eitaa logo
جان و جهان
499 دنبال‌کننده
821 عکس
37 ویدیو
2 فایل
اینجا هر بار یکی از ما درباره چیزی سخن میگوید، از آفاق تا انفس.🌱 ارتباط با ما؛ @m_rngz @zahra_msh
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️بخش اول؛ آشنایی من با حضرت فاطمه (سلام الله علیها)، از چند کتاب قدیمیِ شعر شروع شد. بهتر است بگویم از چند تصویر... هشت، نه ساله بودم. در حیاط خانه سرسبز شمالی‌مان بازی می‌کردم که مستأجرهای جدید از راه رسیدند؛ حاج خانمی پنجاه و چند ساله و پسر دانشجویش. دستِ کنکور آنها را از تهران به دانشگاهی در شهر کوچک ما آورده بود. فقط باید یک شمالی باشید که بدانید تهرانی بودن در چشم آن روزهای ما چه ویژگی عجیبی محسوب می‌شد؛ انگار از یک سیاره دیگر آمده بودند. همه کارها و حرف‌هایشان به چشم کودکی ما جالب می‌آمد. حاج خانم، خیلی زود پیش در و همسایه به خانوم تهرانی معروف شد. خانوم تهرانی، دختر یکی از علمای بزرگ و در واقع یک خانم جلسه‌ای بود. به این ترتیب در مدت کوتاهی خانه ما تبدیل به یک مرکز فرهنگی کوچک شد. من هم شده بودم پای ثابت همه برنامه‌هایش. برخلاف رویه‌ی آن سال‌ها، یکی از کارهای ثابت خانوم تهرانی این بود که همه اعیاد کوچک و بزرگ را جشن می‌گرفت. تلاش داشت تصویر اهل‌بیت (علیهم‌ السلام) منحصر به روضه‌ها نباشد. من هم به همراه دخترهای همسایه، برای آن جشن‌ها، سرود اجرا می‌کردیم. این شد که می‌رفتیم دم درب خانه‌ خانوم تهرانی و کتاب‌های شعرش را امانت می‌گرفتیم. کتاب‌هایی قدیمی که بیشتر شعرهای محزون برای مداحی داشتند. خانوم تهرانی تاکید می‌کرد شعرهایی که انتخاب می‌کنیم، وهن و تحقیر اهل‌بیت (ع) نباشند، ولی چه می‌شد کرد که خیلی از اشعار، ناخواسته اینگونه بودند؛ زنی رنگ‌پریده، چادرخاکی، کتک، چهره‌های افسرده، امامی که همیشه بیمار است و... ادامه دارد ...