(نوحه حضرت معصومه س)
دختر موسی جعفری تو
شافع ما صف محشری تو
دختر هفتمین رهبر دین
شیعه از داغ تو گشته غمگین
تسلیت تسلیت یا رضاجان
آمدی بانو سوی خراسان
قلب سوزان و با چشم گریان
بین ره از عدو دیدی آزار
گشته ای بین ره بانو بیمار
تسلیت تسلیت یا رضاجان
داری بانو ز زینب نشانه
بین ره اشک تو شد روانه
آمدی ای گل بی قرینه
شهر قم ای عزیز مدینه
تسلیت تسلیت یا رضاجان
گشته ای بر قمیون تو مهمان
مردم قم به تو کرده احسان
شهر قم رفته ای تو ز دنیا
بزم غم بهر تو گشته برپا
تسلیت تسلیت یا رضاجان
پیکرت بر روی دوش خوبان
مردم قم ز داغت پریشان
مرقد تو چو باغ بهشت است
مهر و حب تو اندر سرشت است
مرقد تو چو دارالامان است
صحن تو جنت شیعیان است
تسلیت تسلیت یا رضاجان
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_معصومه_س
(به یاد شاه بانوی قم)
دوباره مثل دلِ شعلهها پریشانم
به آهِ زلزله ای بیقرار و ویرانم
دلم شکستهتر از کوزههای در خاک است
که زیر بار غبارینِ غصه پنهانم
شدم مترسک بی اختیار و آه از این
که پایبند به قانون جبرِ انسانم
دوباره آمدهام زیر چتر تو بانو
که مثل برکه پُر از حرفهای بارانم
تو عینِ ساحل آرامشی، ولی افسوس
من از جزیره جدا مانده، شکلِ طوفانم
رسیدهام تهِ خط، در قطار بی برگشت
شبیه نقطهی تاریکِ خط پایانم
برای بارشِ آیینِ "ایلیا"ییِ تو
نیازمندتر از خواهشِ درختانم
بتاب بر دل یخ بستهام که میدانی
از انجمادِ خودم خسته و گریزانم
تو از تبار تب و تاب و تابشی، بانو
من از قبیلهی افسردهی زمستانم
#دکتر حسین ️محمدی مبارز (ایلیا)
به جز از دوری هجران تو ، گریان نشدم
من اسیر غم و اندوه فراوان نشدم
از سر بام همه گل به سرم ریخته اند
از عبورم ز سر کوچه پشیمان نشدم
نه تنم نه کف پایم اثر از زخمی نیست
زخمی از کعب نی و خار مغیلان نشدم
خاطرت جمع کسی سنگ نزد بر رویم
خاطرت جمع که من پاره گریبان نشدم
بازهم شکر که دوروبر من دف نزدند
بازهم شکر در این شهر پریشان نشدم
چادرم زیر لگدهای کسی گیر نگرد
زیر یک چادر پاره شده پنهان نشدم
خواهرت را سربازار نبردند رضا
وسط هلهله و رقص که حیران نشدم
#شهادت_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#محمود_اسدی
اهل قم خیر ببینید که غوغا کردید
احترامی که به این دختر زهرا کردید
اهل قم خیر ببینید پناهم دادید
با سلام و صلوات آمده راهم دادید
همه گفتید به هم عمه سادات آمد
گوییا فاطمه از سوی سماوات آمد
اهل قم خیر ببیند چه مسرور شدید
غیر زنها همه از محمل من دور شدید
اهل قم خیر ببینید گلاب آوردید
تا که دیدید که لب تشنه ام آب آوردید
اهل قم خیر ببینید شما کف نزدید
دور ناموس خدا ساز و نی و دف نزدید
اهل قم خیر ببینید به خواهر نزدید
طعنه ام بر سر هر کوچه و معبر نزدید
اهل قم خیر ببینید مراقب بود
تا نیفتم زروی ناقه مواظب بودید
اهل قم خیر ببینید خدایی مردید
چقدر چادر و پوشیه نثارم کردید
اهل قم خیر ببینید محبت کردید
کوچه را وقت ورودم همه خلوت کردید
اهل قم خیر ببینید مودت دارید
سر ناموس خدا این همه غیرت دارید
شاد کردید شما قلب رضا را به خدا
همچو زینب سر بازار نبردید مرا
اینکه با گریه معصومه مدارا کردید
همه جبران غم زینب کبری کردید
بعد از آن خستگی راه توانم دادید
بهترین نقطه این شهر مکانم دادید
به خدا حق مرا خوب رعایت کردید
روز و شب از من بیمار عیادت کردید
زحمتی بود اگر غرق ملالم نکنید
من دگر رفتنی هستم ،حلالم بکنید
غربت و درد و غم و غصه هماهنگ شده
بهر بابای غریبم دلم تنگ شده
بعد مرگم اگر از کوی رضا میگذرید
کمی از خاک مزارم به خراسان ببرید
تا که در قبر شود یار من و همسخنم
نامه اش را بگذارید درون کفنم
اهل قم اجر شماها همگی با زهرا
وقت تشییع بگویید فقط یا زهرا
مادرم فاطمه شب دفن شد و یار نداشت
به جز از هفت نفر او که عزادار نداشت
نیمه ی شب چه غریبانه و مظلومانه
بدن مادر ما رفت برون از خانه
لرزه ها بود که بر عرش برین می افتاد
پی تابوت علی هی به زمین می افتاد.
عبدالحسین میرزایی
#شهادت_حضرت_معصومه_س
#سبک_زمینه
#توسل_به_امام_رضا_ع
دل من کبوتر صحن شماست
یه نگاهت به همه دردا دواست
توی صحنت تا که پامو میذارم
رو لبم طنینِ اشفعی لناست
به تو میگم همه ی حرفامو
بانوی کریمه خواهر رضا
اومدم تا ببینی اشکامو
مریض اومدم بدی منو شفا
بی بی معصومه بی بی معصومه
یه نگاه به این گدا بی بی معصومه
حرمت بهشت دنیاییِ ماست
حرمت خدایی خیلی با صفات
اگه دوریم از مدینه و بقیع
بقیع و مدینمون صحن شماست
اگه قبر فاطمه پنهونه
دلمون خوشه شمارو داریم
اگه کربلا برامون دوره
حرم امام رضارو داریم
بی بی معصومه بی بی معصومه
یه نگاه به این گدا بی بی معصومه
گره افتاده تو کار شیعه ها
متوسلیم به تو امام رضا
به جوادت نظری به ما بکن
مددی یا حضرت گره گشا
یا امام رضا تویی امیده
مریضایی که ندارن امید
همه چشمشون به این درگاهه
عزیزاشون رو شما شفا بدید
بی بی معصومه بی بی معصومه
یه نگاه به این گدا بی بی معصومه
زبانحال حضرت معصومه (س)
نوحه : 👇🙏
یا فاطمه من عقده دل وا نکردم
قم شهرینه ایله گذر فرصتدی قارداش
جان اوسته معصومه سنه حسرتدی قارداش
یرده یوزوم، یولدا گوزوم، سینمده نامه
من بی کسی قان آغلادان فرقتدی قارداش
((گوزلر یولوندا قالدی رضا جان
دردیم اورک ده قالدی رضا جان))
عالم سنی غمده منه یولداش یازاردی
بو شرح حالی یوزده کی قانیاش یازاردی
گوزیاشیم آخدوقجا یوزه قارداش یازاردی
قارداش دیوب من آغلارام مدّتدی قارداش
سنگ فراقی چرخ دون آتدی اوزاقه
آدون دلیمده، روز و شب یاندوم فراقه
تا یِتمه میش من وصله، جان یتدی دوداقه
ایلوم نه چاره من یازی قسمتدی قارداش
وادی غمده دردیمه حیران قالاردیم
هردم بو زخم فرقته مرهم سالاردیم
گوزیاشلی نامندن سنون عطرون آلاردیم
دائم منه بو ناله هم صحبتدی قارداش
غمدن اَرینمیش بیر بدن قبره آپارّام
سندن نشانه بیر محن قبره آپارّام
بو نامه نی سینمده من قبره آپارّام
من بی کسه بو مایه ی عزّتدی قارداش
زوّار قبروندن گَلر توشه گوتورسون
آندور بو ناکامی اولار کامه یِتیرسون
قبرون توزوندان قبریمه بیر آز گَتیرسون
عطرون آلوم گوگوم سنه حسرتدی قارداش
باجی ویرنده جان، کسر قارداش کنارین
ویران اولِیدی گردش دور مدارین
سن طوسی مسکن ایلدون، من قم دیارین
یوخ چاره، بو غم جانیمه منّتدی قارداش
عشقونده بیمارم ولی من بی طبیبم
نه بیر گَلن وار نه گیدن آخِر غریبم
ایتمم گله ایلدن بو گون من بی نصیبم
غربتده جان ویرماق بیزه عادتدی قارداش
واردور یری بو غم شرر دنیایه سالسون
حقّ ایتسوب حسرت منیم گوگلومده قالسون
خوشدور باجی باشین دیز اوسته قارداش آلسون
هجران ملالی بیر یامان محنتدی قارداش
اعظمی تبریزی
شعر جدید چاپ نشده شهادت حضرت فاطمه معصومه 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
۱۴۰۳
در سبک عمه بو ویرانسراده
غم منی درده سالوبدی
صبریمی الدن اولوبدی
هارداسان سن قارداشیم گل
گوزللریم یولدا قالوبدی
گل رضا جانم رضاجان
جان جانانم رضاجان
گل رضا سن سینه داغلا
سن منیم حالیمه اغلا
باشیم اوسته اوخوی قران
گوزللریمی سنده باغلا
گل رضا جانم رضا جان
جان جانانم رضاجان
ای منیم روح وروانیم
قارداشیم راحت جانیم
گل گیدور معصومه الدن
هارداسان سن مهربانیم
گل رضا جانم رضا جان
جان جانانم رضاجان
ای گل خوشبو رضا جان
دلبر مه رو رضا جان
گل منی قبله ی دوندر
ضامن آهو رضا جان
گل رضا جانم رضا جان
جان جانانم رضا جان
ظلم منه قارداش اولوبدی
قلبیمه غملر دولوبدی
شهر غربتده جمالیم
گول مثالی گل سولوبدی
گل رضا جانم رضا جان
جان جانانم رضا جان
گوزلری گریان ئولورم
قلبی پریشان ئولورم
شهر غربتده ادامسیز
گل سنه قربان ئولورم
گل رضا جانم رضا جان
جان جانانم رضاجان
425.5K
با مداحی حاج جواد حسن زاده (شهادت حضرت معصومه و گریز به شهادت حضرت زینب)
🏴🏴🏴
ای رضا جان داده گل سینه سی سوزان باجیوام
اورگیم تنگه گلوب روحی پریشان باجیوام
شهر قمدا یانیرام درد فراق و محنه
یوخدی بیر گوگلوم آلان گوزلری گریان باجیوام
رسمیدی گل باشینا عشقیله بلبل دولانار
گل سنون باشیوا دونم گل خنندان ، باجیوام
دوزدی غربته ئولن شخصه اخا یار اولماز
یوخدی سنسیز گلنیم قادراشا قربان باجیوام
#حضرت_معصومه_مدح
حرمت خاک بهشت است، تماشا دارد
جلوۀ روشنی از عالم بالا دارد
گنبد زرد تو از پرتو آیات پر است
از حدیث کرم و شرح کرامات پر است
میتوان گفت که سرچشمۀ نور است اینجا
جمعه در جمعه کسی گرم حضور است اینجا
اهل قم جمله بر آناند خراسان اینجاست
مهد آرامش دلهای پریشان، اینجاست
تار و پودت همه دین است، خدا میداند
روشن از نور یقین است، خدا میداند
روشنای نفس شاهچراغی، آری
با خودت عطر حریم رضوی را داری
چه بگوییم که توصیف تو کامل باشد؟
واژهای نیست که با عشق معادل باشد
پاکی مطلقی ای عشق! چه نامی داری!
پای در عرش نهادی، چه مقامی داری!
نور چشم پدری، یاس معطر شدهای
معنی تازهای از سورۀ کوثر شدهای
پای تا سر همه آیینۀ طاها هستی
تو که یادآور صدیقۀ کبری هستی
قدم پاک تو بیشک قدم فاطمه است
حرمت نیز یقیناً حرم فاطمه است
در کنارِ تو شب و زمزمه را میفهمیم
به خدا رایحۀ فاطمه را میفهمیم
تو روایتگر آن گوهر نابی، بانو!
جلوۀ روشن آیینه و آبی، بانو!
میتوان با تو به آن رایحۀ پاک رسید
پر زد از خاک به اندیشۀ افلاک رسید
میتوان با تو به سرمنزل توحید رسید
از شب تیره گذر کرد، به خورشید رسید
میتوان یک سحر از جرم و خطا عاری شد
مثل امواج روان در حرمت جاری شد
در حریمت همه اندیشۀ طاعت دارند
به شفا آمدگان شوق شفاعت دارند
زائران رایحۀ آه تو را میفهمند
ماجرای غم جانکاه تو را میفهمند
قصۀ آمدنت قصۀ بیتابیهاست
شوق دیدار سحر، قصۀ بیخوابیهاست..
دوری از عشق، چه دلخسته و پیرت کرده
اینچنین راهی این راهِ خطیرت کرده
سختی راه... چه باید بنویسم بانو؟
عمرِ کوتاه... چه باید بنویسم بانو؟
قسمت این است که قم چشمۀ جودت باشد
تو بمانی و پر از عطر وجودت باشد
تو بمانی و قم از مِهر تو آکنده شود
شوق در خاطرۀ خاک پراکنده شود
تا که هر گوشۀ این خاک معطر باشد
قسمت این است که قم مشهد دیگر باشد
ای شفاعتگر محشر! نظری کن ما را
این همه قطرۀ جا ماندۀ از دریا را
نظری کن که شبی زائر کویت باشیم
سائل دائمی صحن نکویت باشیم
شک نداریم پر از نور یقین است اینجا
جلوۀ خاکی فردوس برین است اینجا..
#قاسم_بای
#حضرت_معصومه_مدح
غریب شهر قمی... نه، که آشنا هستی
تو مثل فاطمه، معصومۀ خدا هستی
هزار فخر تو را هست در جهان امّا
همین بس است شرف، خواهر رضا هستی...
نوشتهاند به تقدیر تو که زائر باش
هنوز زائر آن مشهدالرضا هستی...
به بارگاه تو دل از یقین شود لبریز
تویی که معنی «یَهدی لِمَن یَشا» هستی...
شکسته پشت من از این همه گناه، اما
چه غم مرا که توأم شافع جزا هستی...
چه خوانمت که زبان، عاجز است از وصفت
چه گویمت که تو مستغنی از ثنا هستی
#عباس_شاهزیدی