طرح مسئله
موضوع: وابستگی در رابطه مربی و متربی
۱. ما مربیان پل هستیم و متربیان رهگذر؛ آیا این دو به هم وابسته می شوند؟!
۲. کدام وابستگی خوب و مطلوب است و کدام وابستگی بد و نامطلوب؟
۳. آیا مربی می تواند الگوی اول و آخر متربی باشد؟
۴. ضررهای وابستگی مربی به متربی یا متربی به مربی کدام است؟
۵. برای علاج این مشکل چه راه حل های کاربردی وجود دارد؟
🔵وابستگی خوب
علل و زمینه ها:
۱. اخلاص و یاد خدا
۲. ویژگی یا ویژگی های خاص ارزشمند متربی
۳. اصل تربیتی: در کار تربیتی از چیزی که متربی دوست داره، شروع می کنیم و به اون چیزی که به عنوان هدف مشخص کردیم می رسیم.
۴. عمل صالح و تواضع و اخلاص واقعی
متربی وقتی همه ایتها رو با هم در مربی می ببینه ؛ خود به خود الگو برداری می کنه و کم کم این عشق به خدا و اهل بیت در وجودش به وجود میاد . البته اگر مسائل بیرونی باعث به انحراف کشیدن این فرد نشه.
مثال:
حضرت زینب (س) هم علاقه شدیدی به امام حسین علیه السلام داشت داشت. حتی پیامبرخدا (ص) هم به امام علی میگوید لحمک من لحمی. این مطلب به نوعی رابطه شایسته مربی و متربی نمونه رو هم ترسیم می کنه.
وابستگی و عشق اول پیامبر، امام معصوم، و حضرت زینب؛ خداست. و علاقه حضرت زینب به امام حسین هم در راستای عشق به خدا بود.
حضرت یوسف هم با محبت مخلصانه به همه مردم دوست و دشمن را به خود جذب کرد و حتی زلیخا در آخر جذب خدای حضرت یوسف علیه السلام شد.
🔴وابستگی بد
برخي افراد با فضل فروشي و تظاهر به اعمال نيك و انجام رفتار نمايشي ديني، به دنبال #مريد_پروري هستند و خود را عامل سعادت و هدايت اعضاي گروه مي پندارند. مربي حتما بايد پل اتصال به خدا باشد به گونه اي كه متربي با عبور از مربي به خدا برسد نه آنكه در فرد متوقف شود.
مربی باید از محبت متربی به خودش؛ به نفع خودمتربی استفاده کند نه اینکه از متربی مرید بسازد.
سرگروه محترم، متربی رو وابسته خودش کرد و تبعاتش هم این شد که اعضای حلقه و اطرافیان به سرگروه بدبین شدن و اعتماد و صمیمیت از بین رفت؛ و یک حلقه 25 نفری از هم پاشیده شد.
علل و زمینه ها:
۱. افراط در محبت به متربی یا مربی
۲. ناآگاهی درخصوص محدوده ارتباط با متربی یا مربی
۳. خلاء عاطفی و کمبود محبت مربی یا متربی
۴. توجه به ظاهر مربی یا متربی
۵. غفلت از یاد خدا
ضررها
۲. اصل تربیتی: در کار تربیتی از چیزی که متربی دوست داره، کار رو شروع کنیم و به اون چیزی که ما به عنوان مربی میخوایم ختم کنیم. ایجاد وابستگی باعث میشه که ما در پله اول یعنی آنچه که متربی دوست داره باقی بمونیم، و نتونیم به پله آخر برسیم، پس این مدل از رابطهی بین مربی و متربی و بالعکس کاملا غلط هست.
۲. ضرر هایی که به مربی می رسد:
کوتاه مدت:
وابستگی به ظاهر متربی ،هوش، درس، موقعیت اجتماعی متربی ،خانواده و...
بلند مدت:
مربی بعد از گذشت چند سال میبینه بخاطر این حلقه خیلی از موقعیت های اجتماعی از دست داده و یا برا خودش محصور کرده (به دلیل سرگرم بودن به مسائل حلقه) از همه ی چیزایی که گاها دوست داشته عقب مونده بعضا کار,ازدواج و... مربی و متربی نباید بعد از چند سال به این نتیجه برسن که فقط خودشون برای هم موندن.
به همین خاطر گفته می شود وابستگی مربی به متربی بدترین نوع وابستگی است.
وابستگی در ماه های اولیه ورود متربی به حلقه یا مجموعه بیشتر به چشم میخوره به دلیل جذابیت ها و تازگی اولیه و... بعد از گذشت مدتی این جوشش کمتر میشه. به همین خاطر معتقدیم وابستگی در مرحله جذب طبیعی است اشکال ندارد اما در ادامه این قضیه باید اصلاح شود.
اگر آن سوز و دوست داشتن نباشد؛ نمیشود کار تربیتی کرد اما باید این وابستگی مدیریت شود به گونه ای که کم کم فرد با محوریت مسجد بیاد حلقه.
مثلا اگر بعضی از متربیان به دلیل بی محبتی از سوی خانواده به مربی وابسته بشه یه مربی خوب اونو مدیریت می کنه.
راهکار:
۱. وابستگی خود را با ویژگی های وابستگی خوب که بیان کردیم؛ تطبیق دهیم.
۲. اخلاص
۳. مطالعه کتاب: جاذبه و دافعه حضرت علی علیه السلام تالیف علامه شهید مرتضی مطهری
۴. به صورت مجموعه ای با متربی کار شود؛ یعنی کل مجموعه با متربی مثل مربی برخورد کند تا او به جای اینکه مجذوب مربی شود؛ جذب مجموعه شود.
۵. اگر مربی یا سرگروه به جای ایجاد شور دینی دنبال شعور دینی باشد و متربی را متفکر بار بیاورد؛ وابستگی ایجاد نمی شود. در حلقات دنبال این هستیم که شاکله فکری بسازیم مطمئنا اگه شاکله فکری درست باشد وابستگی سمت وسوی الهی پیدا کند.
#وابستگی_عاطفی
#روابط_مربی_و_متربی
مربی محور،نونگاهی اصیل به فرهنگ و تربیت دینی
@morabi_mssjed