🗞 روزنامه های چهارشنبه، 5 آذر 99
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
ابتلای استاندار سمنان به بیماری کرونا
📍علیرضا آشناگر استاندار سمنان برای #دومین بار به کرونا مبتلا شد
📍استاندار سمنان این روزها در قرنطینه خانگی به سر می برد و به صورت ویدیو کنفرانسی در جلسات شرکت می کند.
ورودبه #جارچی👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
📸 گل‌باران مزار شهدای شاهرود با حضور فرمانده سپاه استان سمنان
🔹سردار حمید دامغانی فرمانده سپاه قائم آل محمد (عج) استان سمنان به مناسبت هفته بسیج به شهرستان شاهرود سفر و در برنامه‌های مختلف برنامه‌ریزی‌شده شرکت کرد.
🔹فرمانده سپاه قائم آل محمد (عج) استان سمنان در ابتدا با حضور در گلزار شهدای شاهرود با مقام شامخ شهدا تجدید عهد و پیمان کرد.
🔻 آخرین خبرهای #شاهرود در 👇🏻
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گل اول استقلال به ماشین‌سازی توسط میلیچ در دقیقه ۵۷
⚽️ استقلال ۱ - ۰ ماشین‌سازی
ورودبه #جارچی👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
🔺نتایج روز نخست از هفته سوم لیگ برتر فوتبال کشور
ورودبه #جارچی👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ بدترین نوع خیانت از زبان سردار سلیمانی
👌 رفقا حتما ببینید
ورودبه #جارچی👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
حضور سردار دامغانی بهمراه حجت الاسلام دیباجی جهت تجلیل از برادران و خواهران جهادگر بسیجی سلامت در بیمارستان امام حسین (ع) #شاهرود در هفته بسیج
ورودبه #جارچی
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
ای بـه جـان و پیکـر پاکت، سلام فاطمه
بضعــــه پیغمبـــر اکـرم، تمــــام فاطمه
از دهانـــت ریختــــه دُرِّ کـــلامِ فاطمــه
بر تو چون زهرا برازنده است، نامِ فاطمه
#وفات_حضرت_معصومه(س)💔
#ڪریمہ_اهل‌بیٺ🍂🕯
#تسلیٺ_باد
ورودبه #اخبارشاهروددرایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
#حکایت_شب
دهقانی مقداری گندم در دامن لباس پیرمرد فقیری ریخت پیرمرد خوشحال شد و گوشه های دامن را گره زد و رفت!
در راه با پرودرگار سخن می گفت:
( ای گشاینده گره های ناگشوده، عنایتی فرما و گره ای از گره های زندگی ما بگشای )
در همین حال ناگهان گره ای از گره هایش باز شد و گندمها به زمین ریخت!
او با ناراحتی گفت:
من تو را کی گفتم ای یار عزیز
کاین گره بگشای و گندم را بریز!
آن گره را چون نیارستی گشود
این گره بگشودنت دیگر چه بود؟
نشست تا گندمها را از زمین جمع کند، در کمال ناباوری دید دانه ها روی ظرفی از طلا ریخته اند!
ندا آمد که:
تو مبین اندر درختی یا به چاه
تو مرا بین که منم مفتاح راه
ورودبه #جارچی شاهروددرایتا👇
http://eitaa.com/joinchat/204472353Cbb461f6e3a