هدایت شده از بیداری طلاب
♨️علمای اهل سنت برای مذهب خود احساس خطر کرده اند
🔸خشم علما از حمید اسماعیل زهی
🔸این دیگر اسمش دشمنی با حکومت شیعه نیست، نابود کردن اهل سنت است
#شبنامه
#شیخ_فتنه
۱۴۰۲/۲/۳
🔺ماه هاست شیخ وهابی تعارف را کنار گذاشته و به پاس مناره های مسجدی که با پول سعودی و امارات در محروم ترین منطقه ی ایران بالا برده دشمنی با حکومت شیعه را (با ژستِ یک عالم اهل سنت) جدی تر کرده است.
او که البته جز در فضای مجازی و رسانه های وطن فروش و دربار سعودی وزن و اعتباری ندارد در این سالها کوشیده با همین رسانه ها خود را به عنوان رهبر اهل سنت ایران معرفی کند.
از طرفی هر چهره ی اهل سنت که حرفی برای گفتن داشته (به ویژه در جنوب شرق ایران) ترور شده تا آنجا شبیه یک قلمرو برای اسماعیل زهی و تیمش باقی بماند.
🔺اسماعیل زهی در هفته های اخیر اظهاراتی را علیه فلسطین و در راستای دوستی با رژیم صهیونیستی به طور رسمی و علنی از منبر مسجد ضرارِ زاهدان مطرح کرده که با واکنش هایی از سوی علمای اهل سنت همراه بوده به طوری که یکی از این علما او را به مناظره دعوت کرده است.
در هفته های اخیر اما روند رسوایی های او به سمتی رفته که اهل سنت را از بابت دین و مذهبشان نگران کرده است.
اسماعیل زهی در اقدامی جدید با اعتقادات مردم بازی کرده و از لج حکومت شیعه ، در اقدامی عجیب عید فطر را یک روز زود تر اعلام میکند.
این شاید در ابتدای کار یک سو تفاهم به نظر برسد. اما ماجرا زمانی قابل تامل میشود که سخنرانی مولوی عبدالرحمن را مرور کنیم.
🔺 او که از علمای چابهار است در نماز عید فطر میگوید : 6 بار اسماعیل زهی با من تماس گرفت (تا مثل او یک روز زودتر را عید اعلام کنم) من اما قبول نکرده و تاکید کردم حجت شرعی ندارم (و با دین مردم نمیتوان بازی کرد و ...)
همین اظهارات مولوی عبدالرحمن نشان میدهد که اسماعیل زهی برای لحظاتی در تخیلش فکر کرده واقعا رهبر اهل سنت ایران است ، تلفن برداشته با این و آن تماس گرفته تا وادارشان کند یک روز زود تر را مثل او و اربابش عربستان عید اعلام کنند.
علمای اهل سنت اما از این بابت احساس خطر کرده اند. چرا که این دیگر مسئله ی دشمنی با حکومت شیعه نیست. مسئله ای فراتر است. این بازی با دین اهل سنت است.
🔺 این بازیچه قرار دادن یک مذهب و پیروان است. یعنی یک نفر پیدا شده و میگوید: روزه دیگر چیست؟
من اولویت دارم. امروز دستور میدهم نگیرند. عید داشته باشند و اینکه خدایی وجود دارد یا نه و اخرت کجای ماجرا تعریف میشود ذره ای اهمیت ندارد....
سو استفاده اخیر شیخ تکفیری از مذهب اهل سنت یک زنگ خطر برای آنان بوده که بسیاری را نگران کرده است.
چرا که نشان میدهد مذهب آنها دستخوش اهداف شخصی "باندِ مکی" شده است.
🔺اظهارات مولوی عبدالرحمن و تاکید او بر اینکه : "ما در آن مکالمه چیزهایی گفتیم که میخواهم فعلا پیش خودمان بماند" نشان میدهد که اهل سنت خطر شیخ تکفیری و ضربه ای که ممکن است به آنها زده شود را به خوبی فهمیده است...
تناقضات شیخ تندرو این روزها به لطف مشاوران احمقش بسیار زیاد شده است.
او از طرفی حتی یک زنِ اهل سنت را در نماز عید فطر اخیر راه نداده و فاتحه خوانی زنان را ممنوع میداند اما زنان شیعه را در حالی که حجاب ندارند به مسجد مکی راه داده و به همراه نَر های مسجد مکی برانداز میکند.
🔺این تناقض ها توجه بسیاری را (از بین علمای اهل سنت ) به خود جلب کرده است.
روزی که شاه سعودی رَدای دستِ دومِ بو گندویِ خود را به عنوان هدیه ای از طرف شاه سعودی برای اسماعیل زهی میفرستاد ، تصور خیلی ها این بود که یک سربازِ جان بر کف در دامن سعودی تربیت گردیده و به دامن ایران خواهد افتاد.
غافل از اینکه اسماعیل زهی نه در حد این حرف هاست و نه جایگاهش را دارد.
خدا را شکر که به لطف صبوری ایرانی ها، منافقین در حال رسوا شدنند.
#آقای_تحلیلگر
♨️بزرگترین کانال خبری طلاب
♨️ @khabarehowzeh