eitaa logo
جان و جهان
499 دنبال‌کننده
793 عکس
35 ویدیو
1 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @m_rngz @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
برگشتم سر سفره. خودم را انداختم روی زمین. دو ساعت کنترل کرده بودم خودم را که یک قاشق هم نخورم، که مثلا گرسنه باشم و با هم غذا بخوریم، آرایشم هم خراب نشود. دست و پایم از شدت ضعف می‌لرزید، مثل گرسنگان سومالی به غذاها حمله کردم. انتظار طولانی برای غذا و حرص از بی‌محلی اشتهایم را چند برابر کرده بود، قبول! ولی نفهمیدم چطور حجم معده‌ام هم اندازه همه غذا کش آمد! ظرف چند دقیقه اثری از شیء خوردنی روی سفره نبود. به خودم آمدم دیدم دو تا چشم گرد شده هاج و واج نگاهم می‌کرد؛ - چیه؟ خب گشنم بود. - یعنی عاشقتم در هر شرایطی شرمنده‌ش نمیشی! - شرمنده کی؟ پیشانی‌ام را بوسید و غش کرد از خنده: - حالا کف قابلمت چیزی مونده؟ آخر شب ضعف کردم بخورم. در حالی‌که لیوان آب را سر می‌کشیدم، سرم را تکان دادم و با بی‌خیالی حرص درآوری گفتم: «بعید می‌دونم چیز به دردخوری باشه.» در جان و جهان هر بار یکی از مادران، درباره چیزی سخن می‌گوید، از آفاق تا انفس...🌱 http://eitaa.com/janojahanmadarane https://ble.ir/janojahan https://rubika.ir/janojahaan