـفـس هـای فـاطـمـه ست
موسی که با عصاش دل بحر می شکافت
بی بادبان فــتـاده به دریــای فـاطـمه سـت
مـریـم کجا و رسیدن بر گرد پای او
مریم کنیز زینب کبرای فاطمه ست
او زن بُــوَد ولـــی بــه خــداونـد تا به ابد
مردانگی خلاصه ی معنای فاطمه ست
امــا بــه جـز عـلـی که سزاوار مدح اوست؟
آری فقط علیست که همتای فاطمه ست
رخسار نیلی و قدِ خم ، بازوی كبود
این ها همه نشان ز تولای فاطمه ست
محمد ناصری.........
حضرت زهرا(س)-مدح
دریایی و دل دادی یک روز به دریایی
این شد که پدید آمد از عشق تو دنیایی
هم صاحب آبی تو، هم روح حجابی تو
هم نور دل ساقی، هم مادر سقایی
شیدای شکوه تو تنها دل حیدر نیست
عالم همه مجنونند وقتی که تو لیلایی
از نور تو یا کوثر! ـ تا کور شود ابترـ
دارد دل پیغمبر چه ام ابیهایی!
مرضیه و راضیه، ریحانه و حانیه
منصوره و مستوره، به به! که چه اسمایی
معصومهای و عصمت از نام تو میجوشد
هم کوثر و تسنیمی، هم سدره و طوبایی
باغی شده پر برکت، بهتر شده از جنت
حالا که زمین دارد انسیه حورایی
آن روز چرا محشر نامش نشود؟ آخر
آن روز تو میآیی ای جلوهی زیبایی!
هم دختر طاهایی هم همسر مولایی
قدر تو ولی این نیست، اینست که زهرایی
گفتند که پنهانی، اما به خدا دیدم
هر لحظه که درماندم، آن لحظه همان جایی
در خواندن تو سوزی است، با ما تو بخوان مادر!
"ای پادشه خوبان داد از غم تنهایی"
قاسم صرافان..........
حضرت زهرا(س)-مدح
کوثر نبود، ساقی کوثر نداشتیم
حرفی برای طعنۀ –أبتر- نداشتیم
راز تکامل همه ی خاک ها تویی
بی لطف و ذره پروری ات زر نداشتیم
سرمایه ی محبت زهرا اگر نبود
چیزی برای لحظۀ آخر نداشتیم
در کوچه راه می روم و فکر می کنم
قطعا بدون فاطمه، حیدر نداشتیم
بار امامت است که او حمل می کند
بی نسل او که مذهب جعفر نداشتیم
قرآن بدون سورۀ کوثر تمام نیست
بی فاطمه هدایت برتر نداشتیم
وقت نزول وحی خدا گفت: جبرئیل
زهرا اگر نبود، پیمبر نداشتیم
جریان کوچه و در و دیوار اگر نبود
سوگند می خوریم که محشر نداشتیم
حسین ایزدی..........
حضرت زهرا(س)-مدح
می نویسیم اگر یا زهرا
کار داریم همه با زهرا
مینویسیم هزاران دفعه...
فاطمه، فاطمه، زهرا، زهرا
وصف او را ز سر ناچاری...
مینویسم، و الا زهرا...
فاطمه بود سراپا احمد
مصطفی بود سرا پا زهرا
هر کسی را که ز نسلش دیدیم
حرمی داشته، الا ...
علی اکبر لطیفیان........
حضرت زهرا(س)-مدح و ولادت
ما شیعه ایم و شیعه ی مولا شدن خوش است
در بین نوکران علی جا شدن خوش است
دریا علی و قطره تمامی کائنات
قطره به قطره راهی دریا شدن خوش است
ما بی علی محلّی از اِعراب نیستیم
با مرتضی هر آینه معنا شدن خوش است
یک «یا علی» بگو که مسیحا دمت کنند
یک «یا علی» بگو که مسیحا شدن خوش است
قبله علی و قبله نما فاطمه بُوَد
در روبروی کعبه فقط تا شدن خوش است
سوگند می خورم به علی که در این جهان
تنها گدای حضرت زهرا شدن خوش است
سلمان شدن همان و سلیمان شدن همان
با نوکری فاطمه آقا شدن خوش است
تنها گلی که سر سبد خلق عالم است
روح دو پهلوی نبی الله خاتم است
آمد کسی که خیر کثیر پیمبر است
خیر کثیر ... نه ... نه ... به والله کوثر است
بی فاطمه که شیر خدا همسری نداشت
بی شک و شبهه فاطمه همتای حیدر است
وقتی علی و فاطمه آیینه ی هم اند
با این حساب فاطمه هم مرد خیبر است
حتی ابونعیم و سیوطی نوشته اند:
از مریم و خدیجه و حوا هم او سر است
من مانده ام که روز جزا او چه می کند
با چادری که سایه ی صحرای محشر است
محشر مقام فاطمه محشر به پا کند
روز جزا شفاعت او چیز دیگر است
تنها نه مادر حسنین ... مادر همه است
روز تولدش به خدا روز مادر است
اخلاص و قدر و فاطر و نور و تبارک ست
میلاد با سعادت کوثر مبارک است
زهرا همان که آینه ی کردگار بود
خورشید، در مقابل نورش غبار بود
سلمان چه دید؟ دید که می چرخد آسیاب
وقتی که او مقابل پروردگار بود
نُه سال نَه ... که از ازل ... آغاز بی زمان
حیدر -خدای عشق- به عشقش دچار بود
هر چار فصل عمر علی از وجود او
اصلاً خزان نداشت تماماً بهار بود
«تکبیر» و «حمد» و گفتن «تسبیح» جای خود
تسبیح او به ذکر «علی» در شمار بود
زهرا نگو بگو اسد شیر حق، علی
با تیغ خطبه اش دو جهان تار و مار بود
حامی محکم و پر و پا قرص مرتضاست
حیدر بدون فاطمه بی ذوالفقار بود
وقتی که ذوالفقار علی رام فاطمه است
حتماً «وَ إن یکاد» علی نام فاطمه است
خورشید مصطفی که ضُحایش زبانزد است
مصداق هل اتاست، عطایش زبانزد است
جبریل هم ز سفره ی او رزق می گرفت
زیرا شنیده طعم غذایش زبانزد است
بیتش شده محل عبور و مرور وحی
پیغمبر است و غار حرایش زبانزد است
حوراء الانسیه شدنش جای بحث داشت
از بس که این فرشته... نمایش زبانزد است
آیینه ای که پرتو او را کسی ندید
رفته به مادرش که حیایش زبانزد است
همسایه از دعای شبش نور می گرفت
در بین خاص و عام، دعایش زبانزد است
یک پنجم زمین به صداقش در آمده
با این حساب، لطف خدایش زبانزد است
آری خدا خدایی خود را به پاش ریخت
اصلاً عجیب نیست بهایش زبانزد است
مریم اگر دو وعده غذاش آسمانی است
زهرا همیشه مائده هاش آسمانی است
ای مادری که خلقت عالم به نام توست
دنیا هنوز محو شکوه مقام توست
آدم به اسم اعظم تو ارتقا گرفت
این هم یکی ز معجزه ی ختم نام توست
«یا فاطرُ بفاطمه» ذکر گشایش است
این تازه گوشه ای ز فیوضات عام توست
ای کوثری که ساقی تو مرتضی بُوَد
تنها نه او ... که کلّ جهان مست جام توست
حتّی نبی که اوج مقامش مُبرهن است
با پا شدن به پای تو در احترام توست
آیات هل اتی که نشانی ز بندگی ست
یک چشمه از سحاب ثواب صیام توست
روزی سه بار کار تو شمس الضّحایی است
با این حساب رونق ما از قوام توست
یک آسیاب دستی و یک قطعه ی حصیر
این ها همان جهیزیه های امام توست...
... این ها نشان دهنده ی زهد و کرامت است
یعنی که سادگی و قناعت پیام توست
مادر! اگر چه رنج فراوان کشیده ای
می آید آن زمان که دو عالم به کام توست
با پهلوی شکسته و کودک به روی دست
می آیی و تقاص مدینه کلام توست
این بیت آخر است نوشتم برای تو
هستی من فدای تو و بچه های تو
محمد فردوسی............