eitaa logo
شهید مدافع حرم جواد محمدی
1.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
44 فایل
تنها ڪانال رسمی شهید مدافع حرم جواد محمدی : @javad_mohammady میگفت:"مردان خدا، گمنامند" آنچنان طریق گمنامی در پیش گرفت که لایق شهادت شد اینجا از اومینویسیم تا با یادش، روحمان جَلا گیرد 🌹 #شهید_جواد_محمدے🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊 #خاطره #راوی_همرزم_شهید شهید جواد محمدی با نام جهادی #مُحرم قرار بود یه جلسه با روس ها داشته باشیم... اولین بار بود که آقا جواد رو میدیدم... و البته نه به این اسم... اسمش اونجا #مُحرم بود... همین سال ۹۶... ماه مبارک رمضان... تازه یک روز بود از مرخصی برگشته بود سوریه اومد مقر ما و با هم رفتیم سلمیه تا یک جلسه با افسرای روس و سوری و حزب الله برای عملیات داشته باشیم... عملیات بازپس گیری نقطه های مرتفع شاهد ۹ و شاهد ۱۰ ... تو برگشت به حِما من و جواد تنها شدیم... از حال و احوالم پرسید و منم متقابل ... فهمیدم جزو نیروی قدس نیست و سابقا تو عملیات دستگیری اطلاعات سپاه مشغول بوده و با زجر و زاجراتی خودشو رسونده به سوریه و موندگار شده اینجا... وقتی فهمید #مُجردم با همون لهجه قشنگش گفت: بیا #دُرچه هم زَن بگیر هم ساکن شو... بعد؛ از اینکه براش سخت نیست اومدن و رفتنش پرسیدم... جواد گفت: اون ساک پشت ماشین رو میبینی؟ من به خانمم گفتم هر جای دنیا #جهاد باشه من کُل زندگیم میشه اون ساک و میرم... رفیق تو هم اینجور باش... و در آخر در نقطه های مرتفع شاهد ۱۰ به آرزویش، 🌷شهادت🌷 رسید و پر کشید ... #دلتنگتم رفیق🌹 #شبتون_شهدایی #شهیدجوادمحمدی ❤️ @javad_mohammady❤️
#خاطره بعد از ظهر عاشورای امسال پشت ترک موتورش بودم. تو اصفهان رسیدیم به یه چهار راه خلوت پشت چراغ قرمز ایستاد بهش گفتم امید چرا نمیری ماشینی که اطرافت نیست بهم گفت رد کردن چراغ خلاف قانونه و امام گفته رعایت نکردن قوانین راهنمایی رانندگی خلاف شرعه پس اگر رد بشم گناهه داداش ،من شب تو هیئت اشک چشمم کم میشه.... خاطره‌ای از رفیق پاسدار #شهیدامیداکبری ♥️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
آقاجواد روی قضیه کمک به فقرا و افراد آبرومند خیلی حساس بودند. یادم هست یک روز وقتی از کلاس به خانه برمیگشتم... به نقل از همسرشهید مدافع حرم ❤️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدی🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
#همسرانه جانــا چگونہ گویم شرحِ فراقـت ، چشمی و صد نَم جانـــی و صد آه ... ❤️ @javad_mohammady ❤
🌷 🔰سوریه ڪه بود ، حتما با من تماس☎️ داشت . حتی سری اولی ڪه مجروح💔 شده بود و من از این موضوع ڪاملا بودم ، از بیمارستان تماس میگرفت و آنقـدر برخــورد میڪرد ڪـه من اصلا متوجه نشــدم مجروح شده😊 🔰در واقع خــودش را مقیــد به تماس با خانواده💞 میدانست ڪه در آن شـرایط هم حواسـش به ایـن موضوع بود . وقتی هم ڪه مــن از خبــر دار شــدم ، گفت : هر اتفاقی افتاده باشد مهم نیست🚫 مهم این است ڪه الان درحال صحبت با من هستی😍 🔰هر بار میشد با واسطه خبردار می شدم ؛ از طریق دوستان و اطرافیانشان👥 و این باری ڪه شد بار چهارم رفتنش بود! واقعا هر باری ڪه میرفت ، دلتنگیها💔 بیشتر میشد . خصوصا سری ڪه این دلتنگی هم برای من، هم برای همسرم💞 زیاد شــده بود ؛ طوری ڪه دائم پشت تلفن☎️ به زبان میآورد . 🔰سری های قبل اصلا این موضوع را به رو نمی آورد❌ و در جواب من هم میگفت راه دور است و بایــد با این دلتنگیها ڪنار بیایی اما برایمان نداشــت🚫 🔰واقعــا راه ، بــود . آقــا جــواد همیشه در صحبتهایش وقتی میخواست به من دلداری بدهــد ، میگفت : "الگــوی شــما بایــد (س) باشد . سختیهای شــما ڪجا و ســختیهای خانم حضرت زینب س ڪجــا." واقعا راســت میگفت😔 خســتگی ما ڪجا و خستگی خانم ڪجا⁉️ 🔰اما هم بچه بود و دلتنگیهای بچه گانه خودش را داشت . پدرش ڪه بود همیشه ســراغش را میگرفت و منتظر آمدنش بود . حتی زمان بودن پیڪر هم فڪر میڪرد پدرش سوریه است و باید منتظر برگشتنش باشد😔 🔰خود پدرش قبل رفتن ، اول قصه (س) را برایش گفت و بعد در مورد ســفرش برای توضیــح داد . آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود ڪه برخی اوقــات در اوج بیتابی اش💔 به من میگفــت : "مامان حضرت رقیه س هم مثل من ⁉️"😭 ✍ ❤️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدی🇮🇷
🌸🍃 آقاجواد یک مجاهد به تمام معنا بودند و در راه خدا خیلی بےخوابی مےکشیدند اکثر اوقات، در حال تلاش و تکاپو بودند و همیشه چشمانش از شدت بےخوابی، قرمز بود گاهی پیش مےآمد که از شدت بےخوابی همانطور نشسته ، خوابش مےبُرد.... روایتی از همسر معزز ❤️ @javad_mohammady❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدے🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
#راهیان نور انتشار مصاحبه متفاوت #شهیدجوادمحمدی در مناطق عملیاتی جنوب😉 #باز_هم_شوخی_وخنده_های_جوا
🌸🍃 آقا جواد اردوی راهیان نور را خیلی دوست داشت. سعی می کرد سال جدید را با شهدا شروع می کرد. برای او تمام مناطق عملیاتی، محترم بود اما برای فکه احترام خاصی قائل بود ازهمان ابتدا پا برهنه در آنجا قدم می زد و حال و هوای خاصی داشت. می گفت سخت ترین جای جبهه ها همین خاک فکه بوده... #خاطره از همسر معزز شهید #راهیان نور #شهیدجوادمحمدی ❤️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدے🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
‍ 🎊🎉🎊🎉🎊 #دلنوشته_برای_فاطمه فاطمه جان! پدرت ، خودش هم که نباشد ، پدرےاش را برای تو مےگذارد ...
🌸🍃 خیلی زیاد و به طور عجیبی فاطمه را دوست داشت و به همین نسبت فاطمه پدرش را❤️ آقاجواد با توجه به اینکه زیاد ماموریت می‌رفت، کمتر در خانه بود اما هیچگاه این موضوع از محبتش به فاطمه کم نکرد همیشه سعی‌اش بر این بود که نبودن‌هایش را جبران کند...💕 از لقمه دهان فاطمه گذاشتن تا بیرون بردن و شب‌ها موقع خواب برایش قصه خواندن😍 هرطوری که می‌توانست برای او وقت صرف می‌کرد😘 پدرش قبل رفتن، اول قصه حضرت رقیه(س) را برایش گفت و بعد در مورد سفرش برای فاطمه توضیح داد .. آنقدر فاطمه با این قصه حضرت رقیه(س) انس گرفته بود که برخی اوقات در اوج بی‌تابی‌اش به من می‌گفت «مامان حضرت رقیه(س) هم مثل من اینقدر گریه می‌کرد؟»... ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
🍃🌼🍃 #مبارزه_با_راحت_طلبی یکی از تمرینهایی که ماشیعه هاقبل از ظهورمولامون حضرت صاحب الزمان (علیه الس
🌸🍃 #سبڪ_زندگے_شھدا #مجاهدت_خستگےناپذیر آقاجواد یک مجاهد به تمام معنا بودند و در راه خدا خیلی بےخوابی مےکشیدند اکثر اوقات، در حال تلاش و تکاپو بودند و همیشه چشمانش از شدت بےخوابی، قرمز بود گاهی پیش مےآمد که از شدت بےخوابی همانطور نشسته ، خوابش مےبُرد.... روایتی از همسر معزز #شهیدجوادمحمدی #خاطره ❤️ @javad_mohammady❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدے🇮🇷
🌸🍃 روز آخر که آقاجواد می خواستند اعزام شوند برای سوریه، وقتی او را از زیر قرآن رد کردم، گفتم: "آقاجواد! منتظرتم... زود برگرد". گفت: "خیلی دیر بشه، 25روز طول میکشه." همونم شد... از روزی که خبر شهادت شون را شنیدم تا پیدا شدن بدن مطهر شهید، 25روز طول کشید... راوی: همسرمعزز شهید #شھیدجوادمحمدی #خاطره #دلتنگے ♥️ @javad_mohammady ♥️ 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
🌸🍃 : شقایق که او را به شهید مانند می‌کنند در دشت‌های دور، لابه‌لای سنگ‌ها می‌روید و به آب باران قناعت می‌کند تا همواره تشنه باشد و... بسوزد و عجبا از این تمثیل که چه بجاست!❤️ هم همیشه برای شهادت دعا می کرد🌹 و در اکثر قنوت نمازهایش ازخداوند، طلب شهادت داشت... ولی آرزویش فراتر از شهادت بود😇 او آرزوی مبارزه باصهیونیست را در سر مےپروراند... راوی: همسر معزز شهید ... ♥️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪانال شهیـد جواد محمـدی🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
🌸🍃 #دلنوشته #شھیدجواد روز آخری، روزه بود بهش گفتند: گرمه! سخته! بیا افطار کن! گفته بود: من امرو
🌸🍃 مهمان نوازی از خصلت های بارز بود 👈🏻ماه رمضان که می آمد سفره افطار آقا ، پذیرای فامیل و دوستان بود، اینجور برایت بگویم: در کارهای خیر پیش قدم بود همیشه می خواست در کارهای خـیر، اول باشد👇🏻 🌷والسابقون السابقون🌷 👈وقتی یه کار خیر پیش میاد، چیکار میکنی؟ سرعت میگیری یا بهونه میاری که وقت، بسیاره...؟ همین سرعت در خیرات، خیلی آدمو پیش می بره🕊 ❤️ @javad_mohammady❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدے🇮🇷
شهید مدافع حرم جواد محمدی
🌸🍃 #دلنوشته مهمان نوازی از خصلت های بارز #شهید_جواد بود 👈🏻ماه رمضان که می آمد سفره افطار آقا #
🌸🍃 آخرین ماه مبارک بود می دانست دهه دوم ماه رمضان مهمان حضرت زینب(س) است او هفته ی اول ماه رمضان، در تدارک رفتن به سوریه بود و به همین خاطر از ماه رمضان، فامیل و دوستان را مهمان کرد... ❤️ @javad_mohammady ❤️ 🇮🇷ڪـانال شهـید جـواد محمـدے🇮🇷