رتمندی که بعدها «حشدالشعبی» خوانده شد، شکل داده و در یک دوره سه ساله موفق شدند عراق را از سیطره داعش خارج نمایند.
2- آمریکاییها، سعودیها و بعضی کشورهای دیگر که نمیتوانستند یک عراق قدرتمند دموکراتیک را تحمل نمایند، این بار و با فروکش کردن فتنه داعش، فتنه جدیدی ساز کردند. آنان به نام مبارزه با فساد و با استفاده از شبکهای از جوانان که طی چند سال شکل داده بودند، برای تغییر عراق مطابق با مطامع خود وارد میدان شدند. این بار از شهریور 1398 تجمعاتی در میادین اصلی استانها و بهخصوص پایتخت شکل گرفت و تغییر قانون اساسی، تغییر دولت و انتخابات زودهنگام را مطالبه کرد دولت عادل عبدالمهدی، با صلاحدید آیتاللهالعظمی سیستانی استعفا داد و پس از آن دولت
«مصطفی الکاظمی» روی کار آمد، قانون انتخابات تغییر کرد و عراق که تا پیش از این یک حوزه انتخابیه محسوب میشد و گروههای عراقی میتوانستند برای همه استانها نامزد پارلمان معرفی نمایند، این بار به 84 حوزه تبدیل گردید. این تغییر قانون به گروههای نوظهور اجازه میداد، جایگزین احزاب
شناخته شده و شناسنامهدار شوند. آمریکا و عوامل آن گمان میکردند میتوانند از این طریق جوانانی که آنها را تبدیل به شبکهای کرده بودند به پارلمان بفرستند و از طریق آنان سنت توافق میان اقوام عراق را تغییر داده و در واقع حکومت را از دست نیروهای مبارز و انقلابی خارج نمایند. اما آنچه اتفاق افتاد با برنامه آنها همخوانی نداشت. آنان توانستند حداکثر 14 نفر از شبکه جوانان وابسته به خود را وارد پارلمان 329 نفری عراق کنند و علیرغم تقلب گسترده نتوانستند مانع راهیابی داوطلبان مردمی عراق به مجلس شوند.
3- نتیجه انتخابات نشان داد شبکه ساخته شده توسط آمریکا در تغییر فضای انتخابات نتوانستهاند موفقیتی به دست آورند. اما در عین حال نتایج انتخابات بهگونهای رقم خورد که شیعیان را دچار تشتت کرد. در انتخابات 73 کرسی از حدود 200 کرسی شیعیان به لیست مقتدا صدر رسید، لیست نوری مالکی با 34 کرسی در ردیف دوم و لیست هادی العامری با 17 کرسی در ردیف سوم قرار گرفتند و حدود 70 کرسی هم به طیفهای دیگر شیعه و به کاندیداهای مستقل و بعضاً به جوانان معترض - در عراق جوکرها خوانده میشوند - رسید. در این میان مقتدا صدر گمان میکرد میتواند کاندیداهای مستقل و جوکرها را به سمت خود جلب و به اکثریت قابل قبول در بین شیعیان دست پیدا کند؛ اما این اتفاق نیفتاد و اکثر مستقلین به لیست نوری مالکی و هادی العامری پیوستند و از این رو گروه مقتدا صدر از اکثریت افتاد اما او برای تشکیل دولت با جریان اصلی سنی به ریاست محمد الحلبوسی
- با 37 کرسی - و با حزب دموکرات کردستان به ریاست مسعود بارزانی
- با 31 کرسی - برای تشکیل گروه بزرگتر پارلمانی که حق معرفی نخستوزیر دارد، وارد گفتوگو شد. این سه توانستند ائتلافی شیعی، سنی و کرد تشکیل دهند و از این طریق و با جذب بعضی دیگر از طیفهای سنی و کرد به حدود 200 کرسی دست پیدا کنند. این ائتلاف در واقع توافقات سابق میان اقوام عراقی را به هم میریخت؛ چرا که براساس توافق نانوشته و سنت جاری عراق، نخستوزیر ابتدا باید در تعامل میان گروههای شیعی انتخاب و سپس برای جلب رأی اعتماد به پارلمان معرفی میشد. آنگاه وی به 165 رأی نیاز داشت تا برای کسب رأی اعتماد، کابینه مدنظر خود را به پارلمان معرفی کند.
4- اقدام مقتدا صدر بهطور طبیعی با اعتراض بقیه گروههای شیعه مواجه شد و انتخاب رئیسجمهور که باید از سوی کردها معرفی میشد هم تحتالشعاع این اعتراض قرار گرفت و به تأخیر افتاد. به زودی اختلافاتی میان حزب دموکرات کردستان عراق به رهبری مسعود بارزانی و مقتدا صدر پدید آمد و کردها به طور ضمنی حمایت خود را از صدر پس گرفتند و لذا مقتدا صدر از نمایندگان لیست خود خواست تا استعفا بدهند. با استعفای نمایندگان لیست صدر و پذیرش آن از سوی رئیسپارلمان، براساس قانون انتخابات عراق - 73 نفر از کاندیداهایی که 18 مهرماه 1400 نتوانسته بودند برای ورود به پارلمان رأی لازم کسب کنند و در عین حال از بقیه راهنیافتگان رأی بیشتری داشتند، به طور خودکار به عضویت پارلمان درآمدند که در نتیجه آن بیش از 60 کرسی به فراکسیون مالکی و عامری اضافه گردید و اینگونه شد که عراق از بنبست خارج شد و پارلمان وارد مرحله انتخاب رئیسجمهور و سپس انتخاب نخستوزیر و در نهایت تشکیل دولت گردید.
5- عراقیها با صبوری و بدون آنکه تأخیر در روند انتخاب رئیسجمهور و نخستوزیر سبب درگیری میان آنان شود و یا بدون آنکه نتایج انتخابات لغو گردد و نیز بدون آنکه در شرایط فقدان دولت قرار گیرند، توانستند این مرحله را طی نمایند. اگر وضعیت پیش آمده در عراق را با وضعیتی که حدود ده سال پیش در مصر پدید آمد و یا با وضعیتی که در لیبی، تونس و سودان پیش آمد، مقایسه کنید، میتوانید رشد مردم عراق و استحکام ساختار سیاسی ا
ین کشور را ببینید. این همان عراق است که در سند 2030 آمریکا، کشوری فروپاشیده و غرق در منازعات و نیازمند پناه بردن به متجاوزان آمریکایی معرفی شده بود.
سعدالله زارعی
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
🌎فرهنگی شهرداری اهواز
اینجا اهواز است و شهادت امام جواد علیه السلام /چراغونی شهر
👈انگار که نه انگار متولی فرهنگی شهرداری وجود دارد...
🔻وقتی بی تفاوت به اولیاء الله بشود برکت از شهر میرود
👈دچار مشکل شده ایم چون فاصله افتاده و این فاصله باعث شده از فیوضات الهی محروم شویم و این فاصله ها را متولیان امر ایجاد کرده اند.
🔹براستی که قرآن در مورد مدیر مسئولینی که نیت خدمت به اسلام ندارند چنین فرموده👇
✅النمل
💠قَالَتْ إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً وَكَذَلِكَ يَفْعَلُونَ ﴿۳۴﴾
[ملكه] گفت پادشاهان چون به شهرى درآيند آن را تباه و عزيزانش را خوار مى گردانند و اين گونه مى كنند (۳۴)
👈وقتی مدیریت غیر الهی و نیت کار فرهنگی نباشد باید ائمه اطهار غریب اونم در کشوری که بیرقش بنام آنهاست باشند.
🔻برای متولیان امور فرهنگی متاسفم که اولویت کار فرهنگی را به حاشیه برده و میز و صندلی را مانند زالو چسبیده ویاد مالکان اصلی این ملک را فراموش کرده اند...
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
▪️ای كوی تو قبله ی مراد ادركنی
▪️ای دادرس روز معاد ادركنی
▪️ ای گشته زفرط جود و احسان و عطا
▪️مشهور و ملقب به جواد ادركنی
🏴شهادت حضرت امام جواد علیه السلام بر عموم شیعیان جهان تسلیت باد
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠این ویدئو خطر سکته مغزی و قلبی برای #تجزیه_طلبان #پان_تورک #ضدانقلاب و... دارد.
⛔️ برخورد رئیسی با الهام علی اف 😅
طفلک چه ذوقی هم میکنه... آخرش مجبور شد سر خرش رو کج کنه برگرده 😂
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
#گفت_و_شنود
🔹 کمرنگ باشه!
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
🇮🇷دختران انقلاب برگزار می کند:
✌️من و تو بر می خیزیم تا همه برخیزند
💥❤️جشنِ باشکوهِ حجاب
📢همراه با هم خوانی*سرود سلام فرمانده*
💪وعده ما *سه شنبه۲۱تیرماه* ورزشگاه شهید شیرودی ساعت ۱۷
📌 با حضور *میهمانان ویژه* که به دلیل جلوگیری از شیطنت های رسانه ای معاندین در چند روز باقی مانده به برنامه اسامی آن ها اعلام خواهد شد
#ایستاده_ایم_فرمانده
#دختران_انقلاب✌️
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
عادتواره؛ جنگ شناختی ترکیبی و فضای مجازی ول
✍ سید علیرضا آلداود
⭕️عادت واره ادراک شخص از جهان اجتماعی اطراف خود و واکنش شخص به آن را سازماندهی میکند، رفتارش را میسازد، ارزیابیاش از جهان پیرامونی را برایش شکل میدهد و در نتیجه رفتار وی را میسازد.
⭕️عادت واره میان انسانهایی که پیشینه و زمینهٔ مشابهای (از لحاظ طبقهٔ اجتماعی، دین، ملّیت، قومیت، تحصیلات و حرفه) دارند مشترک است چرا که عادتواره از طریق تقلید بدست میآید و بازتاب دهندهٔ تجربیات شخصی افراد و واقعیتی که زیستهاند و در فرایند اجتماعی شدنشان تأثیر به سزایی داشته و فرصتهای عینی آنها، میباشد؛ بنابراین، عادتواره نشان میدهد که چه گونه فرهنگ گروهی و سرگذشت شخص، ذهن و جسم را شکل میدهد.
⭕️عادت واره در واقع با بهره گیری از نفوذ و قراردادهای اجتماعی منتج به درک مردم از موضوعات مختلف در سطح جامعه حقیقی و در ۱۰ سال گذشته در عالم سایبر میشود.
⭕️بوردیو جامعه شناس فرانسوی معتقد بود که الگوهایی نظیر الگوهای ادراک و طبقهبندی، فهم تام، احساس و کنش به افراد اجازه میدهد تا بدون تفکر حسابگرانه و غریزی و به صورت شهودی، راه حلهای نو برای موقعیتهای بدیع بیابند. این رفتارها و اطوار شخصی و ذوقها و شهودهای اخلاقی و عادات، بر فرصتهای دگرگون کنندهٔ زندگی شخص تأثیر میگذارد، در نتیجه عادتواره ساختار خود را مرهون جایگاه پیشین شخص در ساختار (قراردادهای) اجتماعی است و در عین حال مسیر زندگی آیندهٔ شخص متأثر از عادتواره است. پیر بوردیو بر این نظر است که بازتولید ساختار اجتماعی از عادوتوارههای افراد منتج میشود. (بوردیو، ۱۹۸۷)
⭕️حال با توجه به فهم مفهوم عادتواره میتوان نتیجه گرفت حاکمیتی در عصر جنگ های سایبری-شناختی میتواند موفق عمل کند که با توجه به ارزشهای فرهنگی-اجتماعی و هویتی اصیل خود عادت واره ها را در ساختار ذهنی جامعه به صورت اقناعی و تعاملی با دو هدف ارتقای مقبولیت و مشروعیتش تبیین کند. در این جامعه مردم به صورت صحیح و دور از اخبار جعلی، محتوای یاس آور و تحقیر کننده، دور از حملات شناختی دشمن و رقیبش و... با ساختارهای آن حاکمیت تعامل کرده و ذهنشان توسط دشمن مهندسی نشده، اختلال شناختی محاسباتی و ادراکی نیز پیدا نمیکنند.
⭕️اما با شرایط فعلی جامعهی ما(وجود فضای مجازی ول ، فقر سواد رسانهای در میان مدیران، مسئولان و مردم، عمل نکردن به تذکرات و رهنمودهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی در حوزه فضای مجازی و حکمرانی بر، در و با فضای سایبر، فقدان سند حاکمیت سایبری و پهن کردن فرش قرمز با این فضای مجازی ول و بی در و پیکر در برابر دشمن و...) عادت واره ها و ساختارهای ذهنی جامعه مورد حمله شبانه روزی، حرفهای و هوشمند دشمن قرار گرفته است و مهندسی ذهن آنان توسط پیام رسان ها، شبکه های اجتماعی و رسانههای غربی انجام میشود و مهمتر از همه موارد کلان دادههای مردم است که به عنوان مهمات جنگ شناختی برای عادت شناسی و عادت سازی مورد سو استفاده قرار میگیرد.
⭕️با توضیحات فوق الذکر میتوان عادتواره را به عنوان یکی از محور های اصلی جنگ شناختی بر ضد ایران اسلامی دانست، چرا که طبق تعاریف جنگ شناختی-ترکیبی قلب ها و ذهن ها با بستر فضای سایبر-رسانه مورد هجمه و تسخیر قرار میگیرند.
⭕️این جنگ با بهره گیری از عادت واره دنبال ۳ ماموریت اصلی در داخل کشور است:
1⃣ تولید و توزیع اخبار جعلی با هدف دوقطبی سازی شناختی ---» تبدیل یقین به شک و حب به بغض در سطح جامعه
2⃣پاشیدن بذر بیاعتمادی در جامعه با بهرهگیری از فضای مجازی ول و خدمات و سرویسهای سایبرپایه
3⃣ایجاد گسترده نا امنی روانی در سطح جامعه و به تبع ایجاد شکاف و گسل اجتماعی، نسلی و هویتی
⭕️در این جنگ شناختی-ترکیبی که بر روی عادت واره ها سوار میشود دشمن در میان مدت و بلندمدت برای شکستن مقاومت ذهنی-روانی و کاهش تاب آوری در سطح جامعه برنامه ریزی ویژهای کرده است و در مرحلهی بعد با ایدئولوژیزدایی و حساسیتزدایی نسبت به ارزشهای والای انقلاب اسلامی و منویات امامین انقلاب تلاش میکند جامعه را به سمت ارزشهای خودش هدایت کند.
⭕️برای مثال در حوزه سبک زندگی در شبکه غیراجتماعی اینستاگرام که سلاح اصلی سایبر تروریسم آمریکا در این حوزه است میتوان به سلبریتیهای اجارهای و حوزههای مرتبط با بلاگرها مانند (فشن بلاگر، فود بلاگر، بیوتی بلاگر، مادران بلاگری و...) اشاره کرد که به صورت نرم و نامرئی به دنبال ساخت عادتوارهها هستند که تاثیراتش به صورت عینی در کف جامعه قابل مشاهده است.
ادامه دارد...
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
شگردهای نخستین کلاهبردار بانکی ایران
«سلطان کلاهبرداری بانکی» در ایران چه کسی است؟ وی نخستین کسی است که در نظام بانکی ایران کلاهبرداری کرد و به همین دلیل «پدر کلاهبرداری بانکی» لقب گرفت و شیوه شگفتانگیزی هم برای کلاهبرداری داشت و نامش «هژبر یزدانی» بود.

گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: «هژبر یزدانی» گلّهدار بود و اجدادش هم گلهدار بودند، ولی از یک جایی به بعد، دید با چند تا گوسفند کارش راه نمیافتد و زندگی اینطوری حال نمیدهد و اواخر دهه ۴۰ شمسی افتاد دنبال کارهای بانکی و وام و این حرفها. وام هم گرفت و خوبش را هم گرفت و زد در کار گوشت و روزگاری بود که گوشت تهران را تأمین میکرد و هزاران رأس گوسفند داشت که کسی نمیداند واقعا چه تعداد بودند، اما مشهور است که یکبار ۴۰۰ سگ گله از خارج وارد کرد برای چرای گوسفندانش.
هژبر علاوه بر گوشت در کار قند و آرد و لبنیات و محصولات باغی و زراعی و چرم و صنعت و تجارت هم بود و اینطوری شده بود: «فعالیتهای اقتصادی او علاوه بر شهر محل تولدش سنگسر و مناطق اطراف، به سراسر کشور توسعه پیدا کرده و او مجتمعهای کشاورزی در مناطقی در گرگان و گنبد، اصفهان، سیستان و بلوچستان، شیروان و قوچان داشت و در کار تولید قند، پنبه و کفش نیز فعال بود... بیشتر از ۲۱ کارخانه داشته که بزرگترین آن مجمع قند شیروان بود... شرکتهایی کشت و صنعت شاهین، کفش اطمینان، کفش ایران، قند اصفهان، شرکت کشاورزی و دامپروری کیخسرو، شرکت قند قزوین، گوشت آریا زمین، کارخانه قند شاهزند، قند قوچان و قند شیروان و قند بجنورد و شرکت ریسندگی و بافندگی پاکریس متعلق به وی بود».
اما همه اینها برایش کم بود و دنبال کار جالبتری میگشت و رفت دنبال کار بانکی.

«هژبر یزدانی» در اوایل دهه ۵۰ شمسی ناگهان ثروتمندی بزرگ شد و البته مشهور به فساد اقتصادی بود
پای رئیس بانک مرکزی به ماجرا باز شد
شیوه هژبر یزدانی در کار بانکی جالب و باورنکردنی بود؛ از بانکها وام میگرفت و با آن وام، سهام همان بانک یا بانکهای دیگر را میخرید و این کار را هم میکرد: «هژبر از طریق رشوههای سنگین به مدیران برخی بانکها، چکهایش را به تعویق میانداخت و با استفاده از چکهای فاقد موجودی اقدام به خرید سهام بانکها میکرد».
القصه، هژبر بساطی درست کرد در نظام بانکی کشور که رئیس بانک مرکزی وارد ماجرا شد و چنین شد: «رئیس وقت بانک مرکزی متوجه شد که مبلغ چکهای بیمحل به بیش از یک میلیارد تومان رسیده است و موضوع را با وزیر دارایی در میان گذاشت تا چارهای تدبیر کنند».
زور یزدانی در دولت، زیاد بود و کار بالا گرفته بود؛ در این حد که «حسین فردوست» ارتشبد دوره پهلوی در کتابش گزارش داده است: «یکروز سمیعی، رئیس بانک توسعه کشاورزی به من شکایت کرد که فرد بیتربیتی با دو گارد مسلح به مسلسل بدون اجازه وارد دفتر کارم شده و گفته که نامش یزدانی است و میخواهد سهام بانک با ساختمان و وسایل به او واگذار شود! سمیعی پاسخ داده که این امر منوط به اجازه وزارت کشاورزی و تصویب دولت است. یزدانی با خشونت جواب داده که ترتیب آن را هم میدهم».
هژبر در کارش رفقایی هم داشت حتما که چنین اتفاقاتی میافتاد: «یزدانی برای خرید سهام بانک توسعه صنعتی و معدنی حدود ۱۰۵ میلیون تومان وام از شعبه فردوسی بانک ملی گرفت. این وامهای کلان در حالی گرفته میشد که سرمایه این بانک ۴۰۰ میلیون تومان بیشتر نبود و یزدانی دو بار روی هم رفته ۲۶۵ میلیون تومان از آن بانک وام گرفته بود. بهموجب مقررات بانک مرکزی هر بانک تنها میتوانست ۱۰ درصد سرمایه خود را به هر فرد وام دهد و این موضوع باعث شد خوشکیش مدیرعامل بانک ملی به بانک مرکزی احضار شود».

«هژبر یزدانی» رفیق زیاد داشت؛ در دولت و در دربار پهلوی و در همهجا
پای پهلوی دوم به ماجرا باز شد
بساطی که هژبر در نظام بانکی و اقتصاد ایران درست کرده بود پای پهلوی دوم را هم به میان ماجرا کشیده بود. محمدرضا مخالف بود؟ نخیر، موافق بود؛ اصلا رفیق بودند با هم و اینطوری بود که «محمد یگانه»، وزیر دارایی و مسکن که سالها رئیس کل بانک مرکزی هم بود در کتاب خاطراتش نوشته است: «هژبر بارها از بانکهای مختلف کشور، وامهایی کلان گرفته و حدود۷۵۰ میلیون تومان به آنها مقروض بوده است. وی... برای آنکه موانع قانونی را از سر راه اختلاسهای خویش بردارد، تلاش کرد از شاه و اشرف و نصیری کمک بگیرد».
و روایت دیگری هم هست به این شرح: «هنگام خری
د بانک ایرانیان، یکی از اعضای هیئت مدیرهٔ بانک متوجه شد یزدانی ۲۸ درصد از سهام بانک را بیصدا خریده است، با... [یکی از وزرای دولت] که فکر میکرد از یزدانی پشتیبانی میکند، ملاقات کرد و از او خواست جلوی تصاحب ستیزهجویانه بانک توسط یزدانی را بگیرد... نهایتاً با پا در میانی شاه، یزدانی سهام وی را... خرید».

سند محرمانه ساواک درباره تبانی «هژبر یزدانی» با مسئولان بانک
بریز و بپاش برای دربار
هژبر اهل بریز و بپاش هم بود و از دربار برایش نامه مینوشتند که: «جعبه سیگار طلا با تاج برلیان زمرد تقدیمی جنابعالی از پیشگاه مبارک علیاحضرت شهبانوی ایران گذشت...». و رئیس ستاد ارتش هم برایش نامه مینوشت که: «آقای هژبر یزدانی، مجلس ضیافت مجلل و باشکوهی که بهمناسبت زادروز خجسته والاحضرت همایون ولایتعهد ایران در هتل هیلتون ترتیب داده بودید... عشق شدید جنابعالی را نسبت به سلسله جلیله پهلوی که همگی هر چه داریم از آنهاست میرساند و این احساسات در خور هرگونه تقدیر و تقدیس میباشد».
هژبر را مسئولان دولت پهلوی در سال ۱۳۵۷ شمسی گرفتند و انداختند زندان که یعنی ما با مفاسد مبارزه میکنیم و البته زندانش اینطوری بود: «یزدانی را در زندان قصر زندانی کردند. بنا بر گفته خودش در زندان مانند پادشاهان زندگی میکرد و محل زندانیشدنش به هر چیزی شباهت داشت به جز زندان». بعد هم در جریان انقلاب ایران با کمک رفقایش از زندان فرار کرد و رفت که رفت. پولهای زیادی را برد و البته بخش بزرگی از اموالش ماند و مصادره شد و تمام!

«هژبر یزدانی» در سال ۱۳۵۷ توسط حکومت پهلوی دستگیر شد و در جریان وقایع انقلاب اسلامی از ایران گریخت و بعدها در کاستاریکا درگذشت
https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95