📢 انسانها در نظام اجتماعی، داخل یک تور نامرئی قرار دارند و به یک طرفی کشانده میشوند.
🟢 #رهبر_معظم_انقلاب_اسلامی:
«من همیشه #نظامهای_اجتماعی را به #تورهای_ماهیگیری مثال میزدم که گاهی در میان خود هزاران ماهی را میکشانند به یک سمت خاصی و آن ماهیان خودشان متوجه نیستند که با همان حرکت تور، دارند به یک طرفی کشیده میشوند و نمیفهمند که یک کسی دارد آنها را هدایت میکند در داخل تور، آنها خیال میکنند آزادند و دارند راه میروند، هیچ احساس اسارت هم نمیکنند. نظامهای اجتماعی هم این چنیناند، حتی نظام صحیح هم به یک معنا همینطور است، اگر چه او دیگر اسارت نیست چون در او آگاهی و بینایی هست، وانگهی نظام مستند به خدا و بندگی بالاخره بندگی خداست، اما هر نظام اجتماعی این خصوصیت را دارد، انسانها در نظام اجتماعی داخل یک تور نامرئی هستند و دارند کشانده میشوند به یک طرفی اگر چنانچه آنها را به طرف بهشت ببرند، انسانها را به طرف بهشت میروند، و اگر بهطرف جهنم ببرند، انسانها دارند به طرف جهنم کشانده میشوند.
قرآن میفرماید: «أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ بَدَّلُوا نِعْمَتَ اللَّهِ كُفْرًا وَأَحَلُّوا قَوْمَهُمْ دَارَ الْبَوَارِ. جَهَنَّمَ يَصْلَوْنَهَا ۖ وَبِئْسَ الْقَرَارُ» (سورۀ ابراهیم، آیه ۲۸ و ۲۹). سردمداران نظامهای باطل و طاغوتی و کفرآمیز، انسانهایی را که در سایه این نظامها دارند زندگی میکنند میکشانند به سمت جهنم و اگر این نظام یک نظام غیرخدایی است کشانندگان این نظام همان کسانی هستند که اطراف تور را گرفتند و دارند میبرند به یک طرفی. پس اطاعت از هر نظام اجتماعی باطل و غلط و غیرالهی عبادت غیرخداست ولو اسمش هم مسلمان باشد و نمازش را هم بخواند.»
🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
✍ آیا دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه هنوز از نظر رهبری چنین (غیرانقلابی) است؟!
بازنشر بخشی از بیانات #رهبر_معظم_انقلاب_اسلامی(حفظهالله) در دیدار با #هيأت_مديرهى_دفتر_تبليغات_اسلامى_قم:
«من نگاه مىكنم و مىبينم امروز #دفتر_تبليغات حالتِ وسط ميدانى را كه بايد به چپ و راست بزند و بخورد و زخمى شود و باك نداشته باشد و درعينحال ادامه دهد، ندارد. شما مسؤوليت تحقيق و تبليغ و هدايت افراد و كار علمى و شناساييهاى گوناگون و تربيت آدمهاى مناسب را بر عهدهى خود مىبينيد. اينها مگر مسؤوليتهاى كمى است؟...
بهشدّت از اشتباه خود بترسيد...؛ خصوصيت دفتر تبليغات و هر مجموعهى تبليغاتى در حوزه اين است كه بسته نيست. كار شما مثل راديو و تلويزيون است. اگر آقاى لاريجانى اينجا بيايد و هزار قسم بخورد كه من اينطورى عمل كردم، بعد بنده راديو و تلويزيون را باز كنم و بشنوم و ببينم چيز ديگرى شده است، همهى هزار قسم او در مقابل اين واقعيت، هيچ و پوچ است. شما هم اينگونه هستيد. شما را از كتاب و مجلّه و متخرّج دانشگاه و معلّمى كه در دانشگاه استخدام مىكنيد، بايد بشناسند...
...مجلّهى «نقد و نظر» نيز همينطور است. آقاى فقيهى [از اعضای وقت هیئت مدیره دفتر تبلیغات و پدر مصطفی فقیهی صاحب امتیاز سایت انتخاب] چند بار به اينجا آمده و مكرّر به او گفتهام اين سبك كار، مفيد نيست...
امروز ما بايد در مبانىِ خود متصلّب باشيم. معناى تصلّب اين نيست كه ما در تبيين آن مبانى، غلط عمل كنيم. اشكال اين است كه تا الان از اين مبانى، بد دفاع شده است؛ خيلى خوب، شما خوب دفاع كنيد؛ نه اينكه از اين مبانى دفاع نكنيد.
من مىبينم يك مشت افكار خامِ دست دومِ فلان نويسندهى عرب يا نويسندهى ايرانى يا فلان واخوردهى گوشهى دانشگاه كه حرفش اصلاً خريدار ندارد، در مجلاّتى كه با پول بيتالمال و با پول دفتر تبليغات و با همّت شما و ما اداره مىشود، پخش مىگردد...
اگر بخواهيد اينها را پخش كنيد، بايد نقد كنيد؛ چرا رودربايستى مىكنيد؟ بايد ثابت كنيد آن افكار غلط است؛ كمااينكه مخالفان شما ثابت مىكنند نظرات شما غلط است. آنها حاضر نيستند نظرات شما را ترويج كنند. يك وقت هست كه انسان جلوِ يك نفر مىايستد و مىگويد تو غلط مىگويى و دليلم اين است. حالا مىگوييم اين شيوه كاربُرد ندارد؛ خيلى خوب، چگونه كاربرد دارد؛ همانطور عمل كنيد؛ اما روحش همين باشد كه شما نشان دهيد آن فكر غلط است. كارهاى درست و خيلى خوبى مىشود كرد...
روزى كه دفتر تبليغات بتواند در عالم فكر، وسط ميدان بيايد و نفسكش بطلبد، ما خوشحال مىشويم. به ميدان خود شما هم بيايند، ما خوشحال مىشويم و حرفى نداريم؛ ولى مادامى كه چنين نيست، من با باز كردن بابهاى جديد به عنوان اينكه جذب مشترى و خواننده بكنيم، موافق نيستم. هيچكدام از اينها توجيه ندارد.
اگر شما اينها را به صورت يك توصيهى پدرانه، برادرانه و ريشسفيدانه تلقّى كنيد، كار پيش نمىرود. بايد اين را خطِّ مشى خود قرار دهيد و واقعاً بر اين اساس حركت كنيد. شما چند سال آنطورى حركت كرديد، چند سال هم اينطورى حركت كنيد و ببينيد چگونه مىشود.
بالاخره به تجربهاش مىارزد.
به مبانى، متعصّبانه و با اصرار تمسّك كنيد و نگذاريد از مبانى، اندكى خراشيده شود. تاكتيكها را هر طور انتخاب مىكنيد، بحثى نيست؛ مبانى بايد به طور واضح معلوم باشد، تا وقتى كسى نوشتهى شما را مىخواند يا كلاس درس شما را مىبيند يا دورهى تحقيقاتى شما را مىگذراند، امر بر او مشتبه نشود. اين چيزى است كه ما از شما انتظار داريم...» [29 دی ماه 1380]
کتاب «حوزه و روحانیت» صفحه: ۱۲۶۱، موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی، دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مدظله العالی)