eitaa logo
آکادمی جریان
624 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
0 فایل
ارائه دهنده دوره های علمی_اموزشی و برگزار کننده رویداد های فرهنگی و جهادی #روانشناسی #زبان_های_خارجه #ورزشی #علمی #تحصیلی #قرآنی #هنری #فناوری #درآمدزایی برداشت مطالب و دلنوشته ها فقط با ذکر منبع🙏 🍀🌻در جریان باشید🌻🍀 @jaryan_ins
مشاهده در ایتا
دانلود
این موضوع در صنعت موسیقی آمریکا و هالیوود هم وجود دارد که تهیه‌کننده‌های موسیقی به خواننده‌ها احترام نمی‌ زارن
یکی از اعضای گروه دخترانه کی پاپ Stellar در مورد محبوبیت خود می‌گوید، مجبور بودیم یک وعده غذا را بین چهار نفر تقسیم کنیم و این بسیار عذاب آور بود. در گزارش دیگری که منتشر شد گروه پسران دونگ بانگ شین کی در دادگاه یک پرونده 13 ساله را بردند، چون تهیه کننده آن‌ها حقوق بسیار کمی می‌داد و این باعث شکایت شد.
حقایق کی پاپ؛ عمل زیبایی عمل جراحی پلاستیک ستارگان خبر جدیدی نیست، اما آیدل‌های کی پاپ آن را به سطح دیگری رساندند. طبق گزارش آتلانتیک، از هر پنج زن کره‌ای یک نفر عمل جراحی پلاستیک انجام داده است. بخشی از واقعیت این آمار برمی‌گردد به آیدل‌های گروه‌های پاپ که برای زیبا شدن هر کاری می‌کنند. آیدل‌های زن K-Pop تمایل دارند خود را شبیه نژاد قفقازی درآورند برای همین عمل‌های جراحی زیادی می‌کنند تا چانه نوک‌تیز، چشم‌های کوچک و صورت‌ آسیایی‌شان تغییر کند. این نوع تغییرات همیشه عالی نیستند و گاهی این عمل‌های جراحی عوارض شدیدی دارند، از طرفی اگر شما به اندازه کافی خوب نباشید، تهیه‌کننده‌ها شما را کنار می‌گذارند و هیچوقت منابع و هزینه‌ی خود را صرف شما نمی‌کنن🤷🏻‍♀
آسیب دیدگی‌های فیزیکی و اجرای بالاجبار
کی پاپ هیچوقت متوقف نمی‌شود، حتی وقتی که یکی از آیدل‌ها آسیب دیده است. در واقع، بهتر است آماده باشید تا درد را تحمل کنید. ازاین رو، همه با اعضای پیشین اکسو آشنایی داریم، یکی از این اعضای جدا شده از گروه EXO علی رغم آسیب دیدگی زانو و مچ پا مجبور به اجرای رقص شد و همچنین تهیه‌کننده به طرفداران گفته بود حال او بسیار خوب است و نگرانی وجود ندارد.
حتی اگر هنگام اجرا آسیب ببینید نیز باید اجرا را ادامه بدهید. شاید جانگ کوک عضو BTS را بشناسید و عاشقش باشید، او در اجرایی دست خود را زخمی کرد و خون از زخمش جاری شد، اما اجرا قطع نشد و تا آخر اجرا با همان دست خونی به کارش ادامه داد و درخواست کمک نکرد. همچنین G-Dragon از Big Bang در حال اجرای یک نمایش انفرادی بود که از سوراخ روی صحنه سقوط کرد. با وجود خراش‌های کوچک، او به کنسرت ادامه داد. اما اگر واقعاً صدمه دیده باشید چه؟ انجام این کار غیرممکن است.
چرا آرمیها به بی تی اس علاقه دارند؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استفاده از کارها ونمادهای شیطانی توسط گروهBTS و این ینی خودشون شیطان پرست هستن. و چقدر برای ی شیعه زشته که طفدار اینا باشه. و چقدر هم در بین مذهبی ها زبانزد و طرفدار داربهتره بگم مذهبی نما
آکادمی جریان
اززبان‌یڪ‌کره‌ای..! دیگہ‌حرفےنمیمونھ
خوب واسه امروز کافیه بقیه شو فردا میزارم🙂🌱
AUD-20210305-WA0095.m4a
3.38M
سيد ابن طاووس مي فرمايد: اگراز هرعملي در غافل شدي از صلوات ابوالحسن ضراب اصفهاني غافل نشو چراكه دراين دعا سري است كه خدا مارا برآن آگاه كرده است.
بہ‌قول‌شیخ‌رجبعلۍخیاط: امـٰام‌زمان‌علیہ‌السلـٰام‌‌ دنبـٰال‌رفیق‌میگردھ((: خوب‌شو؛خودش‌میادوپیدات‌میڪنہ‌! ‌
- ذکرِ ورود بھ فضای‌مجـٰازی....
دقت کردید بعد از اینکه آژانس علیه ایران قطع نامه صادر کرد، ایران ۱.۶ میلیارد دلار از پولهای بلوکه‌اش رو آزاد کرد خلاصه قطع نامه‌تون خیلی تاثیر گذار بود😊✋🏻
هدایت شده از آکادمی جریان
قرار شبانه🙃🌛💫 سوره واقعه می خوانم(:✨💫
هدایت شده از آکادمی جریان
56_aqayi_tahdir_vaqeaa_.mp3
971.1K
﷽ کسی هر شب سوره واقعه را بخواند(:✨ . ۱) از فضیلت خواندن سوره واقعه رفع فقر و تنگدستی است . ۲) سوره واقعه باعث ایجاد برکت در زندگی میشود . ۳) محبوبیت نزد خدا از فواید سوره واقعه است . ۴) یکی دیگر از برکات و خواص سوره واقعه آسانی مرگ و بخشش اموات است✨💫
هدایت شده از آکادمی جریان
🌙 ••التـــــماس دعــــــــــا•• حضرت رسول اکرم فرمودند هر شب پیش از خواب : ¹-قرآن را ختم کنید با قرائت سه بار سوره توحید🌱'! ²-پیامبران را شفیع خود گردانید با یک بار اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم، اللهم صل علی جمیع الانبیاء و المرسلین🌱'! ³-مومنین را از خود راضی کنید🌱'! یک بار: اللهم اغفر للمومنین و المومنات ⁴-یک حج و یک عمره به جا آورید🌱'! یک بار: سبحان الله والحمد لله ولا اله الا الله والله اکبر ⁵-اقامـه هزار رکعت نماز با سه بار خواندن: یَفعَل الله ما یَشا بِقدرَتِهِ وَ یَحکُم ما یُرید بعزَتِه 🌱! حیف نیست این اعمال پربرکت رو از دست بدیم؟🌿🙃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب المهدی 💚...°'!
شهیدفهمیـده نقشش‌شهیـدشـدن‌بـود! اون‌موقع‌لازم‌بــودشهیـدبشـه شماهـم‌هـرکدوم‌نقشتـون‌روایفـاکنیـد لازم‌نیسـت‌جون‌بدیـد! در‌زمینـه‌ی‌فرهنگی، سیاسـی، اجتماعـی، پایبنـدی‌بـه‌دیـن‌وایمان و... توی‌مـدارس‌یادانشگاه‌‌هـا... هرکدومتون‌میتونیـدیك‌حسیـن‌فهمیده‌باشیـد شرطش‌هـم‌جون‌دادن‌نیست! مهم‌تصمیم‌واراده‌سـت ‹مقام‌‌معظـم‌رهبـری› 🚫
سلام و خداقوت انشالله از امروز رمان پلاک پنهان بار گذاری میشه 🌺🌱
ــ سمانه بدو دیگه سمانه در حالی که کتاب هایش را در کیفش می گذاشت، سر بلند کرد و چشم غره ای به صغرا رفت: ــ صغرا یکم صبر کن ،میبینی دارم وسایلمو جمع میکنم ــ بخدا گشنمه بریم دیگه تا برسیم خونه عزیز طول میکشه سمانه کیفش را برداشت و چادرش را روی سرش مرتب کرد و به سمت در رفت: ــ بیا بریم هر دو از دانشگاه خارج شدند،امروز همه خونه ی عزیز برای شام دعوت شده بودند دستی برای تاکسی تکان داد که با ایستادن ماشین سوار شدند، سمانه نگاهی به دخترخاله اش انداخت که به بیرون نگاه می کرد او را به اندازه ی خواهر نداشته اش دوست داشت همیشه و در هر شرایطی کنارش بود و به خاطر داشتنش خدا را شکر می کرد. ــ میگم سمانه به نظرت شام چی درست کرده عزیز؟ سمانه ارام خندید و گفت: ــ خجالت بکش صغرا تو که شکمو نبودی!! ــ برو بابا تا رسیدن حرفی دیگری نزدند سمانه کرایه را حساب کرد و همراه صغرا به طرف خانه ی عزیز رفتند. زنگ در را زدند که صدای دعوای طاها و زینب برای اینکه چه کسی در را باز کند به گوشِ سمانه رسید بالاخره طاها بیخیال شد و زینب در را باز کرد با دیدن سمانه جیغ بلندی زد و در اغوش سمانه پرید: ــ سلام عمه جووونم صغرا چشم غره ای به زینب رفت و گفت: ــ منم اینجا بوقم وبه سمت طاها پسر برادرش رفت سمانه کنار زینب زانو زد و اورا در آغوش گرفت و با خنده روبه صغرا گفت: ــ حسود بعد از کلی حرف زدن و گله از طاها زینب از سمانه جدا شد، که اینبار طاها به سمتش آمد و ناراحت سلام کرد: ــ سلام خاله ــ سلام عزیزم چرا ناراحتی؟؟ ــ زینب اذیت میکنه سمانه خندید و کنارش زانو زد ؛ ــ من برم سلام کنم با بقیه بعد شام قول میدم مشکلتونو حل کنم!! ــ قول ؟؟ ــ قول! از جایش بلند می شود وبه طرف بقیه می رود. به بقیه که دورهم نشسته بودند نزدیک شد، صدای بحثشان بالا گرفته بود،مثل همیشه بحث سیاسی بود و آقایون دو جبهه شده بودند، سید محمود،پدرش و آقا محمد و محسن و یاسین یک جبهه و کمیل وآرش جبهه ی مقابل.. سلامی کرد وکنار مادرش و خاله سمیه و عزیز نشست و گوش به بحث های سیاسی آقایون سپرد. نگاهی گذرایی به کمیل و آرش که سعی در کوبیدن نظام و حکومت را داشتند انداخت،همیشه از این موضوع تعجب می کرد، که چگونه پسردایی اش آرش با اینکه پدرش نظامی و سرهنگ است، اینقدر مخالف نظام باشد و بیشتر از پسرخاله اش که فرزند شهید است و برادر بزرگترش یاسین که پاسدار است، به شدت مخالف نظام بود و همیشه در بحث های سیاسی در جبهه مقابل بقیه می ایستاد. به قلم فاطمه امیری زاده