eitaa logo
جنگ نرم و دشمن شناسی
4.3هزار دنبال‌کننده
24.4هزار عکس
18.2هزار ویدیو
271 فایل
 خط اغفال به خصوص خواص و نخبگان از تاثیر دشمن ، یکی از خطوط القائی و تبلیغاتی دشمن است.امام خامنه ایی دامت برکاته 🕛 مدیریت کانال https://eitaa.com/Jangnarmvdoshmanshnase جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
مشاهده در ایتا
دانلود
🖼 دنیا چطور فیک‌نیوز را سرکوب می‌کند ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
رئیسی چگونه سناریوی آمریکایی‌ها در سازمان ملل را خنثی کرد؟ آمریکایی‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند که در سازمان ملل دیداری بین رئیسی و بایدن اتفاق بیفتد. آمریکایی ها در جریان حضور آیت‌الله رئیسی در سازمان ملل در نیویورک یک سناریویی را برای رو در رویی روسای جمهور دو کشور طراحی کرده بودند. در این رابطه و مطابق هر سال، در روز سه شنبه به عنوان روز اول اجلاسیه قرار بود بایدن رئیس جمهور آمریکا سخنرانی کند و سخنرانی آیت‌الله رئیسی روز چهارشنبه بود اما به بهانه‌ای طوری برنامه‌ریزی کردند که هر دوی این سخنرانی‌ها در یک روز انجام شود. طراحی به نحوی بود که پس از سخنرانی آقای رئیسی با فاصله یکی – دو رئیس جمهور دیگر، سخنرانی بایدن انجام شود. پس از پایان سخنرانی آقای رئیسی، رئیس جمهور ایران به سمت هتل حرکت کرد اما به تیم حفاظت اعلام شد که چون بایدن زودتر از موعد حرکت کرده و این منطقه حفاظت شده است، تیم اسکورت خودرویی و ... مجوز تردد ندارد و نمی‌تواند حرکت کند! صحنه طوری طراحی شده بود که رئیسی باید در اتاق ها و دالان‌های سازمان ملل منتظر می‌ماند تا بایدن وارد ساختمان شده و بعد امکان خروج تیم اسکورت ایرانی وجود داشت اما بلافاصله طراحی صورت گرفت و رئیس جمهور با پیاده روی ۵ دقیقه ای از یک مسیر خلوت به هتل رفت که این اقدام نقشه آمریکایی‌ها را خنثی کرد ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 «سلمان رشدی» مُرده است؟ 🔹بیشتر از دو ماه از ماجرا حمله به رشدی می‌گذرد و هیچ خبری از وضعیت جسمانی او در دست نیست. سانسور رسانه‌ای در آمریکا تا اندازه‌ای بالاست که اساسا هیچ رسانه‌ای حتی به خود اجازه نمی‌دهد که به سراغ این پرونده برود و از سرنوشت نویسنده‌ی «آیات شیطانی» کسب اطلاع کند. 🔹آخرین خبر رسمی که درباره‌ی وضعیت جسمانی سلمان رشدی در رسانه‌های آمریکایی منتشر شده، مربوط به مشکلات جدی تنفسی اوست که امکان زندگی بدون دستگاه تنفس مصنوعی (ونتیلاتور) را نداشته و پزشکان امید چندانی برای بهبودی سریع و کامل سلمان رشدی نداشتند. 🔹برخی تحلیلگران معتقدند که هراس رسانه‌ها و جریانات فرهنگی غربی از پذیرش پیروزی نگاه گفتمانی اسلام و خشم مقدس مسلمانان بر تلاش هتاکانه علیه مفاهیم دینی، زمینه‌ساز پنهان‌کاری در این زمینه و عدم اطلاع‌رسانی درباره‌ وضعیت جسمانی سلمان رشدی شده است. ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت رحیم‌پور ازغدی از حزب‌اللهی‌های متعصب بی‌سواد که ضدانقلاب شدند اینها را در دهه 60 و 70 از نزدیک می شناختم، به کسی رحم نمی‌کردند. اگر کسی یک انتقاد کوچک به جمهوری اسلامی داشت اینها در تبلیغات تا او را بی ناموس نمی‌کردند ول کن نبودند ولی الان ضد انقلاب شدند ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️🎥از پروژه ققنوس تا جنگ مذهبی! 📍پشت پرده صحبت های مولوی عبدالحمید و فتنه چند بعدی که ضلع سوم آن به سمت جنگ مذهبی حرکت کرده است!!! 🎞حتما ببینید و منتشر کنید‌. ✳️جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
💢بدون یک صفحه A4 برنامه 🔹مجید شاکری پژوهشگر در زمينه مالي حكمرانى در مطلبی تحلیلی نوشت: «وقایع یک ماه اخیر نشان داد که جمهوری اسلامی ایران بسیار قویتر از آن است که «به زور» بتوان آن را اصلاح کرد. وقایع یک ماه اخیر نشان داد جمهوری اسلامی ایران مطلقا بدون آلترناتیو است. مخالفان ان یک صفحه A4 برنامه ندارند و از حد کلیات نمی‌گذرند. بخش بزرگی از آنها در جایی که احساس کنند دست بالا دارند، بسیار خشن هستند و از همه اینها مهم‌تر «هیچ» سازماندهی «مستقلی» ندارند. در عمل در نبود سازماندهی، انرژی آنها به راحتی توسط مخالفان سنتی جمهوری اسلامی ایران مثل سازمان مجاهدین خلق مصادره می‌شود، چنانکه نهایتا ایجابی‌ترین نتیجه این انرژی آزاد شده (خصوصا بین ایرانیان خارج از کشور)، از جنس خواسته‌های اعراب خلیج‌فارس است: تحریم بیشتر.» جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
آشوب‌ها جواب داد، دولت سقوط کرد اما در انگلیس پس از چند هفته تلاش بی‌وقفه رسانه‌های انگلیسی یا مستقر در انگلیس برای براندازی در ایران و صرف هزینه‌های سنگین برای این توهم خبر رسیده‌، نخست‌وزیر این کشور سقوط کرد.  از شهریور ماه تاکنون رسانه‌های، به ویژه فارسی زبان، انگلیسی یا مستقر در این کشور با بودجه‌های کلانی که در اختیارشان گذاشته شده است، با زیر پا گذاشتن تمام اصول حرفه‌ای و اخلاقی تمام تلاش خود را کردند تا با سوءاستفاده از فوت یک دختر جوان در ایران، به قول فعالان مجازی «برعندازی» کنند اما روز پنج شنبه گذشته ناگهان خبر رسید، دولت انگلیس سقوط کرد و آن‌چه در عمل رخ داد این بود که نخست‌وزیر تازه‌وارد ‌این کشور نیامده سرنگون شود. این اتفاقات بدون اعتراضات میدانی در انگلیس به وقوع پیوست که توضیح آن خواهد آمد، اما باید در نظر داشت که اعتراضات سنگینی که چند وقتی است‌گریبان دولت فرانسه را گرفته است، «امانوئل ماکرون» را هم می‌تواند به سرنوشت خانم نخست‌وزیر مبتلا کند.  از نکات قابل توجه دیگر امروز ما این است که این روزها مردم در پی اعتراضات مردمی در کشورهای اروپایی چون فرانسه، مورد خشونت‌ هم قرار می‌گیرند اما هیچ صدایی از مدعیان دروغین حقوق بشر و همین رسانه‌ها بلند نمی‌شود. فضا در این سال‌ها به قدری برای ماکرون تنگ بوده است که دولتش از 2 سال پیش درگیر شبکه‌های مجازی است و هرگونه خبری که به نظر دولت حاوی خشونت و خبرهای جعلی باشد را جریمه می‌کند. وزیر کشور فرانسه نیز اعلام کرده، کسانی که به پلیس حمله می‌کنند، معترض نیستند آشوبگرند. لیز تراس چگونه سقوط کرد؟ «لیز تراس» نخست‌وزیر انگلیس روز پنجشنبه و حدود 6 هفته بعد از به دست گرفتن این سِمت، در حالی که بسیاری در انگلیس از برنامه‌های اقتصادی وی خشمگین هستند، مجبور به کناره‌گیری شد. او که حالا نمونه‌ای از یک «سیاستمدار سوخته» است، در سخنانی گفت که تصمیم استعفای خود را به پادشاه انگلیس اعلام کرده است و تا زمان انتخاب رهبری جدید برای حزب محافظه‌کار وظایف خود را انجام خواهد داد. او همچنین گفت، حزب محافظه‌کار در عرض یک هفته رهبر جدید خود را انتخاب خواهد کرد. این در حالی است که دو روز پیش از این کناره‌گیری گفته بود، قصد استعفا ندارد. او حتی با کنارگذاشتن وزیر اقتصادش تلاش کرد تقصیرها را به گردن او بیندازد اما این ترفند هم نگرفت! لیز تراس چهارمین نخست‌وزیری است که در 6 سال گذشته به دلیل اختلافات درون حزبی مجبور به کناره‌گیری از سمت خود می‌شود؛ که خود این مسئله اوضاع پریشان سیاسی حاکم بر انگلیس را هویدا می‌کند. او در ۱۴ شهریور ماه زمانی که وزیر خارجه دولت «بوریس جانسون» بود از سوی هم‌حزبی‌های خود به نخست‌وزیری انگلیس انتخاب شده بود. تحقیر تراس در اکونومیست این رسوایی سیاسی، بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های دنیا داشته است. مثلا طرح جلد شماره جدید هفته‌نامه اکونومیست، لیز تراس را در قامت یک جنگجوی رومی به تصویر کشیده که کلاه‌خودی جارویی، سلاحی چنگالی با ماکارونی و سپری پیتزایی در دست دارد. یعنی جنگجویی بی‌قدرت با ابزارهایی ناکارآمد که عملا کاری از دستش برنمی‌آید. تیتر این شماره اکونومیست هم ترکیبی از BR (دوحرف اول بریتانیا) و ITALY است که ترجمه‌اش می‌شود «به بریتالیا خوش آمدید» که اشاره به ایتالیایی شدن سیاست در بریتانیا دارد. ایتالیا کشوری است که نخست‌وزیرانش با سرعت زیاد تغییر می‌‌کنند و اکونومیست هم با اشاره به استعفای لیزتراس پیش‌بینی کرده که جایگاه نخست‌وزیری در بریتانیا به همین شکل متزلزل شده است. دیلی استار هم با انتشار تصاویر یک کاهو در کنار عکس تراس، تلاش کرد به مخاطب بفهماند، عمر و ماندگاری یک کاهو از عمر نخست‌وزیری تراس هم بیشتر است!  جنگجوی پوشالی فشارها برای کناره‌گیری او از هفته پیش آن‌ هم از طرف هم‌حزبی‌هایش بالا گرفت، اما او ابتدا زیر بار نمی‌رفت و می‌گفت حاضر به استعفا نیست؛ او حتی روز چهارشنبه در پارلمان این کشور وقتی با حملات تند حزب رقیب و درخواست برای استعفا مواجه شد و پاسخ داد: «من یک فرد جنگجو هستم و اهل کنار کشیدن نیستم.» اما روز چهارشنبه «سوئلا براورمن» وزیر کشور انگلیس در آخرین ضربه به دولت نوپای لیز تراس پس از نقض قوانین این وزارتخانه از سمت خود کناره‌گیری کرد. البته ۲۲ مهر ماه نیز «کوازی کوارتینگ» وزیر خزانه‌داری انگلیس پس از ارائه برنامه اقتصادی که سقوط تاریخی ارزش پوند و آشفتگی مالی در این کشور را به همراه داشت، استعفا کرد یا باز به تعبیری بهتر مجبور به استعفا شد. 👇👇👇👇👇👇👇ادامه
همچنین پس از اعلام استعفای نخست‌وزیر انگلیس در روز پنجشنبه، «کر استارمر» رهبر حزب کارگر نیز خواستار برگزاری فوری انتخابات زودهنگام شده است. آن‌طور که فارس نوشته، «نیکلا استرجن» وزیر اول اسکاتلند (رئیس‌دولت) نیز گفته است که برگزاری انتخابات پارلمانی پس از استعفای لیز تراس، یک ضرورت است. اما به نظر می‌رسد که حزب محافظه‌کار که اکثریت پارلمان را در اختیار دارد مسیر خود را برود. گزینه‌های جایگزین انگلیسی‌ها می‌گویند قرار است تا انتخاب ریاست حزب (محافظه‌کار و حاکم) در فرآیندی سریع تا حدود 10 روز دیگر مشخص شود. در این باره «گراهام برادی»، از قانونگذاران ارشد حزب محافظه‌کار گفته که هر یک از کسانی که نامزد می‌شوند بایستی 100 رأی از قانونگذاران پارلمان بگیرند و رقابت‌ها تا جمعه هفته آینده به پایان خواهد رسید. «ریشی سوناک» 42 ساله که در رقابت انتخاباتی قبلی رقیب لیز تراس بود و از او شکست خورد، این بار اصلی‌ترین شانس برای نخست‌وزیری به شمار می‌رود، هر چند که رسیدن به اجماع میان محافظه‌کاران امر دشواری به نظر می‌رسد و حزب کارگر هم بار دیگر خواستار برگزاری انتخابات سراسری شده است. بوریس جانسون که تراس جانشین او شده بود یکی دیگر از نامزدهایی است که گفته می‌شود در حال سنجیدن شرایط برای ورود به گود این رقابت است. دبیر سیاسی روزنامه تایمز روز پنجشنبه نوشت: «او مشغول جویا شدن نظر دیگران در این زمینه است اما گفته می‌شود باور شخصی وی این است که چنین اتفاقی در راستای منافع ملی است.» «پنی موردانت»، مشاور سابق وزیر تجارت انگلیس در امور بین‌المللی، «بن والاس»، وزیر دفاع دولت بوریس جانسون (که البته به نظر می‌رسد خود او از حامیان نخست‌وزیری مجدد جانسون باشد)، و «جیمز کلورلی»، وزیر خارجه فعلی انگلیس سیاستمداران دیگری هستند که نامشان به عنوان گزینه‌های جایگزینی لیز تراس مطرح شده‌ است. حقوق مادام العمر برای 45 روز نخست‌وزیری! اما در پایان، مرور یک خبر دیگر خالی از لطف نخواهد بود. لیز تراس، نخست‌وزیر مستعفی انگلیس حالا پس از استعفا، واجد شرایط دریافت کمک مالی از محل مالیات، مالیات دهندگان به مبلغ ۱۱۵ هزار پوند (۱۲۹ هزار دلار) در سال برای بقیه عمر خود شده است. جالب است، این امر گرچه در انگلیس مرسوم است، اما با مخالفت مخالفان سیاسی و بسیاری از مردم روبه‌رو شده که خواستار عدم پرداخت غرامت به تراس به دلیل نقش او در آشفتگی سیاسی و اقتصادی انگلیس شدند. آنها می‌گویند، 45 روز نخست‌وزیری آن هم به این شکل افتضاح، مستحق دریافت پاداش نیست! جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
«دروغ» اسلحه بُرنده دشمن در جنگ روانی(یادداشت روز) پیروزی جمهوری اسلامی در جنگ تحمیلی 8ساله با ناکام گذاشتن رژیم بعث و حامیان جهانی و منطقه‌ای آن درس عبرتی شد برای دشمن تا بداند راه نفوذ و تسلط بر ایران اقدام نظامی نیست. هرچه بیشتر گذشت آنها بر این واقعیت بیشتر مطمئن شدند؛ «وقتی ایرانی که دست خالی، 8 سال جلوی ابرقدرت‌های شرق و غرب و پیشرفته‌ترین سلاح‌ها و جنگ افزارهای اهدایی و کمک‌های ماهواره‌ای آنها به صدام ایستادگی کرد، امروز تا حدی شگفت‌انگیز در حوزه‌های برجسته نظامی، صنایع موشکی و ماهواره‌ای و هوافضا پیشرفت کرده است فکر اقدام نظامی مجدد علیه ایران بازی با دُم شیر است.» در واقع دشمن سال‌هاست برای ضربه زدن و باز کردن راه نفوذ و تسلط بر ایران جنگ نظامی را رها کرده و در کنار تلاش برای هجمه فرهنگی، بر جنگ تبلیغاتی و روانی پافشاری دارد. با گذشت سال‌ها و ورود تکنولوژی‌های جدیدتر همچون ماهواره و شبکه‌های مجازی و با استفاده از همه ابزارهای رسانه‌ای این جنگ ابعاد تازه‌تر و پیچیده‌تری پیدا کرده است.  رهبر انقلاب در همین زمینه تعبیر جالب و البته هشدار‌آمیزی دارند؛ ایشان سال 97 فرمودند: «دشمن از ابزار رسانه استفاده می‌کند برای اثرگذاری بر افکار عمومی. توجّه کنید! ابزار رسانه، ابزار مهم و اگر دست دشمن باشد، ابزار خطرناکی است. ابزار رسانه را تشبیه می‌کنند به سلاح‌های شیمیایی در جنگ نظامی؛ سلاح شیمیایی را وقتی می‌زنند، سلاح شیمیایی ‌تانک و تجهیزات را از بین نمی‌برد؛ تجهیزات می‌ماند و انسان‌ها از بین می‌روند و از قدرت استفاده‌ از ابزار می‌افتند؛ سلاح شیمیایی در جنگ نظامی این‌جوری است؛ ابزار رسانه هم این‌جور است. امروز از تلویزیون، از رادیو، از اینترنت، از شبکه‌های اجتماعی، از انواع و اقسام وسایل فضای مجازی، علیه افکار عمومی ما استفاده می‌شود؛ این را کسانی که مسئولیّت این بخش از کشور را- بخش ارتباطات را- دارند، درست توجه کنند. ما در جلسات حضوری هم به اینها تذکر داده‌ایم، تأکید کرده‌ایم، حالا هم می‌گوییم؛ توجه کنند که آنها ابزاری نشوند برای اینکه دشمن راحت بتواند سلاح شیمیایی خودش را علیه این مردم به کار ببرد. وظیفه‌ خودشان را بدانند و با جدیّت عمل کنند.» طی سال‌های گذشته به‌خصوص در بیش از دو دهه اخیر، در کنار تلاش روزافزون رسانه‌ای علیه کشورمان، برخی بازوهای داخلی از جمله طیفی از فعالان رسانه‌ای و چهره‌های سیاسی وابسته به اصلاح‌طلبان نیز در جنگ تبلیغاتی و روانی علیه ملت ایران به کمک دشمن آمده‌اند و شاهد بده‌بستان‌ها و خدمات متعددی بین آنها بوده‌ایم. اما با نگاهی به برجسته‌ترین یا حتی دم‌دست‌ترین نمونه‌های جنگ روانی و تبلیغاتی علیه مردم ایران و جمهوری اسلامی در این سال‌ها، یک نکته مهم به چشم می‌خورد و آن هم استفاده پرحجم از دروغ‌پردازی و پمپاژ اخبار کذب توسط رسانه‌های متعدد دشمن در شبکه‌های ماهواره‌ای و اجتماعی برای اثر‌گذاری بر ذهن مردم ما و در مواقعی بهره‌برداری از این عملیات رسانه‌ای مبتنی بر دروغ برای ایجاد آشوب و اغتشاش و به‌زعم آنها براندازی است که هوشیاری مردم از یک‌سو و تلاش رسانه ملی و رسانه‌های دیگر انقلابی و مسئولان مربوطه برای خنثی کردن این عملیات فریب را می‌طلبد. متاسفانه در این بین همان‌طور که اشاره شد برخی چهره‌های سیاسی و فعالان رسانه‌ای داخلی هم خواسته یا ناخواسته آب در آسیاب دشمن می‌ریزند. از طرفی طیف دیگری که مدت‌هاست سرمایه‌گذاری بر روی آنها برای دشمن در جهت ایجاد جنگ روانی و تبلیغاتی علیه مردم ایران و جمهوری اسلامی جذابیت پیدا کرده است افراد موسوم به سلبریتی‌ها هستند.  برای روشن شدن موضوع می‌توان به برخی از عملیات‌های روانی مبتنی بر دروغ توسط دشمن و رسانه‌ها و افراد وابسته به آن علیه جمهوری اسلامی در سطوح مختلف اشاره کرد. 1- تیرماه سال 1378 و در ماجرای موسوم به کوی دانشگاه، شاهد یکی از اولین جرقه‌های جنگ روانی دشمن در نوع جدیدتر بودیم. آنجا که شبکه‌های ماهواره‌ای با بضاعت آن روزشان با همراهی برخی روزنامه‌های زنجیره‌ای اصلاح‌طلب به دروغ مشغول انتشار خبر کشته شدن دانشجویان کوی دانشگاه تهران بودند تا ضربه‌ای ویرانگر به حیثیت و اعتبار جمهوری اسلامی وارد کنند. آن روزها تیتر و عکس برخی از روزنامه‌ها آه و ناله و سوگواری در رثای دانشجویان کشته‌شده‌ای بود که اساساً یا وجود خارجی نداشتند یا زنده بودند. جالب آنکه چهره و تصویر فردی فرصت‌طلب با نمایش پیراهنی خون‌آلود و با القای اینکه این پیراهن مربوط به دانشجویی کشته‌شده است در صفحه اول برخی از آن روزنامه‌ها منتشرشد و بعدها همین فرد سر از آمریکا و کاخ سفید و دیدار با رئیس‌جمهور آن کشور درآورد در حالی که اعتراف کرده بود خون آن پیراهن اصلا خون انسان نبوده است! 👇👇👇👇👇ادامه
👇👇👇👇👇👇👇ادامه آن غائله که چند روزی بیشتر دوام نیاورد با ورود مردم برچیده شد. 2- سال 1388 پس از مشارکت چشمگیر مردم در انتخابات ریاست جمهوری همان‌طور که برخی شواهد حکایت از توطئه‌ای برنامه‌ریزی شده داشت و حتی کیهان جلوتر درخصوص آشوبگری در کشور در صورت شکست کاندیدای اصلاح‌طلبان هشدار داده بود، برگ دیگری از استفاده دشمن از دروغ و فریبکاری علیه مردم ایران ورق خورد و در شرایطی که هنوز چند ساعتی تا پایان رأی‌گیری باقی مانده بود میرحسین موسوی در اقدامی عجیب خود را کاندیدای پیروز و رئیس‌جمهور منتخب معرفی کرد! وقتی نتیجه انتخابات و نظر مردم چیزی غیر از پیشگویی نامتعارف موسوی شد، آتش فتنه که پیش از این برای شعله‌ور شدن آن در داخل و خارج برنامه‌ریزی و تقسیم کار شده بود گُر گرفت و با جنگ گسترده تبلیغاتی و عملیات روانی و دروغ‌پردازی‌های رسانه‌های وابسته به دشمن در داخل و خارج و خوش‌خدمتی برخی از چهره‌های سیاسی غربگرا برای بهره‌برداری از این دروغ بزرگ به مدت 8 ماه کشور درگیر فتنه شد. آن روزها بازار دروغ‌پردازی فتنه‌گران و رسانه‌های حامی آنها در داخل و خارج و دولت‌های آمریکا و همپیمانانش بر علیه مردم ایران داغ بود؛ یک روز با صحنه‌‌سازی و ریختن خون «ندا آقاسلطان» دختر بی‌گناه در کف خیابان و انداختن آن به گردن نظام و روزی دیگر با کشته‌‌سازی دروغین از افرادی که زنده بودند.  در این میان هر چه که می‌گذشت مردمی که فریب چهره موجه نخست‌وزیر زمان جنگ را خورده بودند و به اعتبار آن وارد صحنه اعتراض خیابانی شده بودند وقتی چهره واقعی وی را شناختند و متوجه نقشه و دروغ دشمن و اشتباه خود شدند صحنه را ترک کردند و در نهایت همین مردم در کنار سایر مردم کشور روز نهم دی‌ماه 1388 پرونده فتنه را بستند و طومار فتنه‌گران را پیچیدند. جالب اینکه برخی چهره‌های حامی فتنه و کاندیدای متوهم آن انتخابات بعدها و پس از تحمیل خسارت‌ها و تحریم‌ها به مردم، ریاکارانه در محافل خصوصی خود به امکان‌ناپذیر بودن تقلب در انتخابات ایران اعتراف کردند. نکته عبرت‌آموز آنکه چندی قبل و پیش از اغتشاشات اخیر هم متنی سرشار از دروغ و حاوی برخی اتهامات علیه نظام و رهبری از طرف موسوی منتشر شد اما خاطره مردم از دروغ‌پردازی‌های سال 88 وی چیزی جز بی‌محلی به این ورشکسته سیاسی در پی نداشت. 3- یک ماه گذشته نیز در کشورمان شاهد شعله‌ور شدن آتش آشوب و اغتشاش با همان فرمول قبلی دروغ‌پردازی پرحجم رسانه‌ای بودیم. رسانه‌های خارجی همچون بی‌بی‌سی فارسی و اینترنشنال و... با همراهی شبکه‌های مجازی رهاشده در کشور به دروغ کشته شدن دختر جوانی به نام مهسا امینی به دست پلیس گشت ارشاد را در صدر عملیات روانی خود علیه ایران قرار دادند. از طرفی باز هم ورود برخی چهره‌های سیاسی اصلاح‌طلب و سلبریتی‌های وابسته یا کم‌اطلاع! به پازل طراحی‌شده دشمن به این ماجرا دامن زد. در این عملیات فریب تلاش شد فوت یک دختر جوان در اداره پلیس که هم در آن زمان شواهدی بر دخالت پلیس در وقوع آن وجود نداشت و هم گذشت زمان و انتشار فیلم لحظه بیهوشی، فیلم اذعان پدر وی در بیمارستان به نبود نشانه‌ای از وارد آمدن ضربه به جسم دخترش، گزارش کامل پزشکی قانونی با انجام انواع آزمایشات و بررسی‌های تخصصی ثابت کرد که مرگی طبیعی و بی‌ارتباط با پلیس بوده است آتش تهیه فتنه‌ای جدید را فراهم کند. آمادگی و برنامه دقیق آشوبگران و ورود سریع و خشن آنها به کف خیابان که جنایت‌های تاسف انگیزی همچون شهادت بیست و چند نفر از مدافعان امنیت و قربانی شدن برخی مردم بی‌گناه و وارد آمدن خسارت‌های فراوان به اموال عمومی را در پی داشت نشان از مترصد بودن آنها برای سوار شدن بر موج ناشی از دروغی جدید داشت.  هرچند با گذشت چند روز مردمی هم که فریب این عملیات روانی و رسانه‌ای دشمن را خورده بودند صف خود را از اغتشاشگران جدا کردند اما متاسفانه طیفی هرچند اندک از نوجوانان و جوانانی که از تجربه و قدرت تحلیل کمتری برخوردار بودند یا ذهنیتی از سابقه این دروغ‌پردازی‌ها در گذشته نداشتند و همچنین زیست مجازی بیشتری در شبکه‌های اجتماعی رهاشده به‌عنوان میدان ایده‌آل دشمن داشتند بیشترین تاثیر را از این عملیات گرفتند.  با روشن شدن ماجرای واقعی مرگ مهسا امینی دشمن و رسانه‌های آن که نمی‌خواستند شاهد فروکش کردن آشوب و هدررفت هزینه‌ها و زحمات خود باشند سراغ پروژه کشته‌‌سازی رفتند و به دروغ اما هدفمند مرگ دخترانی مثل نیکا، سارینا، اسرا و... را به اغتشاشات پیوند زدند و در نهایت هم به‌طور مستند و مستدل دروغ‌پردازی آنها در این زمینه مشخص شد. 👇👇👇👇👇
نمونه‌های فراوان دیگری از عملیات دروغ برای فریب افکار عمومی توسط رسانه‌های خارجی یا برخی داخلی‌ها وجود دارد از صحنه‌‌سازی لو رفته برای دروغ کتک زدن پیرزنی به نام «گوهر عشقی» توسط ماموران امنیتی تا ‌گریم کردن یک محکوم امنیتی با سُس گوجه برای القای وارد آمدن شکنجه به وی که اسباب خنده کاربران و مردم را در پی داشت و نمونه‌های دیگر.  به نظر این خط و این حربه یعنی دروغ‌پردازی پرحجم رسانه‌ای علیه مردم ایران همچنان در دستورکار رسانه‌های معاند و وابسته به آل‌سعود و انگلیس و آمریکا و پادوهای داخلی آنها خواهد بود و چاره آن هوشیاری مردم و به‌خصوص جوانان و بالا بردن سطح سواد رسانه‌ای جامعه از طریق رسانه‌ها از جمله رسانه ملی و آموزش و پرورش است. یک نمونه جدید برای بالابردن سطح سواد رسانه‌ای مردم و جوان‌ها می‌تواند اشاره به دروغگو بودن و ریاکاری رسانه‌هایی که خود را دلسوز مردم و طرفدار حقوق بشر می‌دانند باشد آنجا که در روزهای اخیر آنهایی که درخصوص آشوب‌های اخیر ایران و دفاع از آشوبگرانی که گلوی پلیس دریدند و مدافعان امنیت را به آتش کشیدند سنگ‌تمام گذاشتند، درخصوص آشوب‌های این روزهای اروپا و ضرب و شتم مردمی که فقط معترضند سکوت محض در پیش گرفته‌اند. عباس شمسعلی  جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
آشوب شکست خورد بانیان دوباره نقابدار شدند یک روزنامه زنجیره‌ای که در تحریک و تهییج به آشوبگری رادیکال نقش داشت، اکنون سرخورده از شکست اغتشاش که برای رد گم‌کنی می‌گوید: خیال‌پردازان، حرکت اعتراضی جنبشی را تهدید می‌کنند و آن را به انحراف کشاندند. روزنامه هم‌میهن وابسته به تیم کرباسچی و قوچانی نوشت: جنبش‌های اصلاحی و اعتراضی از آسیب «انحراف» در امان نماند. بنی‌صدر در میانه دوگانه مهدی بازرگان و مسعود رجوی، به بیراهه چپ‌روی افتاد و خام‌اندیشانه در رویای رهبری انقلابی در انقلاب رفت و کابوس آفرید. خاتمی و موسوی نیز، با مجموعه بسترسازی‌هایی که از دو سوی رادیکالیسم چپ و راست صورت می‌گرفت، ناگاه با کنار نشستن جامعه مواجه شدند. جامعه‌ای که با رأی دادن، می‌خواست در دوم خرداد 1376 «فردایی بهتر» برای خود بسازد، در پس چند پیروزی انتخاباتی به تدریج «فردایی متفاوت» را مطالبه کرد. آنچه در رویکردهای چپ روانه جریان «تحکیم وحدت/ تحریم انتخابات» در سال‌های 1382 تا 1384 بروز یافت و گویی، با ابزار «60 میلیون امضاء» (و به تعبیر سعید حجاریان: «کلیک، کلیک؛ بنگ، بنگ») می‌خواست از اینترنت نوپدید، دستاوردی فراتر از ظرفیت‌های صندوق رأی داشته باشد. خروجی آن «انحراف» از اصلاحات،‌اما انحراف بنیان‌کن و توسعه‌سوزی بود که در ظهور محمود احمدی‌نژاد رخ نمود. این «انحراف» در جنبش 1388 بستر مهیاتری برای خود یافت. جنبش اعتراضی و مدنی و آرام «رأی من کو؟» که در 25 خرداد نمایش درخشان و بی‌بدیل خود را به صحنه خیابان آورده بود؛ خیلی زود از خشم و «خس و خاشاک» خوانده شدن از سوی رادیکالیسم راست و در رویای «انقلابی دیگر» از سوی رادیکالیسم چپ، مطالبه محدود خویش وانهاد و تن به مجادله‌ای نافرجام داد که در نهایت با حصر 25 بهمن 1389 رو به خاموشی نهاد. جامعه اما در انتخابات 1392 روزن و منفذی یافت تا بار دیگر به مطالبه محدود (و چه بسا محدودتر) خود در دوم خرداد 1376 بازگردد و در انتخابات سال‌های 1394 و 1396 هم با تکرارهای خاتمی، بر آن پای فشارد و یکی دو گام به پیش بردارد. «انحراف» اما بار دیگر رخ نمود. شعارها و سخنرانی‌های انتخاباتی رادیکال حسن روحانی که در پی «پیروزی به هر قیمت» بود و پس از انتخابات گویی همه را به بایگانی سپرد، امیدها به  «احیای اصلاحات با نمایندگی راست میانه» را زودود. چنین بود که در سال 1398 گفتمان غالب به همان نقطه‌ای بازگشت که چهل سال قبل در 1358 بود. دیگر بار، «اصلاح‌طلبی» و «رفرمیسم» تبدیل شد به یک فحش و پیروان و حامیان و حاملان آن، عوامل ارتجاع و «ماله‌کشان» آن. موتور فحاشی چپ رادیکال بار دیگر روشن شد. نویسنده با اشاره به اغتشاشات اخیر می‌افزاید: گویی، گفتمان آفریننده  30 خرداد 1360 زنده شده است. راه طی نشده 1360 را می‌خواهد در 1401 از سرگیرد. بنی صدرها و رجوی‌ها در لندن و پاریس و تورنتو نشسته‌اند و به ظهور موسی خیابانی‌ها در زاهدان و سنندج و جنوب تهران دل بسته‌اند. موجی برخاسته و خیال‌پردازانی بر آن سوار شده‌اند و هر دم با شعاری رادیکال‌تر، در پی تندتر کردن موج هستند و از آن سو، نیروهای حامی وضع موجود هم با برخوردها و اقدامات هرروزه خود، ‌ژست حقانیت بلند پروازان انقلابی را تقویت می‌کنند و صداهای میانه را به حاشیه می‌رانند. تلاش نویسنده برای القای فاصله‌گذاری با جریان برانداز در حالی است که در هیزم‌کشی و آتش‌افروزی فتنه اخیر، عناصر بدسابقه‌ای مانند خاتمی و عبداله نوری و برخی احزاب تندرو (اتحاد ملت و کارگزاران) و نشریات زنجیره‌ای، دوشادوش رسانه‌های وابسته به اسرائیل و رژیم سعودی، به تهییج و تحریک به اغتشاش می‌پرداختند و همین روزنامه هم میهن کانون انتشار دروغ‌های زنجیره‌ای برای ایجاد التهاب در مردم - و باز تولید رادیکالیزم کور- بوده است. جالب این که رسانه‌های بی‌نقاب خارج کشور در زمینه دعوت به خشونت و جنایت، همکاران سابق احزاب و رسانه‌های اصلاح‌طلب در ایران بوده‌اند. چنان که رئیس اتاق فکر جنبش سبز در لندن، وزیر ارشاد اول خاتمی و سردبیر فعلی شبکه ایران اینترنشنال، معاون وزیر ارشاد دولت خاتمی است! جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
  فتوشاپ‌های ایرانی چگونه کابوس ژنرال‌های آمریکایی شد؟! مقامات آمریکایی در حالی از توسعه صنعت پهپادی و صادرات آن ابراز نگرانی می‌کنند که تا همین چند سال قبل، آن را انکار می‌کردند و مدعی بودند پهپاد ایرانی، فقط فتوشاپ است. رجانیوز در این باره نوشت: جمهوری اسلامی ایران طی سال‌های اخیر همواره در بحث تولیدات استراتژیک و امنیتی دست بالا را داشته و با رونمایی‌های کاربردی و دقیق حول هدف‌گذاری و کارویژه‌ این مقادیر، به نحو شایانی عمل کرده است. از موشک‌های متنوع با کاربردهایی متفاوت و حساب شده، ارسال ماهواره برای اهداف تحقیقاتی و استراتژیک و  همچنین توفیقات عدیده در صنایع هسته‌ای که غربی‌ها را به‌شدت دچار استیصال و درماندگی کرد گرفته تا پهپادهایی که توانایی ایجاد تغییرات اساسی در میادین مختلف را داراست، خود موید این خواهد بود که ایران در اتخاذ راهبرد دفاعی امنیتی‌اش موفق عمل کرده‌است.   طی دهه‌های گذشته، جمهوری اسلامی ایران با دلایل متعدد به منظور توسعه و گسترش توان رزم پهپادی در این حوزه سرمایه‌گذاری ویژه‌ای کرده است. ایران برای اولین بار در جریان دفاع مقدس با استفاده عملیاتی از توان پرنده‌ بی‌سرنشین خود یعنی مهاجر موفق شد به این تصمیم جامه عمل بپوشاند. همچنین مهاجر به عنوان اولین نسل از پرنده‌های بی‌سرنشین بود که در یگان‌های رزمی ایران به عنوان سکوی دیده‌بانی، رصد و شناسایی مورد استفاده قرار می‌گرفت.  اکنون نیز ایران یکی از گسترده‌ترین، متنوع‌ترین و پیچیده‌ترین ناوگان پهپادی منطقه را در اختیار دارد که بدون شک ذیل پارامترهای فوق‌الذکر توانایی رقابت با دیگر قدرت‌های پهپادی یعنی آمریکا و انگلیس را داراست. ناوگانی که از پهپادهایی با طراحی و نقشه‌‌ صددرصد بومی تا پهپادهای مهندسی معکوس شده که از طرق مختلف در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفته، تشکیل شده است. پهپادهای ابابیل، شاهین، فطرس، صادق، کرار، آرش، شاهد و جانور قهاری که از پهپاد RQ۱۷۰ مهندسی معکوس شده است، گوشه‌ای از تولیدات رونمایی شده‌ نیروهای مسلح از پرنده‌های بدون سرنشین ایرانی است که شایان توجه است. رادیوفردا رسانه‌ وابسته به سازمان سیا که بودجه‌ خود را از قِبل حملات سازمان‌یافته به نظام جمهوری اسلامی، مستقیما از دولت آمریکا دریافت می‌کند، مدتی قبل با استناد به گزارشی از نشریه آتلانتیک، طی سؤالی از مخاطب می‌پرسد که: «آیا پهپاد ایرانی با فتوشاپ ساخته شده است؟» همان‌طور که پیداست در انتهای این گزارش سعی دارد تا نتیجه‌گیری خود را با پاسخ مثبت به سؤال مذکور جمع‌بندی کرده و این‌طور به مخاطب القا کند که واقعا همین‌طوری است که ما فرضیه‌‌‌سازی کرده‌ایم. مدتی بعد نیز برایان هوک رئیس‌گروه اقدام ایران در دولت ترامپ در اظهارنظری عجیب و مضحک، دستاوردهای ایران در عرصه‌ موشکی را فتوشاپ دانسته و برای کم‌اهمیت جلوه دادن آن اظهار داشت: «ایران همواره در تلاش است تا دیدگاه‌هایی غیرواقعی و فریبکارانه را درخصوص دستاورد‌ها و تلاش‌های خود ایجاد کند.» این قبیل اظهار نظرات عجیب و مضحک که توسط بلندگوهای رسانه‌ای دشمنان این کشور مطرح شده و بدون هیچ مدرک مستندی در فضای رسانه‌ای برجسته می‌شود، نهایتا به آبروریزی منتهی شده و دروغ سازمان‌یافته آنها را آشکار کرد. ماه گذشته وبسایت آمریکایی ۱۹۴۵ مصاحبه‌ با یک افسر ارشد آمریکایی منتشر کرد که گفته بود: «پهپاد‌های ایران برای نیروهای ما خواب نگذاشته است. بسیاری از ناظران غربی با مسخره و شوخی از کنار این خبر عبور کردند و پهپادهای ایرانی را جوک و شوخی دانستند. اما پهپادهای ایرانی به هیچ وجه شوخی نیستند و ما نمی‌توانیم توانایی‌های این پهپادها و تهدیدی که ارائه می‌کنند را دست‌کم بگیریم». مقامات رسمی آمریکا از جمله بلینکن وزیر امور خارجه و سایر مسئولان دولتی آمریکا نیز در ماه‌های اخیر هر بار مواضعی تند علیه قدرت پهپادی ایران اتخاذ کرده‌اند.  اکنون ۲۲ کشور خواستار خرید پهپادهای ایرانی هستند جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95
  روسیاهی دروغ‌های زنجیره‌ای برای رسانه‌های امپراتوری دروغ حجم دروغ‌های منتشره در رسانه‌های زنجیره‌ای تحت مدیریت آمریکا و اسرائیل و لو رفتن تدریجی یکایک این اخبار، موجب رسوایی برای این رسانه‌ها شده است. روزنامه همشهری در مرور ابعاد «رسوایی امپراتوری دروغ» نوشت: با فرو نشستن غبار فریب و آشکار شدن حقیقت، بخشی از مخاطبان امپراتوری دروغ که در روزهای نخست «مسخ انقلاب ماهواره‌ای» شده بودند، اعتمادشان به اخبار «ستاد رسانه‌ای اغتشاش» رنگ باخت. از پرده برون افتادن حقیقت در عملکرد شبکه‌های معاند نیز روند این بی‌اعتمادی را دو چندان کرد. آنجایی که شبه‌رسانه سعودی «ایران‌اینترنشنال» در زیرنویس خبر فوری خود از حادثه «زندان اوین» پروژه کشته‌سازی را در دستورکارش قرار داد اما این پروژه اشتباهاً در منظر دید مخاطبان قرار گرفت و دستشان را رو کرد. پروژه‌ای که در آن تأکید شده بود: «فعلا این تیتر باشه: 40کشته و صدها زخمی!» این اتفاق به خوبی نشان داد اتاق فکر این شبکه چگونه کار می‌کند. اتاق فکری که در یک ماه گذشته، از این دست جعل اخبار و روایت‌ها کم نداشت. از ماجرای مهسا امینی که با کلید‌واژه قتل او به‌دست گشت ‌ارشاد آغاز شد تا مواردی مانند قتل «نیکا شاکرمی» و  «اسراء پناهی» که دروغ بودن همه این ادعاها ثابت شده است. سرعت تولید دروغ در شبکه‌های معاند که هدفی جز برافروخته نگاه داشتن اعتراض و «بازی با احساسات مردم» ندارد، آنچنان با سرعت و بدون دقت در حال انجام است که گردانندگان این شبکه‌ها را با کمبود «عکس کشته‌شدگان» ادعایی روبه‌رو کرده است! کمبودی که این شبه‌شبکه‌ها برای جبران آن از عکس‌‌های تکراری برای تهییج افکارعمومی استفاده کردند از نگاه مخاطبان دور نماند. به‌عنوان مثال، شبکه‌های رسانه‌ای جریان معاند با انتشار تصویری از دختری جوان که به ادعای آنان به‌دست مأموران امنیتی زخمی و سپس ربوده شد خبر دادند. آنها نام فرد ادعایی خود را «پردیس جاوید» اعلام و تصویری از او نیز منتشر کردند. کمی بعد اما، همین رسانه‌ها با انتشار همان عکس صاحب تصویر را «اسراء پناهی» معرفی کردند که به‌دست مأموران امنیتی کشته شد. «علی پناهی» عموی اسراء در مورد واقعیت فوت برادرزاده‌اش می‌گوید: «اسراء چند روز قبل از فوتش به‌دلیل تشدید بیماری به بیمارستان مراجعه کرده بود و در بیمارستان درگذشت.» عموی اسراء از برخی چهره‌ها که بدون اطلاع از واقعیت دست به نشر اکاذیب زده‌اند گلایه کرد. او مشخصا «علی دایی» را که با لقب قهرمان شهرش از او یاد می‌کند، خطاب قرار می‌دهد و می‌گوید:  «قبل از اینکه کم و کیف و واقعیت ماجرا را بدانید با حرف‌هایتان در فضای مجازی خانواده عزادار ما، خودم، پدر و مادرم و کل خانواده را آزرده خاطر کردید. صریحا موضوع قتل اسراء را تکذیب می‌کنم و از شما خواهشمندیم که حرف‌های کذبی را که در فضای مجازی گفتید اصلاح کنید.» اظهارات عموی اسراء اما تنها مدرک دال بر فوت نشدن اسراء در مدرسه به‌دلیل ضرب و شتم مأموران امنیتی نیست. اسراء پناهی دانش‌آموز مدرسه‌ای که رسانه‌های معاند از وقوع درگیری فرضی میان نیروهای انتظامی و دانش‌آموزان خبر داده‌اند، نبوده است که بخواهد در این مدرسه مورد ضرب و شتم واقع شده باشد.  روزنامه فرهیختگان هم در گزارش مشابهی به برخی دروغ‌های گل درشت جریان رسانه‌ای مزدور دشمن پرداخت و مواردی مانند ادعای شکنجه نیکا شاکرمی، جا زدن فرد دیگری به جای مادر سارینا اسماعیل‌زاده، جعل نام و اکانت برنامه مصطفی ملکیان، دروغ کشته‌شدن اسراء پناهی و جا زدن وی به عنوان دانش‌آموز یک مدرسه، ادعای سقوط سنندج و اشنویه و... را مشتی نمونه خروارها دروغ‌پراکنی این رسانه‌های از اعتبار ساقط شده عنوان کرد.   جنگ نرم ودشمن شناسی https://eitaa.com/joinchat/1676804212C6788504d95