eitaa logo
کانال جانبازِ شیمیائی
550 دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
28 فایل
ثواب بازنشر مطالب (بدون ذکر منبع)،هدیه به بقیه الله الاعظم ارواحنافداه بلامانع است ادمین: جانباز شیمیایی بهروز بیات @janbaz_shimiaee
مشاهده در ایتا
دانلود
37.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مصاحبه با خانواده صالحیان‌پور ،خانواده میترا و ملیکا درباره کلیپی که در فضای مجازی شایع شد آیا طبق گفته پرویز پرستویی، از پیکر ملیکا فقط یک پا و آن‌هم در مشما تحویلتان دادند؟ کامل ببینید و منتشر کنید
وقتی نگاه چپ به وطن شد دختران ما هم مردانه ایستادند ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Behrooz Bayat @Abonaeim: حاج قاسم و شهدا مهمانان ویژه سرود سلام فرمانده 🎥این اجرا را تا بحال ندیده اید.. 🌷🌷🌷🌷🌷
اصل حکایت ۱+۵ ریشه در دفاع مقدس دارد:👇👇👇👇👇 🌸 "نماز شب خوان ناشی" نماز شب از مستحباتی بود که خیلی به آن اهمیت می دادیم اما با بعضی نمازشب خوان ها، شب ها مشکل داشتیم و روزها، کل کل در روزهای سخت آموزش آبی بودیم و سردی بی سابقه هوا طاقت‌مان را کم کرده بود. به ما شش نفر یک چادر داده بودند که باید بدون هیچ تحرکی شب را به صبح می رسانیدم. ولی او دست بردار نبود. نیمه شب در تاریکی چادر بلند می شد و چند دست و پا را له می کرد تا به آفتابه آبی که از قبل در گوشه‌ای گذاشته بود، برسد. تازه این اول کار بود، وقتی وضو می گرفت با تمام دقتی که داشت همه را خیس می کرد و به اصطلاح وضو را به جماعت می گرفت. به او می گفتیم بیا و بزرگی کن و قید نماز شب را بزن. این که نمی شود هر شب چند تلفات برای نماز مستحبی شما بدهیم. او هم کوتاه نمی آمد و منبری می رفت و از فواید نافله شب می گفت. تا اینجای کار، خیلی تحملش سخت نبود و می شد با او کنار آمد، ولی فاجعه از زمانی شروع شد که روحانی گردان در سخنرانیش گفت که هر نمازی با مسواک کردن، هفتاد ۷۰ برابر ثوابش بیشتر است. به کارهای قبلی اش مسواک زدن هم اضافه شده بود. سر را از لای چادر بیرون می برد و مسواک می کرد. عمق فاجعه را زمانی متوجه شدیم که برای صبحگاه می خواستیم پوتین ها را با کف های پر از خمیر دندان به پا کنیم . آه از نهاد ما بلند می‌شد. آن روز، هر کس که حال ما را می دید می گفت چرا اول صبح، این پنج نفر دنبال اون یک نفر کرده اند. نگو حکایت ۵+۱ حکایتی دیرینه دارد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حقیقتاً چه خبر است؟ ؛ شهر لاهور پاکستان؛ جامعه العروه الوثقی آیا به دشمنان حق می دهید نگران!! باشند؟ ماشاءالله ... لاحول و لاقوة الا بالله العلي العظيم
سلام علیکم: چهاردهم خرداد سال ۱۳۶۸ دردآور ترین روز برای عاشقان انقلاب اسلامی بوده و خواهد بود. معمار کبیر انقلاب امام خمینی ره در این روز راهی جایگاه ابدی خویش گردید و نظام اسلامی را به امانت بین مان ودیعه نهاد. روحش شاد و یادش گرامی باد. در آن روز مصیبت من در پاسگاه زید همراه تیپ الزهرا لشکر ده سیدالشهدا علیه السلام بودم. اخبار بیماری امام را داشتیم و همراه نیروهای حاضر در خط مقدم (حالت نه جنگ و صلح و با حضور نیروهای حافظ صلح سازمان ملل) دست به دعا برای سلامتی امام و‌مقتدایمان بودیم. صبح چهارده خرداد هنگامی که به کنار سنگر دیده بانی رسیدم متوجه صجه و ناله های جگرسوزشان شدم. با این که متوجه مصیبتی که رخ داده ؛ شده بودم. اما برای تسلی خاطر و به امید واهی که شاید اتفاق دیگری افتاده بینشان رفتم و از بین کلمات بریده بریده و ناله هایشان یقین به ارتحال امام خمینی پیدا کردم. برای ما که عشق به روح خدایی آن یگانه دوران همه وجودمان را آکنده بود این فراغ غیرقابل باور و جگرسوز بود و همراهمان تا ابد خواهد ماند. به خود که آمدم دیدم نالان و افتان و خیزان به سمت نیروهای گردانم میروم. اشک و ناله امان نمی داد ؛ هر چند قدم به زمین می خوردم قلب در سینه نمی گنجید. به محل استقرار نیروهای که رسیدم این موج غم بی آنکه قادر به گفتن کلامی باشم منتقل شد. شور و غوغایی به پا شد. ساعتی بعد عراقی های نامرد که خبر را شنیده بودند شروع به پخش ترانه های موهن ایرانی و عربی کردند و شادی و شعف شان را با تیراندازی همراه کردند. از صبح تا پاسی از شب ما گریان و سینه زنان و عراقیها شادمان و پایکوبان همراهیمان کردند. چندین بار به فرمانده نیروی های حافظ صلح تذکر دادم که عراقیها را از تحریک ما برحذر بدارد. اما عراقیها وقتی ننهادند. در انتهای شب صبرم تمام شد. با قایق و یک قبضه تیربار گیرینف و پنج لوله اضافه و بیست و هفت خشاب ۲۵۰ تیر برداشتم . نیروهای سنگر کمین خودمان را مرخص و نیروهای عراق را با تهدید به دژ خودشان عودت دادم. عراقیها در آسمان با رگبار تیر رسام دوشکا امضا می کردند. تمام آن خشابها را با دقت روی مواضع عراقیها خالی کردم. عراقیها و نیروهای حافظ صلح با شروع تیراندازی من در سکوت منطقه را تا شعاع دو کیلومتری ترک کردند. صبح علی الطلوع سردار خادم فرمانده تیپ الزهرا و‌مسئول محور وارد خط شد و به سرعت کل گردان را آماده ترک منطقه کرد. تیپ الزهرا به تهران منتقل و بعد از اربعین رحلت امام خمینی ره با سازماندهی مجدد بعنوان نیروی محافظ فیزیکی بیت رهبری انتخاب و مشغول انجام وظیفه شد. بعدها فهمیدم عراق ماجرای آن شب را بعنوان یکی از اسناد نقض آتش بس از طرف ایران به سازمان ملل ارائه داده و مدعی هلاکت چند نیروی خود شده بود. آن روز و آن شب هیچگاه از خاطرم نخواهد رفت. بهروز بیات : برگی از کتاب خاطرات و زندگی نامه ام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سالگرد رحلت ملکوتی معمار کبیر انقلاب اسلامی بر مستضعفین جهان تسلیت باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در تمام این چندروز و شب که بیدارم همتم فقط نمایش همین چیزی بود که این خانوم فداکار آبادانی بعد از حدود یازده روز خدمترسانی شبانه روزی، با بغض و حماسه، خطاب به نیروهای امدادی و جهادی فریاد میزند: دم تک تک‌تون گرم خیالتون راحت که مردهای ایرانی هستند و پشتشان بعد از خدا، به شما زنان حماسه‌ساز گرم است مردهای ایرانی هستند نه در دنیای مجازی بلکه در میدان حقیقی گول هیچکسی را نخورید مخصوصن اگر گرگها و روباه‌های پشت مرزهای این کشور عزیز باشند اینجا ایران ماست و ما و شما ایرانی واقعی هستیم اینجا ایران ما، اینجا آبادان ماست دم تک تک تون گرم....
13.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با سرود سلام فرمانده که خطاب به امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشّریف بود، بدخواهان آتش گرفته اند. حال با این شعر که مخاطب رهبر انقلاب هست، قطعا خواهند سوخت!
فدای مرامت
AUD-20220605-WA0074.mp3
17.26M
سلام فرمانده به زبان لری🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 اين ۱۹ ثانیه رو از دست ندید، وقتی می خواهد به مقاومت ایران‌ بپردازد به اشاره می کند 💢خودش هم میداند که پهلوی هیچ کارنامه ای در از ندارد 🔻۷ منطقه راهبردی ایران که در دوران پهلوی بدون هیچ جنگی‌ از ایران جدا شد ۱۳۰۱ - نواحی جنوب اترک‌ به شوروی ۱۳۱۶ - آرارات به ترکیه ۱۳۱۶ - دشت ناامید به افغانستان ۱۳۱۶ - اروندرود و مناطق نفتی بین قصرشیرین و خانقین به عراق ۱۳۳۳ - نواحی مرزی شمال غربی (نعین، باغچه سرا، دیمان، تازه کند و بهرام تپه) به شوروي ۱۳۳۳ - ییلاق فیروزه به شوروي ۱۳۴۹ - جدایی بحرین از ایران
نوکر ارباب مثل کوه ایستاد ‏میگن حامد سلطانی(مجری برنامه اعجوبه‌ها و سلام فرمانده در ورزشگاه آزادی) اول تا آخر مراسم رو گفته برای مصیبت حسین فاطمه گریه کنید . امشب هر عزیزی می‌تونه برای همسر ایشان مرحوم فائزه صفری فرزند محمود نماز لیله الدفن بخونه 🙏 دو روز پیش بر اثر تصادف در کیلومتر ۶۵ محور خور به طبس همسر و پسر یک و نیم ساله حامد سلطانی مجری تلویزیون و برنامه اعجوبه ها در دم جان باختند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همراه با لیدر ضدانقلاب محمدرضا شجریان زمزمه می کند : توجه کردید بهمن بابازاده این ترانه را تاریخ ساز و جریان ساز یک ایدیولوژی برای احمدی نژاد معرفی می کند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏫ وطن فروشی خر شرک🐴 (یا همون سلبریتی های غربگدای بیسواد و پرمدعا ...)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*دشمن با هزار فن ، شگرد و خدعه نمی گذارد این سخنان صادقانه به گوش مردم برسد**
🔻 درگذشت مادر ژاپنی شهید محمد بابایی صحت ندارد 🔹دکتر هادی کاظمی رئیس محترم بیمارستان تخصصی و فوق تخصصی خاتم الانبیاء (ص) : شایعه درگذشت «کونیکو یامامورا» (سبا بابایی) مادر ژاپنی شهید محمد بابایی صحت ندارد و ایشان در قید حیات است. 🔹کونیکو یامامورا» (سبا بابایی) مادر ژاپنی که فرزند خود را تقدیم دفاع مقدس کرد، به دلیل ابتلا به ویروس کرونا در بیمارستان بستری است. 🔹کتاب «مهاجر سرزمین آفتاب» روایت زندگی سبا بابایی بارها و بارها تجدید چاپ شده است. این کتاب علاوه بر زندگی او، به مسلمان شدن و شهادت فرزنش محمد بابایی نیز می‌پردازد. 🔹او تنها مادر شهید دفاع مقدس با اصالت ژاپنی است. فرزند شهیدش جوان ۱۹ ساله‌ای بود که هم در دوران قبل از پیروزی انقلاب اسلامی فعالیت‌های زیادی داشت و هم در زمان جنگ تحمیلی با وجود سن کم، راهی جبهه‌ها شد تا از اسلام و ایران دفاع کند که در عملیات والفجر یک، در منطقه فکه به شهادت رسید.
آسمان هم مانند من گاه می‌بارد و گاه آفتابی سوزان به ما می‌بخشد. گل‌ها می‌خندند و امروز همه گل‌ها به من سلام می‌کنند. منم آن متولد زیبای زیباترین فصل. که عشق را و شادی را و شکوفه‌باران را در فصل تولدم بلکه در زاده شدن خودم دیدم. این غرور نیست که من زیبایم چون بهترین آفرینندگان مرا آفریده است. با روحی آن‌چنان بزرگ که می‌تواند همه ارغوان‌های زیبا، همه اقاقیاهای خوشبو، همه اطلسی‌های دلربا و همه گل نازهای نازنین را در خودم جای دهم و این فقط از یک متولد بهار ساخته است. بسیار خوشحالم که یک سال دیگر از زندگی ام را جشن می گیرم. در ۳۶۵ روز گذشته ، روزهای پر فراز و نشیبی را گذراندم . و یک سال بزرگتر شدم. خوشبختی همین در کنار هم بودن هاست همین دوست داشتن هاست خوشبختی همین لحظه های ماست همین ثانیه هاییست که در شتاب زندگی گمشان کرده ایم. سفر من در زندگی تا حالا که شگفت انگیز بوده و می خواهم به خاطرش از خدا تشکر کنم.  من هر روز بیش از پیش به این راز پی می برم. که خلق شده ام تا زیباترین لحظه ها را برای خود و جهان اطرافم رقم بزنم خدا را بسیار سپاسگزارم که این روز زیبا و شگفت انگیزی را به من هدیه داد. امیدوارم سالی سرشار از خبرهای خوب و اتفاق های عالی برای من باشد