eitaa logo
عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
727 دنبال‌کننده
25 عکس
2 ویدیو
63 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ای چشمه علم و صاحب عز و جلال وی سید با جلالت و قدر و کمال شد محو جمالت همه خلق جهان موسای مبرقعی تو در حسن جمال
در وصف تو ای کوثر جاری چه بگویم فرزند بلافصل بهاری چه بگویم ای ایل و تبارت همگی نور علی نور یک جلوه از این ایل و تباری چه بگویم ای آینه برقع بزن و روی بپوشان در وادی قم آینه داری چه بگویم حسن تو ، جمال تو ،کمال تو کشیده است صد جلوه در این آینه کاری چه بگویم پیچیده میان حرمت بوی مدینه نام و نسب از فاطمه داری چه بگویم هر شعر که گفتیم به وصف تو رسا نیست فرزند بلافصل بهاری چه بگویم
نام تو شعر ناب مرا حُسن مطلع است ای که به هر چه حُسن، وجود تو مجمع است گفتم که شأن توست چونان آسمان رفیع دیدم که نه! بلندی جاه تو ارفع است شعری که جلوه جلوه ز تو آیه آورد چون لوح زرنگار جواهرمرصع است تو نور دیدگان جوادالأئمه‌ای باب تو بر رجوع همه دهر، مرجع است چل اختران به دور تو در طوف روز و شب درگاه تو به روشنی و نور منبع است وقتی کلام نور شنیدم از آن جناب دیدم که یالها! همه قرآن‌ملمع است انگشت مانده بر لب خورشید پرفروغ رویت ز نور حضرت جانان مشعشع است در مدحتت غزل که نه! آقا مرا ببخش نظمی نوشته‌ام که تو گویی مسجّع است بیتاً لبیت را که شنیدم، شدم حریص گفتم ضرر که نیست؛ همین نیز مصرع است ای شاهزاده دست من ناتوان بگیر در آن زمان که محشر کبرا و مفزع است شاعر نمی‌رود پی ترتیب قافیه وقتی که سایه‌ات به همه خلق ملجأ است برقع بگیر از رخ دلدار «ناعمی» بینند تا که یار تو «موسی مبرقع» است
مثل یک گنج که در سینه ی دریا باشد حرمت مخزن الاسرار قمی ها باشد نسبت از نسب ام ابیها باشد پس یقینا قدمت تاج سر ما باشد شک ندارم که شما باب مرادی آقا چونکه فرزند بلافصل جوادی آقا همره مقدمت انگار بهاران آمد جامی از نور سر سفره ی ایران آمد سوی درگاه تو خورشید ثنا خوان آمد با شما عطر خوش شاه خراسان آمد هر که دل صاف کند از تو شفا می گیرد سائل از دست شما کرببلا می گیرد قم شده طور و شما حضرت موسی شده ای از همان روز ازل در دلمان جا شده ای ای که ضرب المثل بخششِ دنیا شده ای علت جوشش ابیات و غزلها شده ای ابر و باد و مه و خورشید به پات افتاده نسل در نسل غلامیم و شما شهزاده در رگ و ریشه ی خود غیرت حیدر داری شال سبزی چو همه آل پیمبر داری پیش چشم همه اعجاز مکرر داری ای که مهتاب زمینی ، چهل اختر داری اگر از چهره ی زیبات نقاب اندازی دل مجنون شده را در تب و تاب اندازی عمرمان پای رکابت شده تنها سپری بی تو شبهای پر از غصه ندارد سحری به گمانم که به زیبایی خود چون قمری آمدی دل ز دل یوسف کنعان ببری باز هم نام قمر بر لب بیمار آمد یادم از غیرت عباس علمدار آمد دل به دریا زده و روبه خطر می اید لرزه برپیکر ابناء بشر می اید رفته از میمنه از میسره در می اید این عجایب ز شه علقمه بر می اید "بنویسید که او ثانی خیر الناس است آی لشکر بشناسید که او عباس است"
(رهایی از شبِ اندوه) بیا بیا که به سوی سَحر قدم بزنیم رهایی از شبِ اندوه را ، رقم بزنیم صدای فتنه‌ی دجّال می‌رسد بر گوش مباد آن که به راهِ خطا قدم بزنیم اگر که منتظر آن عزیز دورانیم ـ که خطّ بُطلان، بر مِحنت و اَلم بزنیم به پایمردی و همّت، به دفع لشکر کفر مَدد کنیم و بکوشیم و حرف، کم بزنیم درین زمانه که بیداد، می‌کند دشمن بیا که «لشکر بیداد» را به‌هم بزنیم چقدر دم بزنید از عرب‌ستیزی‌تان بیا که دم، ز وفاداری عجم بزنیم مباد آنکه شود حق مسلمین پامال بیا به وحدت، بر لشکر ستم بزنیم اگر که بیم تقابل بوَد به دل ما را چگونه می‌شود آیا دم از جَنم بزنیم؟ چنانکه پیرو مولای شیعیان هستیم علیه ظلم، بیا تا که دل، به یَم بزنیم شود که گردن کفّار را به وحدتِ مان به‌وقت مَعرکه با تیغه‌ی دو دم بزنیم سپس به نقشه‌ی جغرافیا به لطف خدا به روی «کشور صِهیونیان» قلم بزنیم به «اهتزاز» درآریم «پرچم حق» را چو بر فراز جهان و زمان، عَلَم بزنیم سپس به‌شوق و به‌شکرانه‌ی ولایت حق به طبل شادی‌مان، تا سپیده‌دم بزنیم ز جام (ساقیِ) کوثر زنیم باده‌ی عشق اگر قدم، به رهِ «شاهِ ذوالکرم» بزنیم. سید محمدرضا شمس (ساقی)
باسمه تعالی پیام ملت غیور ایران به قهرمانان نیروهای مسلح جمهوری اسلامی برای درهم کوبیدن رژیم جعلی و موقت اسرائیل ---------- خصم را در شعله سوزانش کنید وز چنین کاری پشیمانش کنید تاخت « اسرائیل » بر « ایران » ما حمله بُرده خوب ویرانش کنید مثل فرعون پای در دریا نهاد غرق در امواج توفانش کنید خنده های تلخ دارد روی لب جای دارد تا که گریانش کنید قاتل کودک کُش آن خطّه را در میان خاک پنهانش کنید این جنایتکار صهیون زاده را بعد ازین ها مُرده عنوانش کنید موش غاصب را که در سوراخ رفت آگه از شیران ایرانش کنید دیو استکبار یار او شده شاخ او بشکسته حیرانش کنید از « تل آویو » و دگر جا نگذرید هجمه بُرده غرق بُحرانش کنید باز « اسرائیل » دارد احتیاج زآتش موشک چراغانش کنید میوه ی مسموم دارد این درخت ریشه کن او را ز بنیانش کنید میزبان هر جنایت اوست اوست سوی دوزخ بُرده مهمانش کنید «یاسر» این جرثومه ی عفریته را در جهنّم شعله بارانش کنید ** محمود تاری «یاسر»
ای اسراییل یکته تازی کردی گستاخ شدی و دم درازی کردی با حمله دیشبت همه می گویند در کشور ما ترقه بازی کردی @جواد شاه إباد
وقت حضور آئینه ی نور در سحر می گردیم در نزد بهار معتبر می گردیم ما زنده به عشق بوده ایم و هستیم ما را بِکُشید زنده تر می گردیم در وادی وصل شمع این میدانیم با آتش و آب همسفر می گردیم دنبال وصال کو به کو در راهیم ما از پی یار در به در می گردیم در وادی هجر قلب خونین داریم یعنی ز فراق خون جگر می گردیم از دوری دوست ما همه جان بر لب در وقت حضور دیده تر می گردیم در عرصه ی عشق منتظر می مانیم با فصل بهار هم نظر می گردیم تا تیغ فراق خونجگر بر گردد هر لحظه ز شوق چون سپر می گردیم جان و سر خویش ما دگر نشناسیم وقتی ز ظهور با خبر می گردیم مانند سرشک می چکیم از دیده بر دامن عشق چون گوهر می گردیم «یاسر» ز وصال نا امیدی هرگز در بحرِ امید غوطه ور می گردیم ** محمود تاری «یاسر»
708.5K
نوحه برای اجرا در تجمعات ضد صهیونیستی ما پیروانِ پیر خمینیم فداییانِ راه حسینیم بر شیشه ی حرامیان چو سنگیم با صَهیونیستِ بی حیا بجنگیم کودک کشان در حول و اضطرابند مغلوبِ بچه های انقلابند مرثیه خوانِ روی کبودیم ریشه کنانِ آل یهودیم ما پیروانِ پیر خمینیم فداییانِ راه حسینیم در راه حق نوری جلی گرفتیم درس از حسین بن علی گرفتیم باشد به راه روشنِ عبادت شهادت از برای ما سعادت همه نماییم چون باکری ها فدای اسلام هستیِ خود را ما پیروانِ پیر خمینیم فداییانِ راه حسینیم خوانیم با برادری و عزّت در مسجد الاقصیٰ نمازِ وحدت تا پای جان در عرصه ی حضوریم چشم انتظارِ موعدِ ظهوریم رژیم صَهیون باید بداند با حق تقابل نمی تواند ما پیروانِ پیر خمینیم فداییانِ راه حسینیم مهر ماه ۱۴۰۳
281.5K
نوحه برای شهدای عزیز ارتش جمهوری اسلامی ایران شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر فدای دین ‌شدی تو، با عزت و شجاعت در وادی سعادت، رزقت شده شهادت دلاوری های تو، باشد خودش عبادت اجر شما با زهرا، اجر شما با حیدر شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر از جان خود گذشتی، در راه سرخ خدمت برادر ارتشی، چشم و چراغ امّت با خون خود نوشتی، ارتش فدای ملّت از عطر وصلِ جانان، شدی دگر معطّر شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر در لشکر خمینی، شد جان تو فدا و شدی برادر من، زائر کربلا و زائرِ آن شهیدِ، مظلوم و سرجدا و آنکه میان گودال، شد از تنش جدا سر شهید راه اسلام، ارتشیِ دلاور پیروِ راهِ حسین، یاور و یارِ رهبر
552.8K
چند بیتی تقدیم به شهدای ارتش جمهوری اسلامی برای اجرا در یادواره های شهدای ارتش و مراسمات مشابه شهیدان ارتش عزیز خدایند همه زائر شاه کرببلایند شهیدان ارتش فدایی عشقند همه زائر کوی ماه دمشقند شهیدان ارتش فروغ دو عینند حسینی شدند و همه با حسینند شهیدان ارتش یه راه سعادت رسیدند در راه دین بر شهادت الا ای شهیدان دعامان کنید و به وادی دلبر صدامان کنید و که ما هم شبیه شماها خدایی شویم عاقبت لاله کربلایی قسم بر شَهی که فدای خدا شد لبِ تشنه سر از تنِ او جدا شد
225.2K
دل و روح ما، سر و جان ما، "لِتُرابِ مَقْدَمِكَ الفِدا" "عَظُمَ الْبَلاء، بَرِحَ الْخَفَا"، "فرج" است راه نجات ما همه ناتوان، همه روسیاه، همه در کشاکش راه‌وچاه همه تا کمر به گِل گناه، خِجِلیم، "وَانْکشَفَ الْغِطَا" العجل مولا... گوشواره نه‌رسیده شام‌غمی به‌سر، نه‌رسیده از سحری خبر نه‌کسی به‌فکر کسی‌دگر، تو بیا که "وَانْقَطَعَ الرَّجا" نه‌کسی هوایی فیض‌رب، نه به‌فکر واجب‌ومستحب "ظَهَرَ الفَسادُ بِما کسَب"، تو بیا که تازه شود هوا غم شام و کوفه و کربلا، شده داغ جان تو سال‌ها که هرآن‌صباح و هرآن‌مساء،"بَدَلَ الدُّموعِکَ بِالدِّماء" گله و شکایت خویشتن، به کجا برد دل تنگ من؟ تو بیا سری به‌دلم بزن، که تو "مُستَعانی‌و‌مُشتَکی" تو بیا که سر بزند بهار، به خزان دائم روزگار به جهان ما برکت بیار، که "بِیُمْنِکَ رُزِقَ‌الْوَرىٰ" تو بیا که عهدِ وفا شود، دل خلق جای خدا شود که زمان صلح‌وصفا شود، "بِجَمالِکَ کَشَفَ الدُّجىٰ" تو بیا و چاره‌ی نو بساز، که به ما شود در صبح باز شب عاشقان تو بس دراز...، "وَ بِنورِ وَجهِكَ مُنتَهىٰ" مجتبی_خرسندی