#سحرنامه
🌙 سحر بیست و سوم رمضان
آخرین شب قدر… شبِ رقم خوردنِ تقدیرِ ابدی
امشب، شبی است که سرنوشت در دستان دعاست،
شبی که ملکوت، پرده از رازِ آسمان برمیدارد،
شبی که زمین، غرقِ در بارانِ رحمت میشود،
و کاتبانی از جنس نور، نامها را در لوحِ تقدیر مینگارند…
📖 إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ...
وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ...
ما فرو فرستادیمش در شبِ قدر،
و تو چه دانی که شبِ قدر چیست؟
اما… رازِ شبِ قدر را چگونه بشناسیم،
وقتی که قدر، چیزی جز زهرا نیست؟
✨ شبِ قدر، تجلی فاطمه است…
او که *"قدر"* نام گرفت،
که معرفتِ او، راهی به سوی شناختِ این شب است،
که سِرِّ مستورِ این شب،
در قلبِ نورانیِ او نهفته است…
و چه رمزی میان *"قدر"* و *"کوثر"* است؟
جز اینکه فهمِ حقیقتِ این شب،
جز با توسل به صدیقهی طاهره ممکن نیست؟✨
💔علی، در شبِ قدر، با فرقِ شکافته
به دیدارِ قدر رسید،
و ما، هنوز در سودای نوشتنِ سرنوشت
خویش، میان غفلت و آگاهی مردد ماندهایم…
✨ اما این شب، شبِ علی نیست،
شبِ ماست…
او، شبِ قدرِ خویش را در محراب نوشت،
اما ما…
ما در این شب، چه مینویسیم؟
ناممان را در کدامین دفتر میگذاریم؟
سرنوشتِ ما، در کدامین سوی این شب رقم خواهد خورد؟
🤍در واپسین ساعاتِ این شبِ سرنوشت،
با دستانی تهی، اما قلبی امیدوار،
به درگاهِ آنکه "قدر" را زهرا نامید،
و امامت را در نسلِ او به ودیعه نهاد،
دعا میکنیم…
💫 و تو ای آخرین حجتِ باقی!
این شب، بهانهای است برای نوشتنِ سرنوشتِ ظهور،
نامهی اعمال ما، پیش روی توست،
و تویی که امضای نهایی را خواهی زد…
پس نام ما را در زمرهی آنان بنویس،
که این شب را در غفلت نگذراندهاند،
که در انتظار تو، لحظهشماری کردهاند،
که در سایهی غیبت، به نورِ معرفتِ زهرا رسیدهاند…☘✨
✨اللهم عجل لولیک الفرج...
✍🏻به قلم: فحاء
#ماه_رمضان
#شب_قدر
ردپای نور در پایانِ شب
🌙 شبهای قدر رفتند…
ملائک، دفاترِ تقدیر را بستند…
قلمها از نوشتن بازایستادند،
و سرنوشتِ یکساله، مهر شد…
📖 *یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَیُثْبِتُ…*
اما هنوز روزنهای هست…
هنوز نوری در جانِ شب باقیست،
هنوز آنکه میخوانَد، شنیده میشود…
✨ شبهای سرنوشت رفت،
اما سرنوشت هنوز جاریست…
هنوز در مسیرِ این ماه،
در افطارهای باقیمانده،
در سحرهایی که پیشِ روست،
فرصتی برای تغییر هست…
🕊 چه بسیارند آنان که با دلی مطمئن از این شبها گذشتند،
و چه بسیار، دلهایی که جاماندهاند…
اما آنکه نور را طلب کند،
آنکه دست به دامنِ مهربانیِ بیکران ببرد،
آنکه بخواهد…
درهای آسمان هنوز به رویش گشوده است…
🌿 و ای روشنیِ پنهان در پسِ پردهها،
ای نورِ غایب از دیدهها،
ما هنوز در انتهای این شبها،
چشمبهراهِ آن سپیدهایم،
که تنها به طلوعِ تو روشن خواهد شد…
📖 برداشتی از:
سوره رعد آیه ۳
#ماه_رمضان
#سحرنامه
🌙 سحر بیست و چهارم
✨ قسمت بیست و چهارم: ایکاش...
📖 وَعَجِلْتُ إِلَيْكَ رَبِّ لِتَرْضَى..
و شتافتم به سوی تو، پروردگارا، تا خشنود گردی...
(طه: 84)
🍃 از ازل، جهان بر محورِ انتظارت میچرخید،
آسمانها نامت را در سکوتِ کهکشانها نجوا میکردند،
و زمین، در حسرتِ گامهایت، هر بهار، جامهی نو بر تن میکرد…
✨ تو را نیامده، شناختند،
تو را ندیده، بر تو سوگند یاد کردند،
و پیامبران، قصهی آمدنت را،
از نسل به نسل، به میراث گذاشتند…
🌿 و من،
غبارنشینِ روزگاری که بی تو، غروب در غروب است،
با دلی لبریز از حسرت،
از لابهلای روایتهای مانده در باد،
در جستجوی نوری هستم
که از پس قرنها غیبت،
دل شبهای تاریکم را روشن کند…
💫 ای کاش زودتر میشناختمت،
ای کاش زودتر مییافتمت،
ای کاش پیش از آنکه گامهایم در این راه بلغزد،
دستم را میگرفتی…
✨ و من،
مسافری جا ماندهام،
که راه را از نشانیهای دور شناخته است،
و اکنون، در این سحرِ سرنوشتساز،
با تمام بیکسیام،
نامت را بر دل خویش حک میکنم
و به اشک، عهد میبندم،
که روزی، در زمرهی منتظرانت باشم…
✍🏻به قلم: فحاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
#افطارنامه
💠افطار بیست و چهارم
📖 قَدْ جاءَکُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ کِتابٌ مُبِینٌ...
بیگمان، نوری از جانب خدا بر شما نازل شد، و کتابی که حقیقت را آشکار میسازد...
🍃 و زمین، هزاران سال است که در زندانِ تاریکی اسیر است،
در چنگالِ نفسهایی که جز خود نمیبینند،
در زنجیرِ ظلمهایی که نسلها را به تباهی کشیدهاند،
در حصارِ دنیایی که،
بینورِ هدایت، در بیراههی نیستی سرگردان است...
✨ و خدا، برای رهایی انسان،
کسی را از جنس نور فرستاد،
از میان خودشان،
مهربانتر از مادر،
و دلسوزتر از هر طبیب...
📖 لَقَدْ جاءَكُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِكُمْ، عَزِيزٌ عَلَيْهِ مَا عَنِتُّمْ، حَرِيصٌ عَلَيْكُمْ، بِالْمُؤْمِنِينَ رَؤُوفٌ رَحِيمٌ...
پیامبری از جنس شما آمد،
که رنجهای شما، بر او گران است،
که بر هدایتتان حریص است،
که با مؤمنان، رئوف و مهربان است...
🌿 و از نسل آن رسولِ مهر،
هنوز هم "او" باقیست...
او که میراثدارِ آفتاب است،
او که در اوج غربت،
تمامِ قدرتِ عالم در دستان اوست...
💫 او آخرین ذخیرهی آسمان است،
او همان وعدهی نجات است،
او، "نورٌ علی نور" است...
و جز به دستِ او، جهان از این اسارتِ سیاه آزاد نخواهد شد...
🌙 و من، در این افطارِ نزدیک به وصال،
با دستهایی خالی اما دلی لبریز از امید،
رو به آسمان کردهام...
تا آزادی را نه در سرابِ این جهانِ بیقرار،
که در طلوعِ آن یگانهی نور،
به انتظار بنشینم...
✨ اللهم عجل لولیک الفرج...
📖 برداشتی از:
📜سوره مائده؛ آیه ۱۵
📜سوره توبه؛ آیه ۱۲۸
✍🏻به قلم: فحاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
#سحرنامه
✨سحر بیست و پنجم ـــ و تو هنوز مرا میخواهی...
📖الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي وَكَلَنِي إِلَيْهِ فَأَكْرَمَنِي، وَ لَمْ يَكِلْنِي إِلَى النَّاسِ فَيُهِينُونِي...
🌙 و من، ماندهام در حیرتِ این کرامت...
چقدر تحملم کردی...!
چقدر آغوشت باز بود، وقتی که من، هزار بار پشت کردم!
چقدر دستم را گرفتی، وقتی که خودم، هزار بار رها شدم!
چقدر پوشاندی، وقتی که خودم، روحم را به بیهودگیِ این دنیا برهنه کرده بودم...
💫 و هنوز هم مرا میخواهی...
هنوز هم مرا به خودت سپردهای،
و به دست این دنیا و آدمهایش نسپردهای،
تا مبادا مرا خوار کنند،
تا مبادا، نامم را از دفترِ مهرت خط بزنند...
🌿 و چه حمدی بالاتر از این؟
که تو با من دوستی کردی،
در حالی که تو بینیاز از منی...
که تو مرا بر سر سفرهی مهرت نشاندی،
وقتی که خودم، حتی لیاقت یک جرعه از این رحمت را نداشتم...
🌊 و تو صبوری کردی...
آنقدر که گویی،
هرگز هیچ خطایی از من ندیدی...
آنقدر که گویی،
این من نبودم که از تو دور شدم...
آنقدر که گویی،
این من نبودم که دل سپردم به هر چه غیر توست...
🕊 و حالا، در این سحر بیست و پنجم،
وقتی که چراغهای مهمانی آسمانی یکییکی خاموش میشوند،
وقتی که پردهی مهربانیات هنوز بر گناهانم کشیده شده،
وقتی که تو هنوز مرا میخواهی...
بگذار این بار، من هم تو را بخواهم...
بگذار این بار،
قدری از این آغوش را بفهمم،
قدری از این عشق را باور کنم...
📖 فَرَبِّي أَحْمَدُ شَيْءٍ عِنْدِي، وَ أَحَقُّ بِحَمْدِي...
پس پروردگارِ من،
ستودهترین و سزاوارترینِ عشقهاست...
✨ خدایا، نگذار این سحرها بیهوده برود...
✨ نکند که این فرصتهای آخر را هم از کف بدهم...
✨ نکند که این بار، من تو را نخواهم، در حالی که تو، هنوز هم مرا میخواهی
🌱 اللهم لا تکلنا إلی غیرک طرفة عین...
📜 برداشتی آزاد از:
✨ دعای ابوحمزه ثمالی
✍🏻 به قلم: فحاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
#سحرنامه
✨ سحر بیست و ششم – تلخیای که شیرین است...
📖 «تلخکامیِ دنیا، شیرینی آخرت است و شیرینیِ دنیای حرام، تلخی آخرت.»
🌙 و من، سالها در پی شیرینیای بودم که عاقبتم را تلخ میکرد...
چشیده بودم از شهدِ دنیا،
از لذتهایی که در آغاز، چون انگبین بر لبها مینشست،
اما در نهایت،
به زهرِ حسرت بدل میشد.
دلم را گره زدم به آنچه فریبنده بود،
به آنچه برق میزد،
اما به تاریکی ختم میشد.
به دنیا،
که هر بار لبخند زد،
در دلش دندانهایی از نیرنگ پنهان بود.
🌿 اما رمضان آمد...
و بر من آشکار شد که آنچه دنیا تلخ مینامد،
در حقیقت، شهدی است که در کامِ جان،
شیرینیِ ابدی میآفریند.
آری، تلخیِ گرسنگی در راه تو، شیرینیِ بیپایان رضایت توست...
تلخیِ بیداریِ سحر، لذتِ دیدارِ تو را در پی دارد...
تلخیِ چشم پوشیدن از گناه، حلاوتِ آغوش امنِ توست...
و من، تازه فهمیدم که شیرینیِ حقیقی،
نه در کامِ دنیا، که در جانِ آخرت است.
که لذتهای ناپایدار، چون سایهای گذرا،
در پسِ پردهی مرگ ناپدید خواهند شد.
اما آنچه برای تو ترک کردم،
آنچه در راه تو چشم بستم،
آنچه برای تو از خویش گذشتم،
چون درختی در باغِ ابدیت، ثمر خواهد داد.
🌊 و اینک، در این سحر بیست و ششم...
در آستانهی وداع با ماهی که مرا با حقیقتِ تلخی و شیرینی آشنا کرد،
از تو میخواهم، ای پروردگارِ صبر و پاداش...
ای که میبینی، چگونه دل از دنیا برمیگیرم و چگونه جانم را به تو میسپارم...
✨ مرا از آنان قرار ده که تلخیهای دنیا را برای شیرینیِ لقای تو به جان میخرند...
✨ مرا از آنان قرار ده که چشم بر فریبِ این جهان میبندند، تا درخشش حقیقت را ببینند...
✨ مرا از آنان قرار ده که شیرینیِ واقعی را، تنها در قربِ تو میجویند...
🌿 و مگر نه اینکه بزرگترین وعدهی تو، طلوع صبحی است که پایانِ همهی تلخیهاست؟
🌿 مگر نه اینکه او خواهد آمد، تا زمین را از این حلاوتِ گمشده، لبریز کند؟
🌿 مگر نه اینکه عدالت او، کامِ جانها را به شهدِ حضور تو، شیرین خواهد کرد؟
💫 پس خدایا...
در این شبهای آخرِ رمضان،
چشمهای ما را، دلهای ما را،
به نورِ آن صبحِ وعدهدادهشده روشن کن...
ما را از تلخیِ این شبِ طولانی برهان...
و ما را در زمرهی آنان قرار ده که ظهورش را نهتنها میطلبند،
بلکه برایش آمادهاند...
📖 اللهم عجل لولیک الفرج، و اجعلنا من أنصاره و أعوانه...
برداشتی آزاد از
📖 نهجالبلاغه | حکمت ۲۵۱
✍🏻به قلم: فحاء
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#ماه_رمضان
امروز تنها روز از ماه مبارک رمضان است که خوابیدن در آن عبادت نیست !
#ماه_رمضان
#روز_قدس
🤲افطارهای_مهدوی
🔸کاش زودتر بیایی تا سرتاسر سهله را سفرهی افطار بچینیم!
تو میزبان باشی به گستردهترین سفرهی کرامتت،
ما میهمان باشیم به شیرینترین خرمای عمرمان.
چه روزهای خوبی خواهد بود! ✨
نه تو دیگر تنهایی در زندان غیبت،
و نه ما تنهاییم در روزگار ظلمت...
🤲 افطارمان را با شیرینی دعا برای ظهور آغاز کنیم.
#امام_زمان
#ماه_رمضان
#افطارنامه
🌙 افطار بیست و هفتم
📖 فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ وَاتَّبَعُوا الشَّهَوَاتِ...
و پس از آنان، نسلی جایگزین شد که نماز را ضایع کردند و از شهوتها پیروی نمودند…
🕊 بادهای مسمومِ تاریخ…
یکبهیک، ستارههای هدایت خاموش شدند،
و زمین، که روزگاری زیر سایهی پیامبران آرام گرفته بود،
دوباره دستان خونآلود خود را به سوی آسمان دراز کرد…
خون، روی خون ریخت…
دروغ، بر حقیقت سایه افکند…
و گوشهای روزگار، بر فریاد طفلانی که در غبار بیعدالتی گم شدند، بسته ماند…
چشمهایی که میدیدند، اما به روی ظلم بسته شدند…
دلهایی که میدانستند، اما در هوای نفس گم گشتند…
🔹 و کار به جایی رسید که…
راههای مستقیم، در پیچ و خم دنیا محو شد…
و حقیقت، در زخمهای کهنهی تاریخ گم شد…
فرعونوار، امت هدایتشدهی موسی را از راه مستقیم کج کردند…
همانگونه که امروز، فریبکاران، حقیقت را به مسلخ مصلحت میبرند،
و حق را در دهان ظالمان، به مسخره میگیرند…
🌿 اما در این ظلمات…
ما، زخمخورده از دنیای تاریک،
و خسته از این همه دروغ و نیرنگ،
دل به آستانهی شما بستهایم،
که هنوز نَفَسهای رحمت در نامتان جاریست…
که هنوز پناه بیپناهانید…
📖 وَ سَارِعُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ...
و به سوی آمرزشی از سوی پروردگارتان بشتابید…
✨ پس بگذار، در این واپسین لحظات رمضان…
دستان خالیمان را بگیری…
قلبهای خستهمان را جانی تازه ببخشی…
و در این زمینِ لبریز از اندوه،
بارقهای از صبح موعود را به ما بنمایانی…
اللهم عجل لولیک الفرج…
💠برداشتی آزاد از:
📖 سوره آل عمران، آیه ۱۳۳
📖 سوره مریم، آیه ۵۹
✍🏻به قلم: فحاء
#ماه_رمضان
#سحرنامه
💠 بیست و هشتمین سحر
وَإِذَا سَأَلَكَ عِبَادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ...
و هنگامی که بندگانم از تو درباره من بپرسند، بگو که من نزدیکم...
سحرهای رمضان، آهسته و بیصدا، یکییکی از دست میروند...
مانند شمعهایی که در انتهای مسیر، آخرین روشنی خود را به شب هدیه میکنند.
و ما، در آستانهی وداع،
با دستانی خالی و قلبی لرزان،
به درگاهت آمدهایم، ای کریمترین میزبان!
📿 دیگر وقت بستن کولهبار است،
وقت جمع کردن هر آنچه از این ماه نصیبمان شد،
وقت وداع با شبهایی که هر نفسش رحمت بود،
هر لحظهاش اجابت،
و هر سحرش، در آغوش تو آرام گرفتن...
🌿 اما ای مهربانترین...
ما را چگونه توان وداع است؟
ما که جز همین سحرها و افطارها،
جز همین لحظههای خلوت با تو،
جز همین اشکهای شبانه،
چیزی در این دنیا نداشتیم...
اگر این در را ببندیم، به کجا برویم؟
اگر سفرهات را جمع کنی، چه کسی ما را خواهد پذیرفت؟
اگر تو را صدا نزنیم، در کدام آغوش پناه بگیریم؟
اللهم إني فزعت إليك، وعليك اعتمدت، وبك استجرت...
خدایا! تنها به درگاه تو پناه آوردهام، تنها بر تو توکل کردهام، تنها از تو یاری میطلبم...
🤍 پس ای امانتدار دلهای بیقرار،
این اندک توشهای که از رمضان اندوختهایم،
این چند قطره اشک،
این چند لحظهی حضور،
این دلِ شکسته را،
به خودت امانت میسپاریم...✨🌱
که جز تو، امانتداری در این عالم نیست!
✨ برداشتی آزاد از:
سوره بقره، آیه ۱۸۶
سوره الرحمن، آیه ۲۶-۲۷
دعای ابوحمزه ثمالی
✍🏻به قلم: فحاء
#ماه_رمضان
#سحرنامه
✨ سحرنامه بیست و نهم ✨
آخرین سحر، آخرین ندا...
اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ إِيمَاناً تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِي
خدایا، از تو ایمانی میطلبم که در عمق دلم جاری شود...
🌙 و اینک، آخرین سحر ماه رمضان...
سحری که بوی وداع گرفته،
سحری که قلب شب را چنان سنگین کرده،
که ستارهها با غصه میسوزند،
و زمین، از دلتنگی ما در خود میپیچد.
🔹 سی شب، در آغوش رحمتت بودیم...
سی شب، زخمهای جانمان را به درگاهت آوردیم،
سی شب، با اشک، ردّ پای گناهانمان را شستیم،
و حالا، در انتهای این مسیر،
دستهای تهیمان را چه کنیم؟
با دلهای وابستهمان چه کنیم؟
🌿 رمضان، مثل روحی آسمانی بود که بر زمین آمد،
و حالا که قصد بازگشت دارد،
قلبهایمان را با خود خواهد برد...
ما میمانیم، و یک سال حسرت…
ما میمانیم، و اشکهایی که شاید تا سحرهای بعد، خشک نشوند…
📖 "کُلُّ مَنْ عَلَیْهَا فَانٍ وَ یَبْقَىٰ وَجْهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلَالِ وَ الْإِكْرَامِ"
"هر که بر زمین است، رفتنی است، و تنها وجه پروردگارت باقی خواهد ماند..."
🌱✨امشب، دلم از زمین کنده شده،
و در آسمانها پرواز میکند…
در این لحظههای بیصدای شب،
دل، دیگر گرهخورده با زمین نیست،
که میسوزد و میدرد از یاد و خاطر روزهای رفته.
اینک، در دل شب،
تنها خدا میداند که کجا در گامهایم به دنبال آرامش گم شدهام...
دلم، از زمین جدا شده، به افلاک میرود.
🍂از کوچههای مدینه میگذرد،
تا دیوارهای خاموش بقیع،
از چاههای کوفه،
تا قتلگاه کربلا،
از کوههای فدک،
تا خرابههای شام،
و از سامرا، تا انتهای انتظار قدم میزند...
🔹 یا رسولالله!
نوری که تاریکی جهل را شکافت،
اما آنان که در ظلمت بودند، تاب نیاوردند،
و سنگ جهالت بر پیشانی رسالتت زدند...
🔹 یا علی!
ای که عدالتت را شمشیر نامردان برید،
و محراب کوفه، آخرین فریاد غربتت شد...
🔹 یا فاطمه!
تو را میان در و دیوار تنها گذاشتند،
و فدک، هنوز که هنوز است، در سکوت غربتت سوگوار است...
🔹 یا حسن!
صلح تو، فریادی بود در میان جهل،
و زهر غربت، آخرین وداعی شد که دنیا با تو داشت...
🔹 یا حسین!
خون تو، کتیبهای شد بر پیشانی تاریخ،
و دشت کربلا، هنوز از عطش لبان تو، سیراب نشده است...
🔹 یا زینب!
کاروانت از قتلگاه گذشت،
اما پیام خون را تا همیشه بر دوش کشیدی...
🔹 یا علیبنالحسین!
اسارتت، مدرسهی عبادت شد،
و اشکهایت، زیباترین مقتل عاشورا...
🔹 یا باقرالعلوم!
تو علم را شکافتی،
اما جاهلان، میراثت را ندیدند...
🔹 یا صادقآلمحمد!
آتش به خانهات زدند،
اما نور دانش تو را نتوانستند خاموش کنند...
🔹 یا کاظمالغیظ..!
صبر تو در برابر ظلم، در کتاب تاریخ جاودانه شد.
آنچه از بند رهایی یافت، در دلها حک شد
🔹 یا علیبنموسیالرضا!
در غربت توس،
هنوز صدای نقارهها،
دل عاشقانت را میلرزاند..
🔹 یا جوادالائمه!
کودکیات، بلوغ معرفت بود،
اما جهل، سایهات را تحمل نکرد...
🔹 یا هادی!
مدینه برایت کوچک بود،
و سامرا، تبعیدگاه نور تو شد...
🔹 یا حسنبنعلیالعسکری!
در پادگان اسارت،
آخرین چراغ هدایت را پاس داشتی،
و به نور مهدی (عج)، جهان را روشن کردی
🔹 و تو ای حجت خدا یا اباصالح!
تو را صدا میزنیم، در این آخرین سحر،
که در غروب رمضان، غروب عدل را نظاره نکنیم،
که در غیبت تو، شبهای ما ابدی نشود…
📿 اللهم عجل لولیک الفرج...
🌿 و امشب،
در این آخرین سحر،
در لحظههایی که رمضان دارد بار سفر میبندد،
با تمام جان، به سوی تو میآییم،
با یک زمزمه، با یک دعا، با یک اشک…
"إِلَهِي لاَ تُؤَدِّبْنِي بِعُقُوبَتِكَ…"
"خدایا، مرا با کیفر خود ادب مکن…"
📜 برداشتی از:
📖 سوره الرحمن، آیات ۲۶-۲۷
📖 دعای ابوحمزه ثمالی
✍🏻به قلم: فحاء
تقدیم به ساحت قدسی صدیقه طاهره
حضرت فاطمه زهرا سلاماللهعلیها✨🤍
#ماه_رمضان
💕🔹️💕
💕 مولا جانم !
🔹️عید فطر ما لحظهی شیرین وصال توست.
همان لحظه که روزهی فراق را نه با شهد و شکر، که با شیرینی لبخند تو باز کنیم.
همان روز که پشت سر تو، صف به صف بایستیم و سجده های نماز عیدمان را یکی کنیم با سجدههای شکرانه ظهور.
همان روز که طنین قنوت تو در گوش دنیا بپیچد:
💕 اللهم بحق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا...
💕🔹️💕
#عید_فطر
#امام_زمان
#ماه_رمضان