eitaa logo
جارچی دامغان
1.7هزار دنبال‌کننده
17.7هزار عکس
7.5هزار ویدیو
63 فایل
ارسال خبر به تیم جارچی @Jarchi96
مشاهده در ایتا
دانلود
💢۳۴ نگین صبر و مقاومت؛ حماسه‌ی بازگشت آزادگان دامغانی به آغوش میهن در آن روزهای گرم مرداد ۱۳۶۹، آسمان ایران اسلامی با بازگشت آزادگان سرافرازی که سال‌ها در زندان‌های تاریک رژیم بعث عراق، مقاومت و پایداری کرده بودند، نورانی شد. در میان این قهرمانان، ۳۴ آزاده غیور دامغانی بودند که با قامتی استوار و قلبی سرشار از ایمان، پس از تحمل سال‌ها اسارت، شکنجه و دوری از وطن، قدم بر خاک پاک میهن گذاشتند. این مردانِ آهنین، که بسیاری از آنها در نخستین سال‌های دفاع مقدس به اسارت درآمده بودند، در اردوگاه‌های مخوفی چون عنبر، موصل و الرشید، زیر شکنجه‌های وحشیانه بعثی‌ها، هرگز تسلیم نشدند. آن‌ها با تکیه بر ایمان و عشق به امام و انقلاب، درس‌های بزرگی از صبر، استقامت و عزت را به جهانیان آموختند. ۲۶ مرداد، روزی است که تاریخ ایران اسلامی آن را با سربلندی ثبت کرده است؛ روزی که آزادگان، همچون الماس‌های درخشان، پس از سال‌ها رنج، به آغوش میهن بازگشتند. در میان این آزادگان، دامغانی‌های غیوری بودند که با وجود تمام فشارها، هرگز حاضر نشدند ذره‌ای از عزت ایران و اسلام بکاهند. خاطرات این آزادگان، گواهی زنده بر شجاعت، ایثار و ایمان راسخشان است. آن‌ها در زندان‌های بعثی، با برگزاری نمازهای جماعت، مراسم عزاداری و حفظ روحیه همرزمان، سنگری دیگر در برابر دشمن ساختند. بازگشتشان به میهن، نه تنها پایان رنج‌های آنان، بلکه آغاز روایتی جاودانه از وفاداری به آرمان‌های انقلاب بود. آزادگان دامغانی، پس از بازگشت نیز به عنوان الگوهای مقاومت و ایستادگی، چراغ راه نسل‌های بعد شدند. امروز، 26 مرداد، فرصتی است تا بار دیگر به این قهرمانان ادای احترام کنیم و خاطره‌شان را در دل‌ها زنده نگه داریم. ✧ گرامی باد یاد آزادگان غیور دامغان ✧ ✧ جاودانه باد روح مقاومت و ایثارشان ✧ آزادگان ثابت کردند که اسارت جسم، هرگز به معنای اسارت روح نیست. آن‌ها با ایمان خود، دیوارهای زندان‌های بعثی را فرو ریختند و پیروزمندانه به میهن بازگشتند. 🌷 ۱. آزاده سرافراز علی اسلامی 🌷 ۲. آزاده سرافراز اسماعیلی 🌷 ۳. آزاده سرافراز علی اکبر امیراحمدی 🌷 ۴. آزاده سرافراز باقرنژاد 🌷 ۵. آزاده سرافراز احمد تیموری 🌷 ۶. آزاده سرافراز جمشید جلالیان 🌷 ۷. آزاده سرافراز جهانگیری 🌷 ۸. آزاده سرافراز محمد رضا حافظی 🌷 ۹. آزاده سرافراز ابوالفضل حیدرهایی 🌷 ۱۰. آزاده سرافراز خادمیان 🌷 ۱۱. آزاده سرافراز سید حمید خبیری 🌷 ۱۲. آزاده سرافراز مهدی دارنده 🌷 ۱۳. آزاده سرافراز علی دامغانی 🌷 ۱۴. آزاده سرافراز عزت الله دانشفر 🌷 ۱۵. آزاده سرافراز عباس دربانی 🌷 ۱۶. آزاده سرافراز کامبیز رستمی 🌷 ۱۷. آزاده سرافراز کمال رضیان 🌷 ۱۸. آزاده سرافراز محمد رهبری 🌷 ۱۹. آزاده سرافراز حسین سعیدی 🌷 ۲۰. آزاده سرافراز یوسف سلمان نژاد 🌷 ۲۱. آزاده سرافراز حسین سهمی 🌷 ۲۲. آزاده سرافراز سید رحیم شنایی 🌷 ۲۳. آزاده سرافراز علی اکبر صالحین 🌷 ۲۴. آزاده سرافراز رضاحسین علیانی 🌷 ۲۵. آزاده سرافراز ولی الله فاضلی 🌷 ۲۶. آزاده سرافراز جعفر فراتی 🌷 ۲۷. آزاده سرافراز رضا قوشه‌ای 🌷 ۲۸. آزاده سرافراز حسین کلانتری 🌷 ۲۹. آزاده سرافراز علیرضا مجیدزاده 🌷 ۳۰. آزاده سرافراز کریم مسعودیان 🌷 ۳۱. آزاده سرافراز ابوالفضل مقدسی 🌷 ۳۲. آزاده سرافراز علی محمد منتقمی 🌷 ۳۳. آزاده سرافراز سید حسن میرسید 🌷 ۳۴. آزاده سرافراز محمود وفایی نژاد ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
💢سفر به سوي سايه‌بانِ نخل‌هاي بهشت اسماعیلِ علی آبادیان رزمنده ایی که در آتش ایمان گداخته شد 🔹در سپیده دم نخستین روز خرداد ۱۳۱۹، در روستای علی آباد دامغان، کودکی چشم به جهان گشود که نامش را اسماعیل نهادند. فرزند محمدقلی، که پیش از آنکه اسماعیل سه بهار از عمرش بگذرد، پدر را از دست داد و در آغوش مادرش معصومه پرورش یافت. از همان اوان کودکی، نشانه های مردانگی و ایمان در چشمان نافذ این کودک هویدا بود . کودکی اش با محرومیت ها و سختی های روستا آمیخته بود، اما هر صبح با عطر قرآن و نوای اذان از خواب برمی خاست. علاقه اش به نماز اول وقت و شرکت در نماز جمعه و جماعت، همسایگان را به شگفت می آورد. در مدرسه، با وجود نبود پدر، چنان پشتکار عجیبی از خود نشان داد که معلمانش پیشبینی میکردند این کودک در آینده مرد بزرگی خواهد شد . 🔹در بحبوحه جوانی، همزمان با تحصیل در مقطع راهنمایی، مسئولیت خانواده را نیز بر عهده گرفت. با وجود تشکیل زندگی مشترک و داشتن فرزند، عزمش را جزم کرد و موفق به اخذ دیپلم شد - موفقیتی که در آن زمان و با آن شرایط، کمتر کسی به آن دست می یافت . 🔹همزمان با اوج گیری انقلاب اسلامی، اسماعیل جوان به صفوف مبارزان پیوست. از پخش اعلامیه های امام خمینی(ره) تا نصب پوسترهای انقلابی و شرکت در تظاهرات ضد رژیم پهلوی، در همه عرصه ها حضوری پررنگ داشت. همیشه عکسی از امام را در جیب خود نگه میدارد، گویی میخواهد در هر لحظه، یاد و خاطره رهبرش را زنده نگه دارد . 🔹پس از انقلاب، اسماعیل به عنوان مسئول ارتباط و علائم راه آهن ازنا مشغول به خدمت شد. در ۲۲ تیر ۱۳۶۱، با اشتیاق تمام به عضویت بسیج درآمد و به زودی به دلیل شایستگی های اخلاقی و نظامی، به فرماندهی پایگاه نجف اشرف منصوب شد . 🔹سرانجام در ۲۹ اردیبهشت ۱۳۶۵، مصادف با شب نهم ماه مبارک رمضان، در منطقه حاج عمران، تک تیرانداز دلاوری بود که با اقتدا به اسماعیل ذبیح الله، جانش را نثار راه اسلام کرد. در آن شب مقدس، هنگامی که منطقه زیر آتش شدید دشمن بود، ناگهان بوی عجیبی به مشامش رسید. به فرمانده اش گفت: "حاجی! بوی بهشت میآید!" و لحظاتی بعد، خمپاره دشمن، سنگرش را نشانه رفت و او به آرزوی دیرینه اش - شهادت در راه خدا - نایل آمد . 🔹در وصیتنامه اش با بیانی شیوا نوشته بود: "انقلاب شکوهمند اسلامی ملت مسلمان ایران را که با خون هزاران شهید به ثمر رسیده با تمام وجودم تأیید میکنم... حضرت امام خمینی را مرجع تقلید شیعیان جهان و این بزرگ مرد تاریخ اسلام و سلاله پیامبر گرامی را رهبر واقعی و نایب بر حق حضرت مهدی(عج) میدانم" . او خطاب به کسانی که بهانه میآورند و از رفتن به جبهه خودداری میکنند، نوشته بود: "مردانگی نیست که در سایه ایثار دیگران به خوشی بپردازی. به سوی جبهه حرکت کن و به یاری دین خدا بشتاب تا رستگار شوی" . پیکر پاکش پس از تشییع باشکوه در ازنا، به زادگاهش دامغان منتقل شد. مردم ولایتمدار دامغان، پیکر این شهید بزرگوار را بر روی دستان خود گرفته و در گلزار شهدای فردوس رضا به خاک سپردند. امروز مزار او زیارتگاه عاشقان و دلشدگان راه شهادت است . 🌹شهید اسماعیل علی آبادیان، از آن مردان گمنامی بود که تاریخ ساز شدند. از کودکی یتیم تا تک تیراندازی ماهر، از کارگر ساده راه آهن تا فرمانده پایگاه مقاومت، و سرانجام شهیدی که بوی بهشت را پیش از شهادت استشمام کرد. زندگی او روایتی است از عشق، ایثار و پایمردی؛ روایتی که برای همیشه در تاریخ این مرز و بمان جاودانه خواهد ماند. یادش گرامی و راهش پررهرو باد. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
🌹🌹«سروهای سرفراز فردوس» دو برادر شهید یداله و  ابراهیم مطهری نژاد 🔹در آستانه طلوع خورشید، در دیار کهن دامغان، داستان دو برادر، دو ستاره درخشان، روایت می‌شود که نامشان بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد: یدالله و ابراهیم مطهری نژاد. آنان که از تهران برخاستند و در دامن خاک پاک دامغان آرام گرفتند و داستان ایثارشان تا ابد زنده است. یدالله، که امیر نامیده می‌شد، در دوازدهم مهرماه ۱۳۴۲ در تهران چشم به جهان گشود و برادر کوچک‌ترش، ابراهیم، در نهم دی‌ماه ۱۳۴۶ در همان شهر زاده شد. هر دو در دامان خانواده‌ای متدین و تحت تربیت پدری به نام رجب‌علی و مادری به نام فاطمه رشد کردند. با تاکید امام خمینی (ره) بر خودکفایی از طریق کشاورزی، خانواده مطهری نژاد از تهران به دامغان کوچ کردند. اگرچه این نقل مکان برای یدالله که در تهران دوستان فراوانی داشت و بر بسیاری از آنان تاثیر مثبت می‌گذاشت سخت بود، اما او برای همراهی خانواده راهی دیار جدید شد. یدالله به خاطر رفتار خوب اجتماعی خود شناخته شده بود و توانایی تغییر خط فکری دوستانش را داشت و با دایی خود، ولی‌الله مطهری نژاد، که هم‌سن او بود، رابطه‌ای بسیار صمیمی داشت. ابراهیم نیز در اوقات فراغت به کشاورزی و صاف‌کاری ماشین مشغول بود. هر دو برادر به عنوان بسیجی و با مسئولیت بی‌سیم‌چی به جبهه اعزام شدند. یدالله که به عنوان تک تیرانداز نیز فعالیت می‌کرد، پس از گذراندن دوره‌های آموزشی، به مناطق عملیاتی کردستان و مهاباد اعزام شد و ۱۸۰ روز در جبهه جنگید. ابراهیم نیز هشت ماه سابقه حضور در جبهه داشت و در یکی از بزرگ‌ترین عملیات‌های دوران دفاع مقدس شرکت کرد. یدالله در یازدهم آبان‌ماه ۱۳۶۱، در جریان عملیات محرم و در منطقه عین‌خوش، بر اثر اصابت ترکش به کتف ، به درجه رفیع شهادت نائل آمد. ابراهیم سه سال پس از برادرش، در بیست‌ویکم بهمن‌ماه ۱۳۶۴، در عملیات والفجر ۸ و در منطقه اروندرود (شلمچه)، بر اثر اصابت ترکش به پا، خون پاکش را بر خاک جبهه ریخت و به کاروان شهدا پیوست. یدالله در بخشی از وصیت‌نامه خود آورده بود: "خدايا تو را شكر ميكنم...وقتي كه خود را در كنار و جز يارانش احساس ميكنم ديگر مرگ براي من مفهومي ندارد و مردن خود را راه سعادت ميبينم". ابراهیم نیز در پیامی خطاب به خواهران دینی‌اش نوشت: "هميشه حجاب اسلاميتان را رعايت كنيد و با اين كار مشتي محكم به دهان ابرقدرتهاي جهان خوار بزنيد". پیکر پاک هر دو برادر، در گلزار شهدای فردوس رضای شهرستان دامغان به خاک سپرده شدند. آنان که در زندگی کنار هم بودند، در شهادت و آرامگاه ابدی نیز همنشین یکدیگر شدند. پس از شهادت یدالله، کرامتی از او نقل شده است که چگونه در خواب به مادرش ظاهر شد و برای حل مشکل یکی از شهدا (شهید هادی هراتیان) که به دوستی بدهکار بود، راهنمایی کرد. این موضوع پس از پیگیری، صحت یافت و نشان از ادامه ارتباط معنوی شهدا حتی پس از شهادتشان دارد. داستان زندگی و شهادت یدالله و ابراهیم مطهری نژاد، روایتی از عشق، ایثار و برادری است. آنان که از تهران برخاستند، در دامغان ریشه دواندند و در خاک پرافتخار جبهه به گل نشستند. این دو برادر، نمادی از هزاران خانواده ایثارگری هستند که عزیزان خود را برای دفاع از میهن تقدیم کردند. یادشان گرامی و راهشان پررهرو باد. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
💢به نام آن که دل‌ها را میزبانی می‌کند و عشق را در قدم‌های زائرانش جاودان می‌سازد. 🔹در این ایامِ پایانی ماه صفر، که بوی غریبِ غربت و عشق، فضا را آکنده است و دل‌ها را نوازشی عارفانه می‌بخشد، جوانان غیور و ولایی شهرمان، به پاس احترام به سفرۀ کرامت و میزبانیِ آسمانی، موکبی برپا کرده‌اند به نام شهید والامقام، حسین امیرعبداللهیان؛ اسوه دیپلماسی ایثار و استقامت. 🔹اینجا، در خوابگاه دانشجویی نورمحمد، در خیابان شهید بهشتی، که نامش یادآور راه‌های روشن و آرمان‌های بلند است، سوئیت‌های مجزای خانوادگی، با نوازشی از مهر، آماده پذیرایی از شما زائرانِ دل‌سوخته است. شام و صبحانه‌ای که نه تنها غذا که جرعه‌ای از عشق است، با دست‌های پاک و دل‌های مطهر جوانان هیئتی و همیشه در صحنه، تقدیم حضورتان می‌شود. این موکب، تا سوم شهریورماه، میزبان دل‌هایی است که به قصد زیارت، بار سفر بسته‌اند و به امید دیدار، قدم بر می‌دارند. اینجا، نفس‌هایتان بوی عشق می‌گیرد و استراحت‌تان، آرامشی ملکوتی. 🔹ای زائران آستان ملک‌پاسبان! بیایید و در این موکب عشق، توقفی عارفانه داشته باشید. یادگار شهید امیرعبداللهیان، دیپلماسی که قلمش سلاح مبارزه بود و زندگی‌اش، وفاداری به آرمان‌های حسینی، در اینجا زنده است. لوکیشن: nshn.ir/e0sb1SAd2GLFIm ✍️منتظر   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
💢چهل هشتم در دامغان؛ زیارت دوره‌ای دامغان در روز پیامبر اعظم و کریم اهل بیت صبح بیست و هشتم صفر، روزی که آسمان بر زمین می‌گرید، روز وداع با دو نور پاک؛ رسول مهربانی‌ها و کریم اهل بیت، حضرت محمد مصطفی (ص) و امام حسن مجتبی (ع). در چنین روزی، پای در مسیر زیارتی نهادیم که گویی پاسخی بود به ندای دلتنگیمان؛ سنتی دیرپا در دیار کهن دامغان. سفرمان با طلوع آفتاب، از آستان پراحترام امامزاده جعفر (ع) آغاز شد. بارگاهش، آرامش بی‌کرانی بود که روح را نوازش می‌داد. در کنار آن، گنبد (پیر)، چون نگهبانی خاموش و عارف، قرن‌هاست که بر این سرزمین نظاره دارد. پس از زیارتی دلنشین و خواندن نماز، جرعه‌ای چای نذری و کاسه‌ای آش محلی، گرمابخش جان و تنمان شد و آماده‌مان کرد برای ادامه راه. مقصد بعدی، مسجدی بود با شکوهی نهفته: مسجد دار الشفای روستای کوشکو. گویا این مکان، رازی را در سینه دارد. منبری کهن در آن، به باور دیرین مردمان این دیار، به حضرت صاحب‌الزمان (عج) منتسب است و همواره مورد احترام و تکریم بوده است. در آن لحظه، گویی تمام دعاهایمان رنگ و بوی دیگری یافت. نماز زیارت خواندیم و با دلهایی لبریز از اشتیاق، برای فرج منجی عالم ندا سر دادیم. فضای مسجد، آکنده از ایمان و انتظار بود. پس از آن، مهمان حسینیه همجوار شدیم و طعم ساده و روحانی عدسی و چای، صبحانه‌ای بهشتی شد برایمان. با خاطره‌ای انباشته از نور، رهسپار آخرین ایستگاه سفر معنویمان شدیم: زیارتگاه هفت تنان در روستای ابراهیم‌آباد ، بر کنارۀ جاده پرگذر دامغان-اصفهان. آرامگاهی که سکوتش حرف‌های بسیاری برای گفتن داشت. معتمدین و ریش‌سفیدان بر این باور راسخند که آرمیدگان در این بقعه متبرکه، از نوادگان پاک امام هفتم، حضرت موسی بن جعفر (ع) هستند. زیارت آن بزرگواران، نقطه پایانی بود بر این حلقه وصل، گویی تمام این مسیر، حلقه‌هایی بودند به هم پیوسته که ما را به خاندان پیامبر (ص) متصل می‌کرد. سفر زیارتی به پایان آمد، اما حس این سفر، تا همیشه در جانمان ماند. گویی در مسیر خاکیِ این زیارت‌گاه‌ها، پا بر جاده‌های آسمان نهاده بودیم و روحمان با یاد و نام آن بزرگان، پروازی دیگر یافته بود. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
💢 سرود سکوت ؛ در رثای شهدای مظلوم پاسگاه دامن ایرانشهر ایستادگی در خطهٔ سوزان سیستان و بلوچستان، که هر ذره از خاکش، قصهٔ ایثار را در سینه دارد. امروز، بار دیگر خون پاک مدافعان امنیت، بر زمین جاری شد و گروهک منحوس جیش الظلم، ددمنشانه پنج تن از فرزندان ایران را به شهادت رساند. اینان، با کمترین امکانات و تنها با تکیه بر عشق به میهن، جان خود را فدای آرامش ملت کردند . بامداد امروز، زمانی که شهر در آغوش سکوت بود و آرامش، رفیق شب زنده داران وطن، عوامل تروریستی، با قساوتی ددمنشانه، به دو واحد گشت انتظامی پاسگاه دامن ایرانشهر یورش بردند. این خادمان امنیت، که در خطهٔ محروم سیستان و بلوچستان، مأمن امنیت شهروندان بودند، در اقدامی تروریستی، به فیض عظیم شهادت نایل آمدند . این شهدای گرانقدر، که از اقصی نقاط ایران، از زابل تا تربت و از کرمان تا گلستان، به ندای میهن پاسخ گفتند، امروز به خون خویش، وفاداری به این مرز و بوم را امضا کردند. 🌷ستواندوم محمدرضا رحیمی از زابل 🌷استواریکم یکم محمد نوروزی از تربت 🌷ستوانسوم حسن تولی از گلستان 🌷سرباز هادی رویایی از کرمان 🌷سرهنگ دوم غلامرضا وحدانی از زابل نامهایی هستند که بر تارک تاریخ این سرزمین می درخشند و یادآور فداکاری بی بدیل هستند . ملت ایران، همیشه قدردان خون شهداست و این حماسه ها را در یاد و خاطره خود زنده نگه می دارد. اینجا، در خطهٔ داغدیدهٔ سیستان و بلوچستان، هر قطره خونی که بر زمین ریخته می شود، بذر آگاهی و اتحاد بیشتری را در میان مردم میپاشد. روحشان شاد و یادشان گرامی باد که در راه دفاع از ارزشهای میهنی، جاودانه شدند . ای شهدای گرانقدر! شما با رشادت و از خودگذشتگی خود، درس وفاداری و عشق به میهن را به همگان آموختید. خون پاکتان، نشانهٔ مظلومیت و حقانیت راهی است که در پیش گرفتید. ملت ایران، همیشه شما را به عنوان قهرمانان ملی خود خواهد شناخت و راهتان را ادامه خواهد داد. آرامشتان ابدی باد در آغوش بی انتهای بهشت. ✍️ منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ┅✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿┅ 🆔@jarchidamghan
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢در حاشیه‌های سوزان سیستان و بلوچستان، جایی که مرزهای میهن با جان سربازان نگهبانی می‌شود، سید نورخدا موسوی، افسر دلاور انتظامی (فراجا)، سال‌ها با عشق و تعصب وطن‌خویش را پاسداری کرد. او که در عملیات مقابله با گروهک تروریستی عبدالمالک ریگی در اسفند ۱۳۸۷ به شدت مجروح شده بود، ده سال تمام در بستر مقاومت و ایثار زیست. همسر بزرگوار شهید روایت می کند که این شهید بزرگوار در رویایی صادقه، قول شهادت خویش را در شب رحلت پیامبر اعظم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) دریافت کرده بود . و این وعده الهی در آبان ۱۳۹۷ محقق شد؛ هنگامی که پس از یک دهه مجاهدت خاموش، در شب ۲۸ صفر، روح مطهرش به ملکوت اعلی پیوست. سید نورخدا موسوی، مرزبانِ وفادار میهن، نه تنها با سلاح که با ایمان و استقامت، از امنیت این سرزمین دفاع کرد. همسر فداکارش نیز در تمام این سال‌های سخت، چنان که بانوی صبر و ایمان، وفادارانه در کنارش ایستاد و پرستار جسم و روحش بود. آری، او رفت تا چراغ راهی برای دیگر مدافعان این مرز و بوم باشد. یادش گرامی و راهش پررهرو باد. درود بر شهید سید نورخدا موسوی که در شب شهادت کریم اهل بیت (ع) , به آرزوی دیرینه خود رسید. 🌹 روحش شاد و یادش گرامی باد 🕊️ ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
34.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 موسیقی دلنشین دامغان مهد دلیران دامغان مهد تاریخی و فرهنگ سربلندی ، این نشانی چون منوچهری همیشه توی تاریخ جاودانی دامغان ای مظهر عشق خاک تو میراث عشق است هر کجا نامی زِ نامت باشه میشه ساده دلبست جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ┅✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿┅ 🆔@jarchidamghan
💢ببر عارف دیار کردستان؛ سردار رضا ملکیان برمی 🔹در آستانهٔ چهل و سومین بهار عروج، بوی سبز شهادت از دیار دلیران کردستان برمی‌خیزد؛ بوی آشنای مردی که نامش «رضا» بود و لقبش «ببر دلیر کردستان». رضا ملکیان برمی، آن سرباز گمنام امام زمان(عج)، که از دامغان برخاست تا در دامن کوهستان‌های غرب، افسانه‌ای از شجاعت و عرفان بیافریند. 🔹او که در هیئت یک رزمندهٔ ساده، جامهٔ فقر عارفانه بر تن داشت، نه نشان افسری می‌خواست و نه داغ دانایی. دلش برای خدا تنگ شده بود و قدم در راهی نهاده بود که انتهایش تنها دیدار یار بود. در دل آتش و خون، آن‌جا که دیگران سلاح برمی‌گرفتند، او با دشمنان با نماز سخن می‌گفت. هم‌رزمانش روایت می‌کنند که در صد متری دشمن، در اوج خطر، دو رکعت نمازش را ترک نمی‌کرد؛ گویی با پروردگارش راز و نیازی داشت که از ترس گلوله‌ها هم نمی‌گذشت. 🔹ببر دلیر کردستان، چون ببر، غیرت می‌ورزید و از حریم اسلام پاسداری می‌کرد. در عملیات شمشیر، آن‌چنان شجاعتی از خود نشان داد که دشمن را به حیرت واداشت. اما در پس آن چهرهٔ جنگی، قلبی می‌تپید که برای خدا می‌سوخت و برای رسیدن به کمال، جان ناقابلی را در طبق اخلاص نهاده بود. 🔹در شامگاه ششم شهریور ۱۳۶۱، در منطقهٔ پیرانشهر، گلوله‌ای به سینه‌اش نشست و قلب تپنده‌اش که تنها برای خدا می‌زد، آرام گرفت. او به دیدار معشوق شتافت و پیکر مطهرش در خاک پاک دامغان آرمید. او که خود یک «دامغانی» اصیل بود، امروز نماد غیرت و شجاعت همهٔ ایران زمین است. درود بر او که چهل و سه سال از شهادتش گذشت، اما نامش همچنان بر تارک ایثار می‌درخشد. ✍️منتظر   🆔@jarchidamghan
💢بیست‌وهفت چلچراغِ افروخته بر بلندای شهریورِ دامغان یاد شهدای شهریور ماه دامغانی 🔹در دل تاریخ، که هر برگشتن شعری است از حماسه و عرفان، ماهِ شهریور می‌شود آینه‌ای از تابش بی‌پایانِ ایثار. در چنین ماهی، زمانی که خورشید، سوزان و بی‌امان، بر دشت‌های سوختهٔ ایران می‌تابید، فرزندانِ راستین این دیار، با پای دل بر جاده‌های نور رفتند و نام خود را به آسمان دوختند. 🔹آنان، آن ۲۷ گلگون‌کفنِ دامغانی، به ملکوت اعلی پر کشیدند. گویی در سپیده‌دمی ازلی، ندایی از حقیقت شنیدند که: «هَلْ مِنْ نَاصِرٍ یَنْصُرُنِی؟» و آن‌گاه، بی‌درنگ، بی توقف، بی هیچ اما و اگری، پاسخ دادند: «لبیک یا خمینی! لبیک یا حسین!» و اینگونه، کفن بر دوش، شربت شهادت را به جان خریدند. 🔹در آن صبحِ مه‌آلودِ شهریور، زمانی که بادهای سحرگاهی، نفس‌های آخرِ تابستان را می‌شمرد، آنان با چشمانی باز و دلی آرام، به استقبالِ معبود خویش شتافتند. گویی نه جنگ بود، که عروسی بود ابدی. نه ترس و هراس، که شوقِ دیدارِ معشوق ازلی. خونِ پاکشان، بر خاکِ گرمِ میهن، نقش‌هایی بست از وفا و مردانگی؛ نقش‌هایی که تا ابد، در حافظهٔ تاریخ این مرز و بوم خواهد درخشید. 🔹هر یک از آنان، گلی بود از بوستانِ ایمان، که در باغِ شهادت به بار نشست. نام‌هایشان، چونان ستاره‌هایی درخشان، بر تارکِ آسمانِ ایران، تا همیشه می‌درخشد: از آن پیروزمندانی که با تنِ سوخته، ولی روحی آزاده، به ملاقاتِ حق شتافتند. 🔹و امروز، هرگاه که نسیمی ، از دامنه‌های دامغان بگذرد، آوازی حماسی در خود دارد؛ آوازِ راستین مردانی که با خونِ خود، درختِ آزادی و عزت را آبیاری کردند. سرزمینی که چنین فرزندانی پرورد، جاودانه خواهد ماند. 🌹ای شهیدانِ گلگون‌کفن! مزارتان ، چراغانیِ راهِ ماست و یادتان، نویدبخشِ صبحی که در آن، حق بر باطل پیروز خواهد شد. شما رفتید تا ماندگار شوید؛ در قلب‌ها، در تاریخ، در ابدیت. سلام بر شما، ای سپاهیانِ نور، در ماه شهریور و در همهٔ روزگاران. 🌷 ۱ شهید سید حسن تقوی 🌷 ۲ شهید ابوالقاسم جابرزاده 🌷 ۳ شهید عربعلی جشن 🌷 ۴ شهید حسن جندالله 🌷 ۵ شهید مهدی خورزانی 🌷 ۶ شهید علی اصغر ذاکری مهر 🌷 ۷ شهید محمود سلطان‌تویه 🌷 ۸ شهید حبیب الله سمیعی 🌷 ۹ شهید علیرضا شهمیرزادی 🌷 ۱۰ شهید داود صرفی 🌷 ۱۱ شهید حسین طاهری جندقی 🌷 ۱۲ شهید نورمحمد عبدالهی 🌷 ۱۳ شهید سید رضا عرفانی 🌷 ۱۴ شهید مجتبی عوض آبادیان 🌷 ۱۵ شهید احمد فؤادیان 🌷 ۱۶ شهید حسنعلی قوسی 🌷 ۱۷ شهید محمود کشاورزیان 🌷 ۱۸ شهید علی محمودزاده 🌷 ۱۹ شهید احمد مصحفی 🌷 ۲۰ شهید محمدعلی مطرب (هنرمند) 🌷 ۲۱ شهید رضا ملکیان 🌷 ۲۲ شهید سید محمد میرکمالی 🌷 ۲۳ شهید محمدرضا واحدی 🌷 ۲۴ شهید رمضانعلی وفایی نژاد 🌷 ۲۵ شهید عبدالله هروی 🌷 ۲۶ شهید حسن یحیایی 🌷 ۲۷ شهید غلامرضا یوسفیان روحشان شاد و یادشان گرامی. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
💢طلبه شهید محمود سلطانی؛ طلبهٔ عاشق دامغانی، مفقود در زمین وطن 🔹در آستانهٔ چهل‌وچهارمین سالگرد شهادت طلبه جوان و حماسه‌ساز، 🌹شهید محمود سلطانی، که در عملیات شهید رجایی و شهید باهنر در یازدهم شهریور ۱۳۶۰ به درجه رفیع شهادت نائل آمد، با افتخار و غرور به بازگویی زندگی کوتاه اما پربار این طلبهٔ عاشق می‌پردازیم. 🔹در دومین روز از بهار سال ۱۳۴۲، در روستای تویه دامغان، در خانواده‌ای روحانی و متدین، پسری چشم به جهان گشود که نامش را محمود نهادند. پدرش، حاج شیخ علی‌اکبر سلطانی، از روحانیان مبارز و متعهد منطقه بود که با تفأل به قرآن، این نام مبارک را برای فرزندش برگزید. محمود از همان کودکی با محرومیت روبرو شد؛ چرا که در سنین پایین مادرش را از دست داد و تحت تربیت پدر و مادرخوانده‌اش رشد کرد. 🔹دوران کودکی و نوجوانی محمود در روستای تویه دامغان گذشت. او پس از اتمام تحصیلات ابتدایی، برای ادامه تحصیلات حوزوی به مشهد مقدس مهاجرت کرد و در مدارس علمیه میرزا جعفر و آیت‌الله مروارید به تحصیل پرداخت. محمود روزها به یادگیری دروس حوزوی مشغول بود و شب‌ها به مطالعه دروس دبیرستان می‌پرداخت. او دروس حوزوی را تا سطح معالم و شرح لمعه ادامه داد و همزمان، دروس مدرسه را تا پایه دوم دبیرستان گذراند. 🔹با پیروزی انقلاب اسلامی، محمود مانند دیگر جوانان انقلابی، حضوری فعال و پرتلاش در تمام عرصه‌ها داشت. او در بسیج، حفاظت از حرم مطهر رضوی، انتظامات نماز جمعه و فعالیت‌های فرهنگی شرکت می‌کرد و در تشکیل انجمن وحدت اسلامی نقش داشت. پس از شروع جنگ تحمیلی، در تیرماه ۱۳۶۰، با دریافت اجازه از پدر به جبهه اعزام شد. محمود که در قالب نیروهای مشهد در پادگان ابوذر منطقه سرپل‌ذهاب به عنوان بی‌سیم‌چی سازماندهی شده بود در خط مقدم ارتفاعات بازی‌دراز مستقر شد. 🌹شهید محمود سلطانی در آخرین نامه‌اش به پدر و برادر، لحنی متفاوت داشت و گویا از آمادگی خود برای شهادت سخن می‌گفت. سرانجام در یازدهم شهریور ۱۳۶۰، در عملیات شهید رجایی و شهید باهنر، در منطقه سرپل ذهاب، در دل شب و در حال پیشروی، مجروح شد و دیگر دیده نشد. به گواهی همرزمان، یا بر اثر انفجارات پی در پی و شدت حجم آتش دشمن، پیکر مطهرش متلاشی شد و یا مجروح و در یکی از دره‌های عمیق منطقه مفقود گشت و به فیض شهادت نائل آمد. او که در سن ۱۸ سالگی به شهادت رسید، نمادی از عشق و ایثار بود و نامش در صحیفه روزگار جاودانه شد. 🔹اکنون پس از گذشت ۴۴ سال از شهادت این شهید بزرگوار، یاد و خاطرهٔ او همچنان در دل‌های دوستان، همرزمان و مردم شهیدپرور دامغان زنده است. پدرش، حاج شیخ علی‌اکبر سلطانی، که خود از روحانیان مبارز و متعهد بود، در سال ۱۳۱۲ در همان روستای تویه دامغان به دنیا آمده و پس از تحصیلات حوزوی در مشهد، به زادگاهش بازگشته بود تا به تبلیغ معارف اسلامی و اقامه نماز جماعت بپردازد. او در دوران رژیم پهلوی، به دلیل دفاع از حقوق مردم، به نهاوند تبعید شد ولی پس از دو ماه بازگشت و به مبارزه خود ادامه داد. پس از انقلاب نیز در دوران دفاع مقدس، در دو مرحله به جبهه اعزام شد و به فعالیت‌های فرهنگی پرداخت. او سرانجام در شب عرفه سال ۱۳۹۲ دار فانی را وداع گفت و در امامزاده روستای تویه دامغان به خاک سپرده شد. 🌹شهید محمود سلطانی اگرچه مفقودالاثر است، اما در روستای تویه دامغان مزار و قبری نمادین به نام او وجود دارد تا یادش همواره زنده بماند؛ جایی که پدر بزرگوارش، برادر، خواهر (که تنها یک خواهر و یک برادر داشت)، بستگان و دوستانش همه‌هفته بر سر این مرقد بی‌پیکر حاضر می‌شدند و به او متوسل میشدند و با او گفتگو و دردل میکردند. در چهل‌وچهارمین سالگرد شهادت این شهید بزرگوار، یادش گرامی و راهش پررهرو باد. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan
إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ 🔹در سپیده‌دم غم، خورشیدی دیگر در خورزان دامغان غروب کرد؛ مادری که دو ستاره از دامان پر مهرش به ملکوت اعلی پر کشیده بودند. حاجیه خانم طاهره خراسانی نژاد، بانوی صبر و ایثار، که وجودش گهواره‌ی پرورش دو حماسه‌ی جاویدان، 🌹شهید عباسعلی و 🌹شهید حسینعلی خراسانی بود، به کاروان عاشقان حسینی(ع) پیوست. 🔹او که با دل سوخته، اما چشمانی پرامید، شاهد اعزام دو گل باغ زندگی‌اش به سوی جبهه‌های نور بود، در مصیبتی دوچندان، ثابت کرد که مادران این سرزمین، سلسله‌جنبانان حماسه‌ی جاودان شهادتند. او با صبری ملکوتی، شهادت هر دو فرزندش را در راه خدا و در یک روز و یک عملیات (کربلای ۵) پذیرفت و اکنون به آرزوی دیرینه‌اش که دیدار با فرزندانش در پیشگاه حضرت دوست بود، نائل آمد. روحش با عباسعلی و حسینعلی، که در زندگی و شهادت هم‌راه بودند، در جوار رحمت ایزدی آرام گیرد و یادش برای همیشه نماد صبر، مقاومت و عشق مادری در دل‌های مردم غیور ایران ماندگار باد. ✍️منتظر جارچی گسترده ترین شبکه خبری مردمی ایتا   ✿🌐🇮🇷جارچی دامغان🇮🇷🌐✿ 🆔@jarchidamghan